چگونه خودمان از حق خودمان دفاع کنیم؟!

سلام

این پست را به دو دلیل می نویسم. دلیل اول این که می خواهم پست قبل بره پایین و از بار احساسی و عاطفی و هیجانیش کاسته بشه. چون در این ایام خودم هم نیاز به آرامش و دوری از هیجان های اضافی دارم.

دوم این که بعضی از کامنت ها و پیام های خصوصی پست قبل که سعی کرده بودند با ایجاد غلیان احساسات مسلمانی بهم تلقین کنند اونی که به خطا رفته منم!!!! باعث شد به عمق این موضوع پی ببرم که چه قدر خرافات، برداشت های شخصی ما از دین و کوتاه اومدن های بیجا در مقابل خاطیان و محکوم کردن افراد محق باعث عدم پیشرفت و ترقی کشور ما و کمرنگ شدن اصول اخلاقی و حرفه ای شده.

الان دقیق می دونم چرا تو جامعه ما این قدر مراجعه و پیگیری کسانی که بهشون تجاوز به عنف شده به مراجع قانونی کمه؟! در طی این مراحل احقاق حقوق چنان زیبا روند بر علیه خودشون بر می گرده و بهشون میگند تقصیر خودت بوده که ظاهرت فلان بوده و رفتار بهمان وگرنه متجاوز بدبخت که گناهی نداشته و ... که از پیگیری و احقاق حقوق خودشون همراه با مقادیر متنابهی از حس گناه منصرف میشند!!!!

و این میشه که گناه و تجاوز و دزدی و بردین سر فردی که بهش تجاوز شده مثل آب خوردن میشه! قبحش ریخته میشه! این قدر فاجعه وار روندش زیاد میشه!

در هر حال، از اون جایی که من اهل شخصی سازی نیستم و دوست دارم از هر اتفاق تو زندگیم درسی بگیرم که انگیزه ای بشه برای یک فعالیت مثبت، از اون موضوع می گذرم و رهاش می کنم و می سپارم به جریان زمان.

ولی پست قبل و بازخوردش و کامنت های عمومی و خصوصی و گاها ارتباطات اس ام اسی و رودر رو با عزیزانی که تجربه های مشابه داشتند، باعث شد پی به عمق فاجعه ببرم. این که حتی نشریات و روزنامه های بزرگ و به نام هم دست به چنین کار ناپسندی می زنند.

این شد که به فکر افتادم حالا که هیچ حمایت حقوقی و قانونی از صاحبان اثر نیست و در مواجه با این تخلفات طی مسیرهای قانونی یا بسیار سخت یا غیرممکنه یا اصلا مقرون به صرف وقت و هزینه نیست، خوبه که خودمون طی یک اقدام خودجوش و همگانی و هماهنگ از حقوق صاحبان اثر که میشه خودمون و تک تک نویسندگان وبلاگ ها یا سایت ها و ... باشه، حمایت کنیم.

می تونیم هرجا با چنین موارد مشابهی مواجه شدیم ساده از کنارش نگذریم. تذکر بدیم یا صاحب اثر را مطلع کنیم.

میشه حتی براش لوگو طراحی کرد و بالا یا کنار صفحه وبلاگ ها گذاشت و...

نظرتون چیه؟! موافقید؟!

منتظر شنیدن و خواندن پیشنهادات شما هستم. چه طرحی دارید برای این کار؟! چه ابتکار و پیشنهادی دارید برای تداوم این حرکت و به ثمر رساندنش؟!

دوست ندارم یک تب تند باشه! دوست دارم آروم و پیوسته باشه که کم کم یک فرهنگ خوب را برامون نهادینه بکنه.

 

پیوست 1: تو کامنت دونی این پست فقط کامنت هایی که حاوی پیشنهاد و راهکار برای بهتر شدن این پیشنهاد باشه یا طرحی ارائه کرده باشند را تایید می کنم. دیگه نمی خواهم صحبتی از موضوع قبلی و اون خانم باشه. چه له چه علیه شون.

پیوست 2: از دوستان خواهش می کنم برای همگانی شدن این حرکت پسندیده اگه می تونند لینک این پست را در وبلاگتون بگذارید و از خواننده هاتون هم بخواهید در این حرکت تدریجی و پیوسته شرکت داشته باشند.

پیوست 3: واقعا دوست دارم این حرکت به ثمر بنشینه و منشا یک امر خیر و یک تغییر فرهنگی مثبت باشه.

نظرات 21 + ارسال نظر
آتی شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 08:44

سلام. فراتر از این موضوع که بسیار مهم هم هست ای کاش در هر مورد قانون شکنی به هم تذکر بدیم. روز نیمه شعبان تو جاده بسیاز زیبایی بودیم اگه بدونین چه حجم لیوان یکبار مصرف از شریت های نذری کف جاده ریخته بودند. واقعا هنوز تو شوکم. متاسفم برای خودم و هموطنانم. شاید وقتشه که همه با نگاه عصبانی یا گفتن یک جمله مودبانه به فردی که اشغال میریزه یا راننده ای که تو صف ماشیان ها میزنه یا ... از حق خودمون دفاع کنیم.طوری که بعد از مدتی به خاطر نگاه بد بقیه کسی خطا نکنه. ببخشید که خیلی مرتبط نبود.
برای وبلاگ حتما کنار وبلاگ یا زیر هر پست درج بشه که استفاده از متن بدون ذکر منبع پیگیری قانونی دارد.

فکر می کنم زمان سکوت کردن به پایان رسیده! اگه هر کسی سکوت کنه و بگه خوب به من چه؟! یکی دیگه باید امور را اصلاح کنه نتیجه اش چنین جامعه ای میشه که اخلاقیات و اصول داره توش به شدت سیر نزولی را طی می کنه! در هر موردی! حتی ریختن آشغال!

قربونت برم چه پیگرد قانونی؟! به ریش نداشته مان می خندند!

مهرپرور شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 09:23 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام
شاید خوب باشه برای اینکه در طول زمان این موضوع یادآوری و تکرار بشه یک چیزی شبیه بازی وبلاگی هم راه بیندازیم که مثلا وقتی تو یک پست راجع به حق مالکیت مطالب نوشتی، سه نفر رو دعوت کنی که هفته بعد این موضوع رو در یک پست تو وبلاگشون مطرح کنند. اونوقت شاید تا یک سال همینطور این موضوع داغ باشه و حرکتهای دیگه ای هم شکل بگیره.

نظر خوبیه! ولی مسئله اینه تو بازی ها معمولا همه یک شور حسینی در ابتدا دارند بعد این شوره زود می خوابه!

ماهی سیاه کوچولو شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 09:31

خب یکی از پیش پا افتاده ترین راهکارا اینه که قابلیت کپی کردن رو از صفحه گرفته بشه که اینم چندان قابل اعتماد نیست
اما راهکارهای بهتری سراغ دارم که کمی زمانبره اما موفقیت داره
وقتی یه مطلب عمومی مثه فمنیست مینویسین خب
باید به وبلاگهای برتر مراجعه کنین و لینک پست تون رو درج کنین ...
البته یه حرکت هایی شده مثه لینک زن
اما اونا هم زیاد اپدیت نیستن مثلن یادمه چند بار یکی از پست های شما رو لینک دادم اما توجه نشد منم دیگه لینک زن نرفتم یعنی کمی قهر شدم
بهتره لینک زن اینجا دخالت داشته باشه...
بعدش خودتون هم باید لینک پست هاتون رو به لینک دونی خودتون ارسال کنین تا بیشتر نشون داده بشه خب مثلن شما یه سری خواننده ثابت دارین که با اینکار تعداد بیشتر میشه...بعدش مثلن تو این قضیه فقط اماسیس تو وبلاگش لینک داد و بیشتر اطلاع رسانی کرد...شاید حقش بود ما خواننده های ثابت اینکارو میکردیم...

وبلاگ قبلیم این کد را داشت! (قبلتر از خانم اردیبهشتی بودن) برای یک عده ای مشکل ایجاد کرده بود در ضمن این که با بعضی مرورگرها این کد کار نمی کرد! من دنبال یک حرکت اساسی ترم! نمی خواهم کسی نتونه کپی کنه می خواهم کسی کپی کرد حتما منبع بده که باعث آشنایی افراد با افکار جدید و تبادل ایده ها بشه!

مرضیه شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 10:25 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

سلام.
متاسفم.
باهاتون موافقم.گرچه برای خودم چنین چیزی پیش نمیاد اما میبینم کسانی رو که شاعر یا نویسنده هستن واز این بابت رنج میکشن.
شایدبتونیم یه چیزی مثلن با عنوان "برچسب اعتبار "به وب یا سایتمون اصافه کنیم.و با همکاری خواننده ها بهش هویت و معنابدیم . باید روش فکرکنیم.
البته شما ازین به بعد میتونید لابلای نوشته هاتون بعضی کلمات رو به یکی از پست های مرتبطتون لینک بدین.برای خواننده های وب خودتون مشکلی نیست اما کسی که کپی میکنه وحتی پیوست رو هم حذف نمیکنه، لینک هارو هم حذف نمیکنه .اینطوری مطلبتون هر جا بره به خودتون برمیگرده.

بله! این فکر جالبیه! خیلی خوبه!
راستش برای هم مطلبی نمیشه لینک داد! بعضی پست ها که جدیدند که لینک نمیشه داد!

سلام وعرض ادب خدمت شما خانم محترم و آقای اردیبهشتی
در پست جدیدتون گذاشته بودید دیگه نمیخواهید درمورد مطلب قبلی چیزی بشنوید مگه میشه یه مطلبو باز کنید و اتفاقأ همین مطلب آخریتون رو هم به دفاع از همون قبلی گذاشتید و نخواهید چیزی بشنوید بهرحال من چون برام پیام گذاشته بودید لازم دونستم مواردی رو متذکر بشم
اولا من هیچ نسبتی به خانم مظفری ندارم وتابحال ایشونو از نزدیک ندیدم دوم اینکه ایشون یکی از معدود زنان شجاع و فعال حوزن زنان بافقه که بدون غرز ورزی فعالیت داره و من کار ایشون رو خیلی قبول دارم و میستایم فعالیت زن در جامعه بسته ما و جرات داشتن در مورد تابو ها سخن گفتن قابل ستایشه خانم اردیبهشتی من کار به این ندارم که آیا از شما بهقول خودتون دزدی ادبی شده یه خیر ولی متن زیبایی بود من خوشم اومد البته با تمام جملات موافق نیستم و برابر دونستن زن و مرد کار غلطیه چون زن مال یه کار مرد مال یه کار دیگه بگذریم نفس کار زیبا بود چه از شما و چه خانم مظفری شمارو قسم میدم آیا خود شما این مطلبو از جایی قرض نگرفتید؟؟؟ ببینم به فرض قرض گرفتن مگه اشکال داره ترویج افکار مثبت و نو ترویج رفع خشونت علیه زنان دادن آزادی های اجتماعی به زنان؟
من به شخصه کار زیبای شما و خانم مظفری رو پسندیدم و بر دستان مثبت نویس و مثبت اندیش شما بوسه میزنم آفرین و صدآفرین برشما بانوان متمدن
یه سئوال؟؟؟
ببخشید شما بافقی هستید؟؟؟
شهربافق رو از کجا میشناسید؟؟/
چطوری متوجه شدید آثار شما جایی کپی زده شده؟؟
به وبلاگ من هم سربزنید و اگه دوس داشتید تبادل لینک کنید خبرم کنید منم شما رو لینک کنم
من خودم مدیر 6وبلاگ وسایتم و میدونم کپی برداری خوب نیست ولی معتقدم ترویج افکار مثبت خیلی خیلی کار شایسته و زیباییه
ممنون و منتظر جواب شما هستم.

ایشون قرض نگرفتند آقای محترم! اگه قرض گرفته بودند مدام نمی گفتند به عناوین مختلف که نویسنده این متن خودشون هستند!
خدایا! شما دارید به من توهین می کنید آقا! من خودم بیام نوشته دیگری را قرض کنم بعد برای سرقت ادبی که ازم صورت گرفته جوش بزنم و ناراحت بشم؟!
ترویج فکر مثبت باید از راه مثبت باشه! اگه لینک مطلب را گذاشته بودند یا نه می گفتند مطلب از خودشون نیست می شد این جوری حساب کرد که قصد خیر داشتند.

بنده بافقی نیستم! بافق را هم از نزدیک نمی شناسم!
آقای محسن هوشمندانه متوجه این موضوع شده بودند لینک من را گذاشتند و من از ورود یکی از اون سایت به پستم متوجه شدم!
مایل به تبادل لینک نیستم چون همین طور که می بینید هیچ لینکی تو وبلاگ من نیست!
امیدوارم شما هم در 6 سایت و وبلاگتون این گونه ترویج ندهید افکار مثبت را!

صنم شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 11:44 http://daftaresanam.persianblog.ir/

سلام عزیزم. من نمیدونم جه باید کرد!
خیلی اهل گشت زنی توی نت هم نیستم
لینک پست رو گذاشتم توی وبلاگ
وقتی وجدان گم و گور شه هیچ کاری از هیچ کسی بعید و تعجب اور نیس.......

ممنون!
من دنبال راهیم وجدان پیدا بشه!

emasis شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 12:09

سلام

تقریبا" میدونم چیکار باید بکنم ولی این کار نیازمند استفاده از دوستان متخصص در زمینه زبان و دوستان آشنا به rss و یاهو پایپ و یه مورد دیگه هست.کسی رو میشناسید؟

میشه تو یه پروژه تحقیقاتی کوچیک به نتایج جالبی رسید منتها این مدتی طول میکشه و فقط در صورتی به جواب میشه رسید که تیمی عمل کرد.



ولی برای شروع ، پیشنهاد من این پست هست :

http://emasis.blogsky.com/1392/08/23/post-168/

نه! من علم در این زمینه ندارم برای همین از دوستان مطلع و دست اندرکار طلب یاری کردم! ایده خوبیست!

عسل شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 13:25

سلام
بهتر هست که "کلیک راست" رو برای وبلاگتون غیر فعال کنین.
این باعث میشه خیلی از کپی کنندگان ناکام بمونن، چون حداقل برای سرقت ادبی ناچار به مقداری تایپ کردن، میشن که معمولا مانع افراد بسیار تنبلی مثل سارقین ادبی میشه!
ضمناً میتونین به سایت اصلی اطلاع بدین و ازشون بخواین که مطلبتون با نام خودتون چاپ بشه.

من فقط نمی خواهم درد خودم را درمان کنم! می خواهم یک راهی باز کنم که بشه یک فرهنگ خوب را نهادینه کرد! رعایت حق کپی رایت!

omid1977 شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 14:44 http://omidkhan1977.blogfa.com/

یادمه یه بار نویدخان مسابقه بهترین سفره هفت سین رو برگزار کردند و از دوستان خواستند عکس سفره هفت سین شون رو براشون بفرستند که یکی از دوستان وبلاگنویس عزیز شیرازی برنده شدن.
دقیقا اون عسک مدتها در اینترنت و حتی روزنامه ها چاپ شد بدون ذکر نام و ادرس!!
به قول شما مرجع رسمی و قانونی برای حق کپی رایت وجود نداره و اغلب از پیگیری حقشون پشیمون میشن
این موارد نیاز به آگاهی و فهم و ادراک اشخاص داره و در کشورهای دیگه هم بیشتر بر این اساسه که کپی رایت رعایت میشه چون انسان درک میکنه حاصل زحمت و دسترنج یکی دیگه است و این برداشت بدون اجازه در حقیقت دزدی و تجاوز به حقوق اون شخص و حتی تمام جامعه است

امیدواریم این مورد فرهنگ سازی بشه
اما این کار کار ساده ای نیست یعنی هیچ کار فرهنگی ساده نیست و نیاز به هزینه و زمان داره و صد البته فهم خوب بودن خوبی و بد بودن بدی!!!

حسش را می فهمم!

راستش باید هر یک از ما در جاسازی این فرهنگ خوب نقشی داشته باشیم و به صرف سخت بودن از کنارش به راحتی نگذریم!

آنا آریان شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 14:59 http://anaarian.blogfa.com

از لاکی چنین کامنتی انتظار می رفت!

گلابتون بانو شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 15:14 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

بهترین و بی دردسرترین کار ممکن اینه که هر فردی متوجه کپی مطلبی بدون ذکر منبع میشه هم به کپی کننده تذکر بده هم به اطلاع نویسنده اصلی برسونه.
وقتی چندین نفر برای کپی کننده کامنت میذارن و بهش می فهمونن که می دونن این مطلب مال خودش نیست و کار درستی نکرده که مطلب رو به اسم خودش گذاشته, احتمالا باعث می شه دفعه بعد وقتی مطلبی رو از جایی برمی داره منبعش رو ذکر کنه تا اقلا آبرو و اعتبارش حفظ بشه و بهش به عنوان سارق ادبی نگاه نشه!!!

بله! این خیلی حس مسئولانه است که وقتی دیدیم مطلبی کپی است به صاحب اثر خبر بدهیم یا به فرد تذکر بدهیم.

آدم چاق شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 17:53 http://chagh2.blogfa.com

سلام بر شما
من پیشنهاد شما در مورد طراحی لوگو مثبت می دانم. این خوب است که هر کسی که علاقه به کپی برداری از وبش را ندارد بر سر در وبش علامتی باشد ویا متنی که این را تدائی کند. آنوقت اگر کپی برداری شد راهکارش هم همان است که شما کردید. متاسفانه در نهایت متهم کردن کسی که آزار دیده شده رویه عادی. قضیه مزاحم تلفنی را که یادتان هست؟! همکار دیگری که دست برقضا خانم هم هست زنگ زده که گناه دارد و اشتباه کرده و الان که دنبال جا می گردد چون مرتب سر کار نمی آید به زن و بچه اش از نظر روحی فشار وارد می شود. فکر کن انگار من باید فشار روحی تحمل کنم ولی آقا تخم دو زرده طلا فرمودند مرد شدند و موقع جیک جیک مستانشان به فکر عواقب کارشان نبودند. جواب مبسوطی به همکار دادم و گفتم اگر این اتفاق برای شما افتاده بود همسر شما نه شما را زنده می گذاشت و نه این مرد را. همسر و پسران من فکر می کنند این بشر از اینجا کاملا رفته نمی دانند دارد جایابی می کند و هنوز هر از چند گاهی تو اداره پیدایش می شود. اول خودت را جای من بگذار و بعد دلسوزی برای طرف بکن.
در مورد مشکل شما هم همینطور است. اگر این جریان برای خودشان پیش آمده بود واکنشی صد برابری داشتند.

بله! دقیق در همین سایت هایی که این خانم مطلب نوشته اند ذکر شده! که تمامی حقوق متعلق به سایت می باشد و این صوبتا!
نمی دونم چرا در فرهنگ ما معمولا شاکی خودش در انتها متشاکی میشه؟!

emasis شنبه 24 خرداد 1393 ساعت 21:49 http://emasis.blogsky.com/

طبق پی نوشت 3 و2 ، اگر کسی ایده نابی داشته باشه ولی اجرای اون لازمه حمایت شما و دوستانتون باشه ، آیا ازش حمایت می کنید؟

من از جانب خودم می تونم قول بدهم اگه کاری در توانم باشه حتما انجام می دهم در حمایت این حرکت ولی از قول دیگران نمی تونم حرفی بزنم

مرشد یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 09:51

اول سلام به خاطر ادب خودم دوم وای برما که شما زنای حسود دور هم جمع بشین و دم از فمنیست و فمنیسم بزنید .اصلا فکرنکنم تو نویسنده باشی .چرا ؟؟چون آداب بلدنیستی ویه نویسنده هرگز زبون به توهین و افترا باز نمیکنه .کاربسیار ناشایستی کردی خانم به اصطلاح اردیبهشتی وفکر کنم خیلی بچه ای که اینطور به یه خانم با شخصیتی چون سرکار خانم مظفری توهین میکنی .واقعا بیچاره این .دلم براتون میسوزه .بیچاره شوهرتون .خدا به راه راست هدایتت کنه.

جوابت را برا اون یکی کامنتت گذاشتم!

مارکسیسم یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 10:12

میخوام بدونم اون پست چه بار احساسی و عاطفی براتون داشته ؟شما که روی هرچی عاطفه و احساس و محبت بود سیاه کردین .متاسفم برای شما و همه کامنت گذارای کلید خورده شما که احساس و محبت رو با حسادت اشتباه گرفتین.شما شایسته نوشتن نیستین .شایسته قلم به دست گرفتن و حتی در اختیار گرفتن همین فضای مجازی هم نیستین .اصلا شایسته ترحم هم نیستین .شما فقط در خورد سطل زباله اونم زباله دان تاریخ هستین و بس .

بازم تویی؟! نمی دونی با صدتا اسمم بیایی متوجه میشم شخص بی ادب همه این کامنت ها یکیه؟! بابا پشتکار!

emasis یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 10:50 http://emasis.blogsky.com/

اوه اوه اوه
من هنوز هیچ کاری نکردم ، میان میگن براتون متاسفم
ایراد نداره ، چون این وسط یه سری ها که دنبال مطلبن و دوست ندارن منبع بدن ضرر میکنن!

باران یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 13:58

سلام خانوم اردیبهشتی
متاسفانه این مسئله تو کشور ما خیلی اتفاق میفته
ولی من این آدمهایی که میان از اونها دفاع می کنن رو به هیچ عنوان درک نمی کنم!!!
ای بابا آدم نمی دونه چی بگه واقعا.
براتون آرزوی صبر می کنم

والا اون عده که توهین و بی ادبی می کنند دیگه برام خیلی خنده داره!!! یعنی نشانه شخصیت حامیان چنین حرکتیه! این جوریه که وضع مملکت ما این گونه است

صنم یکشنبه 25 خرداد 1393 ساعت 14:42 http://daftaresanam.persianblog.ir/

سلام. برای کمی فان: الان که فکر میکنم یادمه خیلی پیش یکی از خانمای بلاگر که روزمره نویس بود و الان کم پیداس یه بار طرز پخت قرمه سبزیش رو گذاشت که از اون قرمه سبزیای چرب وچیل بود که روش روغن وامیسته!!!
چند وقت پیش دیدم یه سایت تجاری که برای یه برند داخلی تبلیغ میکنه و گاهی دستور آشپزی هم میذاره دستور اون خانوم رو گذاشته بود فقط لابلاش تذکر میداد که البته این چربه و زیاد مناسب هرکسی نیس و.....
من جای اینا باشم میرم دستورپخت قورمه سبزی مامانم رو میگیرم مینویسم تا کپی کردن از رو دست یه بلاگر که آشپز حرفه ای هم نیس!! ولله!!

جدی میگی؟! خیلی بامزه بود!!!! واقعا این همه ابتکار ما ایرانیان عالم گیره!

آقای اردیبهشتی دوشنبه 26 خرداد 1393 ساعت 00:17 http://mayfamily.blogsky.com

فکر کنم دیگه به اندازه کافی راجع به دزد و دزدیده شدن بحث شده باشه .
آقا یا خانمی که کامنت های توهین آمیزی با نام مرشد یا مارکسیست گذاشته اید IP های شما مشخص است در صورت تکرار توهین های شما رفتار شما قابل پیگیری حقوقی خواهد بود.

گلدونه شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 09:05

لینک این پست رو داده بودی ؟

ای وای خواهر ندیدی؟!

گلدونه شنبه 31 خرداد 1393 ساعت 16:46

یه لینک تو کامنت دونی دیدم اما نمی دونستم داستان چیه چون پستت رو نخونده بودم
کلن هفته پیش همه اش تو خماری بودم از بس کم اومدم وبلاگستان!

مهم نیست دیگه گلدونه جان

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد