سلام
کوچه ما یک کوچه یک طرفه است. دیروز داشتم پیاده به سمت خونه می رفتم که وسط کوچه به دو ماشین برخوردم که یکی خلاف می رفت و یکی در جهت درست. هر دو سپر به سپر ایستاده بودند و بحث می کردند و هیچ کدوم هم عقب نشینی نمی کردند.
نا خودآگاه یاد هفت سال پیش افتادم. زمانی که پسرک کوچک بود و ما می خواستیم یک روز تعطیل به یک پارک جدید ببریمش. یادم نیست کدوم پارک بود. ولی یادمه برای جای پارک به مشکل برخوردیم. در آخر تو یک کوچه خلوت و باریک یک جایی پیدا کردیم. رفتیم پارک و تفریح کردیم و سرخوش برگشتیم. موقع برگشت آقای اردیبهشتی دور زد تا از کوچه خارج بشه که یک ماشین با ما سپر به سپر شد. کوچه باریک بود و دو طرف ماشین پارک شده بود. ماشین بوق و چراغ زد و ما را تقریبا سپر به سپر مجبور کرد مسافتی را عقب بریم تا تونست بیاد کنار ما. راننده یک خانم بود که پنجره داد پایین و با فریاد گفت که کوچه یک طرفه است و چه قدر ما بی شعور بودیم که متوجه این موضوع نشده بودیم. بعد هم ابراز تاسف کرد برای پسرک که پدر و مادری نفهم چون ما داره!!!!!!!!!!!!!!!
من و آقای اردیبهشتی شوکه از این برخورد به سر کوچه که رسیدیم هر چه نگاه کردیم هیچ تابلوی یک طرفه ای سر کوچه ندیدیم!
دیروز که این صحنه را دیدم یک لحظه پیش خودم گفتم بعد از اتفاق اون روز اون خانم چه فکری در مورد ما کرده بود؟ یعنی این اتفاق را با چه زاویه دیدی برای اطرافیان تعریف کرده بود؟ اگه وبلاگ داشت آیا رفته بود و از بی نزاکتی شهروندان در یک پست داد سخن داده بود و بعد باز هم برای پسرک ابراز تاسف کرده بود؟
بعد پیش خودم گفتم چند درصد از اتفاقاتی که در اطراف ما میوفته حقیقتا همون چیزی هست که ما درک می کنیم؟ چه قدر مطمئن هستیم قضاوت ما درباره اتفاقی صددرصد درسته؟
در مورد خودم که فکر می کنم به شدت دچار تردید میشم! تو زندگیم با خیلی ها برخورد کردم که فقط اون لحظه دیدمشون و نمی دونم قبل از برخورد با من چه اتفاقاتی براش افتاده بوده و یا اصلا از خیلی مسائل دیگه بی خبر بودم. من فقط توان دارم درباره اون لحظه و فقط از زاویه دید خودم به دنیا نگاه کنم که به طرز انسانی کوچک و یک بعدیه! پس چه طور می تونم اطمینان داشته باشم، قضاوت من و احساس ناشی از اون درسته؟
توی مسیر زندگی ما اتفاقات زیادی رخ میده. با افراد مختلف آشنا میشیم چه برای یک لحظه و چه برای یک عمر، ولی هیچ وقت نمی تونیم ادعا کنیم ما از همه چیز خبر داریم. پس این می تونه یک هشدار باشه در برخوردهامون با دیگران.
نمی دونم میشه یک قانون کلی داد یا نه؟ ولی برای من این جمله یک قانون کلیه! یعنی به هر چیزی که فکر می کنم، اگرچه سخت ولی می تونم از طریق این قانون یک رابطه درست و انسانی ایجاد کنم.
«همون جوری با دیگران رفتار کن که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند.»
کافیه قبل از گفتن هر حرفی و یا انجام هر عملی چند ثانیه درنگ کنیم و ببینیم دوست داریم با خود ما این جوری رفتار بشه؟
اگرچه خیلی خیلی سخته ولی اگه بتونیم در نصف تعاملاتمون این جمله را مد نظر داشته باشیم خیلی از مشکلات در روابط ما حل میشه.
نه تنها قضاوت خیلی زشته و آدمو اذیت میکنه،اون چیزی که زشتتره اینه که بعد از قضاوت واسه آدم تصمیم گیری هم میکنن.
مثلا خیلی راحت نظر میدیم که فلانی اخلاقش اینطوریه یا فلان کارو کرده پس باید اینجوری کنه و فلان کار واسش بهتره.
نظر میدیم که زن درست نیس تنها بمونه چون هزارویک خطر در کمینشه پس باید ازدواج کنه.
نظر میدیم که فلان دختر چون رک حرف میزنه بی حیاس.یا فلانی خیلی شیطونه نکنه سروگوشش میجنبه.فلان دختر سرش تو گوشیشه حتما دوس پسر داره.و هزاران مورد زشت دیگه.
تو یه کتابی خوندم که قضاوت آدمو بی رحم میکنه.واقعا همینه.
درسته
سلام
خب لابد ساکنان کوچه مثلن همون خانومه میدونستن یه طرفه ست اونجا و طبق آگاهی خودشون فکر کردن دیگران هم این موضوع رو میدونن...
مثلن یه بار با مامانیم رفته بودیم سونوگرافی و اینا تو کلینیک ابوریحان بعدش نگو سونو و مامو رفته بودش تقاطع ابوریحان بعدش ما طبق اطلاعات قبلی ک فکر میکردیم همونجا انجام میشه مثه هویج نشسته بودیم تا اینکه ناگهان دکتر اومدش به مامانیم گفت چرا اینجا نشسته یی؟باید بری ساختمون صورتیه...بعدش ما ناراحت و خشمگین شدیم و مثه یه گلوله آتشین بسوی رئیس مرکز رهسپار شدیم... بعدش مامان خشم خودش رو قورتید و گفت وقت گرانبهاست من پاس گرفتم این بچه هم ناهار نخورده(قابل ذکره ک اونوقتا من بچه مدرسه یی بودم و رفته بودم پیش مامانم باشم)بعدش خانوم الف گفتش پوزش و اینا من بعد اطلاع رسانی میکنیم بعدش من گفتم مامان چرا خشمت تموم شد گفت فرزندم لابد فکر کردن همه اینجا پاتوقشونه دو نفر بدونن کافیه بنابراین آدم باید یادآوری کنه و همین...
خب من طبق عوالم بچه مدرسه یی دوست داشتم برخورد شدیدتری صورت بگیره چونکه پاس مامان تبدیل شد به مرخصی و حالش گرفته شد منم ساندویچ بدمزه خوردم اصلن با من بود یه دونه ترقه مهمونشون میکردم از همونا ک امروز صبح زیر پام انداختن و دو متر بخدا نزدیکتر شدم و مهمتر اینکه اونوقتا وبلاگ شما نبودش :)))
یه مثال بهتر هم بزنم تا قشنگ موضوع جا بیافته
مثلن من میام وبلاگتون قشنگ تحلیل میکنم بعدش شما میایید وبلاگ من نیم خط مینویسین
خب بزرگی گفته اگه میخای دیگران رو درک کنی یه ذره با کفششون راه برو...شماره پای من 39 ئه
نمی دونم! منم گاهی دوست دارم برخورد شدیدتر باشه ولی برخورد شدید را هر کسی می تونه بکنه ولی برخورد عاقلانه را نه
واقعا هم همینطوره، کاااش همیشه اینطور فکر کنیم
راستی من هم اردیبهشتی هستم!
آره شاید اون روز حالش خوب نبوده
منم همین فکر را می کنم.
ای خدا! منو ببخشید ولی مردم از خنده بابت لحنتون وقتی حرف آن خانم را بازگو کردید
حق دارید. فقط باید عادت کنیم قبل از برآوردن رگ گردن کمی صبر کنیم. آنوقت خیلی حرف ها را نخواهیم گفت.
وضعیت رانندگی در ایران واقعا افتضاح است و حرفش را نزنیم بهتر است ... گاهی حس می کنم خیابان ها عرصه ای هستند که درش مردم تمام سرخوردگی ها و frustration هایشان را تخلیه می کنند.
فقط خیابون عرصه این چیزها نیست. یک جای دیگه اش میشه محیط مجازی
یه دوستی داشتم االتبه دوست نمی شه گفت از صد تا دشمن هم بدتر بود خیلی تو زندگی آدمای اطرافش کنجکاوی می کرد حریم خصوصی براش معنی و مفهومی نداشت از این بدتر در مورد اخلاق و رفتارهای مردم و زندگی اونها قضاوت های نادرستی داشت و همون قضاوتهای کاملا اشتباه خودش رو پیش آدمهایی که شناخت چندانی نسبت به اون فرد نداشتند می گفت با این رفتارش خیلی به من لطمه زد. الان که این جمله «همون جوری با دیگران رفتار کن که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند.» رو خوندم آرزو کردم همون رفتاری که با من داشته با خودش داشته باشند. من آدم با گذشتی نیستم.
احتمالا دوست شما هم نمی خواهد کسی تو زندگیش دخالت کنه ولی برعکسش براش مهم نیست. اگه اون دوست شما به این موضوع دقت می کرد مشکل پیش نمیومد!
آخه شما مگه نمیدونین تو این مملکت همه قاضی هستند.
همه راجع به همه و هر چیزی حکم صادر می کنند. در خیلی از موارد هم خودشون اون حکم را اجرا میکنند.
به نظر من باید دروس تربیت خانوادگی، آشنایی با آداب معاشرت، آداب معاشرت پیشرفته1، آداب معاشرت پیشرفته2، آشنایی با رانندگی، آموزش استفاده از بوق 1 و 2، آشنایی با نظریه روابط اجتماعی و کاربردهای آن، مقابله با شرایط اضطراری و ... تو مدرسه از همون اول به بچه ها یاد بدهند.
درود
واقعا پیش داوری کار سختیه و پیش داوری نکردن صد بار سخت تر و نیاز به یک روح متعالی داره...برای رسیدن به روح متعالی هم باید نشاط و زیبا بینی داشت و صد البته یک نگرش واقع گرایانه و نه متعصبانه به زندگی داشته باشیم و سعی کنیم هر چه بهتر از زمان حال و نیروی جوانیمون استفاده بکنیم برای رسیدن به حقیقت ناب زندگی .....
آرزویم اینه که هیچ گاه دچار یه همچین مسیله ای نشم و با پیش داوری عجولانه و نا بخردانه اول به خودم لطمه نزنم و بعد به حریم کسی ....
تحت هر شرایطى ازین رفتار ها بدم میاد
خدارو شکر تو این اتفاقا خونسردم
مثلاً اگه مطمئئئن باشم حق با منه با لبخند و ارامش حتى راه هم میدم اما اگه فکر کنم طرف نمیدونه اگاهش میکنم ،
بعضیا فحش میدن بوق میزنن .... بد تر میکنن شرایط و ،
از کاه کوه میسازن ،
به نظرم یه قانون جدید باید به قوانین اضافه بشه ....!
صبر تحمل ارامش گذشت....
چه قانون خوبی
موافقم عزیزم...هر سال ماه رمضون هی احسان علی خانی و تمام شبکه ها میان میگن تو رو خدا هم و قضاوت نکنیم...میگیم باشه...ولی واقعا هر روز و هر ثانیه در حال قضاوت هم هستیم متاسفانه..
اگه آدم ها یه نکته رو درک کنن دنیا گلستون میشه
اونم اینه که درک و دید ما محدوده
ما خدا نیستیم که همه چیز رو بدونیم!
چه خوب گفتی
بزرگترین عیب ما اینه که فکر میکنیم همه چی دان هستیم و براحتی در مورد هر موضوع و هر اتفاقی قضاوت میکنیم درصورتی که میتونیم براحتی از کنار مسایلی که علمی در موردش نداریم بدون قضاوت بگذریم .
سال نوتون همراه با سلامتی سرشار از لبخند
دقیقا
سال نوی شما هم مبارک
سلام بر آقا و بانوی اردیبهشتی عزیز و پسرکشان

عیدتون مبارک
نوروزتون مبارک
سال نو مبارک
بهارتون مبارک
کلی انرژی خوب تقدیم به همه ی شما
ممنون. سال نوی شما هم مبارک
سلام
گفتنی ها رو گفتی دقیقا هر کس براساس تجربیاتش و زاویه دیدش جهان رو میبینه
خانم اردیبهشتی سال نو پیشاپیش مبارک. سالی پر از شادی، سلامتی، موفقیت و جیبی پر پول
برای خودت و خانواده اردیبهشتی ات آرزو میکنم.
ممنون باران جان
سلام.
بله.باهاتون موافقم.با اینکه برام سخته ولی مدتیه که دارم سعی میکنم ازدریچه دیددیگران نگاه کنم و سریع قضاوتشون نکنم.
چه قدر خوب
==============================


سلام به خانم و آقای اردیبهشتی عزیز
پیشاپیش سال جدید رو به شما و خانواده محترمتون تبریک میگم و امیدوارم سال جدید ، سالی پر از شادی و موفقیت برای شما باشه ": )
==============================
ممنون. سال نوی شما هم مبارک
==============================


همچنین سال جدید رو به همه دوستان و خوانندگان این وبلاگ ، تبریک میگم و امیدوارم سال جدید ، سالی سرشار از شادی و موفقیت برای شما باشه ": )
==============================
کاملا با این جمله موافقم: کافیه قبل از گفتن هر حرفی و یا انجام هر عملی چند ثانیه درنگ کنیم و ببینیم دوست داریم با خود ما این جوری رفتار بشه؟
همیشه سعی کردم در کارها این روش رو سرلوحه قرار بدم تا چه حد موفق بودم نمیدونم ولی مطمئنم اگر همه آدمها این تفکر رو داشته باشن و فقط به منافع شخص خودشون فکر نکن دنیا خیلی بهتر از اینی که هست میشه .......
دقیقا