علم بهتر است یا ثروت؟!

سلام

1) یک مدتی است که عضو یک گروه تو وایبر هستم که شامل اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته مون است. این گروه توسط یک آقای دکتری ساخته شده که هدف تاسیسش را مکانی برای تبادل نظر و بحث و ... عنوان می کند. البته هدف اصلیشون بیشتر برای تبلیغ کارگاه ها و دوره ها و ... است که خوب تا میزان زیادی حق طبیعی ایشونه. خوب توی این گروه هر از گاهی آقای دکتر، موسس گروه، یک سئوالی مطرح می کنه و یا موضوعی عنوان می کنه و بقیه نظرشون را بیان می کنند.

چیزی که توجه من را جلب کرد عناوینی بود که هم دیگه را خطاب می کنند و نحوه صحبتشان با هم بود. همدیگه را با جناب دکتر، آقای دکتر و ... صدا می کنند. این آقای دکتر به اون آقای دکتر سلام و ابراز ارادت می کنه و اون یکی به دیگری و ... اعضایی دیگه هم مدام تعریف و تمجید و به به و تایید و ...

- سلام و ابراز ارادت خدمت جناب آقای دکتر فلانی

- آقای دکتر دوره قبلی خیلی عالی بود. شما خیلی بی نظیر هستید و...

- آقای دکتر فلانی صبح شما بخیر. دکتر ... هستم!!!!!

- دکتر X خبری از دکتر Y ندارید؟! بهشون سلام برسونید بگید دکتر فلانی گفت ...

- آقای دکتر مثل همیشه صحیح و به جا فرمودید.

- آقای دکتر عزیز من کلی هزینه می کنم از شهرستان می آیم فقط به خاطر کارگاه های شما.

و...

یک جور جو مصنوعی توی گروه حاکمه، کسی ابراز شک و تردید نمی کنه. کسی سوالی برخلاف جهت نظرات نمی کنه. همه تشکر و تقدیر می کنند. کسی حرفی خلاف جهت بزنه از سمت دیگران محکوم میشه و سریع سرکوب میشه! یعنی چنان بهش از طرف خیل هواداران می پرند که بنده خدا از همه گناهان کرده و نکرده اش توبه می کنه!

 

2) جایی مهمانی بودیم. مهمان ها همه از لحاظ موقعیت اجتماعی و اقتصادی در یک سطح بودند. میزبان به همه خوش آمد می گفت و تعارفات معمول را به جای می آورد.

تا این که یک مهمان تازه به جمع پیوست که از لحاظ اقتصادی یک سر و گردن از بقیه بالاتر بود. یک دفعه لحن گفتار و نحوه عملکرد میزبان به طرز چشمگیری عوض شد. احوال پرسی و استقبال گرم تر، تعارف جای بهتر مجلس به ایشون، پذیرایی بیشتر و حواسی که فقط معطوف اون مهمان تازه وارد بود.

- خواهش می کنم بفرمایید شیرینی میل کنید. از همون شیرینی فروشی معروف گرفتم. همون مدلیه که دوست دارید.

- میوه براتون پوست بکنم؟! قابل شما را نداره! چرا چیزی میل نمی کنید؟!

- آقای فلانی چرا این قدر شام کم کشیدید. از این بره میل کنید (در حالی که یک دیس بزرگ بره را فقط جلوی ایشون می گذاره )

- خیلی خوش آمدید. سرفراز فرمودید. قدم بر روی چشم های ما گذاشتید و ...

و...

 

چه شباهتی بین این دو موقعیت می بینید؟! چه تفاوتی؟!


بعدا نوشت: چرا وبلاگستان این قدر سوت و کوره؟! هر جا میرم یا مدت هاست پست نگذاشتند و یا کسی کامنت نمی گذاره! جدیدا گفتند در ماه رمضون نباید خورد و نوشید و وبلاگ خوند و نوشت؟!؟! یکی بیاد پرده از راز این همه سوت و کوری وبلاگستان برداره!

نظرات 54 + ارسال نظر
ماهی سیاه کوچولو یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 09:49

شباهتها:هر دو از زیر مجموعه های ادم و حوا هستن
تفاوتها:از زمین تا اسمان است
راستی خانوم دکتر روانشناس اینده به وبلاگ من هم سر بزنین و ما را هم مستفیض کنین بدرستی که نصایح شما بسی همانند یافتن پریز برق در بیابانهای بدون اب و علف برای گوشیهای لو باتری ست...خانوم دکتر عزیز خانوم مهندس خطابم کنین بسی حال میکنم...
یه خاطره بگم؟دوستم یه دوست پسر داره که خیلی باهاش رودروایسی داره و در نهایت محترمی باهاش داشت صحبت میکرد هر جمله محترمی که میگفت یه لبخند هم میزد که یعنی پیروزی... بعدش یهو فکر شیطانی اومد تو سرم...اونوقتا ماه رمضون نبود واسه همین درای جهنم باز بود و شیطان بدون ویزا و اینا راحت تردد میکرد. بعدش قشنگ داشت حرف میزد ...اقا سعید سلام به خانواده محترم برسونین... اونم انگار همینارو میگفت و اینا... مثلن دوستم گفت مادر در حال استراحت هستن یعنی همینطوری رسمی که قشنگ باعث شد فکر شیطانی تو مغزم بیشتر رشد کنه در یک لحظه که حس کردم شیما رو ابراست با صدای بلند گفتم شیما مامانت میگه اون تلفنو قطع میکنی یا بیام خودم قطعش کنم؟بتمرگ دو کلمه درس ت رو بخون اخه...شیما مجبور شد گوشی رو قطع کنه و نمیدونم چرا حس کرد من به ماساژ نیاز دارم دیگه حسابی منو ماساژ داد...نتیجه اخلاقی اینکه ماه رمضون با دوس پسرتون حرف بزنین موقع حرف زدن دوستتون رو بفرستین دنبال نخود مشکی سوم اینکه...

حالا نگفتی بالاخره! علم بهتر است یا ثروت؟!

گل آبی یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 10:21

نتیجه اخلاقی این که: تن آدمی شریف است به جان آدمیت؟ نه!!! همین لباس زیباست، نشان آدمیت!

والا سئوال منم همینه!!!

بهنوش یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 11:28

شباهتشون آدمای سطحی ای هستن که زندگی رو توی پول و مدرک و به قول خودشون مقام می بینن. این علمی که نوشتی هیچ فرقی با ثروت از لحاظ بی ارزشی نداره. من علمی رو ترجیح می دم که فقط به خاطر خود دانایی و اطلاع کسب شده باشه نه برای بدست آوردن شان اجتماعی (به قول خودشون) و پول و چیزهای دیگه...

ماهی سیاه کوچولو یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 11:41

البته که ثروت
چونکه با ثروت میشه علم خرید اما با علم نمیشه حتی یه دونه نون باگت خرید...باور نمیکنین؟خودم میدونم باور میکنین...
بعدش یه چیزی بگم؟اونایی که میگن اقای دکتر و خانوم دکتر و اینا بیشتر از اون خانوم و اقا خودشون حال میکنن که مثلن دوستشون یا فامیلشون دکتر و ایناست و دوم اینکه مثلن خانوم و دکتر و اینا هم خودشون ضعف دارن و گرنه اگه اطلاعاتشون رو محک بزنی اونوقت خجالت زده میشن...بخاطر همین ریاکاریهاست که من اصلن دوست ندارم درس بخونم

این آقای دکتر که با علمش داره پول پارو می کنه

نازنین یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 12:14 http://mah-mehr.blogfa.com

کلا راحت ترم که درباره ی این موضوعات اصلا فکر نکنم .

سمیه یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 12:56 http://www.fashnews.blogsky.com

یادش بخیر علم بهتره یا ثروت؟ همه علم رو نوشتیم ولی تو فکر ثروت
http://www.fashnews.blogsky.com

شما اصلا پست را خوندی؟!

شمیم یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 12:57 http://www.rahnama.cc

پرفسور حسابی: البته ثروت

اون دکتر حسابگره!
راستی شما چندتا وبلاگ داری؟!

مرضیه یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 13:36 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

سلام.
یاد "آستین نو بفرما پلو"افتادم.
در هردو تملق دیده میشه واحترام و اردات تصنعی بخاطر موقعیت افراده.
اولی موقعیت و منسب اجتماعی و دومی پول و ثروت

والا اول می خواستم عنوان پست را همین عبارت بگذارم ولی گفتم بگذار پیش قضاوتی در ذهن افراد ایجاد نکنم!

آنا آریان یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 14:05 http://anaarian.blogfa.com

به به! یه دیس بزرگ بره..

به ما که نرسید!

مینو یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 14:06 http://milad321.blogfa.com

خانم اردیبهشتی عزیز
متاسفانه من دارم در چنین جوی زندگی میکنم۰بیشتر بچه های فامیل ما مدرک دکترا دارند و همین بساط خانم دکتر و آقای دکتر به راه است۰محل کار من دانشگاه بود۰آنجا هم آنهایی که دکتا داشتند عارشان میامد با کارشناسها هم کلام شوند۰
خلاصه اینکه فهمیدم علم هم اگر در خدمت انباشتن ثروت باشد جایگاهی دارد و بدون ثروت هم زندگیی خیلی سخت شدهح

گلدونه یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 14:31

هم کلاس های ما هم تو وایبر یه گروه تشکیل داده اند که وقتی کانکت میشم به وایبر روحم شاد میشه اصلن از اون جو مصنوعی و چندش خبری نیست.
برعکس تو گروه وایبر کلاس آقای شوهر ! دقیقن این جو دکتر دکتر برقرار هست
ما مشکل فرهنگی زیاد داریم یکیش همین بند بودن به ظواهر اینکه مردم اونقدر سطحی شده ان که فک میکنن یکی با دکتر شدن یا پولدار شدن یا هنرپیشه شدن آدم میشه. وقتی معنا و مفهوم و نفس آدمیت از یاد بره یاداوری هم نشه آدمها و جمعهایی از این دست زیاد میبینیم.

گروه بچه های کلاس ما هم تو وایبر خییییییییییییییلی باحاله! کلی بگو و بخند و جوک و صمیمیت.
این جا استاد و دانشجو قاطیه برای همین یک کم تصنعی میشه!

دقیق گفتی.

بولوت یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 16:48 http://maryamak.blogfa.com/

تو اصل مقایسه ایراد است. مثل اینه که بگیم آب بهتر است یا غذا؟ خب هر کدوم خوبی های خودشون رو دارن و هر دو حیاتی و لازم هستن. نه میشه بدون آب موندن نه بدون غذا.
علم و ثروت هم همین جور. هر دو مهممن و لازم.

به نظر من علم و ثروت اگه هر دو در خدمت تعالی انسان نباشند و فقط باعث فخرفروشی باشه هر دو زائد است و در یک سطح!

بولوت یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 16:52 http://maryamak.blogfa.com/

اغلب عادت داریم به کسانی که از خودمون بالاترن احترام بذاریم. و سعی در جلب رضایتشون کنیم. حالا انگار اگه اونا از ما راضی بشن چی بهمون میرسه. این البته تا حدی به نوع تربیتی که تو جامعه معموله برمیگرده.
که این مدل احترام گذاشتن احترام به اون شخص هم نیست. احترام به موقعیت مالی اجتماعی یا علمی ایه که خودمون نداریم.

احترام اگه به شخصیت و منش یک فرد باشه پسندیده است نه به عناوین!
من از این مدل احترام ها به کسی نمی گذارم!

سلما یکشنبه 15 تیر 1393 ساعت 17:48 http://yekzanminevisad.blogfa.com

پستتونو دوست داشتم ..جانا سخن از زبان ما میگویی
این قده بدم میاد یکی رو به خاطر پولش تحویل بگیرن

چه کسی را به خاطر پولش تحویل بگیرند چه مقامش به نظر من یکیه!

چیزی که مهمه شخصیت فرده! نوع منش و رفتارش!

خدایا آنقدر خرابم که هیچ مرهمی آرامم نمیکند.مرا در آغوش خود بگیر،دلم آرامشی خدایی میخواهد…

اون وقت چه ربطی به پست من داره؟!

[ بدون نام ] دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 00:06

تن آدمی شزیف است به جان آدمیت ....
اما متاسفانه ما آدمها عقده ها و کمبودهامون محرک رفتارمون هستن ....

بله! متاسفانه خیلی از ماها این گونه هستیم!

emasis دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 00:11

سروط بهتر است!

2 _ یاد داستان ملانصرالدین افتادم که چون بخاطر لباس تحویلش گرفته بودن غذا ها رو داد به لباسش!

دقیقا!

پریسا دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 02:31

سلام
شباهت این دو موقعیت در این هست که ادم روبرو اصلا ارزشی نداره برای مخاطبش و فقط پوسته ی ظاهری اون شخص پول ویا تحصیلات مهمه سطحی نگریست که این روزها بسیار است متاسفانه

متاسفانه واقعا!

نیره دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 04:23 http://salimi.blogfa.com/

متاسفانه این همون ماجرای آستین نو پلو بخور به شیوه ای دیگه ست. تا بوده این تملقها و چاپلوسی ها بوده.
اون دوستان وایبری رو هم باید در گروهی که جوک میگن و خودشون هستن دید نه اینجا که همه نقاب دارن.

دقیق همینه!
نه نیره جان این افرادی که توی این گروه هستند از دوستان همکلاسی خودم نیستند. یکی دوتا مشترک هستند که اون ها هم چنین کاری نمی کنند.
گروه وسیعی است شامل اساتید مختلف از دانشگاه های مختلف. فارغ التحصیلان، شاغلان این رشته و دانشجویان ارشد و دکترا از جاهای مختلف و دانشگاه های متفاوت. ولی خیلی خیلی لحن رسمی و خشک و کتابی و متملقانه ای دارند.

omid1977 دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 08:21 http://omidkhan1977.blogfa.com/

سلام
میبینید خانم اینجا چقده خوبه
شما هی میتونید بیایید اظهار نظر مخالف کنید و دعوا راه بندازید و کلن یه قشر رو حتی زیر سوال و پرانتز ببرید
اما جمع دکترهاتون چی؟ نه واقعا این دکترها میخوان چی رو اثبات کنن؟!!!!!!!
من باب این میزبان و تغییر برخورد و ذائقه هم که ... بگذریم
فقط ما موندیم این سطح باکلاس که تو مهمونیشون بره سرو میشه، بعد این مهمون بالاتر یعنی سر سفره شون اهو و گوزن و شکار سرو میشه؟!
مردم چقدر سطح اقتصادی بالایی دارن به قرعان!!!

والا از شما چه پنهان چند بار این کار را کرده ایم!

والا دیگه نهایتش همون بره باشه وگرنه ما هنوز گوزن ندیدیم!
شاید هم چون ما در اون حدها نیستیم

آتی دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 08:28

به نظرم تو فضای مجازی این تعارف ها خیلی بیشتر و غیرواقعی تره. مثلا گروه های فیس هم اگه عضو باشین از صبح مشغول تعارفاتن. و معمولا سعی میکنن خودشون رو با تعارفات خیلی خوب و عالی نشون بدن.
دیده شده تو مهمونی زن و شوهر هم همدیگر رو خانوم دکتر و اقای دکتر صدا میزند اما هدفشون رو نمیدونم!!
راستی دیروز نمیشد کامنت گذاشت.

والا ما تو گروه های دیگه مون این جوری نیستند!

اون زن و شوهر که خیلی باحالند! مامان من بعضی وقت ها میگه آقای اردیبهشتی ارشد یک رشته مهندسی سخت و باکلاس از یک دانشگاه باکلاس تر داره چرا هیچ وقت نمیگی بهش آقای مهندس؟! درحالی که زن ها به شوهرهای دیپلمه شون میگند آقای مهندس!!!!!!
ولی من اصلا دوست ندارم این جوری شوهرم را صدا بزنم! انگار عقده ای در این زمینه دارم! لابد پس فردا هم باید مدرکش را به پیشونیش سنجاق کنم!
خود شخصیت آقای اردیبهشتی مورد احترامه و این مهمه!

برنا دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 08:34 http://www.newday2014.blogfa.com

به به سلام خانم مهندس دکتر عزیز :)
حال شما چطوره؟
دوستان و خوانندگان وبلاگ سرکار خانم دکتر مهندس اردیبهشتی عزیز
بدانید و آگاه باشید که خانم دکتر مهندس اردیبهشتی عزیز، حدشون به شارع هستش، و ما در محضر ایشان تلمذ می کنیم.
(منم بلدم اونطوری حرف بزنم. البته جمله آخر رو باید با لهجه عربی بخونید)
از شوخی که بگذریم، نفس کار آن دو گروه مشابه هم هستش متاسفانه.....
وبلاگ ها سوت و کوره؟ والا ما که دو سه روزی کامپیوتر نداشتیم و سیستم ما را برده بودند برای ارتقا ویندوز و سایر نرم افزارها، بعد هم که آوردنش، هیچی نداشت نه فونت فارسی، نه شبکه، نه....
وبلاگ شما که خوبه...ماشالا هر پستتون کلی کامنت داره، اگه به جای من بودید چی می گفتید.....


آقای اردیبهشتی که بارها به بنده خاطر نشان می کنند که بنده مهندس نیستم! (البته من هنوز برام سئواله مگه مهندسی چه تاج زرینی داره بقیه رشته ها ندارند؟!)
اصلا هم مهم نیست در دروس مشترکمون نمره من بهتر شده!

من نسبت به سابقه وبلاگ خودم میگم. ولی کلا خیلی از وبلاگ نویسان کم کار شدند یا الان مدت هاست که از آخرین پستشون می گذره!

عاصی دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 08:45 http://asysepid.blogsky.com

ببخشید صریح میگم... ولی خب خودمون با این رفتارای بی فکرمون باعث میشیم اونایی که تحصیلات عالیه دارن یا اونایی که خیلی پولدارن فکر کنن که تافته ی جدا بافته ان.
من به شخصه جزو اونایی م که به استاد دانشگاه همیشه احترام میزارم. با خیلی از دانشجوها هم درگیر میشم که بابا یارو کلی بیشتر از تو درس خونده حداقل جوابشو درست بده... اما این حد از تعریف و تمجید میشه چاپلوسی.
درمورد آدمهای پولدار هم این واقعا خیلی اپیدمی شده... اعصاب نمیزارن واسه آدم که...

عاصی عزیزم به نظر من احترام یک چیز اکتسابیه. یعنی شما به دلیل داشتن یک جایگاه صرف، حالا چه علمی و چه اقتصادی مستحق احترام نمیشید. مگه این که رفتار و کردار و گفتار شما در شان اون مقام باشه.
اگه کسی بدون درنظر گرفتن حقیقت وجودی یک فرد و صرفا به خاطر مقامش بهش احترام بگذاره، تو خالی، از روی غرض یا ترس خواهد بود و نه حقیقی و عمیق!
قضیه همون مگسان دور شیرینی و این حرف ها!

برنا دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 10:26

نکنه کامنتهای من برای شما هم ارسال نمیشه؟؟؟؟

چرا! تایید نکرده بودم. مگه این که بیشتر از یک کامنت گذاشته باشید.

amine دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 10:31 http://www.donyayeman1.blogsky.com

راست میگی.. چرا انقدر وبلاگستان سوت و کوره؟؟؟؟؟ امینه کودکی اندوهگینناک

[ بدون نام ] دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 11:10

شادمانه
راستش یه خورده طبیعی هست، یعنی متدواله، اینکه یکی بخاطر جایگاهش توجه بیشتری رو جلب کنه. اما اینکه نظر مخالف بایکوت بشه، شان یه محیط نسبتاعلمی رو مخدوش میکنه

والا طبیعی با متداول فرق داره!

بایکوت که هیچی در نطفه خفه می کنند!

Rima دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 12:51 http://dailytalk.blogfa.com

شباهتها : انسان ها جوگیر میشوند
تفاوتها : علم و ثروت
من تو یه گروهی تو وایبر عضوم 1 ماهه فقط عضو جدید بهش اضافه میشه و کسی هیچ حرفی یا حتی جوکی نمیفرسته! جالب اینه که تمام اعضای این گروه 4 سال دوره لیسانس همکلاسی بودیم و با هم میگفتیم میخندیدیم. الان زن گرفتن، شوهر کردن، اونور یا اینور دنیا هستن و ... اما دیگه حرفی رد و بدل نمیشه

نه من هر گروهی عضوشم شدیدا فعالند! گروه دوستان که عجیب فعالیم! جوک! کلیپ! تصویر! صحبت! مشورت و ...
این گروه هم فعاله ولی خیلی خیلی کلیشه ای و زیاد از حد خشک و کتابی حرف می زنند. این قدر که آدم حس می کنه این ها در روابط عادیشون هم به سبک قرن هشتم صحبت می کنند!

صنم دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 13:56 http://daftaresanam.persianblog.ir/

سلام من کلا از به کار بردن عنوان بدم میاد
میرم دکتر هم طرف آرزو به دل میمونه بهش بگم دکتر!
مثلا میگم خانمِ ....
یاده مردهزارچهره افتادم که اعضای دوتا خونواده که عمه و دایی بودن همدیگه رو دکتر صدا میزدن همه هم از دم دکتر بودن
ولله من مدتیه به وبلاگستان سرد شدم شاید برگردم درست شه

فکر کن! تو خانواده ما همه مهندس و دکترند!
بعد یکی صدا بزنه مهندس قاف! کلی کله برمی گرده!!!!

emasis دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 14:35

کامنت من نیست چرا؟سوال مهم!

فقط یک کامنت داشتم ازتون.
خوب دوباره بپرسید.

بی ربط دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 14:41 http://idleuser.blogfa.com/

سلام
من با نظرات بولوت موافقم.
در جوابش نوشتی که «به نظر من علم و ثروت اگه هر دو در خدمت تعالی انسان نباشند و فقط باعث فخرفروشی باشه هر دو زائد است و در یک سطح!»

به نظرم «تعالی انسان» به صورت روشن و شفاف قابل تعریف نیست.

جوابم به عاصی را هم بخونید. احتمالا یک کم بیشتر نظرم روشن میشه!

شما نبودید. نبودید. الان هم که اومدید فقط با نظرات دیگران موافقت می کنید؟!

بی ربط دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 14:42 http://idleuser.blogfa.com/

خب من نیستم وبلاگستان هم سوت و کور شده.

البته!

صبور(مامان فرشته) دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 15:13 http://saboraneh.blogfa.com/

حکایت " آستین نو بخور پلو " در داستان دومی صدق میکنه
هردو با هم باشن عالیتره

والا من فکر می کنم در هر دو مورد صدق می کنه ولی در مدل آستینش تفاوت هست!

صدف دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 16:29 http://sadafmkh.blogfa.com

من ک بعضی روزا دو تا پست میذارم !

شما حتما داری جور بقیه وبلاگستان را می کشی!

مهرپرور دوشنبه 16 تیر 1393 ساعت 22:45 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام
جانا سخن از زبان ما میگویی...
اینها هر دو علم و ثروت رو وسیله فخرفروشی و قدرت کردن. اما فرقشون اینه که کار اون مثلا اهالی علم بدتره که باز هم ارزشهاشون با عوام یکیه. هرچند که خیلی از اونهایی که به آدم پولدارا احترام الکی میذارن هم مثلا اهل علم هستن. میدونی میگم مثلا، چون دکتر و مهندسی که هنوز یک جو معنی انسانیت و تفاوتش با ارزشهای قراردادی رو نفهمیده باشه، تفاوتی با یک آدم درس نخونده نداره جز اینکه یک سری امکانات رو هدر داده...
کاش لااقل اون آدمهایی که احترام تصنعی میگیرن خودشون متوجه میشدن که الکیه و رو رفتارشون اثر نمیگذاشت.

جالبه من هیچ وقت راجع به این موضوع انشا ننوشتم و فقط تو فیلما دیده بودم

نمی دونم واقعا نمی فهمند یا در جهت منافع خودشون این گونه رفتار می کنند؟! فکر کنم از هر دو نوع باشند. دومی هم از اولی بدتره!

milad سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 01:14 http://salibhayekohne.blogsky.com

سلام
1- بودم تو همچین جمعهایی، متاسفانه سریعاً منو از هرچی که موضوع مورد بحث هست زده میکنه حتی اگه مورد علاقه خودم بوده باشه
2-ضعف شخصیتی میزبان
به نظر من وجه اشتراک ضعفه که تو اولی تو همه است و تو دومی تو میزبان و تفاوت تو اینه که اولی بیشتر حالم بد میکنه!

دقیقا من هم با گروه اول بیشتر مشکل دارم.

برای تو سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 01:35 http://www.dearlover.blogfa.com

سلام
یادتون در موردش راهنمایی که بودیم چقدر انشا نوشتیم و دلیل اوردیم که علم بهتره اما خانوم اردیبهشتی این روزها گاها با دیدن این تفاوت ها به این باور می رسم که انگار در جامعه ما ثروت بهتره

راستش من همیشه توی دوران تحصیلم منتظر بودم این عنوان را بدهند ولی هیچ وقت هم برای انشا بهمون ندادند!

برنا سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 10:13 http://www.newday2014.blogfa.com

آقای اردیبهشتی عزیز
شما هم لطفا یک پست رمزدار بذارید، رمزشم به من بدید البته. اما به خانومهای محترم ندید.
یه عنوان چالشی هم براش انتخاب کنید که همه دلشون پر بکشه برای خوندنش :))))
خودمم چندتا پیشنهاد برای عنوانش دارما....اما اگه بگم احتمالا کشته میشم :))))))
{خانم اردیبهشتی عزیز، شوخی بودا...گفتم با آقای اردیبهشتی یکم گفتگوی مردونه داشته باشیم، ناراحت نشین ها}

مشکلی نیست! شما هر چه قدر دوست دارید گفتگوهای مردونه با هم داشته باشید!

مخمور سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 10:50

و همه اینه یعنی سطحی گرایی
یعنی حقارت درونی

admin سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 11:26 http://aaddminn.blogfa.com

تو جوهای مصنوعی یا لال میشم یا کلا گروه رو ترک میکنم

چندتا گروه تو وایبر منو عضو کردن که همه شون روسای دستگاهای اجرایی سطح استانن
دیگه خودت حساب کن چه مصیبتیه اوجا بودن

اما باید باور کنیم که پول خیلی جاها احترام و شخصیت و ... همه یکجا به ارمغان میاره

آقای اردیبهشتی هم عضو یک گروه این چنینی است! والا من وقتی پیام هاشون را می بینم برام سئوال میشه انگیزه این ها از ایجاد این گروه چی بوده؟!

گلدونه سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 12:18

تو واقعن فک نمیکنی رمز پست زنونه مردونه یادم مونده باشه؟

emasis سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 13:01

+هر چند با حذف فرانسه حرفی باقی نموند و من اون پست بالا رو واقعا" درک نمی کنم (هر چند فرانسه تا یک چهارم اومد بالا وبرعکس ایران که تو همون گروه حذف شد و این قیاس ، عجیبه ) اما امیدوارم مردای هلندی حرفی برای گفتن داشته باشند!

والا مردهای هلندی را نمی دونم ولی گویا مردان فرانسوی خوب حرف می زنند!

emasis سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 13:06

البته انشای علم بهر است یا ثروت رو که من با برهان قاطع در تارنمای مربوطه ام ، ثبت و ضبط نموده ام!

مطالعه خواهیم نمود!

emasis سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 13:12

البته من یه حدس دیگه ای هم در مورد پست بالا میزنم و اون اینکه شما زیر پوستی طرفدار فرانسه بودید و دلیل موفقیتش رو بدلیل اینکه پشت هر مرد موفقی - زن موفقی هست رو بیان کردین و چون خواستین این مهم همچنان سربسته بمونه رمزیش کردین

و من همینجا از آقای اردیبهشتی میخوام که یه پست در خصوص مردان ایرانی - مردان ایتالیایی( رمز پست آقایونه ) بنویسن.

با تشکر

خوب کنجکاوتون کردم ها!
نه! خودتون را خسته نکنید!
آقای اردیبهشتی هم بنویسند من می تونم بخونم! از کی انتقام می خواهید بگیرید؟!

مرضیه سه‌شنبه 17 تیر 1393 ساعت 15:13 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

من تو فکر اون بره طفلکی ام.اخه بره شیشماهه چه گناهی کرده که میکشنش میخورنش؟؟/

قربون اون دل رئوفت بشم مرضیه جان!
خواهر شما به چه چیزهایی توجه می کنید!

emasis چهارشنبه 18 تیر 1393 ساعت 16:28

انتقام؟ از کی؟

ولی دیشب که آلمان خوب انتقام گرفت!
8 تاییش میکرد یه دفعه دیگه!

+نه من گفتم که ایشون اون پسته رو بنویسن که فقط ما آقایون بخونیمش!شمام خوندی ایراد نداره

از من دیگه! شما برای انتقام از من که پست زنونه گذاشتم میگید آقای اردیبهشتی پست مردونه بگذارند! خوب منم گفتم من چون مدیر وبلاگم چیزی ازم مخفی نیست!

emasis چهارشنبه 18 تیر 1393 ساعت 20:10

میگم شما چقد خشنید!

+مگه قراره چیزی از شما مخفی باشه؟

اینجا 2 گروه مطرحند ، یکی "اما" اینا ، یکی همه "اماسیس" اینا ، منتها مشکل اینه "اما" اینا 98 درصد جامعه نت رو تشکیل میدن و ما مظلومیم

هیچی خواستم بگم شما یه تناسب بگیرین ، من دیگه حرفی ندارم ،

نه اتفاقا من خیلی منصفم! با این تناسبی که شما بستید من فقط چند ماه یک بار یک پست زنانه می نویسم! اگه می خواستم منصفانه باشه که باید چند ماه یک بار پست عمومی بنویسم!

emasis چهارشنبه 18 تیر 1393 ساعت 20:11

راستی اون پستی رو که گفتم خوندین یا نه؟

خوندم ولی مفصل نبودها!

emasis چهارشنبه 18 تیر 1393 ساعت 21:25

آره خوب ، اینم حرفیه !

+کل اون پست جواب امروز منه چون دارم می بینم

تا اندازه ای حق دارید جناب اماسیس!

مینا پنج‌شنبه 19 تیر 1393 ساعت 18:35 http://alonakema@blogfa.com

من هم رمز میخوام

گلابتون بانو پنج‌شنبه 19 تیر 1393 ساعت 23:42

چیزی که من می بینم تو این دوره به پولدارها بیشتر از تحصیل کرده ها بها میدن!!!

وبلاگستان که خیلی وقته سوت و کوره. ماه رمضون سوت و کورتر شده! همین امثال و ایبر و واتس اپ و اینستاگرام و ... مردمو از وبلاگ نویسی بازداشته به نظر من!!!!

برای من نه فیس بوک و نه وایبر و نه واتس آپ و ... جای وبلاگ را نمی گیره!

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد