سلام
اگه کنار مردی نشستید که راننده ماشین در حال حرکتی بود و در حین رانندگی مدام به رانندگی زن ها ایراد گرفت و یا با واژه های قشنگ اون ها را مدام مورد لطف قرار داد، زیاد خوشتون نشه که این مرد به زن های دیگه نگاه نمی کنه و فقط من براش مهمم و زن های دیگه اصلا براش اهمیتی ندارند. مردی که چنین دیدگاهی نسبت به جنس زن داشته باشه عمرا بتونه با احترام به هیچ زنی حتی همسر یا عشق خودش نگاه کنه. همیشه ملقمه ای از برتری و خودخواهی همراه با حس حقارتی نهانی در رابطه این مردان با زنان، حتی نزدیکانشون وجود داره.
و اگر شما زنی هستید که خودتون هم همین باور را نسبت به همجنسانتون دارید، دیگه بدتر! در این جا من فقط سکوت می کنم در برابر کسی که حتی به همجنس های خودش هم به دیده احترام و محبت نگاه نمی کنه و در نتیجه حتی خودش را هم لایق احترام و شایستگی نمی دونه!!!
پیوست: چند روز پیش در لابه لای مشغله و خستگی فکری، در جستجوی لحظه ای آرامش و بی خیالی و فرار از سروکله زدن با واژه های تخصصی برای هزار و دویست و پنجمین بار کتاب بابالنگ دراز را به دست گرفتم. چه قدر هر بار از خوندنش لذت می برم و هیچ وقت هم برام تکراری و خسته کننده نمیشه. پیش خودم فکر کردم چه قدر حیف که سنت نامه نوشتن مدت هاست که منسوخ شده. نامه ها با دقت و علاقه نوشته می شدند. سند مکتوبی که سالیان سال موندگار بود و نشان از حس و حال و هوای نویسنده اش در اون زمان خاص داشتند. چیزی که مدام نیاز نیست select All و delete کنی چون حجم جایی را اشغال می کنه. که سرسری و فورواردی نبودند و با دقت و توجه نوشته می شدند. چه قدر نامه ها عالی بودند. چه شد که سنت نامه نوشتن منسوخ شد. چه قدر حیف که منسوخ شد. و ما چه چیزی داریم که برای آیندگان به یادگار بگذاریم؟
در مورد این نوع مردان حرفت را صددرصد قبول دارم. مثل همیشه تحلیلت عالی بود
ممنون
یه قضیه ای رو فکرکنم قبلا براتون تعریف کردم.محرم دوسال پیش یه خانمی از آشناها با ژست و پز و ظاهر روشنفکری داشت تعریف میکرد که اصلا حالم بهم میخوره میبینم زن رانندگی میکنه...
ضدزن بودن زنها بیشتر آدمو اذیت میکنه.به قول معروف بیگانه اگر میشکند حرفی نیست،از دوست بپرسید چرا میشکند؟
شیرین عبادی راست میگه:زنی که خودش دکتره و مثلا به بقیه میگه پیش دکتر زن نریدا.چیزی حالیش نیس.
+خب شما نامه نگاری رو ادامه بدید.تو یه دفتر واسه پسرتون نامه بنویسید،بزرگ که شد هدیه بدید بهش.خیلی قشنگه.**
یادمه از 13 سالگی تا حدود 16 سالگی دفتر خاطراتم را به صورت نامه می نوشتم. الان که می خونم خیلی جالب و خوندنی هست ولی نمی دونم چرا الان ذوق اون زمان را ندارم دیگه
ما یک سری داده تولید شده در شبکه مجازی داریم که ممکن است یک روز بلاگفا صاعقه بزند و همه اش بپرد. همین واقعا نامه نوشتن سنت خوبی است.
درسته. خیلی غیرقابل اطمینان است داده های مجازی
با شما کاملا موافقم.
جواب سوالتون هم اینه: نام کاربری و کلمه عبور!
یعنی بلاگ اسکای تا اون زمان پابرجاست؟
حالا اگه من از بعضی از کارهای خانوم ها خوشم نمیاد !ولی فقط کافیه یک مرد از کار زنی انتقاد کنه جفت پا میره تو صورتش
منم خوشم نمیاد ولی حرفم اینه مثلا اگه خانومی بد رانندگی کرد یا اشتباه کرد چرا جنسیتیش را زیر سوال می برند و به کل زنان توهین می کنند. مثلا بگند این راننده چه قدر بد می رونه ولی این که بگند بیا اینم زنه! همه زن ها بلد نیستند رانندگی کنند این یک توهین آشکار و بی احترامیه
نه از این مدلیا خوشم نمیاد ممنون!
اهل نامه و کاغذ نبودم
همه چی توی دلم بود از ترس ناامنی!
و خونده شدن توسط هرکسی
چه خوب!
صنم نمیشه برات کامنت گذاشت چرا؟
ایکاش این مشکل فقط تو دیدگاهشون در مورد رانندگی بود ( البته اینو بگم که دیدگاهشون ناشی از حسادت شدیدشون نسبت به حضور زن در اجتماعه وگرنه آقایون تو رانندگی بسیار افتضاح تر از اونی که فکرشو بکنید هستن ولی چون حس می کنن مرد هستن و نترس اعتماد به نفساشون بیست شده ) تو محیط کاری ببینین چه زجری می کشن نسبت به حضور زن و چون میبینند زنها خیلی برتر و دقیق ترند تنها کاری که می کنند خیلی از حق و حقوقشون رو نادیده میگیرند
درسته. اشاره کردم که از حس حقارت میاد وگرنه کسی که خودش را به اندازه کافی بالا ببینه کسی را توهین و تحقیر نمی کنه
سلام خانم اردیبهشتی
مدتها بود که سر به وبلاگتان نزده بودم . امروز فرصتی شد و دوباره از نوشته پر مغزشما بهره بردم و بسی لذت و کمی افسوس که چرا نمی توانم همیشه از معلومات و قلم روان شما بهره ببرم .
پاینده باشید و موفق در همه ارکان زندگی
ممنون. لطف دارید دوست عزیز
سیمرغ بلورین بهترین کامنت تقدیم میشه بههههههه
آنا آریان هورااااااا
حالا اینا بیخیال یعنی هزار و دویست و پنجاه بار حقیقت داره؟
دنیای قشنگی داشتینا
اینروزا کی حال داره نامه بنویسه...
خیلی خوندمش. هر وقت دلتنگ و بی حوصله بودم. ولی نمی دونم دقیقا چه قدر بوده
قبول دارم حرفتون رو...
در قبال ایراد گرفتن به رانندگی خانوما باید بگم که این چند وقته که راننده شخصی پسرم شدم تازه میفهمم چه قدر رانندگی ها بده!!!زن و مردشم فرق نداره. فقط جنس بد بودنش فرق میکنه؛ آقایون دنبال منم منم و اثبات خودشونن و خانوما استاد حواس پرتی...
البته من کلا پشت فرمون زیاد غر میزنم...من آدم قانون مداری هستم و بی قانونی خیلی عصبیم میکنه...نمیدونم اگه مرد میشدم چی میشد
بانو جان من هم خیلی وقت ها از بی شعوری آدم ها موقع رانندگی حرص خوردم. مثلا طرف سوبله وسط خیابون میرداماد ایستاده بود و یک ترافیک درست کرده بود که راه یک دقیقه ای را توی نیم ساعت رفتیم و عین خیالش هم نبود.
ولی این که ایراد یک راننده، یک فرد، یک خطاکار را به جنسیتش نسبت بدهیم این بی انصافی است و ناشی از عدم درک و فهم و شعور طرف
چرا اینقد از مردا بدت میاد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من از همه مردا بدم نمیاد جناب rndld ]vh من فقط نمی تونم با اون دسته از مردان کنار بیام که دچار درد بی شعوری هستند و بی دلیل خودشون را برتر از دیگران می دونند.
با با لنگ دراز از کتاب هایی ست که هنوز هم میتوانم بخوانم و لذت ببرم.
متاسفانه به روش های گ،ناگون ممکن است ما زنان همدیگر را تخریب کنیم.یک علت عمده اش هم حسادت است.
من معتقدم دلیل حسادت هم جایگاه زنان در فرهنگ های مردسالارانه است
مورد ما به رانندگی زن و مرد از دم ایراد میگیره! البته خودش واقعا راننده ی خوب و قانونمندیه!
و خود من بیشتر به مردها ایراد میگیرم! همیشه هم وقتی یه مردی خیابونو بند میاره یا بد پارک میکنه یا بد میرونه میگم : حالا اگه یه خانم اینکارو کرده بود همه بهش دری وری میگفتنا! چون مرده همه سکوت کردن!
چند شب پیش با هم بیرون بودیم یه خانم اجازه ی عبور از تقاطعی رو به ما نداد در حالیکه حق عبور با ما بود. بعد همان خانم جلوی ما قرار گرفت و موقع پارک کردن ماشینش را کوبید به جدول.
طرف حساب ما نه تنها بوق نزد که خیلی با طمانینه صبر کرد تا شرایط ماشین خانم جوری بشود که بتوانیم عبور کنیم.
بعد هم گفت : وقتی مدام میگویند رانندگی زن ها فلان است و بیسار است یک خانم مثل ایشان حتی با اینکه مهارت کافی ندارد اما برای اثبات غلط بودن این حرفها مینشیند پشت فرمان و به قصد انتقام گیری راه نمیدهد و به علت نداشتن مهارت راه ما را بند می آورد!
انقدر از این نگاهش خوشم آمد...
منم با چنین زنانی مواجه شدم! که البته اصلا هم نمی پسندم! فکر کنم هنوز یک ماه از اومدن من به تهران نمی گذشت که توی یک ترافیک یک ماشین پیچید جلوی ماشین یک خانومی. بلافاصله خانم از ماشین پیاده شد و قفل فرمون برای طرف کشید!!!!!!
من نمی دونم این خصلت خیلی خوبی تو مردهاست که ما زن ها بخواهیم برای عقب نبودن تقلیدش کنیم؟!