مفاهیم اگزیستانسیالیستی حرکت گلشیفته!!!!

سلام

من اصولا زیاد وارد بازی های دنیای مجازی و حقیقی نمیشم. از شایعه های زرد و اخبار سلبریتی ها خوشم نمیاد. زیاد وارد جریان این قضایا نمیشم.

تا این که چند روز پیش تو یک گروه وایبری که قبلش یکی از اعضا یک متن در مذمت کار گلشیفته فرستاده بود، عضو دیگری چندین متن در مدح کارش فرستاده بود و از زوایای مختلف این حرکت نمادین و جسورانه را بررسی کرده بود و از نگاهش تا تک تک سلول های بدنش اعتراض و نگرانی و ترس و ... را بیرون کشیده بود و تجزیه و تحلیل کرده بود.

راستش دیگه نتونستم ساکت بمونم. نوشتم که گلشیفته به هر دلیلی چنین کاری کرده دیگه این همه تجزیه و تحلیل بعدش چیه؟ باور کنید خودش هم از این حرکت این همه منظور فلسفی و فراوجودی نداشته که ملت غیور همیشه در صحنه بهش نسبت دادند.

جدای بعضی از حرکت ها، موجی که پشتش ملت را فرامی گیره و مثل یک سونامی سهمگین میاد و ویران می کنه و بعد سریع فروکش می کنه برای من جالبه!

هم اون هایی که بهش توهین و فحاشی می کنند و هم اون هایی که مدحش را می کنند! انگار این اتفاقات فرصت برای مطرح کردن خودمون، چه با تایید و چه با مخالفته! مثلا می خواهیم بگیم ما خیلی سرمون میشه! الان مچ این فرد را گرفتیم یا برعکس کلی معانی نهفته و نمادین کار این فرد را متوجه شدیم! از بس ما همه چیز دان هستیم!!!!!!!!!!!

کلا مردم سطحی شده ایم! دل بستیم به ظواهر و حواشی زندگی و اصل و عمقش را فراموش کردیم. به جای گشتن دنبال معنای زندگی، دنبال یک دستمایه برای خنده و سرکار گذاشتن و برپا کردن شور و هیجان عمومی هستیم! مثلا بازیگران و خوانندگان زنده را دستی دستی می کشیم! عکس از هنرپیشه نقش قلقلی می گذاریم و زیرش با سوز و گداز درگذشت جانسوزش را تسلیت میگیم! بعد بنده خدا باید بیاد تکذیبیه برای فوتش بده!!! نه جدا جالبه!!!!

واقعا چرا؟ چرا شاهد چنین اتفاقاتی در جامعه مون هستیم؟ چه دلیلی داره؟ ریشه این اتفاقات و این شایعه ها و این زرد بازی ها چیه؟ چرا می خواهیم این جوری مطرح بشیم؟! چرا وقتمون را این جوری پر می کنیم؟ چه چیزی عایدمون میشه؟

 

پیوست: سینا در برنامه این هفته چندشنبه با سینا جالب گفت! گفت هیچ کس تو هیچ کجای دنیا با لخت شدن هیچ حقوق از دست رفته ای را به دست نیاورده!!! پول روزمزد چرا ولی حقوق نه!!!!!!! گلشیفته به هر دلیلی چنین کاری کرده باشه به نظر من به دلیل و برای حقوق زنان نبوده! برای این کار راه های مفیدتری وجود داره!

 

از تجسس چه چیزی عایدمون میشه؟

سلام

تازگی ها به خاطر مشغله به ندرت تلویزیون می بینم. چند شب پیش موقع شام بی هوا کانال ها را عوض می کردیم که رسیدیم به کانال من.و.تو و خانم بابک داشت درباره دروغ صحبت می کرد. انتهای صحبتش بود و بعد از بینندگان خواست نظرشون را درباره دستگاهی بدهند که با اون می شد فرد مورد نظر که می تونه یکی از نزدیکان و اعضای خانواده باشه را ردیابی کرد تا بفهمند کجا میره و کی میره و ...

بعد خواست که بینندگان بگند با چنین وسایلی موافقند یا مخالف؟

خوب من جوابم را همین جا می دهم. "من مخالفم". چرا؟!

چون یکی از نیازهای ابتدایی هر انسانی امنیته. و یکی از مسائلی که ایجاد امنیت می کنه اعتماد کردن و اعتماد داشتنه.

فقط یک لحظه فکر کنید این تجسس ها، این دانستن ها، این آگاهی زورکی و پنهانی از همه زوایای زندگی نزدیکانتون چه فایده ای می تونه داشته باشه؟

مچ گیری چه سودی برای بهبود روابطتون یا حتی شرایط زندگیتون داره؟

اگه به فرض بفهمید پسرتون بعد از مدرسه به جای این که یک راست بیاد خونه رفته با دوستانش پارک و نیم ساعتی اون جا به کاری مشغول بودند که شما را در جریان نگذاشته، چه چیزی عایدتون میشه؟ آیا صرفا این دانستن باعث تغییر رفتار پسرتون میشه؟مثلا وقتی اومد بهش بگید آهان! ای دروغگو! من می دونم امروز بعد مدرسه رفته بودی پارک! به چه جراتی چنین کاری کردی؟! آیا این باعث میشه پسر خوب و سربه راه و درستکاری بشه؟ یا این که صرفا نسبت به شما احساس بدی پیدا می کنه و برای دفعات بعدی محتاط تر عمل می کنه؟

چه چیزی از این چک کردن ها، پیگیری های مداوم، کارآگاه بازی ها عاید ما میشه؟ یک کانون گرم خانوادگی؟ احساس نزدیکی؟ محبت و عشق؟ یا یک خانواده منسجم؟

اگه دوست دارید چیزی را در مورد اطرافیانتون تغییر بدهید باید به خاطر داشته باشید که اون نیرویی که باعث میشه فرد مقابل تمایل داشته باشه نظر شما را تامین کنه، زور یا قدرت شما نیست. اعتماد و عشق و محبتیه که شما بهش می دهید.

دروغگویی و پنهان کاری اگه هزار و یک دلیل داشته باشه، یکی از دلایل مهمش اینه که شاید شما یک جوری رفتار کردید که طرف مقابل بهتون اعتماد نداره که راستش را بهتون بگه! شاید در کنار شما حس امنیت نداره!

بد نیست گاهی به جای تجسس در حریم خصوصی نزدیکانمون، فکر کنیم من چه کردم و چگونه رفتار کردم که از من چیزی را پنهان می کنند یا بهم دروغ میگند؟

 

پیوست: دوست دارم کسانی که موافق چک کردن نزدیکانشون حالا به هر طریقی هستند، به این سوال پاسخ بدهند که آیا خودشون هم دوست دارند این جوری و بدون اطلاع چک بشند؟ حتی اگه انسان بسیار درستکاری هم باشند، آیا از زیر ذره بین کسی بودن احساس خوبی دارند؟ لازم نیست به کسی جواب بدهید، این پرسش را به خودتون پاسخ بدهید.

کجای تاریخ تعقل را جا گذاشتیم؟!

سلام

چند وقتی هست که میونه یکی از زوج های جوون فامیل به هم خورده. خانم تمایل به جدایی داره و خانواده آقا فکر می کنند که هر تلاش منطقی برای احیای مجدد این زندگی کردند نتیجه ای نداشته. اینه که به تازگی دست به یک تلاش عجیب و غریب برای کشف راز تصمیم خانم گرفتند!!!!!

رفتند پیش یک فردی که به قول خودشون فرد بسیار متبحری در استخاره و باز کردن قران و از این صحبت ها است!! وقت دوماهه میده و بسیار مورد قبول مراجعانشه و هر چی گفته تا الان درست بوده!

خلاصه که بعد از طی کردن مشقات زیاد بالاخره این آقا برای این زوج قران باز کرده و بهشون گفته که زیر سر خانم بلند شده و کسی تو زندگیش بوده و هست که تصمیم به جدایی گرفته!!!!!!!!!!!

مادرم می گفت با عصبانیت بهشون گفتم تو قران خدا اومده تا با چشم خودتون موضوعی را ندیدید تهمت نزنید! اونم این موضوع به این مهمی که تازه یکی دو شاهد هم نمی خواهد! اون وقت از کجای همین قران خدا اون فرد فهمیده که خانم با کس دیگه ای ارتباط داشته؟!

 

ما داریم به کجا میریم؟! تعقل و تفکر، اون پله بزرگی که ما را از سایر جانداران یک سر و گردن بالاتر برده بود را کجای تاریخ جا گذاشتیم؟! انسانیت را چی؟! از کی یاد گرفتیم برای آروم کردن دل خودمون متوسل به هر چیزی بشیم؟! کی اصل زندگی فراموش شد و چسبیدیم به فرعیات؟! کی این قدر وسعت دیدمون محدود شد؟! از چه زمان خرافه این قدر در زندگی ما ریشه دواند که جای حقیقت را کاملا اشغال کرد؟ از کی؟!