درد اون جاست که قربانی بیشتر گناه کاره تا مجرم!

سلام

خبر ضرب و شتم دانش آموز اهل شوش توسط معلمش را شنیده اید؟ وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که هم با معلم و هم با فردی که فیلم را گرفته برخورد خواهد کرد!!!!!

 

یاد چند سال پیش افتادم. سوار تاکسی بودم وقتی پیاده شدم در ماشین کمی محکم بسته شد. راننده شروع کرد به دادن فحش های جنـ.سی که واقعا زشت و زننده بود. شماره پلاک ماشین را یادداشت کردم. زنگ زدم تاکسیرانی و گفتم چه اتفاقی افتاده و راننده چه برخوردی داشته. مسئول پشت خط با پوزخند گفت اگه شکایت دارم باید برم فلان جا و اظهارنامه پر کنم و بعد برم بهمان جا و شاهد ببرم و ... خلاصه یک هفت خوانی بود که در آخر اگه همت داشتی و می تونستی برای n نفر توضیح بدی و شاهد بیاری که این آقا چه فحش ها و نسبت های زشت و زننده ای بهت زدند تازه راننده را یک جریمه کوچک می کردند.

احساس کردم این مراحل یک مجازات برای منه که جرات کردم اعتراض کنم در برابر هتاکی و بی احترامی. در برابر رفتار ناشایست.

حالا هم جناب وزیر عزیز ما، بر اساس همین نظام واقعا شایسته که معمولا قربانی بیشتر مجازات میشه تا مجرم، مخصوصا اگه جرات کرده باشه و گوشه ای از زشتی های جامعه اسلا.می ما را رو کرده باشه، فرموده اند باید با اون دانش آموز شجاع که جسارت به خرج داده و این رفتار زشت را به همگان معرفی کرده، برخورد بشه!

کاملا قابل حدس است که احتمالا مجازاتی که در انتظار اون معلمه به مراتب کمتر از اون دانش آموزه! چرا که در کشور ما مجازات کسانی که جرات کردند زشتی ها را نشان همگان بدهند، بیشتر از کسانی است که اون عمل زشت را انجام داده اند.

این یک جریان بیمار و ناکارآمده! جریانی که مظلوم را تشویق می کنه به سکوت از ترس مجازات و درد بیشتر و همین جریان باعث میشه خطاکار حریص تر و وقیح تر بشه به خطا و ظلمی که می کنه.

به دلیل همین جریان ناسالمه که در کشور ما حتی مجازات اعدام هم باعث کاهش تجاوزش، زورگیری یا ایجاد ناامنی نشده! چون این نظام به جای حمایت از قربانی ماجرا، در اولین اقدام اون را مجازات، محکوم و طرد می کنه.

آقای وزیر آموزش و پرورش، شما الگوی بسیار نامناسبی برای سیستم آموزشی کشور ما هستید. وقتی از همون مراحل ابتدایی به کودکان ما یاد می دهید در مقابل ظلم و ناحقی باید سکوت کنند و نه اعتراض.

 

پیوست: مدت هاست که کسانی که مهاجرت می کنند را سرزنش نمی کنم. دیگه معتقد نیستم که به ماندن و ساختن. عجب ویرانه ای شده است ایران کهن و خسته ما.

نظرات 34 + ارسال نظر
خانم کوچیک شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت 17:03

اصولن تو بیشتر مشکلات دغدغه مسولان علنی نشدن ماجراست و نه حل مشکل اقای وزیر خودشون خوب میدونند در زیر مجموعه شون چه خبره فقط قرار نیست این مساله علنی بشه چون به قول مهران مدیری به لطف مسولین ما خوبیم یاد اسید پاشی های اصفهان افتادم مجرمان هیچ وقت دستگیر ومجازات نشدن در عوض مردمی که برای اعتراض درب دادگستری جمع شده بودند دستگیر و زندانی شدند در مورد اخری هم هر بار این وقایع را می شنوم به پسرم نگاه می کنم و از خودم می پرسم به دنیا اوردن یک بچه تو این جامعه رو به قهقرا خودخواهی نبوده مهاجرت اگر برای خود ادم هم فایده نداشته باشه برای نجات دادن بچه هاش واقعا گزینه خوبیه

دقیقا! گویا با علنی نشدن مشکل را انکار می کنند تا مردم نفهمند اساسا در ممالک اسلامی چیزی به نام مشکل هم وجود داره

یاسمین شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت 17:16

از قضیه تجاوز به ندا که مطلعید..البته بقول دادگاه رابطه نامشروع.
تازه وقتی یه روزنامه تحلیلی از این رابطه نوشته و مرد رو به تجاوز محکوم کرده،متهم رفته از روزنامه شکایت کرده ((((:

اینم یه مثال تلخ دیگه

چه قدر هم تلخ

مینو شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت 19:51 http://milad321,blogfa.com

این هم شده مثل وقتی به فردی تعرض میشه,میگن خودش تمایل داشته.یاد اون مثل معروف میافتم که میگه:گنه کرد در بلخ اهنگری-به شوشتر زدند گردن مسگری

دقیقا

ایرانی شنبه 25 اردیبهشت 1395 ساعت 22:44

از شما بعیده اینقدر خشن باشید و پیگیر مجازات دیگران

راستی شهردار لندن هم مسلمون نیست

من پیگیر مجازات عاقلانه و متناسب برای خاطیان حقیقی هستم.

چون حرف بنده را قبول ندارید سری به ایسنا بزنید:
http://www.isna.ir/fa/news/95021810208/%D8%B5%D8%A7%D8%AF%D9%82-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%84%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%B4%D8%AF

سعید شرقی یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 01:28 http://shahrzadparsi.blogfa.com

سلام
میشه از دو منظر به موضوع نگاه کرد.
ابتدا دانش آموز زرنگی که زشتی کار اون معلم رو با گرفتن فیلم مخفی نشون داده.
دوم یک نفر که برای نشون دادن یه عمل خلاف قانون خودش خلاف کرده!! از دیدگاه دوم علاوه بر کار معلم کار دانش آموز هم پسندیده نیست.
اگر عینک احساسات را از روی چشم بردارید (که من برای احساسات هم ارزش قایلم) بارها دانش آموز و یا خانواده دانش آموز به دفتر یا اداره آ.پ شکایت برده اند که سریع بازرسی مداخله کرده است و بارها معلم محکوم شده است. سیستم آ.پ بدون ضعف نیست اما ساز و کاری برای محدود کردن و زدودن این رفتار ناشایست دارد.

آقای شرقی اعمال این مجازات برای کشوری و سیستمی قابل قبوله که برای همه چنین قانونی اعمال بشه. که اگه می شد شاهد چنین نظام قانونی بی در و پیکری نبودیم!

خود من دانش آموزی را سراغ دارم که به خاطر ضربه مدیر به شکمش پرده دیافراگمش پاره شد ولی چون شاهدی برای ضرب و شتم مدیر نبود شکایتشون راهی به جایی نبرد.

امید است شما برای همه مشکلات و بی قانونی های رخ داده در کشورمون چنین قانون مند و مبادی به اصول باشید و نه فقط اتفاقاتی که مربوط به معلمین هم صنفتون باشه.

برنا یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 08:58 http://Www.newday2014.blogsky.com

مهربانو یکشنبه 26 اردیبهشت 1395 ساعت 12:07 http://baranbahari52.blogsky.com/

واقعا" متاسفم . اردیبهشتی جان .. منم دیگه امیدوار نیستم

هدیه دوشنبه 27 اردیبهشت 1395 ساعت 01:44

منم با اینکه از نظر مذهبی و اعتقادی هیج جوره تو کتم نمیره رفتن اما خیلی وقته میفهمم اونایی رو که میرن، موندن به چه قیمتی؟! مگه عمر ما چقدره؟!

واقعا!

ایرانی دوشنبه 27 اردیبهشت 1395 ساعت 17:10

بله شهردار لندن مسلمان شناسنامه ای هستن اما در عمل مطیع کامل قواعد غرب

ایشون از حامیان قانون ازدواج همجنس بازها هستن
حتما نظر اسلام رو درباره لواط میدونید

اونجا کسی رو که بر خلاف اصولشون عمل کنه داخلشون راه نمیدن
البته منطقی هم هست

بنظرم لفظ اولین شهردار مسلمون بیشتر تبلیغاتی میتونه باشه
گذر زمان واقعیت امر اشکارتر میکنه

این که اعتقادات شخصیش دقیقا چیه این قدر مهم نیست که مردم مسیحی انگلیس یک غیر انگلیسی و غیرهمکیش خودشان را شهردار مهم ترین شهر اروپا کرده اند.
در ضمن احساس می کنم ایشون از خیلی از کسانی که ادعای مسلمانیشان گوش فلک را کر کرده مسلمان تر باشند.

محمود دوشنبه 27 اردیبهشت 1395 ساعت 18:27

سلام اون معلمی که یک ماه پیش بخاطر نجات دانش آموزانش زیر آوار رفت هم از این قشره .خوب نیست که همه رویک جور ببینیم از عدالت دوره .خدایش هیچوقت شده تو عصبانیت بچه تون رو کتک بزنید آدم عصبانی هر کاری میکنه .فکرمیکنید فقط تو کشور ما ازاین خبرایه اخبار کشورهای دیگه رو نمیبینید که اعتراضات مردمی تو دمکراسی ترین کشورها هم سرکوب میشن.

آقای محمود کاملا مشخصه شما جزو قشرزحمتکش معلمین هستید یا وابستگی بهشون دارید. در فامیل نزدیک من و آقای اردیبهشتی هم معلم هستند. فکر می کنم شما به خاطر غلیان احساسات دقیق متوجه پست من نشدید. پست من در مذمت معلمان نبود. در مذمت سیستمی بود که اگه کسی بهش ظلم بشه راحت نمی تونه شکایت و پیگیری کنه تا جرایم کمتر اتفاق بیوفته.
این با سرکوب اعتراضات جمعی فرق داره.

همون جوری که من اذعان دارم روانشناس بد و نابلد در کنار روانشناس خوب و حرفه ای هست احتمالا شما هم منکر این موضوع نیستید که معلم ناشایست هم در کنار معلم شایسته وجود داره. در ضمن این که بر اساس استدلال شما کارمند عصبانی باید بتونه ارباب رجوع سمج را کتک بزنه!!!!

مهرنگار سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1395 ساعت 09:57 http://mehr-negar.blogsky.com

سلام
بیشتر از خود پست، کامنتها نظر من رو جلب کرد. شخصی سازی مسایل هم احتمالا یکی از مشکلات فرهنگی ماست که با وجودی که موضوع پست چیز دیگه ایه با اومدن اسم یک شغل انگار کل محتوا برای افراد دارنده اون شغل فیلتر میشه...اردیبهشتی جان احتمالا خواننده از تاکسیرانی نداری!

شاد باشی

درست میگی مهرنگار جان. نوشتن از مطالب اجتماعی و روانشناسی خیلی سخت شده! چون در نهایت به یکی برمی خوره! در مورد عدم پیروی از مد می نویسی میگند چرا به چاق ها توهین کردی؟ از نظام جزایی کشور میگم میگند چرا به معلم ها توهین کردی؟
از خودم مثال می زنم میگند چرا می خواستی بچه ات را سقط کنی کافر؟!؟!
خیلی سخته نوشتن در این حوزه ها! شاید بهتر باشه منم عکس سفره رنگارنگ مهمونیم را بگذارم و بنویسم چه جوری چشم فامیل شوور را با هنرنماییم در آوردم!

Admin سه‌شنبه 28 اردیبهشت 1395 ساعت 13:39 http://aaddminn.blogfa.com

داستان اون تجاوز تو زنجان که بدتر هم بود

که اعلام شد رابطه ی نامشروع بوده و تجاوزی در کار نبوده
بچه 9 ساله و ارتباط نامشروع؟


مخاطب را احمق فرض کردند

رقاصه ی خدا چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 10:18

خانم اردیبهشتی عزیز سلام
من یک سئوال داشتم اگر بهم اجازه بدید که ازتون بپرسم خیلی ممنون می شم.

اگه در زمینه روانشناسی باشه، بله بفرمایید.

مامان آمیتیس پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1395 ساعت 08:01 http://mamaneami.niniweblog.com/

سلام
خیلی جالبه با اینکه ما ادعای برتری در دین رو داریم چطور مسلمانان دیگه رو اسمی و شناسنامه ای میدونیم آخه مگر بنده دارای ارتباط با خدا هستم که از عقاید کس دیگه یا مسلمان بودن اسمیش اظهار نظر کنم فقط خداست که میدونه کی مسلمان واقعی است و چه کسی تابع چه قانون هایی هست چقدر راحت قضاوت می کنیم کاری رو که فقط خود خدا میدونه من هر وقت سوره واقعه رو می خوندم به آیه والسابقون که میرسم ( آیه 10 ) همیشه میپرسیدم چرا برترین ها از لحاظ انسانیت واقعی عده کثیری از گذشته و عده کمی از آیندگان هست با این همه پیشرفت علم و فنون و دانش ولی حالا متاسفانه اخلاق و البته اخلاق دینی هر روز رو به افوله هر چی به جلوتر میریم خودبرتربینی و غرورمون بیشتر میشه و صد البته که جای خدا رو خواهیم گرفت

بله! ما خیلی راحت جای خدا می نشینیم و انسان ها را در دو دسته خوب و بد قرار می دهیم

سروش پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1395 ساعت 12:49 http://azadkish.mihanblog.com

درود بر شما. مدتی بود نبودم و کم بودم!
حافظ میفرماید؛
مصلحت نیست ک از پرده برون افتد راز
ور نه در مجلس رندان خبری نیست ک نیست (نیست ک نباشد)
یاد خیلی مثالها از این دست ک گفتین افتادم از جمله معاون دانشجویی دانشگاه زنجان در دولت فخیمه ی اول محمود ک در اتاق کارش، در ساعت غیراداری با یکی از بانوان دانشجو خلوت کرده و مجلس انس و الفتی داشتند و تعدادی از دانشجویان انجمن اسلامی ایشان را خفت گیر کرده و فیلمبرداری نموده و منتشر مینمایند. آن گونه ک یادم هست، حضرتش ب هیچ عقوبتی گرفتار نیامد و دانشجویان مزبور، ادب شدند!
مسئله خودی بودن یا نبودنه در درجه ی اول! شما اگر خودی باشی، گناهانت پوشانده خواهد شد و خطاهایت نادیده گرفته خواهد شد. و اگر غیر باشی...

اتفاقی مشابه اینی که گفتید در دانشگاه ما هم افتاد و همون سرانجام را هم به دنبال داشت

گلابتون بانو پنج‌شنبه 30 اردیبهشت 1395 ساعت 19:00 http://golabatoonbanoo.blogsky.com

بله متاسفانه این واقعیتیه که تو سیستم‌ قضایی ما وجود داره و این یکی از دلایل من‌برای رها کردن کارم بود.

متاسفانه

نیره جمعه 31 اردیبهشت 1395 ساعت 14:50

قرنهاست که کارمون همینه
ماله کشیدن روی زشتی ها
نتیجه ش هم اینه که اون زشتی ها بیشتر شده و کمتر نشده...

دقیقا

سارا جمعه 31 اردیبهشت 1395 ساعت 17:58

ما به زندگی خصوصی دیگران کار داریم و نظرمون رو در مورد همه چی میگیم البته بدون اینکه نظر ما رو پرسیده باشن مثلا در مورد غذایی که می خورن نظر میدیم که اینو نخور یا اینو بخور در مورد لباس، مدل مو، آرایش، سبک زندگی کلا همه چی و در مورد هیچی هم اطلاع دقیقی نداریم فقط یه چیزایی توی شبکه های اجتماعی از این مطالب غیر علمی خوندیم و می خوایم همه رو کنترل کنیم ولی جایی که باید حرف بزنیم و اعتراض کنیم ساکت میشیم

به نکته جالبی اشاره کردی

خلیل شنبه 1 خرداد 1395 ساعت 21:17 http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام،

موافقم.

سروش یکشنبه 2 خرداد 1395 ساعت 16:58 http://azadkish.mihanblog.com

ببخشین من اینجا نظر گذاشته بودم! ثبت نشده یا منتشر نکردین؟!

هست. من نبودم. سفر بودم.

Rojin دوشنبه 3 خرداد 1395 ساعت 07:22 http://rojna.blogfa.com

عجب وزرای نادانی مسئولیت آموزش رو به عهده گرفتن. همچین بلایی سر یه بچه اینجا میوردن میلیونها دلار طرف رو سو میکردن و برای همیشه از کار بیکارش میکردن. متاسفانه موردهای حیوان آزاری رو هم میبینم که مرتب تکرار میشه دلم برای اون حیوونای بیزبون میسوزه. ولی هیچ اقدامی نمیشه و ضرب و شتم اونا هم ادامه داره. این مملکت از پایه ویران است!!

روژین جان این جا جان انسان ها هم ارزشی نداره. چه انتظاری اگه توقع ارزش قائل شدن برای سایر موجودات باشه

َAmir دوشنبه 3 خرداد 1395 ساعت 13:53

سلام
روزی که این پست گذاشته شد مقارن شده بود با سالگرد ازدواجتون - با تاخیر زیاد تبریک میگم

البته تولد اقای اردیبهشتی هم همونروز بود و 2 هفته قبلترش هم تولد شما ، خلاصه تبریک اندر تبریک منتها با تاخیر زیاد

براتون ارزو میکنم به اونچه که ارزو دارین برسین

شما چه یادتونه!

ممنون

بانو. دوشنبه 3 خرداد 1395 ساعت 14:48 http://mylifeinwords.blogfa.com

سلام. ظلم اینقدر توی کشور ما نهادینه شده که اعتراض در برابرش یه جور هنجارشکنی غیر قابل قبوله...ضمنا پی نوشتتون حرف دل منم بود.

مارال سه‌شنبه 4 خرداد 1395 ساعت 13:56 http://mypersonalnotes.persianblog.ir

خیلی متاسفم

یاس ایرانی پنج‌شنبه 6 خرداد 1395 ساعت 20:38

سلام خانم اردیبهشتی عزیز.... من از خوانندگان خاموش وبلاگتون هستم .... در مورد کار وزیر و سیستم قضایی کشور خب جای بحث زیاد هست!! به نظر من تا وقتی که کسی پیگیر باشه هیچ کس نمی تونه از وظایفش کوتاهی کنه... یادمه سال آخری که ایران بودم کارمند پست مرکزی میدان ولیعصر با من رفتاری بدی داشت من شکایت کردم و نتیجه کارم رو هم دیدم... و الان خیلی هم راضی هستم که پیگیر بودم...
در مورد دنیای خارج از ایران باید بگم تا وقتی که ایران بودم همین نظر شما رو داشتم ولی الان پس از زندگی در هند، سنگاپور و در حال حاضر آمریکا آواز دهل از دور خوش است!
تا وقتی در بطن جامعه ای زندگی نکرده باشی همه چیز لوکس به نظر میاد!!
شما روان شناس هستین و طبیعتا میدونید در کار با جامعه آماری ما صد در صد نداریم!! رگرسیون و .... بهرحال خواستم اینو بگم سیاه نمایی جامعه ایران درست نیست... نژاد پرستی چیزیه که علنا پلیس آمریکا به نمایش می ذاره... مسلمون ستیزی رو کاندیدای رییس جمهوری آمریکا در تلویزیون اعلام می کنه و .... من آمریکا زندگی می کنم و دقیقا می تونم بهتون بگم تبلیغات پر آب و رنگ چقدر می تونه همه چیز رو مخفی کنه....

ممنون عزیزم بابت توضیح. بله اطلاع دارم از جامعه آمریکا اگرچه اون جا زندگی نکردم ولی فامیل نزدیک زیاد دارم اون جا.
راستش فکر کنم من چند بار تو وبلاگم و در جواب کامنت ها گفتم، من آمریکا را خیلی کشور برابر، دموکرات و ایده آل برای زندگی نمی دونم. آمریکا اتفاقا خیلی شبیه ایرانه. ورِژن پیشرفته تر.

شیرین جمعه 7 خرداد 1395 ساعت 23:23 http://www.ladolcevia.blogsky.com

سلام خانم اردیبهشتی
برام خیلی جالبه و خیلی دوست دارم یک جامعه شناس یکبار این سندرم "ممل امریکایی" مردمان را مطالعه کرده و نتایجش را در معرض خوانش قرار بده. بار اول نیست که حرف از موضوعی می شود و فورا کسی از راه می رسد که ملاک و معیار را امریکا می داند. هر بار این اتفاق می افتد - رایج هم هست اتفاقا - فقط از تاسف سر تکان می دهم! چه برای موافقان و چه مخالفان امریکا ... هر دو دچار obsession هستند و ناتوان از دیدن و شناختن باقی دنیا.

گاهی وقتی در مورد مشکلات جامعه مون یا جهان سوم می نویسم، کامنت هایی که دریافت می کنم در مورد این که آمریکا یا کانادا فلان یا بهمان مدله باعث میشه گاهی شک کنم نکنه اسم این کشورها را تو پستم نوشتم و در موردش مقایسه ای انجام دادم.
راستش وقتی در مورد کشورهای دموکراتیک یا برابر صحبت می کنم یا می نویسم به آمریکا فکر نمی کنم.

َAmir دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 02:24

بله!
و البته جالبتر اینجاست که روزی که من تو این پست کامنتم رو گذاشتم خرمشهر هم ازاد شد و یه اختلاف یماهه زادروزها متفاوته!

من که گفتم از قدیمی هام!
شما سوال تشریحی مطرح کنید از ارشیو ، من جواب بدم ": )

حافظه خیلی خوبی دارید

[ بدون نام ] دوشنبه 10 خرداد 1395 ساعت 14:47

اولین اقدام شهردار مثلا مسلمان لندن:

زنان محجبه مشکوک و بیگانه هستند (در مصاحبه با ایوینینگ استاندارد-14 اپریل)

دومین اقدام:

عدم شرکت در مراسم روز زمین فلسطینیان(مسلمان) و شرکت در مراسم روز هاشووا صهیونیستها

سومین اقدام:

طرح برگزاری فستیوال معرفی تل اویو

وفراموش نکنیم حمایت این اولین شهردار مثلا مسلمان را از

قانون ازدواج همجنس بازها

باز هم می گویم گذر زمان واقعیت امر را اشکارتر میکنه

بزرگترین آرزوی من در زمینه وبلاگ نویسی این است که روزی برسد که وقتی یک مطلبی می نویسم افراد به مفهوم پست دقت کنند و نه مثالی که آورده ام!

َAmir سه‌شنبه 11 خرداد 1395 ساعت 00:25

خانم اردیبهشتی الان رسانه و شبکه اجتماعی هست اونموقع که تو مدرسه راهنمایی معلم علوم کل کلاس 35 نفری رو با شیلنگ روانه خونه مون میکرد کسی جووابگو بود؟

اونموقع که با تهدید درسمیخوندیم اوضنمون این شد بچه های امروزه که کلی باید نازشون رو بکشی تا درس بخونن .

ضرب و شتم چیز جدیدیه؟ نمیدونم مدارس دخترونه چجوری بود ولی ما که اونموقع ها دهنمون صاف بود . شاید برای شما عجیب باشه اما ما که درد کشیده ایم اصن عجیب نیس.

البته این عجیبه که ملت تعجب کردن خودشونو یادشون رفته یا شایدم نداشتن.

من کجا گفتم اون زمان مشکلی نبوده؟

در مدارس ما هم بود ولی به عنوان شاگرد زرنگ کلاس هیچ وقت تجربه اش نکردم

مهرنوش چهارشنبه 12 خرداد 1395 ساعت 22:43 http://manvadust.blogfa.com

منم مدتهاست دست از راهنمایی کردن برداشتم. وقتی کسی برام درد و دل میکنه هیچی نمیتونم بگم.
و بدتر اینکه خودم نمیتونم درد و دل کنم.

درددل کردن با یک دوست صمیمی یکی از راه های بهتر شدن حال و دوری از افسردگیه. این سوپاپ اطمینان را از دست نده. لزومی به راهکار دادن نیست. گوش دادن فعالانه خودش راهگشاست

مصطفی شنبه 15 خرداد 1395 ساعت 16:20

سلام
خسته نشدی از گفتن تکرار مکررات؟
ب قول سعید همه میدونن چ خبره,لازم به یاداوریش نیست
خب الان ار خودم پرسیدم مگه کسی مجبورت کرده ک پستها رو بخونی؟!
نه مجبور نکرده
کاملن منطقی هست
پس به مکرر نویسی هات ادامه بده

راستش از اون جایی که با خودتون دارید صحبت می کنید مزاحم نمیشم!

ولی کلا جواب منطقیش اینه وقتی اون افراد از انجام مکررات این روش های نادرست دست برداشتند منم از نوشتن مکررات دست برمی دارم

ایرج زمانی پنج‌شنبه 20 خرداد 1395 ساعت 21:37

سلام خانوم اردیبهشتی
کمال گرایی هزاران خاصیت خوب داره و یک خاصیت خیلی بد
خاصیت بدش اینه که باعث میشه آدم یه جاهایی به ناامیدی مطلق برسه
با وجود مردمی چون ما شاید آینده تابناکی برای ایران متصور نباشه اما اگر بتونیم گوشه ای از خرابیها رو هم درست کنیم به نسل های آینده خدمت کردیم

در پناه خالق زیبایی ها

نه حقیقتش من کمال گرا هم نیستم واقعا! پیشرفت پیشکش! پسرفت نکنیم!
وقتی کسانی را که به خاطر کارشون اعتراض کردند را شلاق می زنند (که نمی دونم این حکم از کجا اومده؟) این پیام را می دهند که شما حق هیچ گونه اعتراضی ندارید! باید بسوزید و بسازید و با این شرایط کجا را میشه درست کرد؟

َAmir سه‌شنبه 25 خرداد 1395 ساعت 01:08

با اون همه زرنگی منم بی نصیب نموندم . البته فقط معلم علوم به ما ازاین لطفا داشت.

جالبیش این بود یه پسره رو با شیلنگ به دست راستش زد هفته ی بعد دست چپش رو گچ گرفت اومد مدرسه.

مثل اون پسریه که تو دانشگاه گواهی از دکتر زنان آورده بوده برای موجه کردن غیبت امتحانش!

gz دوشنبه 31 خرداد 1395 ساعت 03:00 http://bekhan-mara.blogfa.com

در اینجا به جای پیدا کردن جواب و حل کردن صورت مسئله دنبال کسی میگردن که سوالو نوشت تا تنبیهش کنن و وادارش کنن صورت مسئله را پاک کنه.انگار با پاک کردن صورت مسئله می توانن ذهن پرسشگر ادم ها رو خاموش کنن
پ.ن: شما هم زیاد حرص نخور واسه سلامتیت خوب نیست.تو این کشور مریض شدن بدترین چیزه.یبارکی نمیکشنت که..زجر کشت میکنن

درسته.
خیلی حرص نمی خورم ولی نمی تونم بی تفاوت هم باشم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد