از کی این قدر بی رحم شده ایم ما؟!

سلام

هفته پیش با دوستان دانشگاه یک قرار گروهی داشتیم. ساعات خوشی سپری شد و کلی گفتیم و خندیدیم. موقع برگشت باید مسیری را با تاکسی میومدم. هوا تاریک شده بود و همون موقع هم بارون نم نمک باریدن گرفت. دست پسرک را گرفتم و سریع به سمت ایستگاه های تاکسی رفتم. توی ایستگاه دوتا تاکسی بودند. با سوار شدن ما تاکسی اول پر شد و به راه افتاد. وسط راه وقتی اومدم کرایه را پرداخت کنم راننده ادعا کرد کرایه دوبرابر مبلغ پرداختی منه! بهش اعتراض کردم که این مسیر این قدر نمیشه! مسیرهای طولانی تر از این کمتر میشه ولی راننده با خیره سری ادعا کرد مبلغ همینه و تازه جوری برخورد کرد که چه قدر ناسپاس هستم که با این که ایشون جوانمردانه ما را از زیر سیل بارون نجات داده اند!!!!!!!!! اعتراض هم می کنم! وقتی به مقصد رسیدیم جایی خیلی دورتر از ایستگاه ایستاد و گفت به سلامت. طاقت نیاوردم و اعتراض کردم که دوبرابر مبلغ واقعی گرفتید و جایی به این دوری پیاده می کنید؟ گفت می دونم ولی گفتم ترافیکه این جوری پیاده زودتر می رسید!!!!! گفتم ولی این جوری زیر همون سیل بارون خیس میشیم! مجبور شد بره ایستگاه و من در طول این مدت پیش خودم فکر می کردم از کی این قدر بی رحم شدیم نسبت به هم؟! از کی استیصال و دردمندی یک عده شده محل کسب درآمد و سواستفاده دیگران؟! از کی منتظریم تا کسی دچار مشکلی بشه و ما ذوق کنیم که آخ جون! یک فرصت خوب؟! از کی این قدر بی رحم، سنگدل و بی تفاوت شدیم؟ کو اون رحم و مروت و اخلاقی که این همه بهش افتخار می کردیم؟ کو اون شرف و غیرت آریایی؟ همه این صفات دهن پرکن را فقط در پیام های تلگرامی رد و بدل می کنیم؟ فقط باهاش پز می دهیم؟

 

بوئن در قسمتی از نظریه اش در مورد واپس روی اجتماعی میگه: «برخی از علائم واپس روی اجتماعی افزایش خشونت و جنایت، افزایش نرخ طلاق، رد نگرش مذهبی، افزایش تضاد بین گروه های نژادی (قومی و مذهبی)، کاهش تصمیم گیری های عقلانی، افزایش اعتیاد به مواد مخدر، افزایش ورشکستگی و تمرکز به حقوق به جای مسئولیت است. بوئن پیش بینی کرد واپسروی جامعه، مانند واپسروی خانواده، ادامه خواهد داشت مگر این که راه حل های بلندمدت جای راه حل های کوتاه مدت را بگیرد.»

به نظرتون آشنا نیست؟ از کی این قدر عقب رفتیم؟ از کی این قدر بی رحم شدیم؟ چه جوری شد که ...

 

پیوست: بعضی وقت ها به بعضی ها دوست دارم بگم خواهش می کنم نصف وقتی که برای آرایش و درست کردن مو و دیزاین ناخن و خرید آخرین مدل لباس و ... می گذارید صرف شستن مرتب لباس، نظافت شخصی و استفاده از دئودورانت کنید. دیشب بیشتر زمانی که باید صرف لذت بردن از موسیقی می کردم را مواظب بودم حالت تهوعم این قدر زیاد نشه که تو جمع کار دستم بده!!!!

نظرات 12 + ارسال نظر
مامان آمیتیس شنبه 18 مهر 1394 ساعت 11:38 http://mamaneami.niniweblog.com/

سلام
خیلی خوبه که بدونیم این طوری هستیم یا شدیم ولی راه حل چیه واقعا ؟
چرا ما ایرانی ها توی اصول اخلاقی اینقدر ضعیف شدیم چرا ؟
چرا اینقدر بد همدیگه رو می خواهیم راحت تر از آب خوردن دروغ میگیم حق همدیگه رو پایمال می کنیم .
ما مدعی داشتن برترین دین هستیم ولی دریغ از یک ذره اخلاق
یادمه کلاس فلسفه اخلاق میرفتم می گفتن اخلاق از دین گرفته نشده بلکه از عقل و وجدان آدمی گرفته شده یعنی وقتی میگیم دروغ بده بدخواهی و ظلم بده نه اینکه چون دین میگه بده بد هست بلکه سرشت و وجدان و عقل آدمی بدی دروغ رو درک میکنه
پس کجاست اون عقل و سرشت و وجدان چرا ماها روز به روز داریم تو اخلاقیات افول می کنیم واقعا راه کار و چاره چیه ؟
اینم واسه پیوست :

پایان نامه یکی از بچه ها مکانیسم های دفاعی بود! خیلی از ماها مکانیسم های دفاعی ناپخته و گاها ناسالم داریم. این از بعد روانی و فردی که باید درست بشه. بعد اجتماعیش را جامعه شناس ها باید درست کنند

بانو. شنبه 18 مهر 1394 ساعت 13:27 http://mylifeinwords.blogfa.com

دلم به حال بچه هامون میسوزه که قراره توی همچین جوامعی زندگی کنن...

شیرین شنبه 18 مهر 1394 ساعت 14:12 http://www.ladolcevia.blogsky.com

سلام خانم اردیبهشتی،
این رفتارها تازگی ندارند نزد ایرانی ها. یکی از مهم ترین دلایل مهاجرت من همین نامهربانی های مردم است و بی رحمی شان که بدلیل استفاده همیشگی از وسایل نقلیه عمومی - من هرگز در ایران رانندگی نکردم تا جزیی از بی فرهنگی ترافیکی نباشم - پی اش به تنم خورد.
حرف که بشود شکایت همه از فلان آخوند و ملاست حال آنکه در زندگی روزمره این تک تک مردم هستند که بی مرام و بی رحم اند و نمی شود تقصیرش را به عهده آخوند و ملا انداخت!
بی تفاوتی و بی رحمی ملت غیور و مسلمان ایران واقعا نوبر است :((

افلاطون گفته حکومت ها شبیه مردمانشان هستند! انتظار زیادی نباید از حکومت داشت وقتی خودمون این گونه هستیم

مهرنگار شنبه 18 مهر 1394 ساعت 14:13 http://mehr-negar.blogsky.com

سلام
یک بخشیش صرفا اقتصادی نگاه کردن به شغله و دیگری تلافی ظلم هایی که جاهای مختلف به افراد میشه و در فرصتهای مناسب سر افراد دیگه خالی میشه...

یک چرخه معیوب! مکانیسم دفاعی جابه جایی

محمد شنبه 18 مهر 1394 ساعت 19:16 http://businesscounselor.blogsky.com/

با بخش اول می تونم ابراز هم دردی کنم؛ اما در مورد بخش دوم راستش واژه «واپس روی اجتماعی» را اولین بار هست که می خونم و به نظرم یک مقدار نامأنوس هست.
در واقع برای این که بشه در مورد پیشرفت یا پسرفت چیزی صحبت کرد لازمه که معیارها و ملاک های معینی مورد نظر باشه، (مثلا در مورد پیشرفت یا پسرفت کیفیت یک محصول معین میشه اظهار نظر کرد چون معیارهای قابل اندازه گیری داره)؛ اما جامعه تا اون جایی که من می دونم واجد چنین ویژگی هایی نیست یا اگر هم باشه به راحتی قابل اندازه گیری نیست.

از طرفی لزوماً همه معیارها در یک جهت نیستن و احتمالا همون طور که بعضی معیارها بدتر شدن بعضی ها هم بهتر شدن.

خلاصه این که به نظر من در مورد اشخاص و جامعه به راحتی نمیشه واژه واپس روی رو به کار برد. جوامع هم مثل افراد مراحل مختلفی رو پشت سر میگذارن، یاد میگیرن، تجربه می کنن و اکثرا رو به جلو حرکت می کنن.

والا این کلمه را من نگفتم جناب بوئن فرمودند! معیارهاش هم اوشون گفتند! ولی با توجه به اون قسمتی که من کار کردم یعنی حوزه خانواده و طلاق و ... آمارها نشون میده این قسمت زیاد شده ولی به شخصه فکر می کنم در جامعه ما عوامل دیگه ای هم موثر بوده. حتی اگه واپس روی نباشه یقینا پیشرفت نبوده! (من یک برایند کلی را میگم!)

صفا شنبه 18 مهر 1394 ساعت 19:18 http://mano-tanhae-va-omid

جانا سخن از زبان ما میگویی

این واپسروی ادامه خواهد داشت راه حل چیه ؟؟ آیا اصلاح قوانین باید اتفاق بیفته ؟یا اگاهیهای اجتماعی و فرهنگی میتونه اساسی و پایه ای جلو این واپسگرایی رو بگیره ؟

کاری باید کرد من تو این جامعه احساس خفقان بهم دست میده .....

من فکر می کنم یک تغییر همه جانبه نیازه! هم قانون و هم فرهنگ

یاسمین شنبه 18 مهر 1394 ساعت 19:27

با پاراگراف آخر خیلی موافقم.بهداشت و تمیزی تو اولویته،بعدش شیک پوشی و آرایش و...
اما باید به جملتون اضافه کنم که به بعضیا هم باید گفت نصف وقتی که بابت آرایش و مد و...صرف میکنی بابت آرایش فکر و به روز بودن اطلاعاتت صرف کن...توجه به ظاهر تا جایی خوبه که از چیزای مهمتر غافلمون نکنه.



+نمونه این راننده تاکسی خیلی زیاده.یادمه بعد از تصادفم یه مسیر خیلی کوتاه رو میخواستیم دربست بگیرم.یه مسیر صاف صاف.دقیقا به اندازه پنج تا کوچه.راننده یه مبلغ خیلی بالا گفت.
وجدانها خوابند...

فعلا آرایش فکر که مدت هاست بازارش کساد شده

صنم شنبه 18 مهر 1394 ساعت 22:04 http://aztahedelam.mihanblog.com/

سلام
با حرف دل پست که موافقم هییییچ با حرف دل پیوست خیلییییییییییی موافقم

آبی دریا یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 09:51

سلام.
منم خیلی وقتا و آخرین بارش همین چند روز پیش بود که از خودم میپرسم این آدمایی که توی صفحات مجازی اینقدر سخنان وزین وشعارهای قلمبه میدن ،آیا از یه سیاره دیگه هستن؟!!پس چرا من در دنیای حقیقی شبیهشون روخیلی کم میبینم.؟؟
واقعن؟؟چقدر بد.
نمیگم همه شون ولی خیلی ازینا که اینقد به میکاپ و این چیزا شون میرسن ،خونشونو ببینی حالت بدمیشه .

بالاخره وقت آدم محدوده! نمیشه که به همه امور رسیدگی کنه!

آبی دریا یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 09:54

راستی قبلنم بهتون گفته بودم ،برام خیلی جالبه که اکثر پستهایی که میذارین مشغله ذهنی همون روزای من بوده.

جالبه واقعا

ماهی سیاه کوچولو یکشنبه 19 مهر 1394 ساعت 22:07 http://1nicegirl8.blogsky.com/

منم با نظر مهرنگار موافقم
بخش عظیمیش مربوط به نگاه صرفن اقتصادی به شغله
همین نگاه باعث میشه از انسانیت بزنه وقت بخره تا درآمد بیشتری داشته باشه...
راجع ب پیوست به احترام خویشتن داری شما سه دقیقه سکوت من اگه بودم میگفتم خانوم بو میدی چون وقتی بینی م تحریک بشه بخش نزاکت مغزم به صورت خودکار از کار میافته

خوب دقیقا از نشانه های واپسروی اجتماعی که بوئن گفته همینه! تاکید به حقوق به جای مسئولیت

مامان آمیتیس سه‌شنبه 21 مهر 1394 ساعت 10:28 http://mamaneami.niniweblog.com/

سلام
یه سوال روانشناسی ازتون داشتم یه مشاوره ایمیل بهم میزنید

ایمیل زدم بهتون

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد