اسفند عزیز من

سلام

اسفند داره کم کم تموم میشه و فروردین عزیز از راه می رسه.

باید یک اعترافی بکنم. من اسفند را بیشتر از فروردین دوست دارم.

اسفند پیام آور بهاره. مژده دهنده حیات دوباره بعد از یک زمستان سرد و مرده.

اسفند زمان تحوله. تغییره. تغییر از مرگ به زندگی. از سردی به گرمی. از خاکستری به سبز تازه و جوان.

من این تحول و تغییر را بیشتر دوست دارم. این زمان دگردیسی و تلاش برای زنده شدن و احیای دوباره.

اسفند برای من پیام بزرگی داره. اسفند بهم امید میده. به یادم میاره که هر چه قدر هم زندگی سرد و خالی و تاریک بشه، نباید ناامید شد. چون حتما بهاری در پیشه. حتما اوضاع تغییر خواهد کرد و این برام خیلی لذت بخشه.

اسفند عزیزم، درسته که داری کم کم تموم میشی. با همه شور و هیجان و انرژی که داشتی. ولی من درسی که سعی داشتی بهمون بدهی را گرفتم.

این که هیچ وقت از تغییر دادن شرایط زندگیم ناامید نشم.

 

دوستان و همراهان عزیز من، پیشاپیش سال نو مبارک و سرشار از امید و تحول و تغییرات مثبت و رو به جلو.


 

پیوست: برای دوستانی که به گروه درمانی علاقه دارند، دوره های جدید گروه درمانی در سال جدید برگزار خواهد شد. در صورت تمایل اطلاعات بیشتر را در کانال گروه درمانی دنبال کنید.

نوش دارویی به اسم "زنانگی"

سلام

چند روز پیش در صفحه ای که موضوع مورد بحث روزش سردمزاجی جنـ.سی بود، خانمی پیام گذاشته بود که اوایل ازدواجش گرم و متمایل به رابطه بود. ولی بعدها دخالت مادرشوهر و سایرین زندگیشون را به هم می زنه و همسرش هم که دست بزن داشته بر سرکوب احساساتش دامن می زده. می گفت بارها همسرش روی تخت با بالشت خواسته خفه اش کنه و چه طور ممکنه دیگه اون تخت که محل عذابش بوده براش عاشقانه باشه؟

در جواب این پیام خانمی کامنت گذاشته بود که اگرچه قسمت هایی از کامنتش منطقی بود، مثل این که صحبت های آقا را هم باید شنید، ولی قسمتی از آن مصداق بارز کلیشه های جنسیتی غلط بود. ایشون ذکرکرده بودند " زن با زنانگیش می تونه کاری کنه که همسرش هیچ وقت به حرف مادر و ... گوش ندهد" و بعد گفته بودند که ایشون هم یک سری مشکلات داشتند که خداراشکر خواستند و حل شده!!!!

راستش باید اعتراف کنم از خوندن و شنیدن این جملات حرص می خورم!

"زنانگی زن" واقعا چه تعریفی دارد؟ این نوش دارو و حلال همه مشکلات زناشویی؟ این چه باور احمقانه ای است که زندگی فقط و فقط در دست زن است و اگه جایی به مشکل برخورد به خاطر این است که "زنانگی" زن به اندازه کافی نبوده تا کاری کند که مرد مثل موم نرم شود و دیگر "هیچ وقت" به حرف های مادرش گوش نکند؟!

این باور هیچ حق و اختیار و قالب شخصیتی برای مرد در نظر نگرفته! انگار مرد یک مایع است که زن اگر کاردان باشد بتواند این مایع را در قالب درست بریزد و "آدمش" کند!!! و اگرنه این مایع تبدیل به مرد جانی جیوه ای می شود!!!!!!

این باورها هیچ توجه نمی کنند شخصیت مرد تا سن ازدواج دیگر شکل گرفته است. و زن و زنانگیش این قدرت را ندارد که مردی که چنین خشونت فیزیکی دارد را کن فیکون کند!

اصلا این زنانگی چیست؟ چه تعریفی دارد؟ چه معیاری وجود دارد که با آن بتوان سنجید زنی "زنانگی" دارد و زنی ندارد؟

چه طور می شود که ما دست به چنین مقایسه احمقانه ای می زنیم و می گوییم من توانستم مشکلات زندگیم را حل کنم [احتمالا چون زنانگی داشتم] و تو نتوانستی مشکلات زندگیت را حل کنی [چون تو زنانگی نداری!] همه چیز در دستان توست! از من یاد بگیر و مشکلاتت را حل کن!

در زندگی زناشویی مهارت ارتباطی و خواست دو نفر شرط است. یک نفر هر کاری که کند نمی تواند زندگی ایده آلی بسازد! اگر در قایق دونفره فقط یکی پارو بزند و دیگری دست به سینه بنشیند، قایق تنها به دور خود می چرخد!!


پیوست: دوستان عزیز برای پیوست به کانال گروه درمانی این جا را کلیک کنید.

همه چیز دیگری

سلام

چند روز پیش در گشت و گذار در اینستاگرام به یک عکس برخوردم حاوی این مطلب:

«زن زندگیست و مرد امنیت و چه خوب می شود وقتی مردی تمام مردانگیش را خرج امنیت زندگیش کند و چه زیبا می شود وقتی زنی تمام زندگیش را خرج غرور امنتیش کند!»

 

زیر این مطلب به ظاهر عاشقانه و در واقع ناسالم همه کلی عشق هاشون را منشن کرده بودند.

با تعجب نوشتم اصلا چرا باید یکی همه زندگی کسی باشه؟

واقعا چرا تعریف ما از عشق و رابطه محبت آمیز همه چیز کسی شدنه؟ وقتی کسی بشه همه چیز تو، هویت و آینده و همه هدف و خواسته تو، اگه روزی بره، اگه روزی نباشه یعنی همه چیزت را برده و چه سخت معامله ایست این رابطه!

همه انسان ها، چه زن و چه مرد، رابطه عاطفیشون باید فقط قسمتی از زندگیشون باشه. باید هویتی جداگانه، علایقی مستقل و اهدافی برای جلو رفتن داشته باشند. حالا هر چی که باشه؟

درد ویرانگر شکست عاطفی وقتی رخ میده که یکی بشه همه چیز ما و با رفتنش همه چیز ما را با خودش ببره...

 

پیوست: دوستان عزیزم یک کانال در تلگرام راه انداختم با هدف معرفی و آشنایی با روان درمانی گروهی و مزیت ها و فرآیندی که در اون اتفاق میوفته. البته در کنارش مطالب متنوع دیگری در زمینه روانشناسی و خودشناسی هم در کانال قرار می دهم. دوستانی که علاقه مند به عضویت در کانال هستند این جا را کلیک کنند.