چرا در مورد زنان می نویسم؟

سلام

دو روز پیش بـ.ی بی سی فارسی در مورد برابری جنسیتی صحبت می کرد. متاسفانه از اولش برنامه را ندیدم. طبق یک گزارش از بین 145 کشور مورد بررسی ایران از نظر برابر جنسیتی در چندین فاکتور، از برابری امکانات رفاهی و تحصیلی گرفته تا نقش های کلیدی در سیاست و اقتصاد و... متاسفانه رتبه 141 را کسب کرده بود. جالب بود رتبه عربستان سعودی 134 شده بود. فرض کنیم که این گزارش مغرضانه تنظیم شده! ولی آخه مگه چه قدر؟ هر چه قدر هم مغرضانه احتمالا رتبه ایران از 135 کمتر نمی شد!!!!

تو همه این سال هایی که وبلاگ نوشتم. صحبت کردم یا اعتراض کردم خیلی ها بهم گفتند خسته نشدی از بس به این موضوع چسبیدی؟ خسته نشدی از بس درباره زنان و برابری گفتی؟ این همه بدبختی و مشکل هست تو چسبیدی به این موضوع فقط؟ اه! حالم به هم خورد از بس در مورد زنان نوشتی! یک عده هم که می خواستند مثلا یک فحشی به من بدهند که دلم را بسوزونه می گفتند تو فمینیستی!!!! (البته این عده به خیال خودشون فحش می دادند!)

و من در تمام این سال ها تعجب کردم که چرا از نظر این عده که البته خیلی هاشون هم زن بودند پرداختن به این مسائل احمقانه و پیش پاافتاده است؟

چه چیزی مهم تر از این؟ چه چیزی مهم تر از پرداختن به ریشه و پایه ظلم وارد بر زندگی نصف انسان های دنیا؟

چه طور میشه این همه تبعیض و نابرابری که چه آشکارا و چه زیرپوستی بین دو جنس اتفاق میوفته را نادیده گرفت و گفت این مسائل اصلا مهم نیست؟ چه طور میشه از این ظلم بزرگ گذشت؟

آیا حقیقتا زن هایی که این حرف ها را می زنند هیچ وقت تو زندگیشون از این نابرابری ها ضربه نخورده اند؟ هیچ گاه مورد آزار جنسی، کلامی و فیزیکی مردان قرار نگرفته اند و یک جوری بهشون القا نشده که حقشونه؟ نشده تا به حال به خاطر کار و فعالیتی برابر با مردان مزدی کمتر دریافت کرده باشند؟ نشده کارهای بهترشون نسبت به مردان دیده نشده باشه؟ نشده توی خانواده بین اون ها و برادرشون سر یک اتفاقات ساده مثل بیرون رفتن با دوستان تبعیض اتفاق افتاده باشه؟ نشده به خاطر "جرم بزرگ دختر بودن" از خیلی فعالیت ها، امتیازات، حق ها محروم شده باشند؟ نشده به خاطر جنسیتشون خیلی جاها زیرپوستی احساس گناه نکرده باشند؟ آیا تو ذهن این زن ها هیچ وقت نکرده اند اگه مردی مزاحمت شد لابد تقصیر تو بوده که کاری کردی که مزاحمت شدند؟ نشده به خاطر ترس از دوست داشتنی نبودن و ترک شدن مدام دغدغه فکری زیباتر بودن و لاغرتر شدن داشته باشند؟ نشده احساس کنند یک جایی به خاطر زن بودن مجبورند به کوتاه اومدن، سکوت کردن و باج دادن؟ به خاطر یک وجب بهشتی که نسیه زیر پاشون انداختند آیا بارها و بارها بهشون احساس گناه و عذاب وجدان تزریق نکرده اند؟ بارها ازشون انتظار گذشت و کوتاه اومدن و نادیده گرفتن خواسته ها و حق هاشون را نداشته اند؟ واقعا نشده؟ یعنی این زنان واقعا الان حس می کنند جایگاهشون در زندگی، خانواده، دانشگاه، محل کار و کشور خیلی عادلانه و برابر و عالیه؟

آیا منی که خودم این همه در این باره صحبت می کنم احساس برابری می کنم؟ نه! صادقانه میگم نه! خیلی جاها نابرابری دیدم! خیلی جاها به جرم زن بودن محکوم شدم! من تو دانشگاه به جرم زن بودن و مادر بودن مجبور بودم ساعات بیشتری از همکلاسی مذکر مجردم تو آزمایشگاه بگذرونم! من به جرم دختر بودن هیچ وقت نتونستم با دوستانم بیشتر از ساعت ده بیرون از خونه باشم در حالی که برای برادرم هیچ وقت این گونه نبود! من به جرم جنس دوم بودن هیچ وقت نتونستم اردویی بیشتر از یک روز در دانشگاه برم در حالی که برادرم اول راهنمایی رفت مشهد!!!! من به جرم مادر بودن باید به خاطر تفریح کردن، درس خوندن، فعالیت های اجتماعی داشتن احساس گناه کنم که چرا دارم برای پسرم کم می گذارم! ولی آیا همسرم هم این احساس گناه را داره؟ احتمالا نه! و جالبه بیشتر این ظلم ها توسط زنان بر زنان اعمال میشه! زنانی که در قالب یک مادر دلسوز مدام تو گوش ما میگند جامعه ناامنه! تو دختری! تو زنی! تو مادری! تو ... تو...

ولی در تمام این سال ها هیچ وقت تسلیم نشدم اگرچه در درون درد کشیدم! همیشه گفتم چرا؟ به چالش کشیدم! حرف زدم! حتی اگه بارها احساس تلخ زخم زبان، رانده شدن یا محکوم شدن را تحمل کردم! احساس تنهایی کردم! احساس خلاف جهت حرکت کردن ولی باز تسلیم نشدم!

نمی تونم به خاطر راحت زندگی کردن، رانده نشدن، عذاب نکشیدن یا حس محبوب بودن سکوت کنم، همرنگ جماعت بشم یا منفعلانه تسلیم بشم و بگم همینه که هست! یا زنی گفتن مردی گفتن!

نمی تونم! حتی اگه تنها بشم! قربانی بشم و مجبور به تاوان بشم! ایمان دارم که حتی حرف زدن! اعتراض کردن و بیان چندین و چند باره مشکل باعث میشه کم کم عده بیشتری در این باره فکر کنند و بیشتر بپرسند چرا؟ بیشتر مقاومت کنند و بیشتر دنبال حقشون بگردند. اگه من و امثال من به خاطر کسب راحتی چند روزه در این زندگی چند ساله تسلیم بشیم، نسل زنان مجبور به تسلیم و تحمل تحقیرها، تحریم ها و کمبودهایی است که به جنس دوم و یا حتی سوم سال ها و قرن ها تحمیل میشه...

پس دوستان، من باز می نویسم. باز میگم. باز در این باره فکر می کنم. باز اعتراض می کنم... چون دوست ندارم سال های دیگه رتبه ایران از 141 به 143 رسیده باشه!!!! چون دوست ندارم باور کنم، قبول کنم و بپذیرم که چون زنم و صرف فیزیولوژیم محکومم به قبول این تبعیض ها... اگه همراه منید خوشحالم و اگه تمایل دارید از این به بعد همراه من نباشید ازتون می خواهم چند لحظه فقط چند لحظه به زمان هایی که به جرم جنس دوم بودن متحمل درد شدید، فکر کنید و صادقانه جواب بدید آیا واقعا و حقیقتا مستحق تحمل این درد یا مجازات بودید؟

می نویسم حتی اگه بهم بگند فمینیست و به خیال خودشون بهم فحش داده باشند! در حالی که برای من لذت بخشه که کسی فکر کنه من یک فمینیست واقعی هستم! کسی که شایسته سالاره و انسان ها را به خاطر جنسیت و فیزیولوژیشون به صورت ذاتی محکوم نمی کنه به جنس دوم و زیردست بودن!

نظرات 40 + ارسال نظر
آفرین شنبه 30 آبان 1394 ساعت 11:05

فرمایشتون متینه!
خسته نمیشیم و اتفاقا خستگیمون هم در میره وقتی کم و بیش نتایج تلاش هامونو می بینیم.
بارها گفتم ما زنان باید تغییر رو از خودمون و از خونواده خودمون شروع کنیم تا جامعه به تدریج تغییر کنه تا خود ما زنها نخواسته باشیم چیزی تغییر نمی کنه.
وقتی پسر 17 ساله ام میگه مرد اگه مرده نباید به زن نامحرم نگاه شهوانی داشته باشه نه این که زن خودشو بپوشه که مرد به گناه نیفته، من به نحوه تربیت خودم افتخار می کنم. من یک مرد رو درست تربیت کردم و آون در آینده به جامعه زنان نگاه بهتری خواهد داشت.

آفرین به آفرین بانو

برنا شنبه 30 آبان 1394 ساعت 11:38 http://Www.newday2014.blogsky.com

چقدر این حرفها "درد" داشت....
باور کنید منی که مرد هستم هم از این بابت درد میکشم...
درسته که مخاطب این پستتون بانوان بودند اما، برای منی که وقتی در کار و زندگی روزمره غرق میشم و همه چیز برای مدتی یادم میره هم خوب بود.
شاید باورتون نشه، من یک ممیزی داشتم که یکی از خانم های همکارم هم درش حضور داشت، بعد از ممیزی وقتی داشتم به اتفاق ایشان، گزارش یافته های ممیزی رو می نوشتم، به یکباره متوجه شدم که اول اسم خودم رو نوشتم بعد اسم ایشان را نوشته ام، اونقدر خجالت کشیدم و کلی از ایشان عذرخواهی کردم و یافته های بعدی اسم ایشون رو اول نوشتم، با اینکه من سرممیز بودم و ایشون همراه بود و قاعدتا باید اسم خودمو اول می نوشتم، اگر در یک جامعه برابر از نظر جنسیتی زندگی میکردیم شاید این موضوع چندان مهم نیود، و مثلا بر اساس همون شایستگی ترتیبات انجام میشد، اما اینجا و در مورد شخص خودم که جای تاسف داشت که به استراتژی و خط مشی خودم عمل نکردم. هرچند در گزارشهای بعدی نام ایشون رو در ابتدا نوشتم و دلیلش رو هم به ایشان توضیح دادم...
میخوام بگم مخاطب این نوشته فقط بانوان نیستند، خیلی ممنون بابت نوشتنش، و اگه فقط یک راه برای رسیدن به این هدف مشترک وجود داشته باشه، اون راه، همین استمرار اعتراض ها نو نوشتن ها و عقب ننشستن هاست.
یادمه همین سه ماه پیش برای سفارش کارت عروسی رفته بودیم، بعد از انتخاب کارت، خانمی که سفارش میگرفت از من پرسید که اسم شما رو اول بنویسم دیگه؟ من اول متوجه نشدم منظورش چی بود، بعد دوباره توضیح داد که خیلیا که میان اینجا براشون مهمه که اسم آقا اول نوشته بشه و ...
پرسیدم اگه اسم اول نوشته بشه یا دوم، مگه در اصل ماجرا تفاوت داره؟ مگه ارزش یکی از دو اسم به این دلیل کم میشه؟ آخه این چه حرفیه؟
خلاصه ما خواهش کردیم که فرمت کارت رو عوض کنند و اسم بانو اول نوشته بشه.
خلاصه اینکه، با اینکه سعی میکنیم رعایت کنیم و میکنیم، باز هم نیاز به یاد آوری و خواندن اینگونه مطالب هستیم.
پس بنویسید و عقب ننشینید، ما هم همراه شما هستیم.

خیلی خوشحالم که یکی از دوستان ما مردیست چنین فهیم.
تبریک میگم به خاطر اینی که هستید و باز تبریک بیشتر برای این که گویا خبرهای خوبی دارید و بیان ننموده اید؟

غزاله شنبه 30 آبان 1394 ساعت 12:01

اگه کسی کاری برای زنها بکنه فقط خودشونن
اولین شرطش هم اینه که به خودشون زحمت بدن و درآمد داشته باشن، نمی تونن از آقا پول تو جیبی بگیرن و تو خونه بمونن و انتظار حقوق برابر هم داشته باشن
بعد خودشون به (مثل آفرین جون) به پسرها و دخترهاشون نگاه انسانی رو یاد بدن
اینجوری چند نسل طول میکشه تا همه چی درست بشه ولی متاسفانه جامعه ما رشد متوازن نداره

غزاله جان اگر چه استقلال مالی خیلی مهمه در این راه ولی بنده معتقدم چیزی که در اولویته برای زنان ما و خیلی خیلی مهمه حتی قبل از استقلال مالی استقلال هویتی و اجتماعی و احساسیه!
زنان زیادی را دیدم که کار می کنند و کارت حقوقشون تماما دست آقا است!

یاسمین شنبه 30 آبان 1394 ساعت 12:29

تو رسیدن به هر هدفی سختیها و موانعی هست.هرچی هدف والاتر و بزرگتر باشه،سختیای راه هم بیشتره.مهم اینه که آدم خسته نشه

موافقم!

Amir شنبه 30 آبان 1394 ساعت 14:06

اولندش که خسته نباشید.

بعدشم بی بی سی در حد و اندازه ای نیست که آمار بده بسکه دروغ میگه و تحریف میکنه و خیال خامه اگه دلخوش به آمارهای اونها کنیم.
(اگه لازم باشه مستندات رو به همراه دروغ هاش براتون میگذارم )

سختی همیشه 100 سال اوله ولی من بهتون قول میدم چه عزیزانی مثل شما یا تمام خانمهای فمنیست اگه جمع بشن تا برابری ای صورت بگیره ، هیچ اتفاقی نمی افته.

سنگ بنایی بود که از روز اول بد گذاشته شد و تا بعد از ظهور هم هیچ کاریش نمیشه کرد.

آمریکا با اونهمه ادعای آزادی و برابری تا الان رئیس جمهور زن داشته ؟ نامزد انتخاباتی داشته ولی رئیس جمهور نه!

این یه افسانه ست که زن و مرد برابرند . اینطور نیست و هر صفتی که برای مرد خوبه برای زن بده.

بعنوان مثال اگه مردی بره بدنسازی و هیکلی به هم زنه شاید خیلی از خانمها از اون هیکل طرف خوشش بیاد اما اگی زنی بره بدنسازی و هیکلی بهم بزنه ، به نظر شما مردا از هیکل 8 تیکه ی ورزشکاری اون خانم با بازوهای آنچنانی خوشش میاد؟

اول ممنون
دوم من کی گفتم بی بی سی این آمارها را داده؟ دقت بفرمایید گزارش کرده! در هر صورت خط مشی همه خبرگزاری ها بر اساس حقیقت تمام نیست! صدا و سیمای جمهوری اسلامی ما هم فقط اون قسمتی از حقیقت را بیان می کنه که در جهت و راستای اهدافش باشه! در کل همه خبرگزاری ها فقط قسمتی از حقیقت را بیان می کنند!
بنده نگفتم این یک راه یک شبه است و به عمر من قد میده ولی اگه زن ها به حرف های ناامید کننده ای چون چیزهایی که شما فرمودید گوش ندهند احتمال زیاد دستاوردهای زیادی خواهیم داشت.
جایی دیدید بنده بگم آمریکای جهان خوار در این رتبه بندی اوله یا خیلی عالیه؟ رتبه های اول این بررسی سوئد و نروژ و هلند و ایرلند بودند!
به نظر منم این یک افسانه است که صفات مردان و زنان تماما ذاتی و ژنتیک است و اکتسابی نیست! برای رد این افسانه هم دلیل دارم! علمی!
مگه قراره همه یک جور سلیقه داشته باشند؟ همون جور که من از هیکل های ورقلمبیده مردان بدم میاد و اصلا این حجم انبوه عضله را نمی پسندم ممکنه مردی هم پیدا بشه که از زن با شکم 8 تیکه!!!!!!! خوشش بیاد! مگه زوره؟ مگه همه سلیقه ها یکسانه؟ جبر سلیقه است؟

Amir شنبه 30 آبان 1394 ساعت 14:10

اما این اواخر مسئله ای ذهن منو معطوف خودش کرد ، در راستای برابری زن و مرد ، مسلما" مسئله بارداری خانمها و زایمانشون جفایی هست که از ازل به اونها شد و تورات هم میگه بخاطر وسوسه مار و نفرین خداوندی بود که بعد از خوردن سیب ، مار نفرین شد و می بایست روی شکم راه بره و زن هم به خاطر سر پیچی از دستور خدا بهش درد زایمان رو داد!

چه چرندیاتی!

Amir شنبه 30 آبان 1394 ساعت 14:38

اما یه چیزهایی هم هست که نمیدونم فمنیست ها بهش توجه کردن یا نه ، شاید هم بهش برنخوردن.

چرا فمنیست ها الگوشون مرد ها هستن ؟ آیا برابری با اونها یک امتیاز محسوب میشه ؟ شاید برای فمنیست ها بله ولی برای کسایی که ارزش زن بودن رو در برابری ندونن چیزهای دیگه ای ارزشمند باشه.

مثلا" اینهمه خانم دانشمند خارجی که باعث پیشرفت علم شدن آیا به دنبال تحقق برابری بودن یا ارزش رو در چیز و جای دیگه ای دیدن و رفتن که همونو محقق کنن؟

به نظر شما انسان سازی کم ارزشیه ؟ یا امتیازی محسوب میشه یا نه ؟ اون نوزاد و بچه رو باباهه که خیلی نمیبینه و نحوه تربیت مادر هست که اونو با فضایل یا رزادیل بزرگ میکنه و هدفمندش میکنه.

اونقدی که ادیان و مذاهب به زن ارزش گذاشته به ما مردا نذاشته . میگید زن ستیزن اونها؟ باشه جواب بدید به این سوالها ، حداقل پیش خودتون

1- چه کسی موسی رو از رود نیل گرفت و نجاتش داد تا بعدها باعث نجات امتی از زیر ظلم باشه؟

2- در ماجرای زنده به گور کردن دخترا ، چه کسی بر دستانش بوسه زده شد تا جنس زن ارزشمند بشه؟

3-پیامبر کدوم امتی هست که هنوز زندست و به اسم مادرش خونده میشه و از رجعت کنندگان در آخرین هست ، اونم زنی که به گفته قران با خودش گفت ای کاش پیش از این مرده بودم و از یادها میرفتم؟

و ...

جنبش فمنیستی دلش به حال زن نمی سوزه ، اونها چیزهای دیگری براشون ملاکه که طبق همون شکل گرفتن ولی سوال اینجاست که تو ایران هم همینطوره و دقیقا" همون چیزا براشون ملاکه ؟

بعنوان نمونه تو یکی از همین شبکه های اونوری تبلیغاتی داره صورت میگیره برای خودفروشی و تبلیغ میکنه که این بهترین روش برای دانشجوهای خانم هست ، که به بعنوان شغل در نظر گرفته میشه و طبق معیارهاشون یا اینکه هر کشور ، معیار فرهنگی مخصوص به خودش رو داره.

===================

من نمیگم که در حق خانمها اچهاف نمیشه ، چرا اتفاقا" میشه ولی هرچیزی که اونوری ها تبلیغاتشو کردن با هر اسمی ، الگوی مناسبی نیست.

و اگه نقطه پرگار روی قانون برابری باشه،این دیدگاه وجود داره که زن و مرد فقط 2 آدم هستند که ضمن زندگی با هم باید مشترکا" کار کنند تا هزینه های زندگی رو در بیارن ولی و اگه زنی بخواهد کار نکند ، باید بلافاصله طلاقش داد چرا که هزینه های زندگی شوخی بردار نیس!یعنی چی که مرد بره کار کنه و زن فقط بشینه تو خونه!

اما اگه مکان نقطه پرگار عوض بشه ، دیدگاه بالا وجود نداره و مثلا" طبق حقوق اسلامی ، زن نه تنها میتونه بشینه تو خونه، مرد هم موظفه که حتی براش یه نیروی کمکی بگیره چون شان اون بالاتر از این حرفهاست.

===================

آقای امیر شما سوال زیاد کردید و انتظار دارید بنده همه را جواب بدهم. ولی بگذارید منم چندتا سوال کنم:
شما چه قدر با فمینیسم آشنایی دارید؟
چه قدر در مورد تاریخچه، پیدایش، گرایش ها، دسته ها و آرمان های فمینیسم آشنایی دارید؟
آیا شده به خاطر مرد بودن از حق تحصیل، سفر، پرداختن به ورزش یا کار مورد علاقه تون منع شده باشید؟
آیا یک انسان فقط و فقط باید به دنیا بیاد که دیگری را تربیت و بزرگ کنه؟ نباید توانمندی های بالقوه خودش را بالفعل تبدیل کنه؟
آیا همه انسان ها یکی هستند؟
چرا یکی باید به خاطر خوش اومدن جنس مخالف نشه اونی که دوست داره؟

ببینید اسلامی که یکی از بزرگترین ادعاهاش آخرین و معجزه بودنه چندین و چند فرقه و دسته داره! فمینیسم که جای خودش را داره.
در کل برای من برابری به معنای یکسانی نیست در همه چیز و همه جا و برابری به معنای تبدیل به یک مرد شدن هم نیست! مرد بودن یک امتیاز نیست که فمینیست ها بخواهند مرد بشند! چرا هر کسی اسم یک فمینیست را می شنوه یک زن خشن شلخته درشت زمخت تو ذهنش میاد؟ به نظر من همون قدر که خصوصیت های کلیشه ای یک مرد ارزشمنده، خصوصیات کلیشه ای یک زن هم ارزشمنده و برای هر دو قابل اکتسابه!
اگه جسور و هدفمند بودن ارزشمنده مهربان و حمایتگر بودن هم ارزشمنده و لازمه و باید در دنیای جدید هر دو جنس هر دو دسته صفت را یاد بگیرند.
زنان ما یاد بگیرند جسور و هدفگرا بشند و مردان ما یاد بگیرند ملایمت و مهربانی را. چون نیاز دنیای امروز اینه!
مورد دیگه این که شما اومدید دنیای برابر را با یک پیش فرض نابرابر بررسی کردید! "اگه زنی بخواهد کار نکند ، باید بلافاصله طلاقش داد چرا که هزینه های زندگی شوخی بردار نیس!" در دنیای برابری که هر دو فرد کار می کنند حق طلاق دیگه مال مرد نیست آقای محترم که بتونه زن را طلاق بده!
شما یک پیش فرض ذهنی نابرابر دارید و بر اساس اون می خواهید دنیای برابر را قضاوت کنید؟!
در دنیای برابر، اون چیزی که ملاک بنده است، هر انسانی، دقت بفرمایید هر انسانی، بدون در نظر گرفتن جنسیتش حق انتخاب در هر زمینه ای باید داشته باشه! چه این انتخاب کار کردن باشه و چه نکردن! چه خیاطی باشه چه تریلی روندن! چه آشپزی و بچه داری باشه چه جاده ساختن! و به خاطر جنسیتش نباید از چیزی محروم یا منع بشه یا به خاطر انتخابش مورد تمسخر یا آزار قرار بگیره! اگه مردی دوست داره بچه داری کنه و زنش بره سرکار و این انتخاب هر دو بوده چه اشکالی داره؟ چرا باید مورد تمسخر دیگران قرار بگیره؟ چرا باید بهش بگند زن ذلیل و یا زن مورد شماتت قرار بگیره؟
در دنیای برابر هر دو جنس در هر دو نقش باید فعالیت داشته باشند. همون قدر که زن در بیرون خونه، مرد در تربیت بچه ها! پس لطفا اگه می خواهید دنیای برابر را قضاوت کنید با معیارهای کاملا برابر قضاوت کنید! نه با پیش فرض های نابرابر ذهنی فرهنگ مردسالار

آهان! اضافه کنم در دنیای برابر فمینیست ها زنان کالا نیستند که با فروش خود کسب درآمد کنند این فقط از ارزش های فرهنگ های مردسالار بر میاد که زنان را کالایی می بینه در خدمت رفع نیازهای مردان! حالا چه پول بدهند و زن را دائم بخرند و چه موقت!

عاصی شنبه 30 آبان 1394 ساعت 15:30

خب متاسفانه دانش بعضیا در این حده که فمنیست رو مردستیز میدونن نه برابری خواه!
تازه فکر میکنن به قول خودشون پیردخترهای زشت همه شون میرن فمنیست میشن تا انتقام توجه نکردن مردها رو با جنگیدن بگیرن!

و جالبه بدونی در نهان خیلی از مردسالارها از زنان فمینیست خوششون میاد و براشون جذابند!

Amir شنبه 30 آبان 1394 ساعت 15:41

من 3 تا مطلب تو کامنتام گفتم براشون سند ارائه میدم.

1- گفتم شبکه های اونوری امار دروغ میگن و تحریف میکنن و صلاحیت آمار دادن ندارند.

رئیس تهضت سواد اموزی : 2/3 بی سوادان کشور ، زن هستن
مجری : 2/3 زنان بی سوادند!

اینا فرق نداره؟
http://www.jamnews.ir/detail/News/408489

وقتی خبر یه چیز دیگه بوده شده یه چیز دیگه چرا باید حرفهایی که میزنه رو بهش استناد کنم؟

2-خانم کارشناس شبکه bbc میگه که احترامی که زنها در کشورهای مرد سالار که فرهنگ مرد سالانه دارند ، خیلی بیشتر از آمریکاست.

http://s6.picofile.com/file/8223957776/24.flv.html


3-گفتم تبلیغات میکنه برای خودفروشی برای شغل
http://www.rajanews.com/news/216264

======================
وقتی من از کسی دارم طرز فکری رو میگیرم ناچارا" باید چیزهای دیگه رو هم از فرهنگش بگیرم بخاطر همین میگم معیار و نقطه پرگار مهمه که کجا باشه.

ولی شما گفتین که بعضیا :
"... مثلا یک فحشی به من بدهند که دلم را بسوزونه می گفتند تو فمینیستی!!!! (البته این عده به خیال خودشون فحش می دادند!) ... "

این تعبیر شماست ، اینکه مثلا" میگیم فمنیست هستین بهتون فحشی ندادیم ، کسی که طرفدار مکتبی باشه و پیرو اون ، اون شخص به رو به اون مکتب صداش می زنیم همین.

اما بعد از فمنیستی بودن به شما یه انتقاد دارم.امیدوارم ناراحت نشید.بهر حال

اینهمه از فمنیستی گفتن ، خسته نشدید؟

تو تاریکی هم میشه یه شمع روشن کرد و هم میشه منتظر موند تا نور برگرده.انتخاب با خودمونه ": )

چرا شما بعنوان کسی که حداقل شعار فمنیستی میده و داره تلاش میکنه که حقوق زنان پایمال نشه نیم نگاهی به خانمهای مملکت کشورمون ندارین؟یا حداقل خیلی کم بهشون پرداختید؟

حداقل برای اینکه یه الگوی داخلی بدید.خارجی هاش بماند.بیشتر شعار گرا بودید تا عملگرا.کارهای جالب و در خور هم داشتید ولی کم بوده مثل اون برنامه ی اهدای کتاب به کتابخونه.برنامه ها و کارهای اینطوری موثر تره.

=====================
من انتقادات خودمو کردم و احتمالا" کامنتهام هم منتقدینی خواهند داشت. بهر صورت . ایشالله که همه عاقبت بخیر شیم و به هر چه لایقش هستیم برسیم.

============================
بعدا" نوشت:
اینقد به من ارور کد داد تا بالاخره کامنتامو تایید کردید!

دوست محترم شما برای رد یک خبرگزاری منبع می دهید به یک خبرگزاری دیگه؟ که هیچ کدوم هم مستقل نیستند؟ این یک منبع دادن درست نیست! به شما گفتم که هر خبرگزاری فقط قسمتی از حقیقت را به نمایش می گذاره که به نفع خودش باشه! رجانیوز هم قطعا از این حرف مستثنی نیست!
ببینید شما در مقامی نیستید که بخواهید کل زندگی من را قضاوت کنید و یا بگید دستاوردهای من اندک بوده یا نبوده! چون مگه من همه زندگیم را این جا می نویسم؟ مگه شرایط زندگی من را می دونید؟ مگه اطلاع دارید چه بر من گذشته و یا من چه تلاش هایی کردم و چه عملکردی داشتم در برابر این شرایط؟
درباره زنان فعال در کشورهای دیگه گفتید. ریاضی دان و ... ببینید وقتی زنی دغدغه های ابتدایی دیگه نداشته باشه مسلما راحت تر توی زمینه های دیگه فعالیت می کنه! وقتی کسی به جرم زن بودن بعد از قبولی در مصاحبه دکترا کنار گذاشته نمیشه (دوست خودم) مسلمه راحت تر دکترا می گیره و با خیال راحت تر درس می خونه!
وقتی زنی به خاطر زن بودن از سفر رفتن و تردد در محله های مختلف منع نمیشه مسلمه راحت تر برای سفرهای انسان دوستانه داوطلب میشه!
مگه شما کامنت های اون یک عده را خوندید؟ در وبلاگ سابقم یک خانمی بود که من در دنیای حقیقی باهاش دوست بودم. همسر ایشون از یک پست من خوشش نیومد و در آخر اعتراض هاش بهم گفت برو تو هیچی نگو که فمینیستی! به خیال خودش فکر کرده بود من الان از این حرف ناراحت میشم! خیلی از مردها از این لغت برای تحقیر زنانی چون امثال من استفاده می کنند گویا منظورشون اینه ما زنان سنگدل و وحشی و مردستیزیم! در حالی که بنده چه طور می تونم مردستیز باشم در حالی که ازدواج کردم و بچه پسر دارم؟

برنا شنبه 30 آبان 1394 ساعت 16:10 http://Www.newday2014.blogsky.com

آخ آخ.....لو دادم؟؟؟؟
فکر میکردم تنها کسی که نمیدونه خواجه ی شیراز باشه...

یحتمل خواجه شیراز یا تله پاتی باهاتون داشتند یا رمزگشایی از پست آخرتون را بلد بودند! باور کنید من نمی دونستم. شاید هم به خاطر حضور کمرنگم بوده. به هر حال مبارک باشه. براتون بهترین ها را آرزومندم

شیرین شنبه 30 آبان 1394 ساعت 16:10 http://www.ladolcevia.blogsky.com

سلام
خسته نباشید. وجود آدم هایی مثل امیر نشان می دهند که فمینیسم هنوز وجودش بسیار لازم است!
جناب یادتان باشد که نوبل ریاضیات را سال گذشته یک خانم برنده شده است و ضمنا اینقدر هم سر سپرده امریکا نباشید! به کشورهای اروپای شمالی نگاه کنید و ببینید زنها در چه مقامی هستند. لابد از نظر شما انگلا مرکل مقام مهم و کلیدی ندارد؟!
شما آمار بی سوادی زنان را میدهید؟ باید بجایش آمار پدران جاهلی را بدهید که از مدرسه رفتن فرزندان دخترشان جلوگیری میکنند و یادتان باشد دانشگاه را سهمیه بندی کردند تا جلوی ورود دختران را بگیرند چون در رقابت برابر دختران بیشتر پذیرفته میشدند.
همیشه و همیشه قوانین ایران و کشورهای داغونی مثل ایران در جهت عقب نگه داشتن زنان است.
دلیلش هم زیاد بودن تعداد آدمهایی با طرز فکر مشابه شماست.
خانم اردیبهشتی ادامه بدهید و بدانید خواننده هم خواهید داشت. فرهنگ سازی و انشالله در آینده قانونگذاری قدم های مهمی هستند در این راه.

ممنون شیرین جان
در جهت توضیح به خوانندگان بگم خانم میرزاخانی اولین زنی بودند که جایزه فیلدز را بردند که معادل نوبل در ریاضیاته. چون نوبل برای ریاضی جایزه ای نداره

ماهی سیاه کوچولو شنبه 30 آبان 1394 ساعت 17:04 http://1nicegirl8.blogsky.com/

سلام
تسلیم نشو

Amir شنبه 30 آبان 1394 ساعت 17:19

درسته که هر خبرگذاری ای قسمتی از خبر رو که موافق با سیاستش باشه پخش میکنه ولی وارونه و تحریف خبر چه معنی داره ؟

=================
اینکه گفتین چه چرندیاتی فی الواقع نظر شماست . اما برخی ها با همین افکار بزرگ میشن و زندگی میکنن درست مثل همون طرز تفکری که یهود داره و میگه هر کاری بکنن خدا عاشق چشم و ابروشونه یا اون هندی هایی که جبر گرا هستند که همه این عقاید از دیدگاه دیگران قابل نقد هستند اما اگه در مکتبی تند روهایی وجود داشته باشه آیا نتیجه اش جز چیزی میشه که گفتم؟

سوالاتی که من کردم ، منظور این نبود که شما به همشون جواب بدید بلکه منظور حول یک موضوع و ارزش گذاری روی اون بود.

اسلام طبق حدیثی بع 73 فرقه تقسیم شده که جز یکی بقیه زدن جاده خاکی!خب تو هر کدام از مذاهب اسلامی و مسیحیت نگاه هایی که به زن داره رو نظریاتشو خوندید چه اقوالی ذکر کردند؟ دوست ندارم مطرح کنم چون باعث ناراحتی بیشتر میشه اما اون اقوال در مقابل اون 3 سوالی بود که مطرح کردم.


البته حق دارید خبرگذاری یا خبری رو که من گذاشتم رد کنید ولی صورت مسئله پاک نمیشه. اگه من یه کلیپ 1 دقیقه ای گذاشتم ، مطالب دیگه ای هم دارم که بیشتر صحبت کرده و اصلا" اون مطالب در ارشیو خود شبکه مستند موجوده و راه برای تحقیق پیرامون این موضوع ازاد و بازه.


===================
ظاهرا" شما از حرفم ناراحت شددید که فرمودین : "
... ببینید شما در مقامی نیستید که بخواهید کل زندگی من را قضاوت کنید و یا بگید دستاوردهای من اندک بوده یا نبوده .. "

قضاوت من از زندگی شما نبوده. حتی قضاوتی نبوده!این نظر شخصی شما درباره کامنت من بوده و زندگی هر کسی هم جزئ مطالبی هست که به خود شخص مربوط میشه که دخلی به خوانندگان نداره اما من بحثم چیز دیگه ای بود که سوئ تفاهم براتون پیش اومد.

ببینید شما دیده میشید.حداقل تو وبلاگ و حداقل بعنوان یه ادمی که تو این عرصه ساکت ننشسته و مطلب می نویسه اما ... نمیدونستم تا این حد از انتقاد ناراحت میشید.

وقتی روی یه مطلبی اینقدر مصرانه دارید پای میکوبید حداقل انتظار اینه که منتقد هم داشته باشید خب!چه ایراد داره؟

چه ایراد داره من منتقد بگم شمایی که فعل و حرفتون تاثیر گذار هست این قسمت رو مثلا" که تاثیر بیشتری داره بیشتر بولد بشه ؟من از خوانندگان وبلاگ سابق شما و وبلاگ جدید شما هستم.لازمم باشه حتی میتونم بگردم اولین کامنتمو چه در وبلاگ سابقتون با اسم و تاریخ در بیارم.البته غیر از پست هایی که رمزش بهم تعلق نگرفت.

به نظرم ما داخلی ها هیچوقت نمیتونیم نظر شما رو راجع به فمنیست عوض کنیم شاید مقالاتی که خانمهای فمنیست غربی نوشتن بتونن نظرتونو عوض کنن
(حالا ایراد که نداره نظرشونو اینجا با حفظ اصل مقاله بیارم؟)

و مطالبی که گفتین باید بگم متاسفانه هست ولی حتی اگر من یکروز با مسئله فمنیسم کنار بیام ، با ظلم زنان علیه زنان هیچوقت نمیتونم کنار بیام.

امیر آقا قرار نیست شما نظر من را راجع به چیزی عوض کنید. اگه این کامنت ها را به این قصد می گذارید از الان میگم دیگه زحمت نکشید. قصد من فقط بیان عقایده. چه مخالف و چه موافق ولی قرار نیست کسی عقاید کسی را عوض کنه! تنها کسی که می تونه عقیده من را عوض کنه خودم هستم. همون طور که من قصد ندارم عقاید شما را عوض کنم و اگه دقت کرده باشید من در برابر عقاید مذهبی شما ادله بیان نکردم اگرچه موافق نیستم. چون به باور شما احترام می گذارم و عقیده دارم وظیفه من نیست عقیده شما را عوض کنم.
تا اون جایی که شما عقاید خودتون را بیان کردید من ناراحت نشدم و استقبال کردم ولی وقتی شما پای شخص من و نه عقاید را وسط می کشید بله! ناراحت شدم! شما فرمودید بنده شعارگرا هستم تا عمل گرا! و من هم گفتم شما از زندگی من خبر ندارید و پس حق ندارید تا همین گزاره هم در مورد من قضاوت کنید.
در ضمن که من وکیل رسمی شبکه بی بی سی نیستم. من یک خبر از این خبرگزاری نقل کردم و نگفتم با همه سیاست های این شبکه موافقم

آیدین شنبه 30 آبان 1394 ساعت 17:23 http://fakhtehf60.blog.ir/

همین دیروز کتاب جنس ضعیف اوریانا فلاچی رو تموم کردم...اینکه خیلی نقاط دنیا گشته و میبینه که انگار زن تو همه جا جنس ضعیف و درجه دومه با این تفاوت که یه جا این نقص رو تو زرورق کردن و یه جا هم عریانه...بنظرم کتاب جالبی بود
من خودم کلا با این جنبشهای فمنیستی کنار نمیام چون یه جاهایی زیادی بیراهه میرن بنظر شخصی من... و البته که همه کسانی که این تئوری رو قبول دارن واضحه که مثل هم نیستن تو فکر و عمل....
خود من همیشه از بچگی دوست داشتم که پسر میبودم و تو ظاهر هم نشون میدادم و این یه حسرت همیشگی برام بود تا وقتی که مادر شدم، بعدش ورق برگشت و به زن بودنم افتخار کردم
به نظر من زن جنس ضعیف نیست، جنس ظریفه، ریحانه اس،
هر کاری رو نمیتونه بکنه و هر جایی نمیتونه بره، مثل گل بنجامین که اگه تو جای خودش نباشه پژمرده میشه....
من این دیدگاه رو به خاطر این ندارم که جامعه گرگه و بده و پس حالا باید این دیدگاه رو عوض کنیم تا زن هم آزاد مطلق باشه..نه...این دیدگاهم به خاطر خود نوع زنه...من وقتی که مادر میشم یه مسئولیت بی نهایتی دارم و همینطور همسرم وقتیکه پدر میشه که جنس این مسئولیتها بنظرم فرق داره و اگه قرار باشه عوض بشه یه جاهایی تعادل زندگی بهم میریزه اما همیشه استثناهایی هم هست که باید درک بشن
اما این تبعیض هایی که به عنواین گوناگون باعث میشه که به شخص زن و جایگاهش و تلاشش توهین بشه رو هم نمیپذیرم...

آیدین جان من هیچ وقت حسرت پسر بودن نداشتم. یعنی تا جایی که یادم میاد نداشتم. از اول هم وقتی بهم می گفتند چون دختری نباید فلان کار را بکنی می گفتم چرا؟ ولی آرزوی پسر بودن نکردم. من تو بچگی هم با پسرها فوتبال بازی می کردم و هم با دخترخاله ام عروسک بازی.
در مرام من یکی حداقل، برابری یعنی این که شما اگه خودت را ریحانه می دونی حق داشته باشی و یک زن دیگه اگه خودش را مثل مبارز می دونه حق داشته باشه. دوست داشته باشه بره تنهایی صحره نوردی یا تو جاده یا هر چی، اونم به اندازه شما حق داشته باشه. هیچ نسخه یکسانی برای همه وجود نداشته باشه. چون شما این حس را داری مثلا من نوعی هم مجبور نباشم چنین حسی داشته باشم! و این حق را داشته باشم که به طریقی زندگی کنم که برای شخصیت من بهترینه و مهم تر این که به دلیل زن بودن این حق ازم سلب نشه!

آیدین شنبه 30 آبان 1394 ساعت 17:27 http://fakhtehf60.blog.ir/

من یه دختر خاله دارم که تاحالا کلی کتاب ترجمه کرده و همیشه تفاوتها و تبعیض اینجا آزارش میداد و چند سال پیش رفت کانادا، مونترال،و جالبه که سیستم اونجا هم خورده تو ذوقش...به دلیل همین تبعیض های که برای جنس زن اونجا هم وجود داره مخصوصا تو محیط کار....

کانادا جزو 6 کشور اول نبود. کشورهای اروپای شمالی از این نظر در رتبه های اول هستند. البته کسی نگفته کشوری هست که اصلا تبعیض نداشته باشه ولی نسبی هست این قضیه.

َAmir شنبه 30 آبان 1394 ساعت 19:06

در باب مورد اختلافیمون ترجیح میدم قضاوتش رو دیگر خوانندگان قدیمی اینجا داشته باشند بهر صورت اگه سوئ تفاهمی پیش اومد عذر تقصیر.هدف این نبود که پیش اومد.

اگه منظورتون اینه که دیگران ببینند با کدوم عقیده بیشتر حال می کنند و به حال و احوالشون نزدیک تره و براشون مناسب تره بنده هم مشکلی ندارم ولی این که دیگران بیاند بگند من درست میگم یا شما باز هم میشه قضاوت که درست نیست

آیدین شنبه 30 آبان 1394 ساعت 19:16 http://fakhtehf60.blog.ir/

بله...منظور من هم ازین استثناها همون خانمهایی هست که توانایی و قدرت بالایی دارند که میتونند ازین خاص بودنشون هم لذت ببرند...اینا باید درک بشن

غیر از درک شدن اجازه و امکان زندگی به گونه ای که دوست دارند بدون تحقیر، آزار و فشار جامعه و سیاست گزاران را داشته باشند

مهرنگار شنبه 30 آبان 1394 ساعت 19:52 http://mehr-negar.blogsky.com

سلام
قبل از اینکه حدس تو رو بخونم منم حدسم رتبه حدود 130 بود.
اونی که گفته حالم بهم میخوره از بس راجع به حقوق زنان مینویسی رو من ازش یه سوال دارم. آیا مجبوره این وبلاگ رو بخونه؟ کتاب مدرسه اشه آیا؟؟؟؟؟؟؟
البته اون زنان معترض به تو عزیزم، برای همه سوالات تو جوابهایی دارند که باهاش قانع شدند و انتظار دارند تو هم قانع بشی و باور کنی که تفاوتها ذاتیه و یا بخاطر خیر و صلاحته و ...
اگه به بی-بی،-سی هم مشکل بنیادی داشته باشند هم اصلا کل متنت رو مشکل دار میدونن و اصلا دلیلی نداره معیارهای اونا درجه احترام جامعه ما به زن رو اندازه گیری کنه. مبرهنه که در کشور ما زنان بالاترین منزلت رو دارن!

ادامه بده اردیبهشتی جانم...

احتمالا اگه این آمار مغرضانه هم باشه رتبه واقعی ایران بیشتر از این هم نیست.
بله! منزلت والای زن کاملا مبرهنه و واضحه تو کشور ما
ممنون عزیزم

پریسا یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 02:45

خیلی خوبیه که این همه از زنان می نویسی
این که بدونیم تنها نیستیم و کنارمون مبارزان دیگری هم وجود داره
و این که ممکن کسان دیگر هم راهنمایی کنه
من خودم انقدر از این ظلم زنان بر زنان می بینم یا اعتقاداتت مسخره مثل اینکه اگر آدم بدون رضایت شوهر بره آرایشگاه موهاش خراب میشه که واقعا نمیدونم چی بگم
اونم کسانی که کم کمش لیسانس را دارند و حتی خیلی بیشتر از اون!
بازم بنویس مسلما خیلی ها آگاه تر می شن
به امید روزی که نابرابری جنسیتی انقدر زیاد نباشه
http://www.dw.com/fa-ir/%D9%86%D8%B1%D8%AE-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7-%DB%B1%DB%B3-%D8%AF%D8%B1%D8%B5%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/a-18866603?maca=per-rss-per-all_volltext-5613-xml-mrss
اینم یک لینک خبر مرتبط با عدم برابری جنسیتی

بله! همین اعتقادات مسخره و همین عذاب وجدان ها ظلمه! مگه مردی برای کوتاهی موش از زنش اجازه می گیره که زن را ملزم به این کار می کنند!موی خودش دوست داره هر کاری باهاش بکنه!

بله در مورد این آمار مطلعم. چون پایان نامه ام در مورد زنان کارمند بود. اطلاع از وضعیت عالی حضور زنان در عرصه اشتغال و اقتصاد و مشاغل دانشگاهی دارم!!!!!! جای تاسف داره

بانو. یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 08:57 http://mylifeinwords.blogfa.com

سلام. خیلی نظرم آزادیخواهانه و و اینا نیست. در هر صورت معیار آزادی بنا به فرهنگ هر جامعه ای میتونه متفاوت باشه و یه سنجش کلی درست نیست. ضمنا من به شخصه توی خانواده ام و حتی محیط درسیم با ظلم آشکاری مواجه نشدم.دروغ چرا؟ حتی محیط کاری هم با من بد تا نکرده. ما توی خانواده آزادیمون بر اساس رفتارمون و میزانی اعتمادی که میشد بهمون کرد، به دست میومد . من آزادیم خیلی بیشتر از برادرم بود. بنابراین من موافقم که ما زنا توی قوانین اسلامی تقریبا نابود شدیم اما با رتبه 141 هم موافق نیستم و هیچ شکی هم به مغرضانه بودن اون گزارش ندارم.

خوشحالم شرایط شما بهتر بوده.
به هر صورت هر چه قدر هم مغرضانه احتمال بسیار بسیار زیاد جزو نصف کشورهای اول نبودیم! اونم کشوری با این همه داعیه تمدن و دین

یکی مثل من یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 09:17

سلام.
حرفاتون حرف دل من بود.
قبل ازدواجم به همسرم گفتم من مذهبی نیستم. اهل روسری هم نیستم.معقول و به جا لباس میپوشم. عکس از گذشتم نشونش دادم. گفت مهم نیست و اعتقادات هر کس برای خودش مهمه. و.... از این دست حرفا.
همسرم مرد خوبیه ولی از یه خانواده سنتیه و من از مشاهداتم و گفته های خودش فکر میکردم خیلی با خانوادش فرق داره اما اونقدر ها هم نداشت.
الان که 5سال از زندگی ما میگذره دوست داره من عوض شم. مثل خودش یا خواهراش بشم. بحث روسری و حجاب نیست. بحث نپذیرفتن منه. قبول نداشتن منه. بحث نپذیرفتن من به عنوان یه انسانه که میتونه اون جوری باشه که خودش دوست داره باشه. چرا؟
چون تو اون خانواده بزرگ شد . خانواده ای که همه ازشون بسیااار تعریف میکنن و الحق هم دوست داشتنی و بی آزارن ولی زن جایگاهی نداره جز در خدمت مرد خانواده بودن.
من چه کنم؟
حرف میزنم ولی متوجه نمیشه!!!
من چه کنم؟ زیر این زندگی بزنم؟ فریاد بزنم؟ از حقم کوتاه نیام؟ تا حقمو نگیرم ننشینم؟
پسرم چی؟ تو تنش های مدام ما بزگ بشه؟
خانوم اردیبهشتی عزیزم منم مثل شما فکر میکنم. و خوشحالم که زنان سرزمین من هنوز میجنگند . ولی این نیرو متاسفانه تو من نیست.
دلم برای پسرم میسوزه. میپذیرم و سکوت میکنم.
ولی نمیخوام پسرم رواینطور بزرگ نمیکنم. میدونم میگید "وقتی میبینه یاد میگیره!" و من سعی میکنم سینه خیز بهش درست زندگی کردن رو یاد بدم. یاد بدم حداقل چیزی که باید باشی انسان بودنه و پذیرفتن اینکه یه زن هم مثل تو اتسانه. اینکه هر حقی برای خوده انسانت قائل میشی برای جنس زن هم قائل شو.
یعنی میشه؟ چقدر خستم

متاسفانه تو فرهنگ ما خیلی از مردان به این چشم به یک زن موقع انتخاب نگاه می کنند که مهم نیست بعدا درستش می کنیم! حتی شده ناخودآگاه. این ناشی از این موضوع است که زن را به عنوان یک هویت مستقل که خودش قادر به تصمیم گیری و گزینش مناسب ترین راه برای خودش هست را در نظر نمی گیرند. هنوز به زن به چشم یک طفیلی که خمیری قالب پذیر داره نگاه می کنند.
عزیزم باید بگم فرزند شما چون پسره در یک جایی ناخودآگاه با پدرش همانند سازی می کنه. حضور یک مادر مقتدر در زندگی پسرها خیلی لازمه. نمیگم صحبت کردن، منطقی رفتار کردن هیچ تاثیری نداره. بستگی به روحیه و شخصیت فرزندتون این تاثیر متغیره ولی در نهایت بچه ها عمل را بیشتر می پذیرند و به عنوان الگو قرار می دهند.
باید هم اشاره کنم تحقیقات اخیر نشون داده اثر همسالان را در نقش های جنسیتی نمیشه در دوره دبستان و راهنمایی نادیده گرفت

شیرین یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 12:13 http://www.ladolcevia.blogsky.com

سلام
دیشب خیلی یادتان کردم! در برنامه هشت و نیم که هر شب پخش می شود از کانال La 7 (مجری لیلی گروبر)، یکی از مهمانان نویسنده فمینیست اریکا جانگ بود به مناسبت انتشار جدیدترین کتابش و آن طرف یک مرد سنتی و روزنامه نگار. بحثشان بسیار جالب بود و ضعف و ناتوانی مرد در استدلال! به جایی رسید که حتی از نگاه کردن مستقیم به اریکا پرهیز میکرد و در جایی اریکا که زن قوی و صریحی ست به او این نکته را گوشزد کرد! گفت تو حتی از تماس چشمی با من موقع حرف زدن پرهیز میکنی. من نویسنده ام و عادتم مطالعه دیگران است و زبان بدنشان!
خیلی جایتان خالی بود. بحث زیبا و قشنگی بود و البته یک صفر به نفع فمینیسم تمام شد!!

جای من واقعا خالی

admin یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 14:01 http://aaddminn.blogfa.com

کمی سخته این تفکر خیلی سریع از بین بره

منی که از بچگی با این تفکر بزرگ میشم. منی که توی سالهای ابتدایی اموزش از جنس مخالف برحذر داشته میشم و ارتباط با اون رو گناه میدونم چطوری میتونم توی بزرگسالی دیدگاه مثبی پیدا کنم
چطوری میتونم دیدگاه همسان با جنس مخالفم داشته باشم. حتی وقتی این دیدگاه غیرهمسان رو نوعی اموزه دینی میدونم و حتی خود زنها احساس ثواب و عمل صالح بهشون دست میده چطوری میتونن فریاد تظلم خواهی داشته باشن؟

بله! خیلی سخته! نه کمی! ولی فکر کنید تفاوت بین وقتی که فقط و فقط یک کانال برای دیدن وفکر کردن و مقایسه کردن باشه تا زمانی که چندین راه برای فکر کردن و قضاوت کردن و زندگی کردن داشته باشه. وقتی راه های مختلف و گزینه های مختلف باشه کم کم مردم وادار به فکر کردن ، مخالفت کردن و تلاش کردن میشند! این بهتر از انفعاله

نیره یکشنبه 1 آذر 1394 ساعت 16:18

باز هم بنویس. آگاهی و آگاهی و آگاهی کلید موفقیته. من همیشه از نوشته هات لذت بردم و می برم.
تابستون پارسال همسرم جایی کار میکرد. بعدش در پاییز چون ایشون دبیر هستند ادامه ندادند کار رو و باید می رفتند مدرسه. از من خواستند با سی درصد حقوق کمتر اونجا فعالیت کنم! درحالی که بخش مهمی از همون کار رو من در خانه انجام داده بودم و اونها اطراع نداشتند! منم قبول نکردم و گفتم به کارم اطمینان دارم و حاضر نیستم با این شرایط کار رو بپذیرم. الان همونجا دارم کار میکنم با حقوقی که به همسر می دادند.
اگه همه زنها ایستادگی کنند و از کارفرما و جامعه و ... نترسند حقشون ضایع نمیشه.

آفرین به تو نیره بانو

مینو دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 00:08 http://milad321.blogfa.com

بهترین کاری که در حال حاضر میشه انجام داد 'اگاهی دادنه.عده ای فکر میکنن هر کس از فمنیسم صحبت میکند یعنی میخواهد مرد بشود.یعنی برابری حقوق را انگار با برابری فیزیولوژیکی اشتباه میگیرند.
شاید این امار صحیح نباشد'اما اگر جزییات نابرابری ها رادر ایران در نظر بگیریم از این هم بیشتر بشود.

منم نمی دونم چرا چنین تصوری از فمینیسم وجود داره؟

پارمیس دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 05:47

سلام
من به خاطر همین طرز فکر ، وقتی که به ناحق پست مدیریتیم را به خاطر زن بودن و مجرد بودن ازم گرفتند ، خودم را اواره دنیا کردم که عضو جامعه برابر باشم، پشت پا زدم به تمام 12 سال تحربه و سابقه ام.
البته فعلا سال اول مهاجرتم است و خیلی سخت برایم می گذرد و گاهی فکر می کنم شاید باید تن می دادم به اون طرز فکر و مثل همه زنهایی که کارها را مردانه و زنانه می کنند و خودشان را کنار می کشند ، منم سرم را می انداختم پایین و حقوقم را می گرفتم.
سخت در تناقض هستم .

بله! این حسیه که این دسته از زنان خیلی جاها احساس می کنند. چون این زنان هم نیاز به حمایت، تشویق و همراهی دارند. و گاهی که خسته میشند و نیاز به استراحت دارند چنین سوالاتی براشون پیش میاد. برای منم پیش اومده! ولی همیشه این زمان ها می پرسم آیا حقیقتا من می تونم مثل یک زن منفعل زندگی کنم؟ آیا این جوری خوشحال خواهم بود؟

Kimia دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 08:33

Chizi nadaram begam joz takbiiir.

Amir دوشنبه 2 آذر 1394 ساعت 10:56

===========================

سلام مجدد

بحث های فمنیستی جای بحث داره ، کما اینکه استاد رائفی پور هم در اون جلسه سخنرانی ای که درباره فمنیسم بود گفتن اگه در اروپا متولد میشدن و زن می بودن فمنیسم میشدن و فمنیسم (اگه اشتباه نکنم ) مارکسیست میشدن و مطالبی از این دست.

بگذریم ، هر چند وقتی مستنداتی رو هم که م یبینم همونطور که دوستان اشاراتی کردن انحرافاتی رو هم داشتن اما مطلبی که میخوام بگم مربوط به 3 تا پست پایین میشه ولی چون احساس میکنم این پست الان بیشتر تو بورس هست اینجا مطرحش میکنم.

اون پست در خصوص حق سـ*قط*جنی*ن بود و مطالبی که نوشتین و اینکه آیا این یک حق هست یا نه ، کاری به محتوا ندارم و یکراست میرم سر اصل مطلب.

======

پیشنهاد میکنم حتما" مستند فریاد خاموش که درباره همین موضوع سقط جنین هست رو ببینیدو با یک سرچ در اینترنت به راحتی قابل دسترسی هست.

در اون مستند آقای برنارد ناتانسون که پزشک زنان بودن و بعدا" در مورد جنین مطالعاتی انجام داد و در نهایت در خصوص سقط جنین که به گفته کتاب های غربی اول بعنوان مریض دوم و بعدا" بشر شناخته شده پرداخته شده پی به حقیقت تلخی میبره.

مستند رو خودتون ببینیدولی 2-3 تا نکته به نظرم جالب بود که من فقط نقل میکنم.

1-پزشکی بود که نزدیک به 10000 سقط جنین انجام داده بود و قتی ازش خواسته شد تا در قسمت تدوین فیلم سقط جنین شرکت کنه ، بعد از دیدن مستند اتاق رو ترک کرد و بعد از اون دیگه هیچ سقط جنینی انجام ندادو همچنین یه خانم دیگه هم که طرفدار حق زنان برای سقط جنین بود و فمنیست هم بوده ، بعد از دیدن این فیلم دیگه در مورد سقط جنین بعنوان یک حق ، حرفی به میان نیاورد.(دقیقه 14-15)



2-به گفته دکتر ناناتسون ، خیلی از زنها از حقیقت سق*ط جن*ین واقعا" مطلع نیستن و نمیدونن واقعا" اون جنین برای بقای زندگی خودش چطور تقلا میکنه و برای منی که زن نیستم تاثیر بدی گذاشت و نمی دونم برای خانمهایی که موجود دومی باهاشون زندگی میکنه که بهش انس گرفته وقتی...

من نمیتوونم در موردش حرف بزنم ، هر عزیزی خواست اون مستند رو ببینه.

مستندش هم ساخته ایرانی ها و مسلمانها نیست ، ساخته غربی هاست که اینقدر ماجرای اشاره شده وحشتناک بوده که بهش اعتراض کردن و از یوتیوب حذفش کردن.
===========================

قبلا گفتم من با اینترنتم نمی تونم فیلم ببینم اونم مستند.
حقیقتش اینه که همین طور که گفتم تصمیم برای سقط برای هیچ زنی آسون نیست. انتخاب بین بد و بدتره. اگه زندگی خیلی خیلی سخت در انتظار اون زن و اون بچه است شاید سقط انتخاب بد باشه.
در ضمن کسی که این قدر مستاصل شده که دست به این کار می زنه زیاد هم انس برقرار نکرده با اون جنین

شیرین سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 20:14 http://www.ladolcevia.blogsky.com

سلام
از چند روز پیش بحثی در بی بی سی فارسی مطرح شده است در مورد انتخاب مادری. و اینکه چرا بعضی ها علاقه ای به انجام این انتخاب ندارند. ظاهرا امشب هم برنامه ای در موردش پخش می شود (از قول خواهرم، خودم هیچ کانال فارسی ای را نمی گیرم) اما بنظرم مطرح کردن این مباحث کاملا بجا هستند. همانقدر بجا که شما بخاطرش تصمیم دارید ادامه بدهید نوشتن در مورد زنان را. می دانید؟ در نظرات مقاله منتشر شده در مورد عدم انتخاب مادری توسط زنان، زنی نوشته بود: مگه میشه؟!!
پیش خودم فکر کردم ای داد و بیداد!! یعنی هنوز آدم هایی وجود دارند که متقاعدند دیگران - زنان حتی نباید انتخاب کنند! آنقدر شستشوی مغزی داده شده اند که فکر می کنند سرنوشت محتوم یک زن مادر شدن است و انتخاب خودش در این میان مهم نیست، که اصلا امکان ندارد انتخاب زنی مادر شدن نباشد!
برای این پست تان زیاد وراجی کردم! اما اینها همه دلایلی هستند که نوشتن در مورد زنان و حقوقشان هیچوقت زیاده از حد نیست و چه بهتر که توسط کسی انجام شود که علمش را هم دارد.

ممنون شیرین جان. دیدم قسمتی از نوبت شما دیروز را. ممنون که هستی

فاطمه سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 20:29

امیدوارم انرژی‌تون برای ادامه دادن مضاعف بشود.
کاملا با شما موافقم
به امید فردای برابری و آزادی برای همه زن ها و مردها

به امید فردا

جواهربازار چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 10:08 http://bazarjavaher.rozblog.com/

http://www.1jomle.com/96134OminJomle

جواهربازار چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 10:22 http://bazarjavaher.rozblog.com/

اینهمه از اجحاف در حق زنان گفتید که بسیار هم نا÷سنده ظلم کردن در حق یک انسان به هر دلیل.
اما کمی هم درباره این بگویید که آیا موردی درباره خودتان یا دیگر زنان جامعه دیدن که اتفاق افتاده باشه و در اون زن بودن یک امتیاز بوده باشه و مثلا در یک صف به شما راه داده باشند تا جلوتر بایستید یا کارتون رو زودتر راه بندازن و یا از این دست؟
در اون موقع چه حسی داشتید؟ اونا رو ظلم در حق مردان دیدین؟
یا اگر مثلا در جمعی که بیشترشون زن بودن مثل مدرسه. بعد بین اونها فقط یه پدر برای جلسه اولیا و مربیان اومده بوده آیا باز هم حقوق همه به عدالت رعایت شده یا بخاطر بیشتر بودن خانمها حق و حقوق اون آقا ضایع شده؟

میخوام بگم که اونطرف سکه رو هم باید دید نه اینکه یکطرفه به قاضی رفت. وگرنه منم طرفدار عدالتم.

ممنون

خوب از ظهر که کامنتتون را خوندم دارم روش فکر می کنم.
به شخصه یادم نمیاد به خاطر زن بودنم کسی بهم لطفی کرده باشه. مثلا قسمت مردانه اتوبوس خالی باشه و من بتونم برم بشینم. یا به خاطر زن بودنم تو صف نانوایی بهم نوبت جلوتر بدهند. یا تو مترو بهم صندلی تعارف کرده باشند! (یک بار که باردار بودم و با شوهرم سوار مترو شده بودم یکی از این آقایان جوان جوانمرد جاشو به یک خانم باردار نداد)
والا این چهارمین ساله که من در جلسات اولیا و مربیان شرکت می کنم. هر سال هم پدرانی هستند که در جلسات شرکت می کنند ولی والا تو جلسات غیر از این که معلم یک سری اطلاعات و برنامه های درسی داده باشه و والدین سوالاتشون را مطرح کنه اتفاق خاصی نیوفتاده که حقی بخواهد از کسی چه زن یا چه مرد ضایع بشه. منظورتون چه جور حقی هست که از مردان در این جلسات ضایع میشه؟
به شخصه زن بودنم برای من یکی موهبتی از طرف فرهنگم و جامعه ام نبوده بقیه را نمی دونم.

بولوت چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 18:57

یه داستانی بود در مورد یکی از مبارزان ضد استعماری هند. گویا یه دریاچه تفریحی ای بوده توی هند که فقط انگلیسی های اجازه ی قایق رانی توش داشتن. هندی هایی که وارد اون دریاچه میشدن باید جریمه نقدی میدادن. و این مبارز ضد استعمار هر روز میرفته و روی اون دریاچه قایق رانی میکرده و در پایان جریمه نقدی رو میداده. استدلالش هم این بوده که میخوام مردم و انگلیسی ها به دیدن یک هندی روی این دریاچه عادت کنن و اینجوری نباشه که دریاچه در انحصار انگلیسی ها باشه.
قدم های کوچک مبارزاتی شاید به نظر دیده نشن. شاید به نظر اکثریت مهم نباشه. شاید به نظر خیلی ها بی فایده بیان. ولی تک تک اون قدم ها مهم هستن.
بنویسید خانوم اردیبهشی عزیز. ما این قدم های کوچکِ مهمِ در حد توانمون رو به نسل های آینده و دختران این سرزمین بدهکاریم.

همه مبارزات بزرگ از یک اتفاق کوچک آغاز میشه. مثل مبارزات سیاه پوست ها علیه تبعیض نژادی که با نشستن یک زن خسته سیاه در قسمت سفیدپوستان اتوبوس آغاز میشه. حرکت های کوچک گاهی می تونند آغازگر یک بهمن باشند

سایه چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 18:59

وای خانوم اردیبهشتی عزیز. من هروقت وبلاگ شما رو می خونم حسابی لذت می برم. من خودم سعی کردم مطالعات زیادی توی زمینه های فمینیستی داشته باشم و از بحث هاشون لذت می برم و سعی می کنم بهش عمل کنم و مبارزه کنم بر ضد این سیستم.
اما خیلی سخته... خیلی... وقتی هر دو جنس بر ضد تو میشن... از خانواده و فامیل به نوعی طرد میشی... از کسایی دفاع می کنی که خودشون اون حقوق رو گناه می دونن و ...
من متاسفانه خواننده خاموش اینجا هستم اما دوست داشتم همیشه این سوال رو از شما بپرسم و چه بهتر از این پست شما...
من عمیقا به برابری زن و مرد معتقدم و ازش کوتاه نمیام...
اما در زمینه ازدواج واقعا معضلی شده برام... از طرف پدرم و تمام اقوام و فامیل سخت تحت فشارم...
از اون طرف با هر پسری اشنا میشم اول از همه حل شدن این مساله برام مهمه. ولی شاید نه همه پسرهای ایرانی، اما خیل عظیمی شون اصلا افکار برابر ندارن. واقعا من رو جنس دوم میدونن. و اکثرا حتی وقتی بحث به نگرفتن مهریه اما گرفتن حقوق دیگه مثل حق طلاق و ... میشه یا خودشون گارد می گیرن یا خانواده شون. حرف از اشتغال میشه یه جور دیگه... حرف از تقسیم کار برابر میشه اصلا دیگه هیچی... کاملا براشون نامانوسه این مسایل...
از اون طرف باید جوابگوی پدر و اقوام باشم برای اینکه چرا فلانی که از نظر اونا هییییچ عیبی نداشت رو الکی (!) رد کردم. از نظرشون گرفتن این حقوق یا اهمیت دادن به این مسایل یعنی ناسازگاری... از نظرشون کم کم روزی میرسه که دیگه خواهانی ندارم (کاملا مثال یک کالا !!)
شرایط رفتن از ایران واقعا برام فراهم نیست وگرنه اصلا صبر نمی کردم... ولی اینجوری هم نمیدونم تا کی میتونم مقاومت کنم... خیلی دوست دارم بدونم کسایی که مثل من فکر می کنن چه طوری با مساله ازدواج توی این کشور برخورد می کنن؟ واقعا باید کوتاه اومد؟

سایه چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 19:01

وای خانوم اردیبهشتی عزیز. من هروقت وبلاگ شما رو می خونم حسابی لذت می برم. من خودم سعی کردم مطالعات زیادی توی زمینه های فمینیستی داشته باشم و از بحث هاشون لذت می برم و سعی می کنم بهش عمل کنم و مبارزه کنم بر ضد این سیستم.
اما خیلی سخته... خیلی... وقتی هر دو جنس بر ضد تو میشن... از خانواده و فامیل به نوعی طرد میشی... از کسایی دفاع می کنی که خودشون اون حقوق رو گناه می دونن و ...
من متاسفانه خواننده خاموش اینجا هستم اما دوست داشتم همیشه این سوال رو از شما بپرسم و چه بهتر از این پست شما...
من عمیقا به برابری زن و مرد معتقدم و ازش کوتاه نمیام...
اما در زمینه ازدواج واقعا معضلی شده برام... از طرف پدرم و تمام اقوام و فامیل سخت تحت فشارم...
از اون طرف با هر پسری اشنا میشم اول از همه حل شدن این مساله برام مهمه. ولی شاید نه همه پسرهای ایرانی، اما خیل عظیمی شون اصلا افکار برابر ندارن. واقعا من رو جنس دوم میدونن. و اکثرا حتی وقتی بحث به نگرفتن مهریه اما گرفتن حقوق دیگه مثل حق طلاق و ... میشه یا خودشون گارد می گیرن یا خانواده شون. حرف از اشتغال میشه یه جور دیگه... حرف از تقسیم کار برابر میشه اصلا دیگه هیچی... کاملا براشون نامانوسه این مسایل...
از اون طرف باید جوابگوی پدر و اقوام باشم برای اینکه چرا فلانی که از نظر اونا هییییچ عیبی نداشت رو الکی (!) رد کردم. از نظرشون گرفتن این حقوق یا اهمیت دادن به این مسایل یعنی ناسازگاری... از نظرشون کم کم روزی میرسه که دیگه خواهانی ندارم (کاملا مثال یک کالا !!)
شرایط رفتن از ایران واقعا برام فراهم نیست وگرنه اصلا صبر نمی کردم... ولی اینجوری هم نمیدونم تا کی میتونم مقاومت کنم... خیلی دوست دارم بدونم کسایی که مثل من فکر می کنن چه طوری با مساله ازدواج توی این کشور برخورد می کنن؟ واقعا باید کوتاه اومد؟

درک می کنم. شرایط سختی در جامعه ما برای زنانی هست که ارزش خودشون را بیشتر از جنس دوم بودن می دونند.
عزیزم من در شرایطی نیستم که بهت بگم چی کار کن. تو باید خودت ببینی اولویت هات چیه ولی می تونم با قطعیت بگم زنی که باور قطعی به برابری داره و نمی تونه خودش را جنس دوم ببینه وقتی وارد رابطه زناشویی با مردی بشه که این عقیده را نداره قطعا به مراتب بیشتر زجر می کشه. مجبور به سکوت میشه و یا مجبور میشه برای هر حق کوچکی بجنگه و مبارزه کنه که هر دو بسیار فرساینده است.

جواهربازار چهارشنبه 4 آذر 1394 ساعت 21:05 http://bazarjavaher.rozblog.com/

خیلی خوبه که روی کامنتی که گذاشتم وقت گذاشتین و فکر کردین. ممنونم. همینطور از پاسخهایی که دادین هم سپاسگزارم. مخصوصا ازین که مثل کامنتهای نخستین این پست با سوال بارون کردن جوابمو ندادین.
اون مثالم در مورد جلسه اولیا هم شتابزده بود و زیاد فرصت نذاشتم که مثال خوبی به ذهنم بیاد.
بحثی که مطرح کردین بسیار بحث حساس و حیاتی و کلیدیه. و ان شاء الله در آینده بیشتر بتونیم گفتگو کنیم دربارش. من البته فمینیست و مردسالار هم نیستم. اما بر طبق مطالعاتی که داشتم (چه در تاریخ ایران و چه اسلام) به این باور رسیدم که زنها به نوعی پیش کسوت هستن، به این معنا :
1) نقش موثری که در زندگی بشری از همان ابتدای خلقت داشتن
2) تاثیراتی مهم که در ادامه زندگی انسانها گذاشتن

و اینها به این معنی نیست که مردها نقشی و تاثیری نداشتن. و اینا رو نگفتم که زنها خوششون بیاد و مردها بدشون بیاد.
کاملا بیطرفانه و به دور از در نظر گرفتن هیچگونه جنسیتی این حرفا رو زدم که تمامشون هم کاملا مستند هستند. امیدوارم بتونیم در آینده به نتیجه ای برسیم که به نفع انسانهای آینده باشه که الان بچه هستن و زیر دست ما دارن بزرگ میشن. بالاخره ما فردا زنده نخواهیم بود و خدا کنه که نقشی و اثری از خودمون به یادگار بذاریم که آیندگانمون ازمون به نیکی یاد کنند بخاطر زندگی خوبی که از افکار و تلاشهای نیک ما دارند. ان شاء الله

من هنوز تمام کامنتهای این پست رو نخوندم و بهتر میدونم اول با دقت اونا رو بررسی کنم. تا بعد در پناه حق باشید.

چیزی که من بارها و بارها گفتم و آزارم هم میده ودرباره اش هم نوشتم اینه که چرا ما تعریف از کسی را دشمنی با دیگری فرض می کنیم؟ این که ما میگیم زنان برابرند یا توانمندند آیا به این معناست که مردان بدند و ناتوانند؟؟؟؟
چرا در ذهن ما چنین پیش فرضی نهادینه شده؟

جواهربازار پنج‌شنبه 5 آذر 1394 ساعت 13:37 http://bazarjavaher.rozblog.com/

پیشنهاد میکنم که این کتاب رو مطالعه کنیم تا جایگاه زن رو بخوبی درک و در تفکر و رفتارهایمان تجدید نظر کنیم. باشد که به این طریق خدا دلهایمان را به نور حقیقت و زندگی روشن کند.

http://www.ketabkhani.com/user/showBook.php?book=119

به نظر من باید کتاب هایی از چندین دیدگاه را خوند تا به بهترین نتیجه رسید

جواهربازار جمعه 6 آذر 1394 ساعت 11:06 http://bazarjavaher.rozblog.com/

امیدوارم پس اون کتابو هم مطالعه کنید در کنار باقی کتابها، تا در درجه اول کاملا پی ببریم به شخصیت حضرت فاطمه سلام الله علیها که اصلا ایشون کی بود و در چه سطحی.

ضمنا به نظر من فمینیسم یک حرکت بشری بوده که در ابتدا مثل هر جنبش انسانی دیگه که آرمانی و سلامت آغاز میشده، شروع شده ولی متاسفانه در ادامه این انقلابها با ورود ناشایستی و ناشایسته ها که قصدشان تنها دامن زدن به آتش اختلاف میان بنی بشر بوده تا خودشان منفعت ببرند، دیگر مثل روز اول نبوده و صدمه دیده اند.
الان من خودم تا قبل خیال میکردم فمینیسم یعنی مردستیزی و زن علیه مرد و مرد علیه زن. تا اینکه یک داستان علمی تخیلی شنیدم از یک نویسنده که گویا فمینیست بوده و در اونجا با زبان قصه دغدغه ها و درد دلهای یک زن را از ترسها و دردها و اضطرابها و رنجها و محدودیتهاش توضیح داده بود که بسیار جالب بود. برای همین میگم اگر فمینیسم همونی باشه که واقعا بوده و با همون اهداف که از اول داشته میتونه چاره ساز باشه. وگرنه بهتره ازش دوری کرد تا مثل شیشه شکسته بدتر زخم نزنه.
الان من میبینم کامنتهایی رو در همینجا که شما رو تشویق به ادامه میکنن و این حسو به من میدن که "آره بزن له کن این مردها رو " !!!
اگه فمینیسم این باشه که خوب نیست.

ما بهتره که به تعالیم و الگوهای اصل و ناب خودمون رو بیاریم اگر واقعا دنبال حل مشکل هستیم. کامنت طولانی شد. ببخشید اگه حوصلتون سر رفت. ان شاء الله در یک کامنت دیگه درباره پست بعدی شما که درباره روز جهانی خشونت علیه زنانه حرفهایی دارم که میگم.

در کامنت بعدی توضیح دادم

جواهربازار جمعه 6 آذر 1394 ساعت 11:41 http://bazarjavaher.rozblog.com/

این کامنت در اصل باید واسه پست بعدی گذاشته میشد اما بهتر دیدم اینجا بذارم که بحث معرفی کتاب در مورد فاطمه زهرا سلام الله علیها شد و اینکه ایشان الگویی برای همه انسانها اعم از مرد و زن هستند.

و امیدوارم شما وقتی اسم دین میاد یاد ریاکاریهایی نیفتید که در این آخرالزمان باب شده. بلکه همون دین رو تصور کنید که شامل برنامه ای میشه برای زندگی انسان که عقل و علم هم اونا رو تایید میکنه.

فقط اشاره ای میکنم به گوشه ای از اجحافاتی که در حق دختر پیامبر اسلام صلوات الله علیه صورت گرفته که ببینید آیا به هیچ زنی در طول تاریخ بیشتر از این ستم شده؟
به خانه ایشان حمله شد و در خانه را آتش زدند در حالی که ایشان پشت در بودند در را با زور شکسته و باز کرده بطوری که ایشان بین دیوار و در قرار گرفتند و بچه ای که در رحم داشتند سقط شد. و همچنین میخ دیوار در سینه ایشان فرو رفت بطوری که همین جراحات و صدمه ها باعث شهادت ایشان شد. و به همین هم اکتفا نکردند و حق و حقوق ایشان در ماجرای فدک هم خورده شد. بماند که حق همسر ایشان رو هم به عنوان جانشین برحق پیامبر خوردند. بماند که فرزندان ایشان یکی را زهر خورانده و دیگری را در بیابان پاره پاره کردند... و مابقی جریانات که به سادگی میتونید تحقیق کنید و اگه جایی من اشتباه کردم به من گوشزد کنید.

حالا واقعا ستمدیده تر از این بانو کسی هست؟
و در مقابل ایشون چطور از حق خودشون دفاع کردند؟
بنظر من زندگینامه این بزرگواران رو باید خوند و به جای دست به دامن ایسمها شدن و آب به آسیاب دشمنان بشر ریختن، دنبال چاره ای بود برای درمان این دردهای کهنه که فقط با الگو گرفتن از زندگی این معصومین حاصل میشه بدون هیچگونه تعصب و نگاه کورکورانه.

بنده استادی داشتم که اتفاقا مسلمان هم نبود و زرتشتی بود و در محضر ایشون بود که اول فهمیدم زن کیست و چه شخصیتی داره. جالبه که من بچه مسلمون تا قبل از اون به قولی زن ستیز بودم ولی در پای درس یک معلم غیر مسلمان یاد گرفتم که نگاهم به بانوان سرزمینم باید چطور باشه. ایشون پژوهشگر در زمینه تاریخ و فرهنگ ایران باستان بودند و شاهنامه پژوه و مایل باشید آدرس سایتشون رو هم میدم تا با آثارشون آشنا بشید. از اون به بعد بود که در دین اسلام هم توفیق پیدا کردم و دقیقتر شدم تا که فهمیدم چقدر گمراه بودم واقعا! بنظر من که این استاد که چشم من رو باز کرد از خیلی از مسلمون نماها مسلمونتره. ایشون میگفتن راه حل مشکل جامعه ما اینه که زن بیدار بشه. اگه زنها بفهمن کی بودن و کی هستن دیگه اینهمه درد وجود نخواهد داشت. دقیقا به بیداری شخصیتی اشاره میکردن. که اگه زنان بفهمند چه مقامی دارند و دارای چه ظرفیتهایی هستند و گذشتگانشون چه میراثی براشون گذاشتند و در سخت ترین شرایط زندگی چطور فداکارانه بار تاریخ رو به دوش کشیدند ، به دنبالشون مردها هم از خواب غفلت بیدار میشن و زندگی به خط راست و حقیقی خودش برمیگرده. و میشه همون دوران زیبایی که در تاریخ به مادرسالاری معروفه و از قضا دورانی بسیار طولانی و شیرین بوده، نه به این معنی که زنان برتر و مردان ذلیل بوده اند، بلکه انسانها در کنار هم و هرکس در جایگاه خودش بود. همونطور که در هر خانواده ای هم مادر خودشو برتر از هیچ عضوی از خانواده نمیدونه و بین هیچکس هم فرقی نمیذاره از فرزندان و همسرش. دوران ÷درسالاری هم همینقدر خوب و عالی بود تا اینکه متاسفانه بین زن و مرد جدایی و تفرقه انداختن و دشمنی پدید آوردن.

باشد که بیدار شویم. ان شاء الله.

کتاب در مورد فاطمه چند تا خوانده ام. حتی از نویسندگان غیر ایرانی.
همون طور که شما مایل هستید من بدون پیش قضاوتی در مورد اسلام نظر بدهم این انتظار را هم من دارم که مخاطبانم وقتی در مورد برابری و یا فمینیسم صحبت می کنم بدون پیش فرض های ذهنی خودشون و با مطالعه در این زمینه نظر بدهند و من را منع کنند.
این که وقتی کسی به من میگه ما ازت حمایت می کنیم، این جمله در ذهن شما این گونه ترجمه می شود که برو بزن لهشون کن به خاطر پیش فرض های ذهنی شماست! پیش فرضی که ناخودآگاه فمینسیم را ضد مرد و عصیانگر و پرخاشگر می دونه!
ایسم ها هم می تونه خوب باشه! سبک های مختلف لزوما بد نیستند ولی در ذهن خیلی های هر چیزی که با ایسم بیاد بد و زشت و شیطانی در نظر گرفته میشه که از آموزش های سابق ما برگرفته میشه!
از قضا این روزها جنبش های زنان حالت ملایم تر، واقع بینانه تر و ظریف تر و عمیق تر به خودش گرفته.
در اوایل شروع این جنبش به خاطر ماهیت یک جنبش و انقلاب و برای دریافت حقوق واضحی چون حق رای! حالت فعالانه تر، فیزیکی تر و خشن تر داشته.
در هر صورت چیزی که مد نظر منه اینه که زن به چشم جنس دوم دیده نشه و این بدین معنا نیست که حالا مرد جنس دوم بشه!
اگه میگیم خصوصیات زنانه بد، عیب و خوار نیست! به این معنی نیست که خصوصیات مردانه بد و مذموم است!
حرف من و خواسته من اینه که توانایی زنان، خصوصیات زنان، ویژگی های زنان هم باید بالیده بشه و در کنار و برابر مردان پرورش داده بشه. زنان دیده بشوند. رانده و جنس دوم نباشند و من نمی دونم چه چیز این حرف مذموم و نادرسته؟

جواهربازار جمعه 6 آذر 1394 ساعت 19:33 http://bazarjavaher.rozblog.com/

اگه درست متوجه شده باشم منظور شما اینه که باید با روشهای امروزی و نوین مشکل تبعیض علیه زنان و مردان رو حل کرد. و اینو مخالف با نظر بنده می دونید که میگم باید مشکل رو از ریشه حل کرد. و برای حل مشکل از پایه ابتدا به گذشته باید برگردیم که شما گویا بهش اعتقاد ندارید و گذشته رو متعلق به دوره خودش می دونید و از امروز جدا می دونیدش. اگه اینطور باشه که پس ما منطق مشترکی نداریم و بحث قاعدتا بی نتیجه می مونه.
وقتی یکطرف عنوان میکنه که خانه از پای بست ویرانست ولی طرف دیگه بر مرمت نقش ایوان تاکید داره پس تکلیف معلومه.

من رو حساب تکلیفی که احساس کردم نسبت به دانسته هایی که خودم به دست آوردم دارم وارد بحث شدم. وگرنه ثمری نمی بینم در گفتگویی که یکی من بگم یکی طرف مقابلم و فقط یه سری سوالاتی مطرح بشه بدون نتیجه.

امیدوارم فقط واقعا به دنبال احقاق حقوق پایمال شده انسانی باشید و اگر هدفتون اینه بهش برسیدان شاء الله.

از قضا من اعتقاد دارم باید در گذشته تامل و تفحص کرد. به دلایل اتفاق فکر کرد و بررسیش کرد. مردمی که از گذشته درس نمی گیرند محکومند به تکرار اون درس! ولی عقیده ام اینه که درسته که باید درس را گرفت و باید از ریشه مشکل را حل کرد و راه حل های سطحی موقتیه! ولی بر این باورم که راه حل این مشکلات باید بر اساس نیازها و مقتضیات و شرایط این برهه زمان باشه.
راه حل های هزار، دوهزار و یا چندین هزار سال پیش برای نیاز انسان امروز و شرایطش کاربرد نداره

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد