سرقت ادبی در روز روشن!!!!!!

سلام

عصبانیم! خیلی عصبانیم!

همین امروز که تصمیم داشتم به مدت دو هفته کلا وبلاگ را ببوسم و بگذارم کنار متوجه یک سرقت ادبی بسیار حقیرانه از متن وبلاگم شدم!

این پست را مطالعه فرمایید:

من یک فمینیست هستم!

به تاریخش توجه کنید!

حالا این مطلب را بخونید و با پست من مقایسه کنید و به تاریخ هم توجه کنید:

فمینیست و فمینیست بودن از دیدگاه من

ایشون البته لطف کردند عنوان پست را عوض کردند ولی به غیر از اون کل پست را بدون هیچ کم و کاستی از مطلب من کپی و پیست کردند و بعد در جواب به کامنت ها به گونه ای برخورد کردند که گویا این مطلب به قلم خودشون بوده!

بسیار متاسفم! خیلی! که کسی که در این جامعه داره ادعای فمینیست بودن و انسان سالاری و شایسته سالاری می کنه کوچکترین حق هم نوع و همجنسش را نادیده می گیره و زیر پا می گذاره!

این چنین کارهای حقیرانه ای را انجام می دهیم که روزگار ما چنین است! که حقوقمان پایمال می شود! چه طور انتظار داریم حقوق ما را رعایت کنند و حقوقی برابر برای ما قائل شوند وقتی خودمان حقوق دیگری را رعایت نمی کنیم!

متاسفم و عصبانی!


پیوست: اگر دوستانی لطف کردند و خواستند در حمایت از بنده برای ایشون کامنت بگذارند، خواهشمندم توهینی به شخص ایشون نکنند. بنده اعتقاد دارم هیچ حقی را اگه به حق باشه با  با توهین نمیشه بازپس گرفت. خیلی از همه دوستانی که حامی من هستند متشکرم. ممنون.


بعدا نوشت: از افرادی که در دفاع از ایشون برای من کلی پیام خصوصی گذاشتند و با محتوای کلامشون به نحوی خواستند در من حس گناه ایجاد کنند باید بگم من ایشون را نمی شناسم ولی از ظواهر امر پیداست ایشون نه قصد خیرخواهی داشتند و نه ذره ای پشیمون هستند. از اون جایی که دو مطلب دیگه هم پیدا کردم که به اسم ایشون ولی در واقع از شخص دیگری منتشر شده، به نظر نمی رسه اشتباهی این اتفاق افتاده باشه!

اگه شما من را به سیده بودنتون می ترسونید باید بگم بنده هم سیده هستم! شکستن دل بنده چی؟! گناه نداره؟! ضایع شدن حق من چی؟!

شما اگه مسلمونید و من را با اسلامتون می ترسونید چه طور از من می خواهید دروغ بگویم و پنهان کاری کنم؟! دروغ گفتن من اون وقت توجیه دینی داره؟!

لطفا و خواهشا دیگه برای من کامنت خصوصی نگذارید. من از حقم نمی گذرم مگر ایشون در مطلبشون لینک مطلب من را بگذارند و عنوان کنند این مطلب از بنده است.

نظرات 59 + ارسال نظر
ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 11:11

بهش بگین که متوجه شدین...
کارش مسخره ست اما یه نکته یی هم توش داره اینکه شما عالی مینویسین...

برای اون پست کامنت گذاشتم! واقعا کارشون به عنوان یک داعیه دار حقوق زنان ناپسند بود!

تو اون که شکی نیست!

صحرا مثل هیچکس! چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 11:16

کارش درست نبوده اما زشت تر این بوده که بعد از اینکه بهش گفتی حاشا کرده. حق داری عصبانی باشی

باران پاییزی چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 11:16 http://baranpaiezi.blogsky.com

بانوی اردیبهشتی عزیز این آدم چقدر بیشعور بوده. خداییش فکر نکرده توی این دنیای مجازی خیلی راحت میشه به منابع و اطلاعات دسترسی پیدا کرد بعد دست به این شاهکار زده
خداییش پی نوشتاتون رو هم کپی پیست کرده خانوم فمنیست جعلی ناهید خانوم

درسته! یعنی خلاقیتش من را کشته! ایشون این قدر از خودشون خلاقیت نداشتند که حتی پیوست های من را هم کپی پیست کردند! چیزی که دردناکه اینه که ایشون این کار را در دفاع از حقوق زنان انجام داده اند در صورتی که خودشون حق یک زن را پایمال کردند!

یاسمین چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 11:37

اصلا نمیدونم الان چی باید گفت...
فقط میگم که حالتون رو درک میکنم

ممنون عزیزم

الیــــــــــما چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 11:39 http://amirfandogh.blogfa.com

جایِ تاسف و عصبانیت هم داره
مخصوصا وقتی پایِ ادعا میاد وسط

دقیق همین بیشتر آدم را ناراحت می کنه!

mehrab چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 12:15 http://www.mehrabkamali.blogsky.com

salam
moteasefam babate in eshtebahe ishoon
ama shoma khodetoono narahat nakonid plz
webloge ghashangi darid
movafagh bashid

جناب مهراب چیزی که من را بیشتر ناراحت کرده اینه که کار ایشون در راستای حمایت از فمینیسم در واقع یک ضربه پنهانی به پیکره باورهای درست و پسندیده فمینیسمی است!

عاصی چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 12:27

من الآن ضربان قلبم رفته بالا... خون جلوی چشمامو گرفته...
تا وقتی امثال این خانوم به اصطلاح دزد فرهنگی داعیه ی فمنیست داشته باشند معلومه که به سر منزل مقصود نمیرسیم

منم همین طور! فکر کن تو این هیری ویری امتحان!

سحر چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 12:31

نفرت انگیز ترین کار ممکن رو کرده . من تو وبلاگ این آدم ابله کامنت گذاشتم ولی بعید میدونم منتشر کنه. کسی که حق یه خانم دیگه رو داره پایمال میکنه چه فرقی با مردای این جامعه داره؟ در ضمن من یکی از کسانی هستم که قویا اعتقاد دارم که زنا بیشتر به هم نامردی می کنن و با هم دشمنن . نمونش هم هزار تا زن که حاضرن برن زندگیشونو رو آشیونه یکی دیگه بنا کنن

بله! متاسفانه وقتی ما در دفاع از حقوق زنان ابتدایی ترین حقوق را در نظر نمی گیریم چه طور انتظار داریم دیگران بیاند و حقوق های مهم تر را به ما عطا کنند؟!
اون چیزی که بیشتر من را آزار داد، بیشتر از سرقت ادبی ایشون، این بود که ایشون در راستای حمایت از فمینیسم چنین حرکتی کردند که خود یک جور ضربه بر پیکره باورهای فمینیسمی است!

آنا چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 12:34

رفتم اونچه لایقش بود بهش گفتم .زنک خنگ چقدر داعیه روشنفکریش میشه

من نمی خواهم به کسی توهین بشه ولی به شدت مخالف این هستم که به این صورت از حقوق زنان دفاع بشه که خودش نمونه بارزی از حق کشی است!

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 12:42 http://1nicegirl8.blogsky.com

خانوم اردیبهشتی من مودبانه اعتراض کردم...
با گوشی نوشته بودم تو گوشی م نشون میده اما تو لپ تاپم نه
دیگه همین ازم ساخته بود
یه ذره بیزار شدم از جنس خودمون
چونکه ما بهم رحم نمیکنیم
چونکه فقط بلد حرف بزنیم بعدش تو عمل همون کارهایی رو میکنیم که مثلن ادعا داریم بهش اعتقاد داریم...
چقدر دوسش داشتم اگه لینک میداد به اینجا اونوقت حتمن به سایت ش سر میزدم تا ازش یاد بگیرم...

ممنون ماهی! ایشون تا نظرات را تایید نکنند برای همه دیده نمیشه! فقط برای سیستم نظردهنده دیده میشه و گویا ایشون نه کامنت من را هنوز تایید کردند و نه بقیه را.

admin چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 14:04 http://aaddminn.blogfa.com

به نظرم این مسائل اونقدر زیاد شده که نمیشه کاریش کرد ولی اینکه طرف با اعتماد به نفس توی یک نشریه مطلب رو نوشته جالبه

بله! قبلا هم از بنده چنین سرقت های بدون ذکر منبعی کرده بودند ولی همین اعتماد به نفس و این که ایشون بارها گفته اند من در مقاله ام چنین نوشته ام و چنان و این که مطالبی را در دفاع از متن من عنوان کردند که خود من برام عجیب و قابل فهم نیست جای تعجب داره!

مرضیه چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 14:40 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

سلام.
وای حالم بد شده.
دقیقن همین حرفا.با خودم میگم خب دیدگاههای شمارو قبول داشته کپی کرده ولی حس وحال شمارو چرا کپی کرده؟؟عجب!!!
خوش به حالتون ما که حرفامون ارزش خوندنم نداره ولی حرفای شما ارزش سرقت داره.
از این زاویه نگاه کنین کمی آروم میشین.

آره! واقعا کپی کردن کل پیوست ها برای من هم جالب بود! ایشون نه تنها در نوشتن یک مطلب درباره زنان خلاقیت نداشتند در بیان محتوای حس و حالیشون هم از خودشون ابتکار به خرج ندادند!

مرضیه چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 14:42 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

حسارتن منظورم از حرف همون نوشته های ادبی تون بود .
اخه خودم تو وبم حرف میزنم اینو گفتم

ممنون عزیزم. لطف داری

مرضیه چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 15:09 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

کاش حداقل عکسش نبود.
با اینکه کار خیلی بدی کرده ولی
دلم براش سوخت.

نمیدونم چرا اینجوری ام که دلم برای خلافکارا ومجرما و نادونا و کلن همه همیسوزه.
خنگم دیگه .

دیدن عکس ایشون برای من هم حس بدی داشت. باورش سخت بود زیر اون چهره موجه چنین فکر ناموجهی باشه!

مینو چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 15:50 http://milad321.blogfa.com

فکر میکردم فقط در محیط کار از این اتفاقها میوفته که تحقیقات یکی دیگه رو به اسم خودشون منتش کنند یا گزارش بدن یا جزوه دیگرون را به عنوان کار خودشون قالب کنن.اینجا دیگه خیلی افتضاحه.یعنی یکی به عنوان فعال امور زنان بیاد و نوشته یک خانم رو به عنوان کار خودش کپی پیست کنه.!
حالم بد شد.

دقیق همین دزدی ادبی از یک زن به عنوان دفاع از حقوق زن و توسط یک فعال امور زنان خیلی دردناکه!

برنا چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 15:52 http://www.newday2014.blogfa.com

کلا شکل علامت تعجب شدم.....
آخه یعنی چی این کار؟؟؟(آیکن در حال خارج شدن دود از گوش)
ایشان هم معلوم است که اینگونه نظرات اعتراضی شما و ما را تایید نمی کنند.......

من هم گوشم داغ شده بود وقتی مطلبشون!!!!!! را دیدم!

برنا چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 15:57 http://www.newday2014.blogfa.com

الان متوجه شدم که چند تا از نظرات اعتراضی هم تایید شده....

نظرات بیشتر بودند مثلا ایشون نظر خود من را تایید نکرده اند!

[ بدون نام ] چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 16:05

شادمانه
فیمینیست یه واژه ای شده مثل حزب اللهی. اون یکی به تاریخ پیوسته، این یکی مدشده، من به شخصه از شنیدن این واژه خوشم نمی اد.
اینکه یکی دیگه پست شمارو برداره و... تو دلش یه اتفاق خوبه، یعنی متنت اونقدر قوی بوده و اون اینقدر ضعیف که حتی نتونسته یه برداشت ازاد داشته باشه
پس اگه حرفت رو کس دیگه ای زد، تو دلش یه نکته مثبته
فک نکنم بابت نوشته های تو وب و نت، به کسی جایزه بدن، اگه دادن، بذار اون ببره

بله! از این زاویه دید هم میشه بهش نگاه کرد

تسنیم چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 16:14 http://maskoob.blogfa.com

سلام
حالتون رو میفهمم. چندسال پیش زمانی که نوشتن و شعر رو جدی تر دنبال میکردم بارها دچار این وضعیت شدم. متاسفانه همون موقع هم یکی بهم گفت وقتی مطلبی رو توی نت منتشر میکنی دیگه صاحبش نیستی و درست هم گفت. راستی مگه چندنفر از ما میتونیم متوجه بشیم که مطالبمون به سرقت رفته؟! باز شما خوب متوجه شدی.
به هرحال باز هم بهتون حق میدم که عصبانی باشید.

بله! من هم اتفاقی فهمیدم. اگرچه قبلا هم این موارد رخ داده. چیزی که دردناکه اینه که ایشون به تحت عنوان حمایت از حقوق زنان حق یک زن دیگه را پایمال کردند!

مرضیه چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 17:27 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

کاش حداقل در مورد یه مطلب دیگه اینکارو میکرد.
چه تناقض اشکاری بین حرف وعمل.

دقیقا! درد من و بیشتر عصبانیتم از اینه! این خودش نقض آشکار باورهای فمینیستیه!

مهربانو چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 18:16 http://baranbahari52.blogfa.com/

از صبح تو اداره همکارا ویلون و سرگردون بودند که برن کامپیوترهای ماشین های 206 ششون رو که دزد این یکی دو روزه زده از یه جا پیدا کنند و کار بذارند حتی نمایندگی هم گفت انقدر سرقت زیاد شده ما هم دیگه قطعه نداریم .. اینجا هم سرقت ادبی شده یعنی کلا دزد بازاره هااااا!! خدا عاقبتمون رو بخیر کنه

دزدبازار که زیاد شده! دو هفته پیش تو کوچه ما جلو چشم همه ضبط یک ماشین را ساعت 1 ظهر زدند! یک آقایی می گفت تو اون هفته چهارمین باره! البته بعدش دفعاتش بیشتر شد!

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 21 خرداد 1393 ساعت 20:16 http://1nicegirl8.blogsky.com

خانوم اردیبهشتی
الان میان مینویسن که ما میخاستیم عکس العمل دیگران رو سنجیده کنیم و برای یه گزارش آماری و اینا...شما روبروی دوربین مخفی مجازی هستین
یا اینکه
میخاستیم "نگرش واقع بینانه جوانان فمنیست در حال بازسازی نگرش های عمیق بدون بازسازی توام با تکانشهای جامعه امروزی و بررسی زوایای امور سنتی و پیدایش خط مشی های گوناگون و پیامدهای ان در فرهنگهای مختلف و اصولن جامعه زن سالار" را بررسی کنیم...
بعدش خواننده یی که معترض شده با خوندن این جواب که سر و تهش مشخص نیست دنبال ایکن گیس کشیدن دانه دانه میگرده(پدر من هر وقت بخاد منو از امری منصرف کنه کلمات پر محتوای بدون ربط واسم کنار هم چیدمان میکنه که فقط 6 ساعت دنبال معانی باشم و اعتراضی نکنم اینم یه شگرده دیگه)
48 ساعت منتظر جواب بمانید اگه جوابی به شما داده نشد خوب یه کم به خودتون شک کنین شاید شما خانوم مظفری هستین که روحتون تناسخ شده در خانوم اردیبهشتی...
این به نظر منطقی تر میاد...خوشحالم من به تناسخ ایمان آوردم
دو پست پایین تر "آیا ازدواج درمان هر دردیست؟!"من به شما گوشزد کردم همینجا درس بخانین الان به من ایمان اوردین؟اگه جواب شما مثبت باشد تعداد ایمان اورندگانم به 123 میرسد ...

ماهی این کامنتت خدا بود!

emasis پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 01:51

خب ، گیریم از مطلب شما خوشش اومد ، چرا پی نوشتو پاک نکرد؟

درسته اینجا ایرانه ولی یه حد و حدودهایی هم هست . سر بزنگاه مچشو گرفتین ، دمتون گرم هر چند ایام امتحاناتم هست



+بعد جالبیش اینه که رفتن لینک اون پست شما رو اونجا گذاشتن ، اعتراض کردن که ...

".... گذاشتن این گونه نظر درباره مطلب زیبای خانم مظفری کار زیبایی نبود میتونستید باگذاشتن لینک مطلب خانم اردیبهشتی کاربران سایتو دعوت به بازدید از وبلاگتون بنمایید... "

این کامنتشون اخر کامنت بود ، عوض اینکه مطلب رو ویرایش کنن ، میان میگن عه!چرا گفتی؟

بله! کامنت این آقا دیگه آخرش بود! ایشون به ظاهر خیلی زیرکانه مچ بنده را گرفتند و فکر کردند من خود آقای محسن هستم و برای جلب بازدیدکننده دست به این کار زدند ولی با همه اون به اصطلاح زیرکی متوجه نشدند که مطلب زیبای ایشون در حقیقت کپی برابر اصل مطلب بنده است.

emasis پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 01:54

ولی کم نیاورده ها

مابقی مطالبشو تو اون سایت چک کنید ،

بااین اوضاع از کجا معلوم مابقی مطالبش کپی پیست نباشه؟

من وقت جستجوی زیاد ندارم ولی دو مطلب دیگه هم پیدا کردم که از خود ایشون نبوده!

emasis پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 02:38 http://emasis.blogsky.com/

من نتونستم با این قضیه کنار بیام و هم تو وبم پستشو گذاشتم و هم تو اون سایت و پستی که بعدش انتشار دادند کامنت گذاشتم

خانم اردیبهشتی!شما اولین نفر نیستین ، آخرین نفر هم نخواید بود که پست هاش بدون ذکر منبع و به اسم مدیر کپی کنندش ، تموم میشه و باید با این مسئله شدید برخورد کرد تا کسی سوئ استفاده نکنه

دهع
یعنی چی

بله! به نظر من هم باید برای احقاق حقوق صاحبان اثر حالا که مراجع قانونی کاری نمی کنند خودمون کاری کنیم!

مرضیه پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 08:59 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

ازدست این ماهی
تناسخ
الان منم مشکوک شدم به این مورد

سایه پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 11:32

خانم اردیبهشت روزتون بخیر
من در این باره فکر میکنم که وقتی شما مطلبی رو روی نت می ذارین دیگه صاحبش نیستین . تو این کشور که قانون کپی رایت نداریم . داریم ؟ اما این کار اون خانوم رو تایید نمی کنم ولی حسنش این بود که نشون داد و نظر قبلی من رو تایید کرد که چقدر شما قوی و خوب می نویسین

بله! درست میگید! من چند بار دیگه هم با چنین موضوعی مواجه شدم و وقتی بهشون تذکر دادم اومدند عذرخواهی کردند و بعد لینک مطلب من را دادند.
چیزی که این بار من را عصبانی کرد این بود که ایشون به عنوان یک فعال حقوق زنان چنین حقی را از یک زن ضایع کردند. و بعد این که از جانب خودشون مطالبی را به پست من نسبت دادند که مورد تایید من نیست قسمت هاییش! و این که بارها عنوان کردند نویسنده این مطلب خودشون بودند.

گلابتون بانو پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 13:13 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

جل الخاق...
من براش کامنت گذاشتم و گفتم عین همین مطلب رو من چند وقت قبل تو یه وبلاگ دیگه خونده بودم!!!

بله! احتمالا تو وبلاگ من! نه؟!

مجید پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 13:47

شما فقط به من بگو چه جوری آدرس این دزد رو پیدا کردی؟!
بع هم کجای ظاهر ایشون موجهه؟؟! به نظر من این نوع پوششها برای مخفی کردن رذالتهاست.

رذالت کلمه تند و تیزی است. دوست ندارم این واژه را برای ایشون استفاده کنم.
خیلی اتفاقی! جا داره اینجا از آقای محسن که لینک مطلب بنده را برای ایشون گذاشتند تشکر کنم. من تو آمارگیر وبگذر متوجه یک لینکی از سایتی شدم که برام ناآشنا بود وقتی وارد شدم به شدت جا خوردم چون عین مطلب خودم را توی اون سایت و به اسم یکی دیگه دیدم. حتی با ذکر پیوست های پست من!

احسان پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 19:02

سلام وقت بخیر .من در خصوص این موضوع خدمتتون عرض کنم درسته کار این خانم اشتباه بوده اما من ایشون رو خوب میشناسم و هرگز برای خودنشون دادن این کار رونکرده .اما واقعا با کامنتهایی که برای این خانم گذاشتن شخصیت و آبروی اجتماعیشون رفته و اصلا این کار درستی نبود .ریختن آبروی یه مسلمان اونم این خانم .من هیچ اشنائیت و یا نسبتی ندارم اما از نظر کاری و اجتماعی میشناسمشون.امیدوارم شما ایشون رو ببخشید و به نوعی کمکشون کنید .تا بیشتر از این شخصیتشون اونم توی این شهر کوچیک زیر سوال نره .بهرحال همه مسلمونیم .براتو آرزوی موفقیت دارم

آقای احسان همون طور که دیدید من در پستم از دوستانم خواستم به ایشون توهینی نکنند ولی واقعا برام عجیبه که شما و یک عده ای که خصوصی پیغام گذاشتند جوری وانمود کردند که انگار مقصر اصلی بنده هستم که اومدم از حق خودم دفاع کردم!
تو کجای شرع و دین و قانون اجازه احقاق حق را از مسلمون گرفتند؟!
من ابتدا برای ایشون کامنت گذاشتم. گفتم این پست از من بوده! درست بود لینک مطلب من را بگذارید. ایشون اصلا تایید نکردند. جواب بنده را ندادند. اگه ایشون خیلی بی سر و صدا می آمدند و در زیر مطلبشون لینک پست من را می گذاشتند من چنین پستی نمی نوشتم. من هیچ نشانه از عدم پشیمانی در ایشون نمی بینم. لزومی نداره عمومی از بنده عذرخواهی کنند. حتی یک کامنت خصوصی هم نگذاشتند.
ایشون اگه قصدشون ترویج یک تفکر مثبت و سازنده بود خیلی راحت می تونستند لینکش را بدهند و یا نه اصلا بگند مطلب را از جایی برداشتند. و مال خودشون نیست حتی اگه اسمی هم از من نمی بردند. ولی ایشون در جواب کامنت ها جوری وانمود کردند انگار مطلب از خودشون و بارها گفتند من در نگارش این مقاله و من این جوری نوشتم و ...
من چه استنباطی می تونم داشته باشم غیر از نفع شخصی ایشون؟!

اگه مسلمونید و مسلمونم همه جنبه های مسلمونی را در نظر بگیرید و نه فقط یک قسمتی که به نفع خودتونه! حق الناس یکی از چیزهاییه که خدا هم نمی تونه ببخشه!
در ضمن باید اضافه کنم من یکی دو متن دیگه از ایشون پیدا کردم که مطمئنم مال ایشون نیست و نویسندگان اصلیشون را می شناسم ولی چون از من نیست اینجا عنوان نمی کنم.

انوشا پنج‌شنبه 22 خرداد 1393 ساعت 21:01

سلام. من هم بابت کارشون واقعا متأسفم. اینجور سرقت ادبیا تو دنیای مجازی خیلی زیاد شده

بله متاسفانه!

خداوند ستار العیوب است . جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 02:08

سرکار خانم اردیبهشتی با احترام :
حرمت آبروی مومن از حرمت خانه کعبه بالاتر است . پیامبر اکرم (ص) .

شما آبروی یک انسان را ریختید.ایشان از شما سرقت کرد . و شما هم از او آبرو بردید . گناه کدامتان سنگین تر است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و شاید بی حساب شدید .

گویا بی سند و مدرک سخن گفتن عادت ما ایرانیان شده! شما خودتون سند این حدیث را بیان کنید در ابتدا! حالا به فرض که این حدیث معتبر باشه پیامبر فرمودند آبروی مومن! دقت بفرمایید مومن! آیا هر مسلمانی مومن است؟! مومن مشخصات و تعریف خاصی داره. مومن دزدی نمی کند. مومن دروغ نمی گوید. مومن حقی را ضایع نمی کند. لطفا تفاسیر خودتون را از دین به دین نسبت ندهید و سعی نکنید در من ایجاد حس گناه کنید.
ایشون فرصت زیاد داشتند برای پشیمانی. برای عذرخواهی و برای جبران کردن اشتباهشون اگه خوش بینانه فرض کنیم اشتباه بوده است! اگه ایشون خصوصی از من عذر می خواستند. یا نه حتی ته مطلبشون همین الان هم لینک مطلب را می گذاشتند و عنوان می کردند نویسنده این پست نبوده اند. بنده هم ایشون را می بخشیدم و همه چیز ختم به خیر می شد.
ولی وقتی ایشون کوچکترین حرکتی در اظهار پشیمانی نکردند بنده به چه دلیل باید ببخشم؟!
همین تفاسیر کوته نظرانه را از دین می کنید که کشور اسلامی ایران چنین عقب گرد می کند! و غربیان به قول خودتون بی دین و مفسد چنین پیشرفتی می کنند! در اون جا حق هیچ صاحب اثری چنین واضح ضایع نمیشه.
لطفا اگه مسلمونید حقیقتا مسلمون باشید!

ماهی سیاه کوچولو جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 11:59

48 ساعت به پایان رسید
ما شمارو در دادگاه مجازی محاکمه میکنیم...
شما چرا مطالب خوبی مینویسین ک باعث گناه دیگران شوید؟
اگه شما مطلب نمینوشتین خانوم مظفری به گناه نمی افتاد
مسلمانیش به باد نمیرفت...
اشد مجازات را برای شما میخام
وبلاگ شما به علت مصادیق گناه بسته میشود...
خانوم اردیبهشتی کوچکتر که بودم یه دونه سریال نگاه میکردم واسه زمان گذشته ها بود...کلیسا و اینا و خشونت پدرهای مقدس و راهبه ها و لفکار خوشگلشون...بگذریم که مامانم بخاطر خشونت های سریال نذاشت بقیه ش رو نگاه کنم و گفتش اینا دیگه الان نیست و نگاه نکنی بهتره مناسب سن شما نیست.. مامانی کجایی ببینی اینجا چه خبره...پدرهای مقدس دیگه صلیب ندارن راهبه ها دامن های بلند...
به قول لاکی قاسم کجایی که زندگی خیلی سخت شده است...

ماهی کامنت هات یکی از یکی بهتر!
دقیق همینه! ما برگشتیم به قرون وسطی مسیحیان! دین شده یک چماق برامون تا مخالفین را سرجاشون بنشانیم نه راهی برای تعالی و پیشرفت!

بیتا جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 13:33

بانو جان منم به ایشون اعتراض کردم
وواقعا متاسفم

ممنون عزیزم

مهرپرور جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 14:40 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام
اردیبهشتی جان، متاسفم که داریم در جهان سوم زندگی میکنیم و تازه چنین حرکاتی مدافع هم پیدا میکنه!! این افرادی که میان دزدی و بردن آبرو رو با هم مقایسه میکنند کمی از عقلشون(!) کمک بگیرن: یک وقت هست یک مسلمونی از فرط گرسنگی یک تکه نان میدزده، بله اخلاق حکم میکنه که آبروشو نبری چون از روی اضطرار بوده. اما دزدی فرهنگی و دزدی اندیشه یک نفر دیگه چه اضطراری میتونه داشته باشه؟ برای حفظ جان پست مردم رو میدزدند آخههه؟؟
بعد هم احترام سادات وقتی واجبه که خود سادات احترام خاندانی که اسمش رو یدک میکشن نگه دارند. نه اینکه هم آبروی دین رو ببرن، هم آبروی فرهنگ یک ملت رو!!!


اردیبهشتی جان امیدوارم امتحانات رو به خوبی پشت سر بگذاری

ممنون مهرپرور جان! راستش من هم واقعا موندم تو نظر این افراد! به من میگند ایشون برای نفع شخصی این کار را نکردند! یک خیری پشتش بوده و ...
آخه مگه کسی یک کارد گذاشته زیر گلوشون و گفته بوده یالا یک پست درباره فمینیسم بنویس که این خانم در اضطرار این کار را کرده باشند؟! اگه قصد خیر داشتند باید خیرخواهیشون دیده بشه که خوب با لینک ندادن پیداست که این گونه نبوده!
والا من خودم سیده هستم ولی هیچ وقت توی نوشتن اسمم از این عنوان استفاده نکردم. هیچ جا نگفتم. برای من سید و غیر سید هیچ فرقی نداره! چه چیز باعث میشه یکی بر دیگری برتری پیدا کنه؟! یک قطره خون که بعد از 1400 سال رسیده به من چه برتری در من ایجاد میکنه؟!
مگه همین دین نگفته همه انسان ها برابرند؟! معیار برتری در نزد خدا تقوا و پرهیزگاری و عمل نیک است؟! چه طور یک عنوان صرف می تونه برتری بیاره؟! این ها خرافه است!

طنین جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 18:48

سلام بانو جان .من تک تک مطالب وبت رو از برم .یعنی کافیه عنوان یکی از مطالبت رو بنویسی همه کلماتش رو یادمه .واقعا نمیدونم بعضی ها چگونه بخودشون اجازه میدن از زحمات دیگران به نفع خودشون کار کنن ..این نشان دهنده بی هنریه اون فرده .ادم باید خودش ذهن خلاق داشته باشه ..
راستی گفته بودی وبلاگ نویسی رو میزارم کنار ..اونوقت من چیکار کنم

نه بابا! برای دو هفته امتحان! والا این جوری که پیداست باید درس را ببوسم بگذارم کنار!

خداوند ستار العیوب است جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 22:01

رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:« المومنُ حرامُ کلّه عرضهُ و مالُهُ ودمُهُ »
مومن همه چیزش، آبروی او مال او وخون او حرام(محترم) است.
روزی آن حضرت به کعبه نگاه کردند وفرمودند: « ای کعبه! خوشا به حال تو، خداوند چقدر تورا بزرگ و حرمتت را گرامی داشته است! به خدا قسم حرمت مومن از تو بیشتر است، زیرا خداوند تنها یک چیز را از تو حرام کرده، ولی ازمومن سه چیز راحرام کرده است: مال، جان وآبرو تا کسی به او گمان بد نبرد./بحار الانوار، ج 64، ص71/

بله! ممنون که منبع را ذکر کردید!

خداوند ستار العیوب است جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 22:09

طبق نظر مراجع بزرگ اسلام :
مومن کسی است که به خدا و انبیای الهی بویژه آخرین آنها و اوصیای آن حضرت ایمان داشته و عامل به دستورات آخرین دین خدا باشد. و اگر گناهی از او سر زد و توبه نماید توبه اش سریعا به درگاه خدا پذیرفته میشود. برای مومنین بسته به قوّت ایمانشان در اعتقادات و میزان پایبندیشان به دستورات دینی در عمل ، درجات فراوانی است که در کتب اخلاق و عرفان عملی به آنها پرداخته می شود

طبق صحبت خودتون و نظر مراجع بزرگ، مومن کسی است که "عامل به دستورات آخرین دین باشد" بر این اساس خیلی ها جزو مومنین قرار نمی گیرند. منجمله کسانی که حقی را ضایع می کنند.
بعد توبه در نظر همون مراجع آیا شرایطی نداره؟! آیا ندامت و پشیمانی حقیقی نیست؟! آیا معنی توبه این نیست که فرد اگه حقی از کسی ضایع کرده باشه سعی کنه بهش برگردونه یا جبران کنه؟! وگرنه هر توبه ای که سریع پذیرفته نمیشه! این جور باشه من و شما و همه هی بیاییم گناه کنیم و هی بگیم خدایا توبه!

بگذریم! این همه شما درباره ستارالعیوبی خدا برای من آیه و حدیث آوردید یک بار به ایشون گفتید بیا و به خواسته این خانم نویسنده هم احترام بگذار و اسم و لینک مطلبشون را بگذار تا ایشون هم شما را ببخشه و همه چیز به خیر و خوشی و صلح تموم بشه؟!
من واقعا نمی دونم چرا احقاق حق من و ذکر نام من این قدر برای حامیان ایشون و خود ایشون سخته آخه؟!

این جور که شما می فرمایید و بر طبق نظر شما من و امثال من اگه روزی دیدیم مطلبمون به اسم دیگری در جایی چاپ شده بگیم نباید آبروی مومن را ریخت و بگذریم. اگه کسی دید شعرش به اسم دیگه کتاب شده باید بگه به خاطر آبروی مومن سکوت می کنم! اگه کسی پایان نامه اش که یک سال تمام عمر و وقتش را روش گذاشته را به اسم کسی دیگه دید باید بگه وای نباید آبروی مومن را ریخت و هیچی نگه! اگه کسی بهش تجاوز شد هیچی نگه و بگه حالا مومن یک گناهی کرد و یک اشتباهی کرد من سکوت می کنم آبروش نره!
و آیا نفس این کار واقعا درسته؟! از دید مراجع و اسلام پسندیده است؟!

مهرپرور جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 22:58 http://mehrparvar.blogfa.com

میدونستی ما دخترعمو هستیم؟
به نظر من این ماجرای سیدی بیشتر بهانه ایه برای فخرفروشی وریشه در تفاخر نژادی دوره جاهلی داره وگرنه اگر دینی بین سفید و سیاه فرق نمیذا ه، اونوقت منطقیه بین نسلهای یک خانواده که اعمالشون هم شباهتی با اجداد معصومشون نداره فرق بذاره؟
البته عزیزم منظورم از اعمال یک کسی مثل خودم بود، تو که فرزند خلف این خانواده ای

لطف داری مهرپرورم ولی من هم خودم را فرزند خلفی نمی دونم که این نسبت باعث تفاخر من بشه!
اصلا این موضوع را باعث افتخار یا برتری خودم نمی دونم!

خداوند ستار العیوب است جمعه 23 خرداد 1393 ساعت 23:35

محمد بن فضیل گوید : به امام موسی کاظم علیه السلام عرض کردم :‌قربانت گردم ، درباره یکی از برادرانم خبری به من رسیده است که در شأن او نیست و از ان بدتر که از او پرسیدم و ان را انکار کرد، در صورتی که گروه موثّقی آن را به من اطلاع داده است .
فرمود : ای محمد چشم وگوش خود را نسبت به برادرت تکذیب کن ، اگر پنجاه نفر پیش تو قسم بخورند و علیه برادرت گواهی دهند ، ولی برادرت خلاف آن را بگوید گفته وی را تصدیق و آنها را تکذیب کن و اور را سر شکسته نکن و به آبرو و حیثیّت او لطمه نزن .

بنده عمل ایشان را هرگز تایید نکرده ام و نمیکنم اما میتوانستید بدون سرو صدا قضیه را با ایشان حل کنید . حتی اگر 10 روز طول میکشید و جوابی از ایشان دریافت نمیشد با صبوری و خویشتنداری بیشتر در صدد گرفتن حقتان بر می امدید انهم فقط بین شما و ایشان .
آبرو در لغت به معنای شرف و اعتبار و ... آمده و انسان به خاطر کرامت ذاتی که دارد جانشین خداوند متعال در روی زمین شده و از طرفی فرشتگان هم مامور به سجده کردن برای انسان شدند تا جایی که ابا کننده از آن از درگاه الهی رانده شد . بنابراین نفس این انسان محترم است و شایسته احترام حتی اگر عملش ناشایست باشد
در اصطلاح آبروی کسی را ریختن : وی را مفتضح کردن ، او را مفتضح نمودن

بله! افتضاحش کجا بود؟! کی فحش داد بهشون؟! کی غیرمحترمانه صحبت کرد باهاشون؟! در ضمن این که من کامنت گذاشتم. ایمیل زدم و ازشون خواستم هر لحظه لینک من را بگذارم من موضوع را خاتمه یافته تلقی می کنم و حل و فصل می کنم. ولی بعد از گذشت حدود 4 روز من حرکتی از ایشون مبنی بر تمایل به تغییر رویه و اصلاح این موضوع ندیدم و نمی بینم.
زمان هم موضوعی نسبیه! به نظر من ده روز زمان زیادیه!

emasis شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 00:59

یعنی هزار تا دلیل میارن تا یه کار رو توجیه کنن!دریغ از یه عذر خواهی ساده ، چیزی هم کم نمی کنه به خدا

خود خدا هم مگه نگفته :

ن والقلم و ما یسطرون یا جای دیگه

آیه ی شریفه ی حجرات 14
قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا و تا انتهای آیه

=================
یعنیا با این توصیفات ، خانم اردیبهشتی ، فقط صاحبان اثر مقصرند که چرا نوشتن ، بقیه هم حس نوشتن و خلاقیت نداشتن ، ازش کپی کردن ، بازم حسش نبود ، منبعشو ذکر نکردن

تقصیر ندارن که ، دوستان دست به قلم ؛ مقصرن!

بله! احتمالا تقصیر من این وسط گویا بیشتر بوده!

سهیلا شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 02:04

آخ چقدر دلم میخواد یه دمپایی تو حلق این ستارالعیوب کذایی و امثالش فرو کنم که همینا مملکتو به گندکشیدن و مردم ما اینهمه ازدنیا عقب مونده کردن.....خداریشه تونو از جا بکنه....همیشه عادت کردید به جای جواب صورت مسئله رو پاک کنیدو خودتون خلاص.....
به جای اینهمه زر زر کردن به اون خانم بگو بیاد عذر خواهی کنه....والاااااااااا
اون احادیث و روایتها سرتونو بخوره ایشالا.....لعنتیها

سهیلا جون بیا بشین! یک لیوان آب خنک بخور! یکی دوتا نفس عمیق بکش! والا منم این جوری عصبانی نشدم که تو شدی!

گلدونه شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 08:15

من الان هنگم در حد جام جهانی!!

من وقتی فهمیدم بیشتر هنگ بودم!

ماهی سیاه کوچولو شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 08:15

مومن همه چیزش، آبروی او مال او وخون او حرام(محترم) است...
اموال دوست ما در روز روشن با وجود شاهدان فراوان به سرقت رفته...
خانوم جعل کننده نه تنها پشیمان نیست بلکه با اعتماد بنفس فراوان در حال پست پراکنی ست ... عشقی کامنت تایید میکند و فریبکار عمومی ست
خیلی مسخره ست که میگویند دلتان بسوزد برایش چونکه در شهری کوچک ابرو رفت... این خانوم در شهر بزرگ باشد وای وای...
حالا دوست امتحان دار ما که هیچی برای امتحان نخانده چونکه اعصابش خرد شده نه تنها بد داستان شده دارد مجازات هم میشود...حال انکه در کمال فروتنی گفته ست ای گروه ایمان اورندگان در وبلاگ جعلی توهین نکنین زیرا خداوند اول جاعلان را دوست ندارد سپس انانکه حق را وارونه میکنن و انگاه توهین کنندگان را...واما خداوند صلح دهندگان را بسیار دوست دارد یه جور خیلی خاص و من میخاهم صلح دهنده باشم...
خانوم اردیبهشتی بروید وبلاگ همسایه صورتش را سه بار ببوسید و بگویید ببخشید...
بعدن برای از بین رفتن گناهتان یک مطلب فوق العاده بنویسین به اسم او انتشار دهید شاید بخشیده شدین...
نکته:مامانتان به من گفت به شما بگم بروید درس هایتان را بخانید من برای شما زیاد زحمت کشیدم فردا نمره تان کم شود اینترنتان را قطع میکنم...لاکی هم سلام رسوند و گفت بهتان بگویم من فمینیست ها را خیلی دوست دارم حالا نمیدانم شما را میگفت یا خانوم مظفری را...

اتفاقا مامانم هم همینو گفت!

مهسا شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 08:31

بانو اینا دیگه کی هستن خوب اون پیوست 1 و 2 هم واجب بود کپی بشه

بله! همین نکته اش هم جالب و هم کلیدی بود!

به تو چه من کیم شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 09:13

واقعا که !!!!چه احمقایی هستین شما!!انگار از یه نویسنده بزرگ و نامی مطلب برداشتن ؟خجالتم برای آدم خوب چیزیه خانم به اصظلاح سیده .آبرو بردن شخص دیگه برات چه خوشی داره؟؟؟ .شعور برای یه نویسنده که تو دم میزنی ازش خوب چیزیه که تو ذره ای نداری .منم منم میگی گه چی ؟//خاک برسر شما زنا که حرمت خودتونم نگه نمیدارید .خوبه که این بنده خدا از جنس خودتون بوده وگرنه .شایدم اگر مرد بود طور دیگه برخورد میکردین .بهرحال کارت خیلی ناپسند بود و غیر اخلاقی تر از اون خانم .خیلی هم وقیحانه .دلم براتون میسوزه که حسادت چقدر در وجودت رخنه کرده .کمی به ففکر خودت باش سیده نویسنده. اگر یه کمی هم از حسادتای خودت مینوشتی بد نبود .مطمئنم که این کامنت رو تائید نمیکنیی .اشاکل نداره منم نوشتم که خودت بخونی

نه اتفاقا تایید می کنم که همه شما و امثال شما را بشناسند!
دوست دارم همه ببینند توی این جامعه چه کسانی معلم اخلاقیات هستند! دوست دارم ببینند حامیان این حرکت چه قدر متشخص و مودب هستند و اصلا هم اهل توهین نیستند!

راستش آره راست میگی! به من چه واقعا تو کی هستی؟! چون سر سوزنی تمایل ندارم با چنین شخصیت های ادیبی آشنا بشم!

ماهی سیاه کوچولو شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 09:14

کامنت سوالی خصوصی بود

باشه حواسم هست!

بی ربط شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 09:27 http://idleuser.blogfa.com/

1) البته واضح و مبرهن است که سرقت ادبی (کپی کردن مطلب بدون ذکر منبع) کار بسیار زشتیه و امیدوارم هر کسی از این کارا می کنه به بلایای زمینی مثل فیلتر، قطعی اینترنت و به هم ریختن قالب وبلاگ مبتلا بشه.

2) خیلی عصبانی نباش، در دنیای مجازی مطالب فارسی، هر کسی که خوب می نویسه احتمال وقوع این جور اتفاقات رو هم باید در نظر بگیره و با وجود این که خیلی نامردیه ولی گریزناپذیره

3) بهترین و شاید تنها کاری که می شه کرد همینه که کپی بودن متن رو به اطلاع دیگران برسونی و دیگر هیچ.

1)

2) عصبانی بودم ولی الان نیستم! معتقدم میشه انرژی روانی که صرف عصبانیت و خشم میشه را می تونیم در جهت سازنده تغییر مسیر داد. دوست دارم یک انرژی بشه که در یک راه مفید صرف بشه. نمی خواهم سکوت کنم. ولی این صدای اعتراض را نمی خواهم مختص یک نفر بکنم. می خواهم به سمت یک حرکت ناشایست نشانه بگیرم. جامعه ما متاسفانه خیلی منفعله! خیلی! اینه که هر بلایی سرمون بیاد حقمونه! سکوت می کنیم و هیچ کاری نمی کنیم و میگیم به ما چه؟! ما که کاری از دستمون برنمیاد! منتظر یک منجی می مونیم که بیاد و دنیا را کن فیکون کنه! نمی دونیم این منجی یا منجی ها حامی می خواهند! جادو که نیست! اجی می هم نیست! هر کسی باید در حد توانش کاری بکنه! دوست دارم این حرکت مداوم و پیوسته باشه حتی اگه آهسته باشه!

3) بله این یک قدم مثبت و اولین قدمه ولی نباید در همین حد متوقف بشه!

ماهی سیاه کوچولو شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 14:13 http://1nicegirl8.blogsky.com

حالا که در وبلاگها هر کی هرکی است
منم داستان مینویسم:
روزی شیخی از کوچه یی گذشتن میکرد
ناگهان ایستاد و به پنجره یی خیره شد
مریدان بگفتن یا شیخ دوست دخترتان عایا؟
شیخ گفت آن زبانهای زشتتان را درون دهانهای گنده تان مخفی کنین شیخ و این حرفا؟
مریدان میخاستن جامه دریده کنن که شیخ گفت اینجا خانواده نشسته لامصبا من چقدر بگم در انظار عمومی خودتون را پاره نکنین من چقدر پول لباس بدهم آخر؟مریدان گفتن یا شیخا بدرستی که چه چیز موجبات استاپ شما در جلوی این پنجره شد؟
شیخ فرمود :
هنوز وبلاگ خانوم اردیبهشتی دارد کار میکند؟عجبا
یه نفر وبلاگش را مسدود کند...عایا جوانمردی یافت نمیشود
مریدان گفتن 4 تا پست دیگر مانده بزارین آنها را هم کپ بزنیم بعدش یکجا درش را تخته میکنیم و به وبلاگ مظفری کوچ میکنیم
شیخ همانا ناگهان قوطی کبریتی از درون پیراهنش بیرون کشید و یکیشان رو روشن کرد و گفت :شام چی داریم؟
مریدان کفشهارو بیرون کشیده بزرگراه همت را در کنار ماشینها طی طریق کردندی و هنوز از سلامتی آنها اطلاعی در دست نیست...


ماهی استعداد طنزت بی نظیره! مواظب مطالب خودت باش!

[ بدون نام ] شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 20:59

عجب !!!!! حتی پی نوشتها رو هم کپی کرده !!!!!!

بله! همین عجیبه!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد