کهن الگوی فا.حشه

سلام

چند ماه پیش، قبل از دفاع یکی از دوستان دانشگاه بهم گفت که یک آگاهی استخدام کاری در رشته ما را دیده و اقدام کرده. گفت شرایطش بد نیست و اگه دوست دارم منم اقدام کنم چون تعداد زیادی متقاضی می خواست.

منم فکر کردم تجربه بدی نیست. اگرچه با ایده آل ذهنی من متفاوت بود ولی پیش خودم گفتم می تونه جا برای پیشرفت در مسیرهای دیگه هم داشته باشه. مخصوصا با وعده هایی که داده بود. همکاری با اساتید بزرگ و بنام روانشناسی و روانپزشکی، بیمه، حقوق فلان و مزایای بهمان.

شروع کار به بهانه های مختلف عقب افتاد. بهانه های عجیب. بعد یواش یواش وعده هاشون عوض شد یا فراموش شد.

بعد از زمان زیادی بالاخره گفتند با اساتید بزرگ و بنام به توافق رسیدند و یک جلسه می گذارند برای آشنایی.

ولی این اساتید که هم برخلاف وعده های اولیه شون اصلا بنام نبودند و اصلا هم در حوزه روانشناسی فعال نبودند. برای رضای خدا اصلا مدرک روانشناسی هم نداشتند!!!! تحصیلات حوزوی داشتند یا دانشجوی دکترای فقه و احکام و از اون جایی که در جامعه ما دین همه حوزه ها را دربرمی گیره، کارنامه این روحانیون هم پر بود از برگزاری جلسات و کارگاه ها و حتی مشاوره های ازدواج!!! تاکیداتشون و روششون مبنی بر آیات و روایات و کتب مرجعشون کتب فقه و حقوق زن در اسلام و خانواده در اسلام و ... بود و دریغ از یک منبع درست و آکادمیک روانشناسی.

بعد از جلسه عمومی من به مدیریت این مجموعه محترمانه گفتم که درسته که جامعه ما یک جامعه مذهبیه ولی روانشناسی علمه و علم باید جدا از هرگونه سوگیری و جهت سیاسی و مذهبی باشه. درسته که روانشناس باید جو فرهنگی و مذهبی مراجع را در نظر بگیره و در قالب اون راهکار ارائه کنه ولی قرار نیست ما هم به مراجع آیه و روایت بگیم که اگه می خواست چنین چیزهایی از زبون ما بشنوه چه دلیلی داشت به روانشناس مراجعه کنه؟ می رفت مسجد و یا سراغ افراد حوزوی!

ایشون سخت برآشفت که تو کی هستی این را میگی؟ تو چند تا کتاب یا کارگاه داشتی؟ گفتم این حرف من نیست حرف فلان و بهمان استاد بزرگه که هم کتاب زیاد دارند و هم کارگاه زیاد برگزار کردند. ایشون هم فرمودند اون استاد غلط کردند! ایشون عوامل ضد دین و ضد اسلام هستند!!!!!!!!!!!!!!!! تو هیچی از دین نمی دونی! تو ضد دینی! تو ال و بل و ...

منم دیدم این جوری نمیشه. این کار با روحیه من، اصول اخلاقی و کاری و مبنا و روش و باورهای من خیلی تفاوت داره و من آدمی نیستم که برای کار کردن و پول درآوردن تن به هر چیزی بدهم. بهشون گفتم شما عصبانی هستند من بعدا برای فسخ قرارداد باهاتون صحبت می کنم. (ضمن بستن قرارداد مبلغی پول به عنوان خرید تجهیزات کار از ما گرفته بودند) ما یک گروه تلگرامی مربوط به این کار داشتیم که خبرها و پیشرفت کار را توش به اشتراک می گذاشتند. همون روز این آقای مدیر رفتند تو گروه و با لحن خشنی به همه اعضا اتمام حجت کردند که این پروژه یک پروژه مذهبی و دینی است و کشور ما اسلامی است و مبنای کار ما اسلامی است و کسی با این روش مشکل داره هری!!!!

بعد یک دفعه عده زیادی از اعضا شروع کردند به تایید و به به و چه چه! که بله شما درست میگید! چه فرمایش ارزشمندی! دین همه زندگیه! ما کشور دینی هستیم! و... و من در سکوت تماشا می کردم. برام جالب بود که واقعا دختری که عکس پروفایلش با موهای بلوند و رژ قرمزه هم حقیقتا این باور را داره؟! واقعا نظرش اینه که ما باید به جای راهکارهای علمی روانشناسی، روایات مذهبی ارائه کنیم؟

حس تنها موندن را داشتم. ولی مصمم بودم که من جزو این افراد نباشم و این کار را با همه مزایا و حقوق ادعا شده اش رها کنم!

جالبه الان حدود 2 ماهه این آقای مذهبی به عناوین مختلف از باز پرداخت پول اولیه من خودداری می کنه و از زیرش در میره!

همین رفتار و عملکرد باعث شده من از این که از این شغل بیرون اومدم و شروعش نکردم بیشتر احساس رضایت کنم. از این که به خاطر پول، سابقه و یا شغل، هر چه قدر هم خوب، اصول و عقاید و اخلاقیات خودم را زیر پا نگذاشتم خوشحالم. حس رضایت بی نظیریه.

و بعد از این که خودم را از این جو ناراحت کننده خارج کردم پیشنهاد کاری بهم شد که خودم خیلی خیلی دوستش دارم. اگرچه دیگه از اون حقوق و مزایا و ... خبری نیست ولی من دوستش دارم و حس خوبی بهم میده.

به زودی خبرش را در وبلاگ می گذارم. وقتی که کارها انجام شد و خواستیم کار را شروع کنیم.

منتظر خبرهای خوب باشید...

 

(کهن الگوی فا.حشه اشاره به انرژی روانی داره که در بعد منفی باعث این میشه که فرد به خاطر پول یا قدرت یا به دست آوردن موقعیت، ارزش ها و اصول اخلاقی خودش را زیر پا می گذاره و بعد مثبتش عکس اینه. (به لطف فیلتر.ینگ نتونستم لینک مناسبی برای این موضوع پیدا کنم.))

 

پیوست: دوستی برای پایان نامه اش نیاز به نمونه ای از دوقلوها داره. جنسیت مهم نیست. هم دوقلوهای همسان و هم غیرهمسان. از 18 -40 سال. می دونم میشه از راه های کاملا تکنولوژیک این کار را کرد و یا پرسشنامه پر کرد ولی می خواهد ارتباط مستقیم ایمیلی با دوقلوها داشته باشه. ممنون میشم اگه واجد این شرایط هستید آدرس ایمیلتون را خصوصی برام بگذارید.

نظرات 27 + ارسال نظر
آستاره دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 13:55

متاسفانه اصرار دارند که که به جامعه بقبولونن که بادین میشه تموم جنبه های زندگی رو ترمیم کرد.

آره! حتی در مورد محیط زیست! IT! مدیریت منابع انسانی! و... احتمالا حدیث داریم!

ماهی سیاه کوچولو دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 14:01 http://1nicegirl8.blogsky.com/

سلام
همین حس خوب کافیه مبارک باشه میدونم موفق میشی تو دختر سرسخت و باهوشی هستی
خدارو شکر اونجا استخدام نشدی وگرنه میشدی اردیجهنمی ،اردیبهشتی خودمی آخه
راجع به دوستت ک دوقلو و اینا سراغ ندارم میخایین وایسین من ازدواج کنم بعد؛)
دیگه چی بگم؟آهان واسه پولت هم چهارتا حدیث پیدا کن هرکس پول شخصی را بخورد در جهنم با مدیران فعلی محشور میشود تو این مایه ها باشه و بزار تو همون گروه با اسلحه خودشون به خودشون شلیک کن...

در اولین اقدامش من را از گروه انداخت بیرون ولی پول پیشش باشه مهم نیست

شیرین دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 14:40 http://www.ladolcevia.blogsky.com

سلام و تبریک بابت شغل جدیدتان
بله ... کاملا موافقم. دنیا و مخصوصا در جوامع توتالیتر پر است از زن و مردهای فاحشه و خودفروش :((

ممنون. هنوز شروع نشده ولی امیدوارم مراحل اولیه سریع طی بشه

شیرین دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 14:42 http://www.ladolcevia.blogsky.com

آه ... یادم رفت، اتفاقا این پس ندادن پول، سر قول و وعده نماندن، با خشم و دهان کف کرده حرف زدن و توهین کردن ... همه جزیی از اصول همین جامعه دینی و دین محترم این قماش ادمهاست لابد!
نگاه که بکنیم می بینیم واقعا ایران همین است. مبارک همه آنهایی که می پسندند این دین و جامعه دینی را!

مشکل اینه که وقتی این رفتارها به اسم دین و خدا انجام بشه مخالفت باهاش محاربه با خداست

مژگان دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 17:00 http://istgahesarab.blogfa.com

ازدواجها غلط طلاقها غلط زندگی غلط روزگارغلط عوضش همه مون با هم میریم بهشت جبران میشه انـــــــــــــــشالله !!!

ان شاا... با همون غلظت!

مهرنگار دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 21:28 http://mehr-negar.blogsky.com

اینو الان دیدم...

مهرنگار دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 21:35 http://mehr-negar.blogsky.com

سلام
لابد انتظار هدایت شدن ملت رو هم دارن با این طرز رفتارشون...
من یک کتاب در مورد اسلام و محیط زیست دیده ام!
مدتیه شکاف مذهبی جامعه من رو خیلی نگران میکنه. یک عده دارن به شدت مذهبی میشن و یک عده به شدت غیرمذهبی و اینا هر لحظه ممکنه به جون هم بیفتن. افرادی که حد وسط باشن روزبه روز کمتر میشن...

من بیشتر ترجیح می دهم به جای به شدت مذهبی به شدت متعصب را بگم!

مهرنگار دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 21:37 http://mehr-negar.blogsky.com

یادم رفت برای کار تبریک بگم...
کاری که موافق انگیزه ها و علایق آدم باشه نعمته
به امید تجربه های خوب و درخشان

ممنون

یاسمین دوشنبه 9 آذر 1394 ساعت 23:34

نه فقط بخاطر پول و قدرت بلکه کلا ملت چاپلوسی هستیم.اعتماد به نفسمون زیر صفره و مدام سعی داریم همه رو از خودمون راضی نگه داریم.تا جایی که باورهای خودمون زیرسوال بره حتی.

+دختری که عکس پروفایلش با رژ قرمز باشه هم میتونه مقید به دین باشه.

راستش رژ لب قرمز تنها مشخصه اش نیست. من باور دارم به کسی میشه گفت مقید به دین که اصول اون دین را رعایت کنه. نمیشه انتخابی باشه. مثلا بگه با نماز حال می کنم با روزه نه! یا رومی روم یا زنگیه زنگ! ولی میشه گفت اصول اخلاقی یا اصول مذهبی

برنا سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 08:24 http://Www.newday2014.blogsky.com

آفرین به شما
باید صداشو ضبط میکردی اون موقع که داشت با عصبانیت حرف میزد، بعدش ازش برای ساختن دابسمش (dub smash) استفاده می کردی.
در مورد کار جدید خیلی تبریک میگم، اینکه کارتون در راستای تحصیلات و علاقه مندی شما باشه خیلی خیلی مهم و خوبه.
واقعا خوشحالم کردین و منتظر شنیدن خبرهای خوب از سوی شما هستیم.
در مورد دوقلو ها....من خودم دوقلو (پارسی دوقلو میدونید چی میشه؟ اگه گفتین.....) هستم. قُل دیگه ی من، نیستش، گم شده، اون روزا که خیلی کوچولو بودم گم شده. قرار بود اسمش پگاه باشه. اما خب...نیستش دیگه...به دوستتون بگید اگه پیداش کرد بهم خبر بده، باید با پگاه برگردم به دوران کودکی، و دوباره از کودکی تا الانو باهاش تجربه کنم.
(دوقلو به پارسی میشه :"جَمَک". در مجلسی که به اتفاق آقای دکتر جلال الدین کزازی بودیم از ایشان پرسیدم.)

ایده داب اسمش خیلی جالب بود
جالب بود نمی دونستم پارسی دوقلو چی میشه

واقعا این جوری بوده؟ دوقلو؟

بانو. سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 11:12 http://mylifeinwords.blogfa.com

سلام. امیدورام در کار مورد علاقه تون موفق باشید

ممنون

admin سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 14:01 http://aaddminn.blogfa.com

یاد اون داستان پروفسور حسابی و درسی که از ظلم و جور به دانشجوهاش داده بود افتادم

این روزا مباحث شغلی اونقدر پیچیده و حساس شده و افراد نیازمند کار اونقدر زیادن که خیلی مواقع (دقت کنید خیلی مواقع) تن به همون الگویی که اشاره کردید میدن و حاضرن درامد به هر قیمتی داشته باشند

منم شغلی با درامد به مراتب بالاتر از شغل فعلی رو رد کردم فقط بخاطر اینکه باید نقش بازی میکردم در شغل جدید

بله متاسفانه! بازار کار کساده ولی عزت نفس مردم ما هم خیلی وقته که تحلیل رفته به عناوین مختلف! ما این قدرها هم دچار قحطی و بدبختی نیستیم که به هر دری بزنیم
به قول دوستی می گفت دختری را دیده که برای درآمد ماهی 600-700 تومن هر خفتی را تحمل می کنه بعد با این پول هنوز چند روز نشده میره لوازم آرایش می گیره! آخه چرا؟ خوشگلی ظاهر این قدر مهمه؟

زویا سه‌شنبه 10 آذر 1394 ساعت 17:31

عزیزم برای چند پست قبلت یه کامنت محرمانه گذوشتم لطفا خوندی جوابش رو برام زیر این کامنتم بده و اون خصوصبه رو پاک کن . دلم خیلی گرفته

عزیزم چون با واقعیت زندگی یکی از افرادی که گفتی آشنا هستم نمی تونم گفته ات را تایید کنم گرچه تا اندازه ای متاسفانه تو جامعه ما این موضوع دیده میشه

سروش چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 11:19 http://azadkish.mihanblog.com

درود بر شما. متن گویا و نکته داری بود.
نوشته ی اخیر من (ارزش انسانی) نقاط اشتراکی با نوشته شما داره. این دو نوشته ر که کنار هم میذارم، نتیجه میگیرم عمل اخلاقی به دینداری و بی دینی بستگی ندارد.
این که علم را جدای از دین میدانید، اگر چه باور دنیای علم است اما جریانی در مملکت ما هست که ابزار قدرت و ثروت را نیز در اختیار دارد و مثل من و شما نمیاندیشد. دکتر سروش جایی از آیت الله جوادی آملی نقل کرده؛ وقتی ما میتوانیم از فلان حدیث، باب بزرگی به نام استحسان (؟) در فقه بگشاییم، چرا نتوانیم از احادیث و آیات علم فلاحت (کشاورزی) را استخراج کنیم؟! (نقل من به مضمون است).
آری، دیدگاهی هست که مثل من و شما علم را در آینده جستجو میکند و دیدگاهی هست که آن را در گذشته میجوید!
در پاسخ به پاسخ درشت مدیر مجموعه به شما، به شما میگویم که در یک مواجهه ی فنی و عقلی-علمی، عصبانیت نشانه ی ضعف مایه است.

مطلبتون را خواندم. جالب بود.
من باور دارم اخلاق گرایی چیزی جدا از ادعای دینی است. کسی می تونه پایبند به اصول اخلاقی باشه ولی گرایش مذهبی خاصی نداشته باشه

نیره چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 12:49

بسیار کار خوبی کردی. هیچی به اندازه عزت انسان ارزشمند نیست.

درست میگی

sara چهارشنبه 11 آذر 1394 ساعت 23:44

سلام. مدتهاست خواننده وبلاگ شما هستم. اول باید تشکر کنم به خاطر مطالب جالب و آموزنده ای که می نویسید و همینطور وفاداری به وبلاگ نویسی. یک سوال داشتم از خدمتتون. وقتی با یک بحران تو زندگی مواجه میشیم و تا حدی هم از نظر منطقی می دونیم راه حل چیه اما خوب در شرایطی از نظر احساسی هستیم که قادر به انجام اون نباشیم. باید چکار کرد. آیا اصولا مراجعه به روانشناس در این مواقع کمک میکنه. ببخشید ها خیلی درمونده شدم که مزاحم شما شدم

خوب عزیزم روانشناس معمولا به صورت واضح و قطعی راه حل به کسی نشون نمیده. فقط به عنوان یک فرد آگاه که نکاتی را متوجه میشه که شما متوجه نمیشید و این که مثل شما درگیر بار عاطفی ماجرا نیست کلیدهایی را در ذهنتون روشن میکنه که بتونید بهترین تصمیم را بگیرید. ولی در نهایت تصمیم با شماست

خلیل جمعه 13 آذر 1394 ساعت 21:44 http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام

آنها صد جور روایت و خدیث هم دارند که پول دیگران را ندهند. آخوند جماعت دست بگیر دارد نه دست دادن.

فعلا که با صد جور بهانه و دلایل مدرن و غیرمدرن همچنان ما را سر می دواند!

محمد شنبه 14 آذر 1394 ساعت 18:33 http://businesscounselor.blogsky.com/

اصولا از فاصله صد متری به بعضی اشخاص و سازمان ها نباید نزدیک شد.
بلا از شما دور باد.

واقعا! خودم هم مقصرم که نشونه ها را نادیده گرفتم و به ندای شهودم گوش ندادم.

مینو شنبه 14 آذر 1394 ساعت 23:05 http://milad321.blogfa.com

امیدوارم موقعیت مناسب با تحصیلات و دیدگاه هایتان برایتان پیش بیاید.
نمیدانم چند در صد مردم در ایران توان ان را دارند که دست به انتخاب بزنند؟

امیدوارم. ممنون. گاهی هم توان دارند ولی می ترسند

برنا یکشنبه 15 آذر 1394 ساعت 07:45 http://Www.newday2014.blogsky.com

هنوز منتظر خبرهای خوب هستیما....

آدم وقتی خودش می خواهد کاری را راه بندازه یک کم پروسه اش زمان برتره

برنا دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 10:41 http://Www.newday2014.blogsky.com

او مای گاد
چقدر خوب که خودتون میخواهید کار را راه بیندازید. همین خودش یک خبر خوب است

مسلما شروع کار سخته ولی من کلا روحیه ام جوریه که بیشتر به کیفیت کار اهمیت می دهم تا کمیت درآمد

دختر مهربون دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 12:33

من کاری به ماجرای پیش اومده برای شما ندارم ولی همینو میدونم که کار خیلی از روانشناسای ما بر اساس روانشناسی غربی هست و خیلی هم بی فایده و به درد نخور.اگه از طریق روانشناسی اسلامی به مردم مشاوره میدادند خیلی نتیجه بخش تر بود.به نظرم اسلام دینی است جامع و کامل که تو زمینه روانشناسی هم نکات خیلی ظریف و ریز و خوبی بیان کرده.مثلا یکی از دوستام رفته بود پیش یه مشاور که مشکل خودارضاییشو حل کنه مشاوره بش گفته بود که اصلا اشکالی نداره اینکارو انجام بدی و چیز طبیعی هم هست.درصورتیکه میدونید خودارضایی چه اثرات بد و منفی روی روح و ذهن انسانها میزاره و در اسلام از گناهان کبیره هست.اگه ما تو همع زمینه های زندگیمون از دینمون بهره درست ببریم یک زندگی سالم خواهیم داشت.ایندمنابع درست و اکادمیک روانشناسی که شما میگید اکثرا غربی هستند و منابعی هستند که واقعا کارامد نیستند این رو خودتونم میدونید.

اینو خودم هم می دونم؟ یعنی من این چیزهایی که شما گفتید را می دونم و با این کار مخالفت کردم؟؟؟ عجب! شما با نظر من هیچ کاری ندارید بعد میگید همون طور که خودم می دونم؟!؟!
شما از کجا چنین مطمئن هستید؟ چه آماری دارید که نشون بده روانشناسی غربی به دردنخور و بی فایده است و برای هیچ کس تو ایران فایده نداشته؟!

بگذارید باز نظرم را بگم. روانشناسی یک علمه مثل فیزیک و ریاضی و پزشکی و ... باید سوای سوگیری مذهبی یا سیاسی باشه. وقتی یک مطلبی علمی است که اصول علمی براش رعایت بشه. شرایط اصولی و نتیجه گیری بدون سوگیری و بر اساس تحقیقات مستدل و علمی.
این روانشناسی اکادمیک است. ولی یک روانشناس وقتی می خواهد به کسی راهکار ارائه بده باید به جو فرهنگی و مذهبی و سایز شرایط مراجع نگاه کنه و راهکار علمیش را در قالب اون جو ارائه بده.
در روانشناسی علمی تعادله که بهنجاره! برای همین وقتی یک نفر به میزان زیاد خودارضایی می کنه اون وقت نابهنجاره! یک روانشناس هیچ وقت نباید بگه وای وای خودارضایی گناه کبیره است و دین نهی کرده و منع کرده و تو الان گناه کردی و... به یک روانشناس جنبه مذهبی قضیه هیچ ربطی نداره. این در حیطه متخصصین دینه!
ولی یک روانشناس مجرب باید بلد باشه به کی چی میگه؟
تو کشور ما همه مذهبی نیستند و اگه به کسی که باورهای مذهبی نداره بگی اسلام این را گفته بدتر ممکنه اثر عکس بگذاره!
عقیده شخصی من را بخواهید، دین یک باور قلبیه و قرار نیست همه جنبه ها و همه اعصار را پوشش بده! دین قرار نیست درباره فیزیک کوانتوم و محیط زیست و تکنولوژی از 1400 سال قبل نظر داده باشه.مختصصین دینی هم این صلاحیت را ندارند که امروزه در مورد همه حیطه ها نظر بدهند.
موفق باشید

نیره دوشنبه 16 آذر 1394 ساعت 21:00

من فکر میکنم منظور این دوستمون یعنی دختر مهربون اینه که علم نسبیه
بگذارید یک مثال بزنم. تحقیق های حیطه علوم انسانی همه شون جامعه آماری دارن. مثلا چند صد نفر تا چند هزار نفر.
فرض کنید یک پرسش مطرح میکنیم. اینکه آیا حاضرید وارد رابطه با مرد متاهل بشید؟ و اینو می دیم پنج هزار زن در تهران، پنج هزار زن در عربستان و پنج هزار زن در انگلستان پر کنند. آیا نتیجه یکسانه؟
البته که نه.
با اینکه می گید روان شناسی مثل ریاضی است کاملا مخالفم. چون انسان موجود فوق العاده پیچیده ایه. انسان ماده و عدد و اتم نیست که شناختنش راحت باشه.
این مسئله که خیلی از علوم انسانی بومی نیستند واقعا معضل بزرگیه تو کشور ما. به نظرم کار بزرگی که باید انجام بشه در این زمینه تولید علم در این رشته هاست. این طوری علم رو بومی میکنیم و به دردمون میخوره. چون متناسب با انسان ایرانی اون نتایج به دست اومده.
روان شناس ماهر و خوب کسیه که نیاز مراجع رو بشناسه و طبق شرایطش بهش راهکار بده. نه اینکه نتیجه تحقیقات فلان کوشر رو پیاده کنه روی مراجع.
خود من از روان شناس های نابلد خیلی آسیب دیدم. برای همین این موضوع رو با گوشت و خونم درک میکنم.

نیره جان من نگفتم که علم روانشناسی دقیقا مثل علم ریاضیه! گفتم هر دو علم هستند و باید اصول علمی براشون رعایت باشه و فاقد سوگیری سیاسی یا مذهبی باشه!
وگرنه اصول علم ریاضی یک چیزه علوم انسانی چیز دیگه ای! ولی از اسمش پیداست که علوم انسانی هم علمه و باید دید علمی نسبت بهش داشت.
معضل بزرگ ما در روانشناسی شخصی سازی کردن این علمه! از قضا رعایت نکردن اصول علمیه! روانشناسان هم سوگند کاری دارند مثل پزشکان و در این سوگند خیلی موارد باید رعایت بشه. از جمله رعایت اصول اخلاقی.
دختر مهربون از قضا نظرشون این بود که به جای روانشناسی علمی، دین و احکامش برای جامعه امروز کافیه. و مثالی از یک روانشناس زدند که برخلاف اصول دینی که خودارضایی را گناه کبیره می دونه، گفته مسئله ای نیست. از طرف دیگه منم یک روانشناس می شناسم که به جای حرفه ای و علمی رفتار کردن به زوجی که به خاطر خیانت مردمراجعه کرده بودند گفته مرده خوب! اسلام اجازه چندهمسری به مرد داده! چرا اعتراض داری؟!؟!؟!؟!
درد ما بیشتر در روانشناسی اتفاقا سلیقه ای عمل کردنه نیره جان تا علمی عمل کردن. وگرنه از نظر علمی روانشناس نباید وارد مسائل دینی بشه. نباید حکم دینی بده ولی در عین حال باید به بافت فرهنگی و دینی مراجع دقت کنه. من به یک زن مستقل و برابرخواه نمی تونم توصیه کنم زن ریحانه است و اسلام گفته زن باید از مرد حرف شنوی کنه! بلکه باید به شخصیت و شرایط زندگیش نگاه کنم و این علمی عمل کردنه.

سها پنج‌شنبه 19 آذر 1394 ساعت 21:03

باهات کاملا موافقم روانشناسی علمه و نمیشه با مسایل دینی تکراری دنیای الان به خیلی موارد جواب داد. باور قلبی من اینه که دین درست رو خدا فرستاده و ادم رو خیلی خوب میشناسه و اون دین درست که برنامه زندگی درست میده میتونه جواب بده به خیلی سوالات ولی متاسفانه تو حوزه های دینی دایم مسایل تکراری گفته میشه و کار جدی انجام نمیشه.تو شرایط الان اصلا نمیشه فقط با تکیه برمسایل دینی دنیای پیچیده انسان ها رو حل کرد. منتظر خبرهای خوبت هستیم

ممنون. به زودی

سروش پنج‌شنبه 19 آذر 1394 ساعت 22:21 http://azadkish.mihanblog.com

دختر مهربون، نیره و بانوی اردیبهشتی، این چند نکته هم از من؛
1. دین (دست کم آنچه در باور و محیط من و شماست)، ادعای مطلق بودن و ازلی و ابدی بودن در بسیاری حوزه ها را دارد و حکم صادر میکند. اما علم (دست کم آنچه امروزه وجود دارد) فروتنتر است و به نسبی گرایی و انعطاف (به ویژه در علوم انسانی) گرایش دارد. این دو روحیه ی متفاوت، دو اثر متفاوت در محدود کردن فکر و پژوهش دارند.
2. گرایش کسانی که میخواهند علم و حکمت و... را از دین استخراج کنند، گذشته گرا است و منشأ دانش را در گذشته میجوید. اما علم دقیقا آینده گراست.
3. در دانشگاه، درسهایی داشتیم به نام اقتصاد اسلامی. این درس جنبه ی علمی نداشت و مجموعه ای از احکام و فلسفه آنها بود که باید نام درس را "فقه و حقوق اقتصاد اسلامی" میگذاشتند. اما اصرار بود که "اقتصاد اسلامی" علم است. اقتصاد دانشی است که از مطالعه ی ریاضی و آماری و جامعه شناسی مسائل تولید و بازرگانی و بازار و... در دنیای پیچیده ی معاصر شکل گرفته و در دوره ی ظهور اسلام عزیز، امکان وجود نداشته. من مسلمان احساس کمبود نمیکنم که اسلام، علم اقتصاد ندارد اما همه چنین احساسی ندارند و برای تحقق انتظاراتشان از دین، اقتصاد اسلامی، روانشناسی اسلامی، کشاورزی اسلامی (اشاره به فرمایش آیت الله جوادی آملی) و... درمیآورند. این گرایش در دوره ی معاصر شکل گرفته و نطفه ی آن در تقابل دنیای غرب با دنیای مسلمانان بسته شده. از دیگر فرزندان این تقابل، رویکردی است که تروریسم گروههای مسلمان را شکل میدهد.
4. در علم هیچ حد و مرزی وجود ندارد. هر چیزی میتواند مطرح شود و از هر چیزی میتوان سخن گفت و به هر نتیجه ای میتوان رسید. آنچه این میان معیار است، روش علمی است. دنیای اسلام در دوره ی عباسیان، روشهای علوم یونانی را کسب کرد و به واسطه ی مطالعه ی برخی علما، برخی قواعد نیز از دین استخراج شد که متأسفانه خیلی وقتها اتفاق نظر هم بر آنها وجود ندارد و اینگونه فقه و کلام و فلسفه... دینی به وجود آمدند. در حوزه ی آنچه "علوم دینی" خوانده میشود، نمیتوان به هر گونه اندیشید، و هر نتیجه ای گرفت و روشمندی اصالت چندانی ندارد و دقیق نیز نیست. بماند که هر فرقه و هر گروهی نیز خط قرمزهای متفاوتی با دیگر گروههای هم کیش دارد. و عمده ی این گروهها هم برداشتهایشان را حقیقت مطلق دانسته و آنچه غیر از اوست را باطل میدانند. روحیه ای دقیقا در نقطه ی مقابل علم.
5. شکل گرفتن گروهها و فرقه های مختلفی در باورهای یک دین واحد -مثلا اسلام خودمان- تنها نتیجه ی بستر ذهنی متفاوت نیست. خمیرمایه های متفاوتی نیز وجود دارد. یکی به فلان حدیث و آیه استناد میکند و آن را دستمایه میگیرد و دیگری در متن مقدس، چیزی متفاوت از آن را ملاک قرار میدهد. اما چنین پریشانیی در دنیای علوم دقیقه وجود ندارد و در علوم انسانی و اجتماعی نیز نظریه ها چندان به ستیز برنمیخیزند و در اصول و روش اتفاق نظر دارند.
6. بومی کردن علوم متفاوت از دینی کردن آنهاست. مثلا در اقتصاد، به جای آن که نظریه ی
7. علم یک روند تکامل تدریجی را طی کرده و مدعیان علوم (و دیگر مسائل) دینی، میخواهند همه چیز را هم اکنون شکل دهند و چندان بهره مند از تکامل تاریخی باورهای برآمده از دین نیستند (چرا که چنین تکاملی وجود ندارد). این گروه مطلق اندیش، هیچ نمونه ی موفقی ارائه نمیدهند از ایدئولوژیی که آن را قرنها برقرار قلمداد میکنند.
8. یکی از ویژگیهای نظریه پردازی علمی که منجر به تصحیح خطاها و تکامل علم میشود، "ابطال پذیری" است. یعنی بتوان با آزمایشی یا مشاهده ای، نظریه ای را نادرست دانست. آیا برای گزاره های دینی که ما آنها را مقدس میدانیم، چنین امکانی وجود دارد؟ و حتی اگر سخن تقدس متن دینی در میان نباشد، آیا میتوان برخی گزاره ها را در این بوته آزمود؟ مثلا این که جهان در شش روز به وجود آمد. یا این که حضرت محمد (ص) به معراج رفت.
9. دیدگاهی که میخواهد از دین، نرم افزارهای فکریی که در عصر جدید به وجود آمده اند را حاصل کرده و ارائه دهد، دیدگاهی جدید است و معطوف به تقابل دنیای مسلمانان با دنیای غرب.

نکات جالبی بود

پاییز شنبه 26 دی 1394 ساعت 14:19 http://zekredoost.blogfa.com/

سلام و درود
مطلبتون رو خودنم و البته بعضی از نظرات رو و فکر میکنم از نگاه ذهن خودم چند تا مطلب رو به عرضتون برسونم.اگر شما هم جواب بدید ممنون میشم.
1-گاهی وقتا توی موضوعات مختلف خلط مبحث پیش میاد و اصل به حاشیه میره.همونطور که من اعتقاد دارم(شما هم بهم بگید اعتقاد دارید یا نه) دین یعنی یک برنامه جامع و کامل برای زندگی انسانها که اتفاقا از طرف خداوند اومده.این برنامه میتونه سعادت و کمال بشر را تامین کنه چون مبداش خداست و مقصدش هم خداست. پس حرف خواننده وبلاگتون که گفته بودن "متاسفانه اصرار دارند که که به جامعه بقبولونن که بادین میشه تموم جنبه های زندگی رو ترمیم کرد." اشتباه است.به اعتقاد من البته با دین میشه همه جنبه های زندگی را ترمیم کرد اما راه داره.راهشو توی بند های بعد میگم.
2-بند قبلی هیچ تضادی با حرف شما نداره.الان میگم.بشدت و کاملا با حرفتون موافقم که روانشناسی یه کار علمی هست.خیلی از اقایان علما و مذهبیون در تایید بحث "تقلید " در دین این استدلال را میارن که شما وقتی مریض میشید میرید پیش دکتر خوب وقتی هم بحث دینی و فقهی پیش میاد باید پیش مرجع تقلید بریم دیگه.خوب این قبول اما من هم مثل شما این سوال را میپرسم.چی میشه که وقتی بحث روانشناسی که یه علم کامله و هزاران هزار نفر ساعت روی جنبه های مختلف این علم کار شده پس چرا الان باید یه عده بیان و مصادرش کنن و حرف خودشونو در مورد اون نادیده بگیرن.روانشناسی علمیه و بیمار باید به متخصصش مراجعه کنه عین همون دکتره ععین همون مرجع تقلیده...
3-این که یه عده اومدن و به اسم دین دارن توی همه علوم نسوخ میکنن کاملا درسته و حرف شما را قبول دارم.اما خدای نکرده این باعث ضربه به دین نشه.دین که این برخورد و روش را قبول نداره.اتفاقا دین میگه باید کار تخصصی کرد.دین میگه اطلبو العلم ولو بالسین علم را یاد بگیرید حتی اگر از دور ترین نقاط دنیا مثل چین باشه مگفته چینی ها دین ندارند علم را ازشون یاد نگیرید.اتفاقا دین میگه ببینید چی میگن نبینید کی میگه.یعنی سختن را و علم را ببینید نه کسی که گوینده سخن است پس اگر فروید هم حرف درستی زد درستی سخنش رو بپذیریم نگیم فروید فلان و بهمان.پس مبحث همونطور که گفتم قاطی نشه دین اشکالی نداره همه دستورات دین درسته اگر شما نمونه نقض دیدید بگید اما این که یه عده ادم بیان و در لباس گوسفندی باشن که در واقع گرگ هستن این اشکال ادمهاست نه دین.خواهشم اینه که اینو توی وبلاگتون توی یه مطلب بگید تا بعضی ها نخوان سو استفاده کنن و دین رو زیر سوال ببرن.
4-متاسفانه یه فضایی اتفاق افتاده که دین به عنوان ابزار نگاه میکنن.یعنی دین شده یه ابزار یه وسیله برای رسیدن بعضی ها به هدفشون حالا این هدف میتونه پ.ل و ثروت و قدرت و ... باشه.اما این وساط دین مظلوم واقع نشه باز هم میگم دین اشکالی ندارهونگاه ابزاری به دینه که اشکالی داره و البته سو استفاده ای که بعضی ها این وسط میکنن و به دین ضربه میزنن.اینو هم توی یه بند از وبلاگتون بیارید که بعضی ها نخوان این وسط از اب گل الود ماهی بگیرن و به دین ضربه بزنن...
5-دین ما به عقل و عقلانیت بسیار اهمیت میده.اصلا خیلی جاها در دین ما داریم که اگر دیدید جایی از دین با عقلتون جور در نیومد اتفاقا اون جاها قسمت تحریفی دین هست.خوب ببینید این دین چقدر قشنگه ایا میشه در مورد این دین بد گفت؟یا ادمهایی که دارن اشاعه دین میدن بد عمل می کنن>؟
6-این قضیه قرار نیست عمومی بشه یعنی اگر گروهی خطایی میکنن قرار نیست این خطا را بسط بدیم به همه ادمهای مذهبی جامعه.اینطور نیست بسیار علمایی و مذهبی هایی داریم که شبانه روز کار علمی میکنن و به کار علمی سایر گروهها اعتقاد و ایمان دارن و احترام میزارن .من اساتید بسیاری میشناسم که درس دین خودندن و طلبه بودن اما بعد خواستن روانشناسی کار کنن اومدن دانشگاه و عین بقیه تحقیقات و تحصیلات اکادمیک رو طی کردند و کار کردند.شاید لباس شریف روحانیت بر تن دارند اما هم کار دینی کردند و هم کار علمی.توی هر قشر و گروهی خوب و بد هست...
7-البته شما هم حتما به این اعتقاد دارید که نگاه بعضی از دانشمندان علمی روانشناسی با اموزه های دینی ما تطابق نداره که باید روی این قضیه کار بشه بحث علمی بدور از هر گونه غرض ورزی بشه و...
8-ببخشید بحثم طولانی بود باز هم نکات زیادی در این زمینه وجود داره من فکر کنم این قضیه بشدت جای بحث داره.میشه اصلا یه کار جامعه و یه بحث مفص توی همین وب شما روی این قضیه داشت بنده امادگیمو برای این بحث اعلام و از شما میخوام این کار را بکنید ضمنا انتظر دارم به وقای که من روی این مسائل گذاشتم احترام بذارید و جواب تک تک بند ها رو بدید.
باز هم موضعم رو در حمایت از نظر شما اعلام میکنم...ممنونم

پاییز شنبه 26 دی 1394 ساعت 14:21 http://zekredoost.blogfa.com/

سلام و درود
مطلبتون رو خودنم و البته بعضی از نظرات رو و فکر میکنم از نگاه ذهن خودم چند تا مطلب رو به عرضتون برسونم.اگر شما هم جواب بدید ممنون میشم.
1-گاهی وقتا توی موضوعات مختلف خلط مبحث پیش میاد و اصل به حاشیه میره.همونطور که من اعتقاد دارم(شما هم بهم بگید اعتقاد دارید یا نه) دین یعنی یک برنامه جامع و کامل برای زندگی انسانها که اتفاقا از طرف خداوند اومده.این برنامه میتونه سعادت و کمال بشر را تامین کنه چون مبداش خداست و مقصدش هم خداست. پس حرف خواننده وبلاگتون که گفته بودن "متاسفانه اصرار دارند که که به جامعه بقبولونن که بادین میشه تموم جنبه های زندگی رو ترمیم کرد." اشتباه است.به اعتقاد من البته با دین میشه همه جنبه های زندگی را ترمیم کرد اما راه داره.راهشو توی بند های بعد میگم.
2-بند قبلی هیچ تضادی با حرف شما نداره.الان میگم.بشدت و کاملا با حرفتون موافقم که روانشناسی یه کار علمی هست.خیلی از اقایان علما و مذهبیون در تایید بحث "تقلید " در دین این استدلال را میارن که شما وقتی مریض میشید میرید پیش دکتر خوب وقتی هم بحث دینی و فقهی پیش میاد باید پیش مرجع تقلید بریم دیگه.خوب این قبول اما من هم مثل شما این سوال را میپرسم.چی میشه که وقتی بحث روانشناسی که یه علم کامله و هزاران هزار نفر ساعت روی جنبه های مختلف این علم کار شده پس چرا الان باید یه عده بیان و مصادرش کنن و حرف خودشونو در مورد اون نادیده بگیرن.روانشناسی علمیه و بیمار باید به متخصصش مراجعه کنه عین همون دکتره ععین همون مرجع تقلیده...
3-این که یه عده اومدن و به اسم دین دارن توی همه علوم نسوخ میکنن کاملا درسته و حرف شما را قبول دارم.اما خدای نکرده این باعث ضربه به دین نشه.دین که این برخورد و روش را قبول نداره.اتفاقا دین میگه باید کار تخصصی کرد.دین میگه اطلبو العلم ولو بالسین علم را یاد بگیرید حتی اگر از دور ترین نقاط دنیا مثل چین باشه مگفته چینی ها دین ندارند علم را ازشون یاد نگیرید.اتفاقا دین میگه ببینید چی میگن نبینید کی میگه.یعنی سختن را و علم را ببینید نه کسی که گوینده سخن است پس اگر فروید هم حرف درستی زد درستی سخنش رو بپذیریم نگیم فروید فلان و بهمان.پس مبحث همونطور که گفتم قاطی نشه دین اشکالی نداره همه دستورات دین درسته اگر شما نمونه نقض دیدید بگید اما این که یه عده ادم بیان و در لباس گوسفندی باشن که در واقع گرگ هستن این اشکال ادمهاست نه دین.خواهشم اینه که اینو توی وبلاگتون توی یه مطلب بگید تا بعضی ها نخوان سو استفاده کنن و دین رو زیر سوال ببرن.
4-متاسفانه یه فضایی اتفاق افتاده که دین به عنوان ابزار نگاه میکنن.یعنی دین شده یه ابزار یه وسیله برای رسیدن بعضی ها به هدفشون حالا این هدف میتونه پ.ل و ثروت و قدرت و ... باشه.اما این وساط دین مظلوم واقع نشه باز هم میگم دین اشکالی ندارهونگاه ابزاری به دینه که اشکالی داره و البته سو استفاده ای که بعضی ها این وسط میکنن و به دین ضربه میزنن.اینو هم توی یه بند از وبلاگتون بیارید که بعضی ها نخوان این وسط از اب گل الود ماهی بگیرن و به دین ضربه بزنن...
5-دین ما به عقل و عقلانیت بسیار اهمیت میده.اصلا خیلی جاها در دین ما داریم که اگر دیدید جایی از دین با عقلتون جور در نیومد اتفاقا اون جاها قسمت تحریفی دین هست.خوب ببینید این دین چقدر قشنگه ایا میشه در مورد این دین بد گفت؟یا ادمهایی که دارن اشاعه دین میدن بد عمل می کنن>؟
6-این قضیه قرار نیست عمومی بشه یعنی اگر گروهی خطایی میکنن قرار نیست این خطا را بسط بدیم به همه ادمهای مذهبی جامعه.اینطور نیست بسیار علمایی و مذهبی هایی داریم که شبانه روز کار علمی میکنن و به کار علمی سایر گروهها اعتقاد و ایمان دارن و احترام میزارن .من اساتید بسیاری میشناسم که درس دین خودندن و طلبه بودن اما بعد خواستن روانشناسی کار کنن اومدن دانشگاه و عین بقیه تحقیقات و تحصیلات اکادمیک رو طی کردند و کار کردند.شاید لباس شریف روحانیت بر تن دارند اما هم کار دینی کردند و هم کار علمی.توی هر قشر و گروهی خوب و بد هست...
7-البته شما هم حتما به این اعتقاد دارید که نگاه بعضی از دانشمندان علمی روانشناسی با اموزه های دینی ما تطابق نداره که باید روی این قضیه کار بشه بحث علمی بدور از هر گونه غرض ورزی بشه و...
8-ببخشید بحثم طولانی بود باز هم نکات زیادی در این زمینه وجود داره من فکر کنم این قضیه بشدت جای بحث داره.میشه اصلا یه کار جامعه و یه بحث مفص توی همین وب شما روی این قضیه داشت بنده امادگیمو برای این بحث اعلام و از شما میخوام این کار را بکنید ضمنا انتظر دارم به وقای که من روی این مسائل گذاشتم احترام بذارید و جواب تک تک بند ها رو بدید.
باز هم موضعم رو در حمایت از نظر شما اعلام میکنم...ممنونم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد