نژاد برتر آریایی پشت در سفارتخونه ها!!!!

سلام

چند ماه پیش یک پست درباره احساسات پرشور ما ایرانی ها نوشته بودم. راستش من در یک کشور و فرهنگ دیگه ای زندگی نکردم که بخواهم با کشور دیگه ای مقایسه کنم ولی به نظرم این همه شور حسینی که هر دسته و قشر و گروهی را در برمی گیره و این حجم پیام های جعلی و یا متضاد برای یک خبر از نظر بعد اجتماعی و فردی درست نیست.

در مورد خبر اخیر درباره اتفاقی که برای دو نوجوان ایرانی افتاده، خوب برای من هم تاسف آور بود و حس دردناک این دو نفر و خانواده شون را درک می کنم و باهاشون همدردی می کنم ولی اصلا نمی خواهم به این قضیه بپردازم.

چیزی که برای من جالبه عکس العمل جالب مردم، به خصوص در شبکه های اجتماعیه. من را به فکر فرو می بره که چرا چنین رفتار می کنیم؟

همه اقوام ادعای برتری می کنند. یهودی ها خودشون را قوم برتر می دونند. سفیدپوستان نسبت به سیاه پوستان یا هندوها نسبت به مسلمانان. حتی سرخپوستان هم نسبت به سنت ها و اعتقاداتشون نگاه برتربینی دارند و ... ولی واقعا و حقیقتا چه قومی بر چه قومی برتری دارند؟

چرا ما به عرب ها میگیم عرب های ملخ خور ولی به چینی ها نمیگیم چینی های مثلا سگ خور؟! چرا از دیدن یک توریست آلمانی در کشورمون کلی ذوق می کنیم و کلی براش خودشیرینی می کنیم ولی وقتی یک افغانی می بینیم نگاه مشمئزکننده ای بهش می اندازیم انگار خاک کشور ما را آلوده کرده است؟

چه طور رفتن به کسانی که به کشور عربستان پرواز داشتند و برش گردوندند فحش می دهیم که چرا این قدر بی لیاقت و حقیر کردند نژاد ایرانی و این قدر بی غیرت هستند؟ ولی هیچ کس به گروه گروه مردمی که سوار کشتی به کشور استرالیا میرند و چنین حقارت خردکننده ای را در اردوگاه ها متحمل میشند چیزی نمیگند؟ به اون ها به چشم قهرمانانی نگاه می کنند که از بدبختی ها جهان سوم و خاورمیانه ای فرار کردند؟ چرا به کسانی که بارها به سفارتخونه های کشورهای اروپایی و آمریکایی رفتند و دست خالی برگشتند، که باهاشون محترمانه برخورد نشده، چیزی نمیگند؟ چرا اون وقت شرف ایرانی در خطر نیست؟ چرا وقتی تو فرودگاه های آمریکا و اروپا از ما اثر انگشت گرفتند این شور حسینی در کسی ایجاد نشد؟ چرا اون موقع ما خاک تو سر بودیم که این قدر کشورمون بدبخت شده که به چشم تروریست بهمون نگاه می کنند؟

چه جوری میشه در برابر دو رفتار یکسان دو موضع متفاوت می گیریم؟ چرا یک جا به شرف و نژاد برتر ایرانی توهین میشه و خون آریاییمون به غلیان میوفته و یک بار دیگه حس می کنیم که چه قدر حقیر هستیم و لیاقت چنین رفتاری داریم که باهامون میشه؟

چه چیز باعث این تضاد میشه؟ میل به برتری جویی؟ ترس؟ یک حس حقارت درونی در وجود خودمون که گاهی با اغراق در مورد نژاد آریاییمون و در بوق و کرنا کردن اقدامات کوروش کبیر نمود پیدا می کنه و یک بار با حس حقارت فریاد وانفسا بلند می کنیم که چه قدر حقیر شدیم و چه قدر خاک بر سریم که مقام یکی مانده به آخر در رفاه را داریم یا ویزامون با گینه بیسائو یک اندازه ارزش داره؟

نظر شما چیه؟

 

پیوست: من به دیگران کاری ندارم. به شخصه خودم جایی نمیرم که کرامت انسانیم زیر سئوال بره! حالا چه کانادا باشه و چه عربستان! تا حالا هم نه دبی رفتم و نه اقدامی برای رفتن به کشور دیگه ای کردم!


بعدا نوشت: شاید باید یک کمی منظورم را بهتر باز کنم. منظورم اینه که برخورد با رفتار بد باید یکسان و جدا از نژاد و تمدن و سابقه و تاریخ و ... باشه. همین طور برخورد با رفتار درست. کار یک انسان را به همه نسبت ندهیم و در تصمیم گیری و موضع گیری هامون بیشتر عاقلانه برخورد کنیم تا با احساسات قلمبه شده. 

نظرات 23 + ارسال نظر
پرنده ی گولو چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 10:39

سلام
خیلی ممنونم از پستت خانم اردی بهشتی عزیز
حق مطلب رو ادا کردی
من نظری مغایر با نظر شما ندارم
و راستش توی هر سفارت یا کشوری که رفتم
حتی همین عربستان
هرگز بهم توهین نشده
توی فرودگاه اذیت نشدم
شاید بخاطر اینکه قوانین رو محترم شمرده ام
توی حرم ها
موزه ها و جاهای دیگه موبایل و دوربین و اجناس ممنوع نبرده ام
بهمین دلیل معتقدم یه درصدی از بدرفتاری کشورهای دیگه با ما نشات گرفته از رفتار خود ماست



منم سعی می کنم هر جا برم قوانین اون جا را رعایت کنم.

B-52 چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 11:34

فکر نمی کنم جوابش آنقدر ها مشکل باشه. ببین ما یک جهان اول داریم و یک جهان سوم، جهان اولی ها انسانهای برتر هستند، همه چیزشون از جهان سومی ها بهتره، تمدنشون، رفتارشون، سوادشون، ثروتشون، طرز زندگی کردنشون، رانندگیشون، آموزششون، قوانینشون، اقتصادشون و ... این در طبیعت انسانه که به همنوع برتر از خودش به چشم دیگه ای نگاه می کنه، میخواد خودش رو مثل اون کنه، بهش احترام میذاره چه بسا از روی ریا کاری و دوست داره با اون همدم باشه تا با یک کسی مثل خودش و یا از خودش پایینتر. اگر قرار باشه توهین و تحقیری صورت بگیره اگه از طرف اون جهان اولی باشه براش قابل تحمل تره. این مختص فقط ما ایرانیها نیست، همه انسانها چنین گرایشی دارند. اینه که وقتی میبینیم مثلن از طرف عرب بیابانگرد جهان سومی که از خودمون هم پایین ترش میدونیم مورد اهانت قرار بگیریم برامون خیلی سنگین تر به نظر میاد تا مثلن از طرف یک استرالیایی یا کانادایی.
خون آریایی و کوروش و داریوش همه برای پز دادنه، برای اینکه از قافله زیاد عقب نباشیم و بگیم زمانی ما متمدن بودیم، بگذریم از اینکه همون موقع هم یونانی ها ما رو بربر خطاب می کردند.
گرفتن دو موضع متفاوت در مقابل یک رفتار به نظر من از همینجا ناشی میشه، فرق بین جهان اول و جهان سوم.
اگه بخوای ملموس‏ترش کنم باید به همین تفاوت شمال شهر و جنوب شهر تهران خودمون اشاره کنم، رفتار جنوب شهری ها در مقابل شمال‏شهری ها خیلی روشن کننده این مورد سوال شما است.


خوب بگذارید برتری جهان اول را فقط و فقط در نحوه اجرای قوانین و نظارت بر اون ها بدونیم و نه نژاد و تمدن! چون همون طور که می دونید خاورمیانه جزو کهن ترین تمدن هاست!

برتری جویی و احترام به برتری فرق داره با چیزی که من دارم میگم.

فکر کنید شما مهمان یک فرد فوق العاده ثروتمند هستید یا کسی که مقام اجتماعی یا قدرت بالایی داره. بعد ایشون موقع تعارف چایی یک لیوان چای را روی پای شما خالی کنه! سهوا هم باشه! شما چه می کنید؟ داد می زنید؟ هوار می کشید؟ بهش فحش میدید؟ یا در حالی که دارید می سوزید لبخند ملیحی می زنید و میگید که هیچ مشکلی نیست و یا اگه خیلی پاچه خوار باشید میگید اصلا من عشق می کنم با سوختن توسط چایی یا حقمه چون مشکل من بوده که لایق این چایی نبودم؟
بعد اگه همین اتفاق سهوا توسط خدمتکارتون بیوفته چی؟ باز لبخند می زنید؟ یا فحش می دهید و هوار می کشید و شخصیت اون خدمتکار بدبخت را خرد و خاکشیر می کنید؟

اگه شما بتونید جدای از مقام این دو انسان با هر دو برخورد انسانی داشته باشید و با لبخند بگید مشکلی نیست اتفاق میوفته. اون وقت شما یک جهان اولی هستید واگر مثل مورد اول برخورد کردید شما یک جهان سومی هستید!!!!

رفتار سالم، رفتار برتر، چیزیه که کسی را برتر می کنه! نه نژاد و یا ثروت یا قدرت. پس اگه شما بتونید این گونه رفتار کنید برترید و اگه نتونستید پس مهم نیست کجایی باشید. شما برتر نیستید.

برای من جنوب و شمال فرق نداره. مهم رفتار انسان هاست. من تو شمال شهر انسان بی شعور کم ندیدم.

راستی یک چیزی! مگه عرب ها هنوز هم بیابون گردند! والا الان که مازراتی و لامبورگینی سوارند و شهرهاشون هم مدرن!

کبوترانه چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 11:50 http://www.kabutaranee.blogfa.com

سلام خانم اردیبهشتی
وبلاگ خیلی خوبی دارید و دست نوشته هاتون عالیه
من اتفاقی از وبتون دیدن کردم و چن تا پست اولی رو که خوندم نوشته هاتون بخ دلم نشست و باهاتون کاملا موافقم ای کاشششش همه ماها یه خورده دیدمون رو بازتر کنیم و دید واقع بینانه تری به مسایل و انسانهای اطرافمون نگاه کنیم.
موفق باشی

پروانه چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 12:19

من این طرز فکر را در مورد زبان داشتم اینکه چرا عربی برای ما غیر قابل تحمل و زبانهای اروپایی از جمله انگلیسی را حریص هستیم در موردشون. ولی چیزی که برام بیشتر جالب اینکه چطوری این مفاهیم توی ذهنمون شکل گرفته و ماندگار شده.
ممنون از مطلب قشنگتون

والا من با یاد گرفتن هر دوش مشکل دارم

نیره چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 14:02

دلیلش ساده است
چون خودمون رو برتر از کشورهای اطراف و حقیرتر از اروپایی ها می بینیم
به همین دلیل تحقیر شدن از طرف اروپایی ها و امریکایی ها رو راحت تر تحمل میکنیم
شخصا با هرگونه برتری نژادی و تحقیرهای این شکلی مخالفم

منم با برتری نژادی مخالفم چون دلیلی براش نمی بینم.

B_52 چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 16:18

برتری جهان اول فقط و فقط در نحوه اجرای قوانین؟! یعنی در بخشهای پزشکی، نظامی، اقتصادی، علمی، اختراع، اکتشاف، فضا و ... ما برتر هستیم؟! در تمدن اونها از ما جلو نیستند؟ احترام به حقوق یکدیگر، حقوق زنان، حقوق حیوانات، پاکیزگی محیط زیست و ... اینها تمدن نیست؟ کتک زدن به قصد مرگ دختر افغان در خیابان کابل و سوزاندن جسدش در همانجا تمدن است یا کشتن سگها با اسید؟
تعصب را کنار بگذارید و واقعیتها را بپذیرید.
باری برگردم به مثالی که زدید، ریختن چای و این حرفها، ببینید ایده‏آل گرایی و اتوپی را بگذارید کنار، از آنچه اکنون هست حرف بزنید، چیزی که شما میخواهید در کتابها و داستانهاست. شاید تک و توک پیدا شوند که فقیر و پولدار برایشان فرقی نداشته باشد و با گلیمشان خوشبخت باشند ولی جامعه اینطور نیست نه در غرب و نه در شرق، انسانها به دنبال پول و ثروت و لذت هستند این ذات آنهاست، از اینها گذشته تجربه نشان داده است که هرجا فقر بیشتر است، بیسوادی و جهل و جرم هم زیادتر است، حالا هستند بیشعورهای فراوان در شمال شهر و میان پولدارهای ما ولی سرچشمه بدیها و پلیدیها را در جای دیگر جستجو کنید. رفتار سالم چیزی که شما از آن سخن گفتید جایی پیدا می شود که نیازهای اولیه مرتفع شده باشند. حتما راجع به هرم مازلو می دانید. رفتار سالم، روان سالم، چهره بشاش، جسم تندرست همه به هم مرتبط هستند، به عنوان روان‏شناس باید اینها را بدانید، و همه اینها آنجا زمینه نمو پیدا می‏کند که علم هست، ثروت هست و قانون هست. این ثروتی که من می گویم فرق دارد با آن ثروتی که عربهای بیابان‏گرد الان از آن برخوردارند، آنها ثروتشان به لطف چاه های نفت است، برایش زحمتی نکشیده اند، حتا بلد نبودند چه جوری بیرون بیاورندش، جهان اولی ها آمدند فکر کردند، زحمت کشیدند، به خودشان سختی دادند تا راه استخراجش را بدست آوردند و اینگونه هر دو ثروتمند شدند اما این کجا و آن کجا؟ یکی ثروتش بادآورده است و دیگری حاصل تفکر و رنج و کوشش. این ثروت ریشه دارد، به این آسانی ها از بین نمی رود و به دنبال خودش برای مردمانش رفاه و برخورداری می آورد ولی آن ثروت بی ریشه است، اصیل نیست، مثل پولی است که آدم در قمار برده باشد

بله! من فقط در نحوه اجرای قوانین و شیوه نظارت بر اون ها می دونم. اگه قانون درست و دستگاه ناظر سالم توی همون کشور هم بود کسی جرات نمی کرد زنی را تکه تکه کنه! چون قانون درست و حسابی نیست! یعنی ما توی امریکا قاتل زنجیره ای نداریم؟ کسانی را نداریم که زنان را می دزدند به آنان تجاوز می کنند و بعد مثله شون می کنند؟ هستند. ولی باهاشون برخورد میشه. در موردشون سفت و محکم قوانین اجرا میشه.
چرا وقتی همین مردم ایران یا افغانستان به یکی از کشورهای جهان اول مهاجرت می کنند در علم و اقتصاد و ... پیشرفت می کنند؟ ژنشون تغییر می کنه؟ پیشینه تمدنشون عوض میشه؟ همین که از مرز رد شدند ذاتشون متحول میشه؟ نه! مجبورند به خاطر داشتن یک زندگی تلاش کنند. از پارتی خبری نیست. از کم کاری و حقوق گرفتن خبری نیست. اگه از قانون تخطی کنند همه یکسان جریمه میشند. کسی کارش را درست انجام نده. به زنی توهین کنه و یا دست روی کسی بلند کنه جایی هست بهش مراجعه کنند و شکایت کنند و مطمئن باشند که بهش رسیدگی میشه. همین اگه در کشور ما هم بود پیشرفت حاصل می شد!

شما من را به تعصب متهم می کنید؟ در چه زمینه ای دقیقا؟ تعصب به چی؟ من یک متن نوشتم که متعصب نباشید شما میایید میگید تعصب را کنار بگذارم؟
یعنی کسی که فقیر و پولدار براش مهم نیست گلیم نشینه؟ جالبه! بنا بر چه استدلالی میگید؟ وقتی یک فرد پولدار به یک مستخدم احترام بگذاره شما بر چه اساسی رفتارش را توجیه می کنید؟ اگه یک فرد عادی همین رفتار را داشته باشه چی؟
این چیزی که من گفتم به نظر شما ایده آله چون انسان سالم توی دنیا و هر جامعه ای کمه! ولی دلیل نمیشه که چون رفتار درست کمه نگیم که این جور رفتار کردن درسته!

خیلی جالبه که همه از روانشناسی فقط و فقط یک هرم مزلو را بلدند! ولی نمی دونم چه ربطی داره هرم مزلو به صحبت من؟! مگه من هرم مزلو را رد کردم؟
اگه تامین نیازهای اولیه صرفا کافیه پس الان چرا بین ثروت فرق گذاشتید؟ این را هم مزلو گفته؟ تو هرم مزلو اومده که روش تامین نیازهای اولیه باید حتما از راه تلاش باشه و نه از راه چاه نفت؟


من هیچ وقت از اعراب خوشم نیومده! هیچ وقت تاییدشون نمی کنم ولی نمی خواهم و دوست ندارم احساسات و شور حسینی معیارهای قضاوت من را تحت تاثیر قرار بده. حرف من همین بوده و بس!
نه به ثروت اصیل کار دارم و نه به هرم مزلو و نه خواستم اثر فقر در پلیدی و سیاهی را به چالش بکشم. شما هم اگه متوجه این حرف من نمی شوید که دارم میگم برای قضاوت کردن یک رفتار، عاقلانه فکر کنید و نه احساساتی دیگه نمی دونم چه باید بگم!

در این اتفاق من موافقم که حج تعلیق بشه. که مقام های دولتی ما اعتراض کنند. که خواستار اشد مجازات باشند. که از این جوانان حمایت بشه. ولی مخالف این شعاردادن ها و ملخ خور دونستن عرب ها و کشیدن پای کوروش به وسط و داستان سرایی کردن و شایعه سازی و ... هستم و همین طور دوست دارم اگه مردم ما این رفتار را بی حرمتی می دونند این رفتار هر جایی که اتفاق بیوفته. هر کسی که به ما بی حرمتی کرد. هر کسی به چشم یک انسان درجه دو به ما نگاه کرد همین رفتار عاقلانه را از خودشون نشون بدهند.
منظورم را واضح بیان کردم؟

یاسمین چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 20:46

خانم اردیبهشتی با حرفاتون موافقم.
کاش لینکشو تو فضای مجازی گسترش بدید.مثلا تو گروههایی که عضوید تو لاین و وایبر و...
همه گیر بشه شاید و اونایی که باید به خودشون بیان.

علاوه بر مشکل نژادپرستی در این متن ها، من با جک ساختن درباره این مساله مشکل دارم
از هر چیزی جک میسازیم.از هر چیزی.
ببخشید اما انگار دلقک بازی و لودگی و مسخره بازی داره میشه عادت مردممون.

بله! ساختن جوک و انتشار اون درباره این موضوع و موضوعات مشابه فاجعه دردناکیه! عمق حماقت انسانی

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 26 فروردین 1394 ساعت 22:42 http://1nicegirl8.blogsky.com

خب ما رفتارهای درست اجتماعی و ارزشهای اخلاقی رو میشناسیم اما هنوز با تاروپودمون مانوس نشده برای همین ضد ارزشی رفتار میکنیم...میدونیم ک انسان با انسان برابره کلی هم آموزش دیدیم تو کتب درسی قصه مادربزرگها مینیمال های صفحات مجازی و... اما میان حرف تا عمل فرسنگها فاصله ست...هیچ ربطی هم به میزان سواد و مدارک تحصیلی نداره وقتی یه چیزی تمرین نشده بهش عمل کردن سخته...

به نکته خیلی خوبی اشاره کردی

بی ربط پنج‌شنبه 27 فروردین 1394 ساعت 12:00 http://idleuser.blogfa.com/

همون طور که در متن تون اشاره کردید این همه «شور حسینی» برای هر موضوعی در جامعه ما عجیب و غیرطبیعی هست. اما چرا چنین اتفاقی می افته.
به نظر من ریشه چنین اتفاقاتی در نیاز مردم جامعه به «داشتن حس همبستگی و تعلق» هست؛ همه آدما ذاتاً دوست دارن که حس مثبتی از خودشون، خانواده شون، شهرشون، کشورشون و ملیت شون داشته باشن. به همین دلیل کشورها روز ملی شون رو جشن می گیرن، به همین دلیل مراسم و مناسک هایی در طول سال وجود داره که مردم یک جامعه رو به هم پیوند میده و ...
اما جامعه ما فاقد چنین مراسم و مناسکی هست یا اگه هست کارکرد اجتماعی لازم در همه اقشار رو نداره به همین خاطر جامعه از هم گسیخته است؛ کمبود داره، کمبود هویت؛ نمیدونه به امام حسین افتخار کنه یا به کورش کبیر یا .... از طرفی حزب نداریم، گروه موسیقی درست و حسابی نداریم، طرفداران تیم ورزشی سازماندهی شده نداریم، نیاز مردم به عضویت در گروه ها و جمع ها و ... پاسخ داده نمیشه.
و بروز رفتارهای هیجانی بی دلیل و فاقد عقلانیت و وجاهت لازم نشونه این بی هویتیه. مردم دنبال یه چیزی می گردن که باهاش بتونن خودشون رو جزئی از یه جامعه تلقی کنن.

با نظرتون موافقم. میشه از این جنبه هم به قضیه نگاه کرد

آدم چاق پنج‌شنبه 27 فروردین 1394 ساعت 12:13 http://chagh2.blogfa.com

اینها را باید در بستر تاریخی مسئله جستجو کرد. بعد از انقلاب صنعتی که بلاد غرب از ما جلو افتادند و ما درجا زدیم. بعد که محصولاتشان به کشورهای ما رسید متحیر شدیم و آنها را خدای علم و پیشرفت و هوش قلمداد کردیم و .... بعد هم تلاش کردیم که با دوستی با آنها خودمان را به آنها برسانیم که با سدهایی نیز مواجه شدیم. به هر حال نگاه مردم اینگونه است. که اروپاییان را برتر ببینند. نه اینکه واقعا برتر باشند.
بنده هم تا کنون هر جا رفتم نه در سفارت خانه ها و نه در سالنهای ترانزیت بی احترامی ندیدم. علاوه بر اینکه سعی کردم قوانین را هم به خوبی رعایت کنم.

بله! ممکنه این هم یکی از دلایلش باشه

مهرپرور پنج‌شنبه 27 فروردین 1394 ساعت 12:17 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام اردیبهشتی جان که سخن از زبان ما میگویی...
اتفاقا چند روز پیش داشتم تو گروهی میگفتم که اگر این اتفاق تو المان افتاده بود، واکنش ما چی بود؟ ایا بازم فریاد وااسفا سر میدادیم؟ که متهم شدم به طرفداری از عربا و این حرکت شنیع!!
متاسفانه برتری جویی ریشه در کمبود اعتماد به نفس ملتها داره و هر چهحقیرتر بشن میل به برتری جویی کلامیشون بیشتر میشه...

درک می کنم! منم نه با اعراب موافقم و نه نسبت به این کار بی تفاوتم! من قبل از این اتفاق هم نظر مثبتی بهشون نداشتم و رفتن به سفرهای زیارتی را با این طریق صحیح نمی دونستم. ولی فکر کنم کمتر کسی از دوستان متوجه منظور من دقیقا شدند

محمود پنج‌شنبه 27 فروردین 1394 ساعت 13:12

سلام تجاوزی به نقل از سرپرست حجاج که امروز در روزنامه افتاب نوشته صورت نگرفته .درروزنامه اعتماد24 فروردین نوشته بود که مردی درهمون روز درمهریز یزد اعدام کردند که سال گذشته به یک پسر بچه 9 ساله که درراه رفتن به تکیه عزاداری بوده تجاوز کرده وبعداون رو بقتل میرسونه.مافقط نام اریایی وکورش رویدک میکشیم .

میشه لینکش را بگذارید؟
ببینید به نظر من حتی اگه تجاوز به معنای عام هم صورت نگرفته باشه و حتی یک دستمالی ساده هم باشه باز به روح و روان این افراد تجاوز شده.

به نکته جالبی اشاره کردید! بله! فقط یدک می کشیم و هرجا کم میاریم از اون ها مایه می گذاریم

Mozheee.blogfa.com پنج‌شنبه 27 فروردین 1394 ساعت 14:01

سلام نوشتتون درسته توهین توهینه حالا این توهینو چه یه عرب به اصلاح ملخ خور انجام بده یا اروپایی به اصلاح متمدن.

شیرین جمعه 28 فروردین 1394 ساعت 14:06 http://ladolcevia.blogfa.com

سلام خانم اردیبهشتی،
مورد قابل تعمقی را مطرح کرده اید. نمی دانستم مسافران مکه از نظر برخی هموطنان بی شخصیتند و مهاجران غیر قانونی قهرمان!!
برای من مهاجران غیرقانونی از هر ملیتی که باشند آدم حسابی نیستند و کشور مقصد هم کار خوبی میکند در اسرع وقت بیرونشان کند (غیر از مواردی که الزام پناهندگی وجود دارد و تهدید جان در کار است). آنها هم که سفر زیارتی می روند چه مقصدشان مکه باشد و چه لورد برای من بی تفاوت است. دین و مذهب و مخلفاتش یک امر خصوصی ست و به من نوعی مربوط نمی شود.
اما در مورد بی شخصیتی در مورد مراجعه به سفارتخانه یک صحبت دارم: باید دید از نظر شما تحمل توهین یعنی چه؟ انتظار در صف؟ کم محلی و بی محلی کارکنان سفارت؟ یعنی صف ایستادن و ساعات طولانی علافی و تحمل حرف درشت فقط اگر از جانب یک خارجی باشد توهین آمیز است؟ یا شاید سی و اندی سال است که بعنوان شهروند پشیزی ارزش نداریم و با جا و بیجا توهین تحمل می کنیم؟ پست جدید آلما توکل (بلاگ خرمالوی سیاه)را در مورد مرگ سمیه و دخترش بخوانید و به من بگویید این اتفاق توهین نیست، قوانین مدنی را نگاهی بیندازید و بگویید اگر توهین آمیز نیستند، سانسور رسانه ها و نشریات و انتشارات را نگاهی بیندازید و به من بگویید اگر توهین نیست، پایمال شدن حرمت انسانی را در جای جای مملکت نگاه کنید و اگر می توانید بگویید توهین آمیز نیست ...
بدبختی یک زاده این طرف زمین اینست که کلا باید عصب کشی کند از این چیزها!! مگر توهین و تحقیر یکی دو تاست؟ مگر منحصر به جای خاص و سفارتخانه است؟! اگر اینطور بود که غصه ای نبود!

پست آلما را خواندم و همین طور پستی که وبلاگ شورت نوشت برای آلما نوشته بود.

شیرین جان از تو تعجب می کنم! من توی همین وبلاگ آیا بارها و بارها درباره توهینی که به زنان می شود، حقوقی که زائل می شود، درباره کرامت انسانی و... ننوشته ام؟ آیا موضع شخصی من در این باره مشخص نیست؟ من چون در این پست درباره دیگر مشکلات و معضلات کشور ننوشتم آیا معنیش اینه که معتقدم کشورم خیلی گل و بلبله؟ یا فکر می کنم همه چیز تو کشورم سر جاشه و درسته؟ و مردم باید در برابر این توهین ها ساکت باشند؟
من توی این پست فقط دو اتفاق مشابه را مقایسه کردم، نه فرصتش را داشتم و نه جاش بود که به سایر مسائل بپردازم.

رهگذر جمعه 28 فروردین 1394 ساعت 20:08

خانوم اردیبهشتی عزیز اینا همه بر میگرده به نظام حاکم

در گذشته منظورم قبل از انقلاب یک فرد ایرانی با گذرنامه سبز به خارج از کشور سفر میکرد و احتیاجی به ویزا نداشت و از احترام و اعتبار در سطح بین المللی برخوردار بود

اما الان درها همه بسته شده مردم ما برای سفر به دیکر نقاط دنیا کلی باید تو سفارت خونه ها تحقیر تحمل کنن

اینکه ما حامی تروریسم شناخته شدیم ما نه بلکه سران اصلی نظام
بخاطر ترورهای خارج از کشور در اوایل پیروزی انقلاب ٥٧
ترور افراد سرشناسی که از منتقدین و مخالفین نظام بودن

تو فرودگاه های اروپا کسی که قانونی ورود کرده باشه انگشت نگاری نمیشه

بله! این موضوع دلیل بسیار بسیار مهمیه. ولی من رفتار مردم خودمون را هم بی تاثیر نمی دونم.

راستش الان را نمی دونم ولی خانواده عموم که بعد از وقایای یازده سپتامبر به آمریکا رفته بودند می گفتند ازشون اثر انگشت گرفتند که بعید می دونم از یک شهروند ایتالیا یا آلمان گرفته باشند!

باران جمعه 28 فروردین 1394 ساعت 21:47 http://baraanebahar.blogfa.com/

درود بانو به عقیده من این مسیله ریشه در اعتقاد مردم بویژه جوانان داره...از اون شوری که بطور عجیب و فراگیر در روحیه مردم ما مخصوصا قشر جوان و نوجوان ما هست که بگذریم اینگونه مسایل چون با باور ها و ارزشهای انسانی در ارتباطه اثراتش به مراتب عمیقتر و پر رنگتر هست...عموما دین ها راهکارهایی در زمینه های زندگی و آداب فردی و جمعی،معشیت،اقتصاد،نهی ها و اوامریست که بر بشر عرضه میکنه.خوب حالا با توجه به پیشینه تاریخی و مقایسه اون با امروز و روشن شدن تضادهای بسیار که تاثیر مستقیم بر زندگی انسان میزاره مسلم است که واکنشها رو در پی خواهد داشت،ببینید در گذشته ایران دارای شان و منزلت در روابط بین المللی بود و تقریبا دارای قدرتی بود که کل منطقه در سلطه خودش داشت نه بصورت جنگ بلکه کاملا مقتدرانه خیلی پیشتر برویم همان زمان کوروش با اون سرزمینهای گسترده باز هم دارای شکوه و قدرت بود و صد البته در زمینه تعالی روح انسانی در آیین و مکتب زرتشت که دین اون دوران بوده و چه قوانین تامل برانگیزی در زمینه کرامت انسانی داشته بر عکس چیزی که امروز در دین حاکم بر حامعه میبینیم متون تاریخی وجود داره و از اون بالاتر اون منشور کوروش که دیگه همه ازش آگاهی دارند و امروز هر بار به گذشته برمیگردیم جز عزت و افتخار و سربلندی در روابط بین المللی که داشتیم یک حس خوشایند در وجود آدم زنده میشه.آیا واقعا اینگونه نیست؟آیا شما قبول ندارین که در چهل سال قبل واقعا قدرت اوپک در اختیار ایران نبود؟آیا منکر این هستین که دنیا برای تصمیم گیری های ایران در این زمینه اوپک نگران میشد؟آیا عربهای اون زمان در برابر یک ایرانی سرخم نمیکردند؟آیا منکر این هستین که یک ایرانی بدون ویزا میتونست چندین کشور رو بره ؟این خودش نشونه احترام و سربلندی یک ایرانی نبود؟ ...خب حالا ببینید دینی با زور شمشیر بر مردمی تحمیل میشه و خودشو رو متعالی معرفی میکنه بماند که بعدها مردم متوجه نواقصش میشن و دارای دستوراتیست که با طبع و خوی مردمی پایه ریزی شده که ساکن بیابانها هستن و روحیه خشن و وحشی گرایانه در اونها موج میزنه و در صورتی که طبیعت پیروان جدید بسیار متفاوته.اینجاست که این تعارضات با روحیه مردم همخوانی نداره و سبب مقابله میشه...حال این مسیله در جامعه امروز با توجه به رسانه های جمعی بیشتر نمایانگر هست.سردمداران حکومتی با حمایت شدید از این مسیله سبب رنجش در مردم رو انگیخته کردند...ببینید سالانه چند هزار نفر از مردم راهی این دیار میشوند و بارها به شدت دچار تحقیر و آزار قرار گرفتند اما باز هم با حمایت دولتمردان و با اهرم دین!!!!!! تن به خفت میدهند و اینه که احساست شدیدا جریحه دار میشه و جوونا هم که در مسیله دین بیدار شدند نمیوتنن زیر بار برن،من قبول دارم که در خیلی از کشور های دیگه هم این قبیل رفتارها رو شاهد بودیم که این هم با بی کفایتی مسیولین توجیه میشه اما نه به این شدت و فراوانی ببینید در هر خانواده چند نفر راهی جده میشن و چند نفر راهی کشور های اروپایی یا کانادا یا جای دیگه پس مردم بیشتر در جریان اخبار حج قرار میگیرند طبیعتا و اینگونه بی حرمتی که با سرپوش گذاشتن مسیولان همراهه دردآور تر هست.

ممنون باران جان از کامنت طولانیت. با قسمتی از حرف هات موافقم.
چرا افتخار می کنم. برای من همیشه این پیشینه ارزشمند بوده. من از راهنمایی کتب تاریخی مربوط به قبل اسلام و ایران باستان را زیاد خوندم.
و متاسفم که جنین حقیر شده ایم که به این جا رسیدیم!
و باز معتقدم دین از سیاست باید جدا بشه! تنها راه و کلید تعالی کشور ما اینه! و همین طور احساسات از عقلانیت. قضاوت صحیح باید متعادل و خردمندانه باشه.
من به شخصه در راستای این توهینی که به کشورم شده به این کشور سفر نخواهم رفت. در این باره صحبت می کنم ولی...
ولی شلوغش نمی کنم! توهین را با توهین جواب نمی دهم! فحش نمی دهم! شایعه سازی نمی کنم! تن کوروش را توی قبر نمی لرزونم! تاریخ را 180 درجه منحرف نمی کنم و پیراهن پاره نمی کنم.
این بدین معنا نیست که بی تفاوتم و این توهین برام مهم نیست.

باران جمعه 28 فروردین 1394 ساعت 21:55 http://baraanebahar.blogfa.com/

البته منم با نژاد پرستی مخالفم بلکه یگانه پرستی رو خالصانه دوست دارم و اما برای هوشمندان تاریخ بشر بسیار احترام قایلم چه کوروش ایرانی باشه چه روم و یونان و چین باستان و مایاها و ... اصلا هم معتقد نیستم که هنر نزد ایرانیان است بس؟!!!!!!

بله! منم معتقد نیستم

شیرین جمعه 28 فروردین 1394 ساعت 23:39 http://ladolcevia.blogfa.com

خانم اردیبهشتی نمی دانم چرا حس کردید باید ار ارزشهای خودتان دفاع کنید! بحث من چیز دیگری بود و قصدم نشان کردن و زیر سئوال بردن عقاید و حساسیت های شما نبود. خواننده تان هستم و نوشته هایتان را می شناسم.
صحبت منهم دقیقا در مورد همان دو موردی بود که شما اشاره کردید. دقیقا اشاره ام به این بود که درک حس تحقیر همیشه یکسان نیست. کسی که ذهنش شرطی نباشد از همه این موارد یک اندازه احساس تحقیر می کند. (یک نکته: انگشت نگاری و کنترل سراسر بدن حتی توی سوراخ های بینی مختص خاورمیانه ای ها نیست. برای اروپایی هایی که وارد خاک امریکا می شوند هم اجرا می شود و دلیلی برای بر خوردن نیست)
مردم ایران اگر ذهنشان شرطی نبود تا بحال در برابر اینهمه تحقیر و توهین داخلی سر برآورده بود. دیگر جای تعجب ندارد، گویی اکثریت دچار سندرم بوردرلاین باشند، نعره زن و شیر ژیان در مقابل انی که فکر می کنند پست تر است و تو سری خور در مقابل او که برتر می دانندش.

شیرین جان سوالات تو به گونه ای بود که مخاطبش من بودم!
من قبول دارم که دنیای مجازی به خاطر خاصیت یک بعدی بودنش و نداشتن لحن و زبان بدن محتوای کلام را به درستی منتقل نمی کنه. برای همین پاسخ کامنت ها را می دهم.
اگه این کامنت مکملت نبود من این برداشت را از کامنتت نداشتم

شیدا شنبه 29 فروردین 1394 ساعت 10:24

من تا حالا جایی ندیدم مهاجر غیر قانونی رو قهرمان بدونن!! مگر افراد فعال اجتماعی و کسانی که از ترس جونشون و برای احقاق حقوقشون مجبور به فرار شدن
مقایسه سفر تفریحی و سفر زیارتی (حالا به مکه یا اورشلیم) که یکی برای لذت دنیاست و یکی برای کسب طبقه بالاتر بهشت و یه امر مستحب مثل دهها صواب مستحب دیگه و مقایسه تجاوز با مثلا انگشت نگاری رو هم نمی فهمم هر چند با توقف دولتی مخالفم نه در مورد مکه نه کربلا نه سوریه و اینو امر شخصی میدونم شاید اصلا کسی بخواد بمیره به خودش مربوطه
افغانی هایی که بهشون نگاه نفرت آمیز میشه اونایی هستن که با خلافکاریهاشون دید جامعه رو بد کردن و خودتونم میدونید از چه طبقه ای هستن هیچ افغانی محترم و با شخصیتی نگاه تنفرآمیز دنبالش نیست
تو همه دنیا به طبقه مهاجری که تو شغلهای پایین و سیاه مشغول کارن و آمار تخلف توشون بالاست نگاه بد میشه و مختص ایران نیست
اسم یه کمپین ملی هم جوگیری نیست از اصول زندگی اجتماعیه و باعث خوشحالی که مردم یه جامعه از هم حمایت کنن مثل تمام کشورهای متمدن دنیا

اگه شما جایی ندیدید دلیل نداره وجود نداشته باشه.

دوستی می گفت خیلی سال پیش با یک گروه ایرانی به دیزنی لند رفته بودند. همگی می خواستند سوار یک دستگاه بازی بشند. مسئول ازشون می خواهد وارد قسمت سفید پوست ها نشند و از قسمت رنگین پوست ها استفاده کنند و هیچ کس هم اعتراضی نکرده! برای من این سواله که چرا؟

ما خیلی از افغانی ها را نشناخته جانی می دونیم! همه افغانی های تنگ دست هم این گونه هستند؟ انسان دیدن افراد پولدار که کار سختی نیست!

باران شنبه 29 فروردین 1394 ساعت 10:41 http://baraanebahar.blogfa.com/

ببینید بانو گفتین که در سفارت خانه ها و فرودگاهای برخی کشور ها با رفتار ناشایست با ایرانیان مواجه شدیم.خب باید دید منشا این برخوردها چیست؟چه چیزی در پشت پرده اینگونه اقدامات نهفته شده!ببنید در منطقه جنگهایی واقع شده و ایران آگاهانه و البته عامدانه درگیر در آنها یعنی با ارسال سلاح و نیروی انسانی و آموزش های نظامی و کمکهای مالی گسترده عملا در حال جنگ هستیم.هر چند به نظرم این برای برقراری آرامش و امنیت در کشور خودمون لازمه چرا که اگر اونجا این جنگها نباشه حتما در خاک خودمون گرفتار خواهیم شد.در واقع ایران در چندین جبهه داره میجنگه. خب این باعث شده ایران در ذره بین قرار بگیره.و بعلت مشارکت در این جنگها دنیا بدبینانه به کشور نگاه میکنه و لقب تروریسم یا حداقل حامیان تروریسم رو تقدیم ما کرده و این چقدر آزار دهنده هست که به خاطر عملکرد نامناسب به این ورطه افتادیم به گونه ای همه قدرتهای جهانی نمیتونن به ما اعتماد کنن و برای حفظ منافع و قدرت و امنیت خودشوه هم که شده ایستادگی میکنن و این یک رفتار عاقلانست همانطور که ما هم همینگونه عمل میکنیم .ایران تحت لوای دین و با هدف گسترش اسلام فعالیتهایی داره که با معیارهای جهانی مطابقت نداره.دنیا در زمانها قبل با اتفاق افتادن جنگهای صلیبی تاوانهای سنگینی رو تحمل کرده ده ها میلیون تلفات انسانی و صدمات به دستاوردهای بشری جبران ناپذیر حاصل اون جنگهای قدرت ادیان بوده و امروز دنیا وارد جنگهای جدید با دین جدید و جنگجو منشانه دیگریست ...شاهدش داعش و بوکوحرام و دولل عربی چون آل سعود هستند که با نام دین چه جنایاتی رو مرتکب میشوند و خود رو کاملا بر حق میدانند. گفتین که در برخی کشور ها از شهروندان ایرانی اثر انگشت گرفتن در حالی که بعید میدونین در قبال مردم آلمان و ایتالیا چنین باشه.این مستقیما بر اثر عملکرد های سردمداران ماست این نگرش بدبینانه و منفعلانه حاصل برخوردهای اینان در مجامع بین المللیست و مهمترین اینها همین شرکت در جنگها و حمایتهای اونهاست که ارمغانی جز تحقیر مردم ایران نداره.ببینید مثلا بعد حادثه برجهای دوقلو قوانین سختگیرانه تری در موضع حجاب اعمال شده یعنی مثلا دختر مسلمان اجازه نداره چادر بپوشه به لحاظ امنیت چرا که حتی اگر یک درصد هم احتمال وجود بمب در زیر چادر باشه رو باید براش اندیشه ای اتخاذ کرد پس شما مختاری با پوشیدن روسری حجابت رو ادا کنی ولی اجازه نداری با پوشیدن چادر سبب ایجاد ناامنی روانی و احیانا جانی فردی رو به خطر بشین. من کاملا متوجه هدف شما از پستتون شدم هر چند از این برخوردهایی که با هموطنام در دیگر کشورها میشه بسیار متاسف و غمگین میشم اما منظور من از بیان این مطالب اینه که زیاد نباید از این برخورد رنجید چرا که کشورمون اینا رو دوست نمیدونه و همش در حال کنتکت با غرب و این طبیعیه که اونها هم واکنشهایی از این قبیل داشته باشند اما وقتی با یک کشور دوست البته به زعم سران وگرنه بنده به شخصه کلیه اعراب رو دشمن دیرینه و کینه توز با میهنم میدونم در ارتباطی و در عمل شاهد چنین بی حرمتی هایی خصوصا که با ناموس درگیر میشه آدم خیییلی بیشتر دردش میاد.

بهتره بگیم حکومتمون این ها را دوست می داند و اون ها را می داند

ماهی سیاه کوچولو شنبه 29 فروردین 1394 ساعت 10:50 http://1nicegirl8.blogsky.com

خب میدونی احساسات مردم جریحه دار شد چونکه معتقدیم خونه خدا حرم امنه و یه سری آدم برای تطهیر شدن میرن وقتی این اتفاق برای دو تا انسان نابالغ بوجود میاد. ک ضمیرشون پاکه واکنش خشم... طبیعی هستش اما کنترل و بروزش رو بلد نیستیم... راجع ب کوروش و چیزای مذهبی همونطور ک اشاره کردم چون مذهب و آموزه های دینی و اخلاق با تاروپودمون عجین نشده وقتی از یکی خسته میشیم میریم سراغ اون یکی مثلن طلبکار میشیم ای بابا من اینهمه نماز و روزه و اینا آخرش به خواسته هام نرسیدم برم دینمو عوض کنم دین ما زرتشت بوده و برعکسش هم صدق میکنه (این داستان واقعی ست و خودم از آدمی شنیدم ک 55 سالشه) در صورتیکه همه آیین ها بر یه اساس استوار هستن اونم اخلاق مداری هست...ادمی ک یه چیزی رو باور داشته باشه در هر شرایطی سنجیده رفتار میکنه همین موضوع تو همه هنجارها و ناهنجاریهای جامعه صدق میکنه یکیش مدل نذری دادن ها تو مراسم مذهبی ک طرف تا خرخره سیره ولی زوری وادار میکنیم بخوره چونکه نذری امام حسینه زشته دست رد به سینه بزنیم حالا یه معتاد یا یه بچه تو خیابون درخواست پول اندکی کنه میگیم ای وای نه اینا باندن و چی و چی...حالا باند باشن یا توطئه یا هرچی فعلن به عنوان یه انسان گرفتار شده و حداقل امروز از گرسنگی نمیره خدا هم راضیه...چهارشنبه من همچین گناهی مرتکب شدم و از یه پسر کوچولوی کثیف فال خریدم یه دونه از دوناتامو هم دادم بهش بعدن دوستانم چنان با خشم منو آگاه کردن ک دقیقن خودمو تو هیبت ابرهه دیدم ک واجبه ابابیل رو سرش سنگ بپاشونن منم اخلاق مداری رو فراموش نکردم و موهای سه تاشونم رو کشیدم...

درسته این تضاد اصلا درست نیست ولی دلیل نمیشه همه را به یک چوب زد و برای همه حکم کلی پیچید و نسخه داد و قضاوت کرد!

محمود شنبه 29 فروردین 1394 ساعت 17:41

سلام یادتون هست تعرض دیپلمات ایرانی دربرزیل به یک دختر بچه دراستخر.نمیدونم چرا ملت دربرابر حوادث اسیدپاشی زودجاخالی دادندواقعادرشگفتم از این ملت .اینم لینک تکذیب خبر تجاوز.http://aftabeyazd.ir/?newsid=1551

درست میگید. حادثه اسیدپاشی با اون همه هیاهو خیلی زود فراموش شد. احساسات پرشور مردم ما مثل یک طوفانه. پرشوره ولی سریع خاموش میشه

مریمناز یکشنبه 30 فروردین 1394 ساعت 07:32

پرنده گولو چه بی ادبانه نظر داده. ان شاالله به سرش میاد و میفهمه که یه درصدی مقصر بودن یعنی چی! اون دوتا نوجوان چه درصدی تقصیر داشتند که این عوضی ها تجاوز کردند؟ بعدشم پستت عالی بود افرین خانم اردیبهشتی

عزیزم فکر نمی کنم گولو باور داشته باشه بلایی که سر اون ها اومده حقشون بوده. اگه دقت کرده باشی نوشته " یه درصدی از بدرفتاری کشورهای دیگه با ما نشات گرفته از رفتار خود ماست" که فکر نمی کنم این اتفاق را جزو اون یه درصد بدونه.

ممنون. لطف داری

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد