چه کسانی از این جنگ سود می برند؟

سلام

چندی پیش توی یک کتاب فروشی کوچک چشمم به این کتاب افتاد:

 

 

 

عنوانش باعث شد که کنجکاو بشم که یک نگاهی به محتوای داخلش بیاندازم. مخصوصا که ادعای روانشناسی داشت.

کتاب حدود 200-300 صفحه بود و پر بود از عبارات چند خطی که معمولا با کلمه زن و یا مرد شروع می شد و بیشتر محتوای کلیشه ای و بسیار سطحی داشت تا مسائل دقیق و عمیق روانشناسی. از همون هایی که این روزها توی وایبر و فیس بوک و امثالهم بسیار دیده میشه.

گذشته از این که این کتاب ها روی دیدگاه و انتظارات عموم مردم، کسانی که اطلاعات دقیق در این زمینه ندارند تاثیر می گذاره، چاپ چنین کتاب های سطحی با چنین مضامینی من را به فکر فرو برد.

به شخصه چندین نفر را می شناسم که قلمی بسیار زیباتر و شیواتر از این فرد داشتند و همچنین افکار بازتر و عمیق تری ولی به خاطر قیمت بالای کاغذ و مشکل پیدا کردن ناشر و هزار و یک مشکلات دیگه حتی با وجود هزینه کردن از جیب باز هم موفق به چاپ کتاب یا توزیع اون در کتاب فروشی ها نشدند. اون وقت این کتاب قشنگ جلوی در ورودی بود، جایی که بسیار تو چشم هم بود و جلب توجه می کرد.

جداً چاپ و توزیع این گونه کتاب ها به نفع چه کسانیه؟ چه کسانی از جنگ بین زن و مرد سود می برند؟ از سرگرم کردن مردم به تفاوت های هم و قدرت نمایی بین دو جنس و اثبات این تفاوت ها؟ از منزوی کردن و به حاشیه بردن نیمی از جمعیت؟

تصور کنید اگه این جدال و جنگ بین زن و مرد نبود، اگه مردان مدام در پی برتری ذاتی خودشون نسبت به زنان و برشمردن تفاوت هاشون نبودند و زنان هم در پی اثبات توانایی ها و استعدادهاشون، چه انرژی و وقتی صرف پیشرفت و بهبود اوضاع جامعه می شد!

جدا چه کسانی از این وضع سود می برند؟

 

پیوست: ببخشید که دیر به دیر پست می گذارم و برای دوستان کامنت. اوضاع لپ تاپم خیلی خرابه! وبلاگ دوستان را از طریق گوشی می خونم ولی برای خیلی ها از جمله بلاگفایی ها اصلا نمی تونم با گوشی کامنت بگذارم. این پست را هم با کلی فلاکت و با صرف دوساعت وقت نوشتم. ممنون که همراهید.

نظرات 13 + ارسال نظر
[ بدون نام ] یکشنبه 25 آبان 1393 ساعت 10:37

ان شاالله حال لبتابان هرچه زودتر خوب بشود
دکتر بردیدش؟ آمپولهاشو زده؟
والا من فکر میکنم یه دور باطله. یعنی چاپ این کتابها به سطحی شدن مردم کمک میکنه و ادمهای سطحی هم خواهان این کتابها میشوند.

بله! درسته

safa یکشنبه 25 آبان 1393 ساعت 14:34 http://www.sa4150.blogfa.com

خسته نباشی خانم

مامان شنتیا یکشنبه 25 آبان 1393 ساعت 15:11 http://shantiya-2008.blogfa.com

واقعا نمی دونم بگم به نفع کیه...
اما ببینید وضع چطوری شده که من بعد عمری که به زن بودن خودم افتخار می کردم و از بچگی تا حالا هیچ وقت دلم نخواسته مرد باشم، اینروزها گاهی ته دلم به شک می افتم. و متوجه شدم که فرهیخته ترین آدم ها هم تهه ته ذهن شون این حس برتری یا بگیم تفاوت مردها رو دارن

همه ما حتی فرهیخته هامون هم محصول این فرهنگ هستیم. برای مبارزه باهاش باید با قسمتی از گذشته خودمون اول مبارزه کنیم

مهرپرور یکشنبه 25 آبان 1393 ساعت 19:02 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام اردیبهشتی جان
شاید به طور واقعی کسی سوذ نبره و حتی ادمها در بالاترین سطح تصمیم گیری فقط عقده های روانی و باورهای کهن خودشون رو با داغ کردن این دعواها ارضا میکنن. وگرنه اگر سودهای کوتاه مدت مثل تفرقه بنداز ریاست کن و یا درامد فروش امثال این کتابها رو در نظر نگیریم، این اختلافها به همه افراد بالاخره یه جاهایی ضرر میزنه، چه زیر دست پدری که ترس از دست دادن موقعیتش رو زیر خشم و دستور دادن پنهان میکنه و چه زیردست مادری که همیشه کمبود اعتماد به نفسش رو زیر با یه دست ده تا هندونه بلند کردن قایم میکنه بزرگ بشن!

این کتابها بازار داره و انتشاراتیها به بازار نگاه میکنن نه مسئولیت اجتماعی

مهرپرور جان فکر می کنم در سطح کلان یک عده دارند از این موضوع سود می برند چون نه تنها سعی در از بین بردن این پیش زمینه های غلط نمی کنند بلکه بهش دامن هم می زنند.
و در سطح خرد هم کسانی مثل این ناشرها فقط به فکر سود شخصی هستند و به اثرات فرهنگیش کاری ندارند و وارد این بازی ها میشند.

باران یکشنبه 25 آبان 1393 ساعت 22:16

سلام دوست خوبم.
در کشوری که تفکیک جنسیتی از کودکی آغاز میشه و مادر نادانسته شعر دخترا ....(حتی بیانش دردآور هست)در گوش فرزنداش زمزمه میکنه. این حس نابرابری به کودکان تلقین میشه و در اوج گرایش و کشش با پیش زمینه آلوده عاشق میشن و بعد از فروکش کردن هیجانات عشق میمیره و ارتباط از بین میره اینجاست که مردها تنوع طلب میشن و زنها مردستیز...
ولی این سطحی نگریها و سطحی پسندی ها به دلیل فقر فرهنگی جامعه است و صد البته سو استفاده برخی با انتشار چنین دست نوشت هایی..
که البته به قول شما اگه این جنگ و جدالها نبود چقدر به لحاظ فرهنگی شکوفا بودیم...

من فکر می کنم در سطح کلان یک عده سود می برند از این انرژی که صرف این جدال ها میشه

admin دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 08:14 http://aaddminn.blogfa.com

به هرحال باید به نحوی ثابت بشه و نشان داده بشه که ما جهان سومیم و ذهنمون به جای تمرکز روی پیشرفت روی مسائل مهم دیگه تمرکز داره

تفاوتهای زن و مرد و اثبات حضور انها و ....

Rima دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 14:12 http://dailytalk.blog.ir

ما هم 2 ساله کتاب کنکوری که دادیم به ناشر به مرحله چاپ و تسویه حساب نرسیده !
نمیدونم به نفع چه کسانی است اما مسلما برای مطرح شدن کتاب در اولین مرحله چاپ چیزهایی مهمتر از محتوای کتاب مهمه ! البته متاسفانه
سابقه پست گذاشتن با تبلت رو دارم، خیلی سخت بود. امیدوارم زودتر به شرایط عادی برگردین لپ تاپتون درست شه

بله! متاسفانه

سارا دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 14:54

تاثیر رسانه هایی مثل تلویزیون خیلی بیشتره مخصوصا برای جامعه ما که سرانه مطالعه خیلی پایینه.

بله! اونم یک قسمتشه. قسمت مهمیش هم هست

آنا آریان دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 14:59 http://anaarian.blogfa.com

بله واقعا در شرایط فعلی هیچ کس سودی نمی بره

فکر کنم یک عده معدود ببرند وگرنه این همه هزینه برای تبلیغش نمی شد.

شیرین دوشنبه 26 آبان 1393 ساعت 16:44 http://ladolcevia.blogfa.com

حکومت به مردمی که دلمشغولی هایش سخیف و در حد ابتدایی هستند آسانتر است. این حاکمان پیزوری اگر با - مثلا - مردم سوئد سر و کارشان بود کارشان دو روزه تمام بود!
مردمی که سئوال اساسی نمی کند، خواسته های آنجنانی ندارد، از حقوق خود بی خبر است یا خود را به بی خبری می زند ... از دید یک حاکم خوب و راحت و بی ضرر است!
تبلیغ خانواده های 20 نفری هم اتفاقا در همین راستاست! دغدغه ها را در سطح شکم و زیر شکم نگه داشتن یک استراتژی برنده است برای روبرو نشدن با خیلی چالش ها.

درسته!
20 نفری؟! جوجه کشیه؟

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 28 آبان 1393 ساعت 09:43 http://1nicegirl8.blogsky.com

چرا کامنت من منتشر نشد؟
وای بر بلاگ اسکای
نوشته بودم سلام اردیبهشتی جان خانوم جون
من کتاب لطفن مرغ نباشین رو خوندم
اینم دیده بودما ولی حس خوبی نداشتم بهش مثه اینکه حق داشتم پس
کتاب لطفن مرغ نباشین رو به لاکی عزیزم توصیه میکنم

باشه! به لاکی توصیه می کنم اگرچه خودم با مرغ و خروس میونه خوبی ندارم

رهگذر دوشنبه 3 آذر 1393 ساعت 13:37

مافیای کتاب وجود داره. به همین سادگی.

متاسفانه

مریم یکشنبه 9 آذر 1393 ساعت 17:22

خیلی خوشحالم که با وبلاگت آشنا شدم خیلی استفاده میکنم ولی با قسمتایی که مثال های ملموس میزنی مثلا از زندگی خصوصی خودت میگی بیشتر ارتباط برقرار میکنم وبرام خیلی کاربرد داره همش یادم میمونه ولی جاهایی که مقاله وار مینویسی از ذهنم میره البته مشکل از خودمه کلا از اون قسمت هایی که ملموس تره بیشتر خوشم میاد5815

درست میگی. وقی خوب من در همه مواردی که می نویسم تجربه شخصی ندارم که.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد