چند تا از ما قاتلیم؟!

سلام

دارم یک کتاب می خونم.

به یک جاییش می رسم که از کنترل بیرونی میگه. از این که چه میشه وقتی یکی یا هر دو طرف در یک رابطه دست به کنترل دیگری می زنند. وقتی طرف به فرد مقابل میگه " من بهتر از تو می دونم چی برات بهتره" وقتی شروع می کنه به تغییر دادن طرف، به تهدید کردن، انتقاد کردن، سرزنش کردن، انتقاد کردن، نق زدن و اعتراض کردن، تنبیه کردن و دادن رشوه و باج برای کنترل بیشتر... وقتی سعی می کنه با کنترل و تبدیل فرد مقابل به اون چیزی که خودش در ذهن داره ونزدیک شدن بیشتر فرد با معیارهاش، قدرتش را حفظ کنه...

وقتی زیربنای این فکر این باشه که "من درست فکر می کنم و تو اشتباه فکر می کنی. من درست عمل می کنم و تو اشتباه عمل می کنی" در انتها "اونی که درسته منم و اونی که باید تغییر کنه تویی"

کنترلی که دشمن صمیمیت و قاتل خیلی از رابطه هاست...

کنترلی که میشه با احترام گذاشتن، محبت کردن، حمایت کردن، تشویق کردن، گوش کردن و پذیرفتن و گفتگو در مورد تفاوت ها جایگزین کرد و صمیمت و نزدیکی را بیشتر کرد...

 

جدا چند نفر از ما سعی در کنترل فرد مقابل داریم؟ چند نفر از ما برای حفظ قدرتمون دست به سرزنش و انتقاد و تنبیه و ... می زنیم؟ رفتار چند نفر از ما باعث از هم پاشیدن رابطه ها میشه؟ چند نفر از ما قاتلین رابطه هایی هستیم که می تونه دوستانه و لذت بخش باشه و الان شده بزرگترین کابوس زندگیمون؟


بعدا نوشت: برای تعطیلات می خواهیم بریم سنندج! ممنون میشم هر اطلاعاتی که ممکنه مفید باشه در اختیارمون بگذارید.

 

نظرات 19 + ارسال نظر
صنم شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 11:01 http://daftaresanam.persianblog.ir/

من بین یه مشت قاتل زندگی میکنم!!!!!!!!!!!!!

گاهی رفتارهای منفعلانه هم به نوعی برای کنترل صورت می گیره ولی خودمون متوجه نمیشیم

[ بدون نام ] شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 11:18

شادمانه
بنظرم خیلی وقتها ناخوداگاه دست به کنترل میزنیم، همونطور که ناخوداگاه تحقیر میکنیم، گرچه ممکنه اصل تحقیر یا کنترل رو نپذیریم
دونستن میتونه گام اولی باشه که بیشتر مراقبت کرد یا ازقبل وارد فرایندی شدکه پیشگیری کرد

بله! بیشتر یک مکانیسم ناخودآگاه است برای کنترل وقتی خودآگاه بشه و وقتی دنبال سیستم های موثرتر بریم برای بهبود رابطه مشکل کم کم حل میشه

ماهی سیاه کوچولو شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 11:49 http://1nicegirl8.blogsky.com/

خب فکر کنم 98ممیز 99 درصد قاتلیم
1 درصد شبه قاتلیم
نیم درصد با قاتلا همدستیم
نیم درصد هم تو نظرسنجی شرکت نمیکنیم...
خب میدونین خانوم ادریبهشتی
مثلن در قبال والدینمون شاید نتونیم زیاد برخورد جدی داشته باشیم روی حس کنترل گری اونا چونکه نمیخاییم روحیه شون رو خراب کنیم چونکه مثلن بخاطر عاطفه و اینا
ولی برای آدمای دیگه بهتره زیر بار نریم
چونکه خدا که مارو آفریده ...آزاد آفریده دیگه
والا خودش اینقدر رو ما کنترل نداره... اینکارو بکن و اینا
به ما گفته خودت فکر کن درست تصمیم بگیر...
حالا شما هم اگه کسی کنترلتون کرد بهش بگین خب یه دفه بیا برو تو دل من دیگه
من میخام خودم باشم

ماهی با کامنت هات عشق می کنم!
مخصوصا با اون قسمت خدا

عاصی شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 12:38 http://asysepid.blogsky.com

خیلی طول کشید تا بفهمم داره همچین بلایی سرم میاد...
دیگه بعد از اون اجازه ندادم کسی تغییرم بده

چه خوب! چه کردی؟

مرضیه شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 15:07 httphttp://ghadaghan1.mihanblog.com/

سلام.
خانوم اجازه !!!ما.
یعنی اول همسرم سعی در کنترل داشت ،میدونیدکه مردها همه چیز رو بهتراز ما خانمها میدونن !!!!!و بعدمن که خیلی کنترل شدم خواستم کنترل کنم.

کنترل از هر دو طرف خوب نیست. تو نباید بگذاری همسرت کنترلت کنه نه این که کنترلش کنی!


ببین هر کاری می کنم نمی تونم برات کامنت بگذارم! کلی چیز نوشته بودم ولی فکر کنم چون همه اش درباره سوتین و مم.. بود خودش خودکار سانسورش کرد!

عاصی شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 16:15 http://asysepid.blogsky.com

اول خود واقعیمو شناختم. نقاط قوت و ضعفمو دیدم. صادقانه اونهارو طبقه بندی کردم. تمام سعیمو کردم خودمو دوست داشته باشم. وقتی خودم خودمو دوست داشتم توی رابطه ی اشتباه نرفتم. و همیشه گفتم همون 2 کیلو مغزی که توی سر طرف مقابل منه حتما توی سر منم هست. پس اگه اون خوب و بد رو میفهمه منم میفهمم!
فاکتورهایی که اگر در رابطه وجود داشت یعنی طرفم قاتل بود و میخواست منو تغییر بده رو یاد گرفتم. بعد از اون اجازه ندادم منو تغییر بدن. مگر اینکه خودم در راه پیشرفت خودم دلم خواسته باشه با ترک کردن عادتی یا ایجاد عادت جدید خودمو تغییر بدم.

مرضیه شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 17:26 httphttp://ghadaghan1.mihanblog.com/

ای وای چه بد.
حالا ازشانس ما یکی دونفرم گذرشون به طرف ما میخوره میخوان کامنت بذارن ،میهن بلاگ خوشو لوس میکنه.
ببخشید دیگه من ازطرفش معذرت میخوام .

خواهش عزیزم. تازه شده مثل بلاگ اسکای!

مهرپرور شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 19:30 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام
یک جورایی حساب کنی کنترل کردن نه تنها قاتل رابطه که قاتل شخصیت یک آدمه و اگر قبول کنیم روح آدم مهمتر از جسمشه، قبح این کار بیشتر از زیر خاک کردن یک نفره، حتی اگر با نیت خیر و از روی دوست داشتن و واقعا به نفع طرف کنترل شده باشه.

سنندج طبیعت زیبایی داره، سبزه و پر رودخونه ولی سبزیش با شمال فرق داره و این جالبه و چشم نوازه



حالا به غیر از سرسبزیش اطلاعات دیگه نداری بدی؟!

بی ربط شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 19:51 http://idleuser.blogfa.com/

اول سنندج، خیلی دیدنیه، هتل شادی هتل نسبتن خوبیه. یه بعد از ظهر رو کامل اختصاص بدید به دیدن آبیدر (یه پارک کوهپایه ای داخل شهر) دریاچه زریوار هم ببینید.

من به شخصه طبیعت اطراف سنندج رو به دیدن عمارت های تاریخی داخلش ترجیح میدم. خوش باشین.

والا ما در این ده سال زندگی مشترک ما فقط یک بار هتل رفتیم هیشه مهمان دانشگاه ها بودیم

من هم از طبیعت بیشتر لذت می برم اگرچه بناهای تاریخی هم زیبایی های خاص خودش را داره.

بی ربط شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 19:52 http://idleuser.blogfa.com/

احتمالن کتاب مورد اشاره نظریه انتخاب نیست؟

بله هست

بی ربط شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 19:56 http://idleuser.blogfa.com/

راستش من هر دو تئوری رو قبول دارم، هم تئوری انتخاب که اصل رو بر حفظ و تحکیم رابطه میذاره و هم تئوری قدرت که هدفش موفقیته.
از کنترل کردن هم باید درست و به جا استفاده کرد.

تئوری انتخاب با قدرت متضاد نیست و نفیش نمی کنه فقط تعریفش از قدرت متفاوته.

گلاسر پنج نیاز بقا، عشق و تعلق، آزادی، تفریح و قدرت را نیازهای اساسی می دونه.

عاصی شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 22:58

الآن یعنی از من راضی بودی؟!
اگه جواب بله است که باید بگم خود شما تاثیر زیادی داشتید.
شاید من نتونم محبتا و آموزشهای شمارو جبران کنم.
ولی فکر میکنم باید گاهی یادآوری کنم که چقدر عاصی امروز مدیون مشت و مال دیروز های شماهاست.
شماهایی که بی توقع نوشتید و یاد دادید. حرف زدید. وقت گذاشتید. تند شدید. نرم بودید...
موفق و شاد و سلامت باشید اردیبهشتی جان

مهم اینه تو خودت از خودت راضی باشی عاصی عزیزم.

خیلی خوشحالم برات مفید بوده. من هم در کنار شما چیزهای زیادی یاد گرفتم

مینو یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 00:26 http://milad321.blogfa.com

سلام
لطفا مطالبی هم بنویسید که چطور میشود در مقابل یک فرد کنترل گر ایستادگی کرد۰
اینکه آدمها بهم کمک کنند که عیوب خودشان را بشناسند و اصلاح کنند میتواند خوب باشد 'اما بعضی آدمها فقط برای حفظ قدرت سعی میکنند دیگران را خرد کنند۰
سنندج خوش بگذره۰من نرفتم ولی از دریاچه زری وار خیلی فیلم و عکس دیدم که خیلی زیبا بوده۰

مطالب زیاده ولی چشم

غیرتی شدن به هارت و پورت کردن و گیر دادن و جاسوسی کردن نیست،

غیرت یعنی ...

زن مورد علاقه ات هیچ وقت احساس تنهایی و بی پناهی نکنه...

اگه یک کامنت در ارتباط با موضوع پست می گذاشتید بیشتر مخاطب جذب می کردید

هدا یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 09:07

کاش اسم کتاب رو هم مینوشتید

زمام زندگی خود را در دست بگیر. نوشته ویلیام گلاسر

.آزی. یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 10:00 http://mylifeiscolored.persianblog.ir/

سلام
خانوم اردیبهشتی
حتما یه روز ناهار رو برید رستوران جهان نما. امیدوارم دلمه خوشمزه هنوز داشته باشن فضای داخلیشون هم خیلی خوشگله.
موزه کرد یادتون نره . آبیدرو هم حتما برید هوای عالی فضای سبز خوشگل.

ممنون

نیره دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 01:50

این یارو نادم همیشه از این کامنتها میذاره یعنی کپی میکنه.
به نظرم افراد کنترلگر نمیدونن رفتارشون چقدر میتونه مخرب باشه.

بله! نمی دونند! شاید چون روش های دیگه را امتحان نکردند. یک از روش یک زمانی به نتیجه رسیدند و این شده رفتار سازمان یافته زندگیشون. باید یاد بگیرند رفتارهای دیگه را جایگزین کنند. وقتی آگاهی پیدا کردند به دلیل رفتارشون راحت تر می تونند رفتارهای دیگه را جایگزین کنند.

الهه دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 03:28

خانم اردیبهشتی تاحالا اتو اینترنت راجع به مدافعین حقوق مرد چیزی سرج کردید ؟ اولین سایتی که بالا میاد اینه : mensright.ir خیلی دوست دارم نظرتونو راجع به نویسنده هاش و چیزایی که مینویسن بدونم .

یک نگاهی به چند پستش انداختم. به نظرم این قدر احساسی و بی پایه و اساس و بدون منطق بود صحبت هاشون که ارزش وقت گذاشتن و بحث کردن و یا توجیه کردنش را نداره. بیشتر تحقیر و تمسخر کردند تا این که به صورت علمی یا منطقی یک موضوع را مطرح کنند.
برام جای سئواله کدوم حقی از مردان ایرانی ضایع شده که دنبال احقاقش هستند؟! حق تحصیل؟ حضانت؟ طلاق؟ سفر؟ دیه؟ چی؟
یک مهریه ندارند که به حول و قوه الهی اونم کسب میشه!

خلیل دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 20:10 http://tarikhroze3.blogsky.com

سلام،

اصلن زندگی ما بی کنترل یکی یا چند میلیون تفر دیگه بی معنا می شه!

سفر خوش.

رفته بودم سنندج. از مرد قهوه چی پرسیدم جاهای دیدنی سنندج کحاست؟

با عصبانیت گفت: من !

چه قدر منطقی بوده! من قانع شدم شما قانع نشدید؟

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد