وابستگی، اختلال تحسین شده فرهنگ ما

سلام

بیایید زنی را تصور کنیم که محجوب، ملایم، شیرین و دوست داشتنیه. زنی که برای خوشحال کردن شما نهایت سعیش را می کنه. انگار این زن فرشته ای به دنیا اومده که در مرامش ناراحت کردن دیگران جایی نداره، حتی اگه به قیمت مشقت و خستگی چند برابر خودش باشه. اون با ملاحظه است و این تصور را در شما ایجاد می کنه که این قدر آدم به خصوصی هستید که اون حاضره برای خوشایند شما هر کاری بکنه.

به نظر می رسه نظرات شما براش بسیار مهمه. تو هر کاری نیاز داره که شما بهش این اطمینان را بدید که کارش درسته و شما برای پیشبرد کارهاش کمکش می کنید. تا جایی که انگار اگه شما نبودید اون توان انجام این کار را نداشت.

حضور و بودن شما در زندگیش این قدر مهمه که شما باید مرتب این اطمینان خاطر را بهش بدهید که در کنارش هستید تا ازش مراقبت کنید و حمایتش کنید.

در موقع بروز اختلافات به راحتی با موضع شما کنار میاد و این حس را در شما ایجاد می کنه که چه قدر کار درست و مطلع و مهم هستید.

البته گه گاه با بروز حس ترس، اشک و بیان ضعف هاش حس گناه در شما ایجاد می کنه که عجب آدم مزخرفی هستید که به فکر خلوت داشتن یا دوری کردن حتی موقت ازش هستید.

 

نظر شما در مورد این زن چیه؟ مخصوصا اگه یک مرد باشید؟ به خصوص اگه یک مرد پرورده شده در فرهنگ مردسالارانه شرقی باشید؟

این یک زن ایده آل در چنین فرهنگ هایی هست. زنی که محصول تزریق این باور در طول زندگیش بوده که زن خوب زنی سربه زیر، مطیع و ملایمه. که مخالفت نکنه. که همه زندگیش مردهای زندگیش باشند. هویتش، خواسته ها و نیازهاش را در مردان زندگیش جستجو و تعریف کنه. بهش گفتند ذات زنان اینه که مستقل نباشند. از خودشون ایده نداشته باشند و همواره مورد حمایت و مراقبت مردان باشند چون لطیف و ظریف و شکننده هستند. این زنان یاد گرفتند برای خوشایند مردان «نه» نگند و خودشون را با خواسته ها و نحوه زندگی مرد تطبیق بدهند و از خودشون ایده ای نداشته باشند. جسارت و جرات شروع و ادامه کاری را نداشته باشند مگر این که از سوی دیگران تایید و حمایت بشند.

این زنان محصول تفکرات این چنین فرهنگ هایی هستند.

اگه هنوز به نظرتون این زنان، ایده آل و بهترین هستند باید روی دیگه سکه را بهتون نشون بدهم.

این زنان این قدر از خودشون اراده و قدرت تصمیم گیری ندارند که حتی برای خرید یک لباس ساده هم باید تایید کسی را داشته باشند. اگه شما نباشید احتمالا مادر و خواهر و دخترخاله و ... جایگزین شما میشند و نقش تایید کننده و یا خط دهنده را به عهده می گیرند.

در نتیجه خیلی وقت ها متوجه میشیند نصف فامیل از این که شما ناهار چی خوردید و شام چی می خواهید بخورید و لباس تو خونه چی بپوشید و در چه ساعتی تصمیم دارید بخوابید مطلع هستند و برنامه زندگی شما را تمام و کمال می دونند.

این زنان این قدر به حضور شما وابسته هستند و ترس از دست دادن را دارند که کم کم احساس می کنید یک بندهای نامرئی به دست و پای شما بسته شده. کم کم اگه نیاز به یک خلوت داشته باشید باید این موضوع را به جون بخرید که خانم با ترس و نگرانی مدام از شما بپرسه چه اتفاقی افتاده؟ چه خطایی ازش سر زده که شما دارید ازش دوری می کنید و اگه فکر می کنید که با گفتن این که چیزی نیست و نیاز به تنهایی دارید همه چیز حل میشه اشتباه می کنید. چون با اشک و گریه و اظهار غم و ... چنان احساس گناهی در شما ایجاد می کنند که شما عطای خلوت را به لقاش می بخشید.

این زن ها برای انجام کارهای کوچک هم نیاز به کمک و حمایت شما دارند و به گونه ای به شما میگند که از عهده اش بر نمیاد برای همین مسئولیت بسیاری از کارها را به عهده شما می گذارند و اگه اوایل این موضوع براتون جذابه و حس غرور و مردانگی را در شما قلمبه می کنه، کم کم به مرحله فرسودگی می رسید و توی دلتون میگید یعنی این زن به تنهایی نمی تونه یک قالب پنیر و یک سطل ماست بخره؟!؟!؟!؟ همه کارها را من باید به عهده بگیرم؟

اوایل براتون جذابه که مدام نگران حال و احوال شماست ولی کم کم خسته و کلافه میشید از این که باید مدام بهش اطمینان خاطر بدهید که هستید که ترکش نمی کنید که زن دیگه ای را دوست ندارید که باید همیشه و همیشه گزارش زندگی را بهش بدهید.

و باید این موضوع را هم بدونید که انگیزه پشت همه این ها دوست داشتن شما نیست. ترس از تنهایی، رها شدنه و این که کسی نباشه ازش مراقبت و حمایت کنه. پس در نتیجه اگه شما نباشید سریع اولین کسی که تو زندگیش پیدا بشه را جایگزین شما می کنه.

و اگه هنوز هم بعد از این همه حرف ها به نظرتون این زن ایده آل شما برای زندگیه بد نیست یک کم هم رو خودتون کار کنید!!!!

پیوست: اگه فکر می کنید این گونه افراد مشکلی ندارند و سالم هستند سری به DSM-5 بخش اختلال شخصیت وابسته بزنید! اگرچه در فرهنگ ما زن خوب چنین زنیه ولی به طور کل در منابع علمی این یک اختلال محسوب میشه! البته باید اضافه کنم که این اختلال منحصر به زنان نمیشه ولی در فرهنگ های مردسالار شیوعش در زنان بیشتره.

نظرات 26 + ارسال نظر
صنم شنبه 16 آبان 1394 ساعت 13:27 http://aztahedelam.mihanblog.com/

سلام
واااااااای این دیگه خیلی حاد بود
اما خب تا یه جاهاییش خودم بودم!
ترجیح خواسته های مردان زندگی .......

بله! این اختلاله ولی اینم مثل همه اختلال ها درجه داره

مهرنگار شنبه 16 آبان 1394 ساعت 15:33 http://mehr-negar.blogsky.com

سلام
عشق ویرانگر جزو کتابهای مورد علاقه امه و موقع خوندنش فکر میکردم که بهضی شخصیتها از نظر فرهنگی تایید شده هستند....

دقیقا! این کتاب عالیه! تو همون کتاب هم گفته چه اختلالات توسط بعضی فرهنگ ها پروریده میشند

شیرین شنبه 16 آبان 1394 ساعت 23:59 http://www.ladolcevia.blogsky.com

در فرهنگ های دیکتاتور پرور - حالا مرد سالارانه باشه یا پدر سالارانه یا دین سالارانه یا سنت سالارانه ... - کم نیستند عیوب و کیس های روانی که بسیار نشانه حجب و حیا و خوبی و صبوری و ... شمرده می شوند!

درسته! قبول دارم

عاصی یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 10:34

فکر کنم من از اونور بوم افتادم که اونم اصلا خوب نیست....

افراط و تفریط تو هیچی خوب نیست

خانم کوچیک یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 10:51

راستش ارچه ترجیح مردان زیادی همینه والبته فرهنگ ما هم این الگو را تشویق می کنه ولی من فکر می کنم تهش یه جورایی زرنگی و منفعت طلبی زنانه هم توش هست یعنی زن خوب تو این فرهنگ فقط باید از خانواده اش مراقبت کنه ولی زن روشنفکر مدرن باید درس بخونه واحدهای سخت دانشگاهی را پاس کنه در رقابت های نابرابر برنده بشه بعد با مدارک بالا در بازار کار حقیقتا نابرابر دنبال کار بگرده اونجام با همه حق کشی ها به خاطر جنسیتش روبرو بشه و منت رییس و همکاراش را بکشه و تازه توی خونه هم وظایف همسری و مادریش تغییر چندانی نمیکنه

عزیزم این مشکل یک فرهنگ، منش و سبک زندگی ناسالم و نادرسته که چنین شخصیت های بیماری را تایید می کنه!
فکر می کنم درست نباشه به خیل بیماران بپیوندیم!به جای اصلاح چیزی که هست. اگرچه سخته ولی بالاخره باید این فرهنگ غلط بیمارپرور با دادن قربانی عوض بشه

خانم کوچیک یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 10:56

خود من وقتی 20 ساله بودم از این زنها و از این فرهنگ متنفر بودم فکر می کردم که اونها خیلی عقب افتاده و بچه صفت هستند ولی حالا توی 34 سالگی بعد از 12 سال دانشگاه رفتن و سالها در محیط کار کاملا نابرابر ودر جامعه نابرابر کار کردن همسربودن ومادر بودن فکر می کنم که اتفاقا این افراد خیلی هم زرنگن حداقل مسیولیت ها، دغدغه ها و مشکلاتشون خیلی کمتره و وقتی در جامعه اکثریت مردانی هستند که به یه همچین چیزی راضی می شن چه نیازی به این همه سختی

از قضا روزی با دوستی در مورد یک آشنای مشترک که این گونه بود صحبت می کردیم. اون دوست می گفت خسته است از این همه تقلا و فکرمی کنه چه قدر زندگی به سبک این آشنا راحته! نه مسئولیتی، نه دغدغه ای! راحت راحت!
گفتم درسته که به نظر می رسه راحت دارند زندگی میکنند ولی من به شخصه روحیه چنین زندگی منفعلانه ای را ندارم. حتی اگه لحظاتی خسته بشم و بگم خوش به حال اون ها ولی تحمل یک عمر زندگی کردن به این سبک را ندارم.

یاسمین یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 11:29

من واقعا از زن لوس بدم میاد.در مقابل از زنی که میخواد تو خونه ریاست کنه هم خوشم نمیاد.
زن هرچقدرم مستقل و محکم باشه بازم خوبه که بعضی وظایف به مرد محول بشه.بعضی رفتارها و کارها خیییلی مردونس.واقعا به زن نمیاد.
با وجود اینکه خودم زیاد لطیف نیستم،نازوعشوه هم که کلا ندارم.اما به حد نرمال رفتار،اعتقاد زیادی دارم.


یه معلم داشتیم دوره دبیرستان،میگفت آدم لوس عقلش کامل رشد نکرده.حکایت بعضی خانمها همینه.به ویژه وقتی لوس بازیها و عشوه گریها برای همسرشون رو وارد جمع میکنن (بدون رعایت عرف و عقل)

نکته آخر اینکه تا حدودی باهاتون موافقم.زنی که مثل بچه وابستس،زن دوست داشتنی ای نیست از نظر من.اما در مقابل زنی که کلا از هیچ نظر به مرد وابسته نیس رو هم قبول ندارم.
کاری هم ندارم فرهنگ ما چیه یا فرهنگ سایر کشورها چیه.
نیاز مرد و زن به هم دیگه در وجود انسانها قرار داده شده و عوض شدن فرهنگ و عرف تاثیری در طبیعت و فطرت انسانها نخواهدگذاشت.

این زنان لزوما زنان عشوه گری نیستند.
البته باید بگم وابستگی با دلبستگی فرق داره. آدم ها در عین دلبستگی می تونند به هم وابسته نباشند

admin یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 23:20 http://aaddminn.blogfa.com

من پاراگراف اول رو خوندم و حالا میخوام نظر بدم

اگرچه این تیپ زن که تعریفش کردید میتونه حس مرد سنتی بودن رو بده اما برای من اصلا جالب نیست
من زنی رو ترجیح میدم که مستقل باشه. استقلال فکری و مالی داشته باشه
توازنی بین عشق ورزی و ایثار و حتی خودخواهی داشته باشه. و البته اینکه نظرات منطقی داشته باشه گاهی موافق و گاهی مخالف و ....

من اون زنی که گفتی رو نمی پسندم به هیچ وجه

چه خوب

admin یکشنبه 17 آبان 1394 ساعت 23:24 http://aaddminn.blogfa.com

بحث وابستگی شخصیتی بدترین چیزیه که من به عمرم دیدم

ادمایی که حتی تاکسی سوار شدن بلد نیستن و پدر و مادرشون یا شوهر و دوست پسرشون باید اونا رو مثل سرویس جابجا میکردن

البته بدتر هم هست. ولی زندگی با این چسب ها برای یک عده بسیار سخت تره

[ بدون نام ] دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 00:41

زن باس به شوهرش وابسته باشه

آره! احتمالا کسی که خودش یک اختلالی داره از کسی که اختلال داره خوشش میاد و تاییدش می کنه

برنا دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 11:32 http://Www.newday2014.blogsky.com

سلام
ذهنم این روزها خسته تر از اونی هست که این پست را با اینکه خوندمش،تحلیل و یا اظهار نظر کنم....
فقط همینو بگم که وابستگی شخصیتی اصلا چیز خوبی نیست. آدم (چه زن و چه مرد) را از تحرک و فعالیت و تصمیم گیری و زندگی برای خود میندازه

چرا برادر خستگی ذهنی دارید؟
نه اصلا خوب نیست وابستگی. به هیچ کس

بانو. دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 13:37 http://mylifeinwords.blogfa.com

سلام. خدایی زندگی به اونایی که میخوان رو پای خودشون وایسن خیلی سخت میگیره...این اختلال شاید خیلی اکتسابی باشه،نه؟! هی میشینن و توی گوش دخترا میخونن که همه زندگی یعنی شوهر کردن...کی به دخترا یاد میده مستقل باشن؟!

بله! این فرهنگ اختلال پرور سخت می گیره!
بعضی از اختلالات ژن توشون موثرتر از محیطه و بعضی محیط! این از اون هاییه که نقش محیط پررنگتره

بانو(: دوشنبه 18 آبان 1394 ساعت 13:50 http://banolabkhand.blogsky.com

من فکر میکنم زن ها هنر چند لایه بودن رو دارن،ینی در عین قوی بودن این حس رو ب همسرشون میدن ج اون قوی تره،در عین اینکه تصمیم میگیرن جوری رفتار میکنن ک انگار این تصمیم محصول فکر هر دو نفره و....

امیدوارم مردها روزی به اون حد اعتماد به نفس برسند که زن ها مجبور نباشند جوری وانمود کنند که مردها ازشون قوی ترند!

محمد سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 09:16 http://businesscounselor.blogsky.com/

زن خوب فرمانبر پارسا / کند مرد درویش را پادشاه

حالا این پادشاه از قبل مشکلات شخصیتی داشته که مهم نیست؛ بعد از پادشاهی هم دچار مشکلات حاد روانی میشه بازم مهم نیست؛ این جور مسائل بین پادشاه ها خیلی رایجه.
فقط بیچاره رعایا.

فکر کنم ما کمیت گرا باشیم تا کیفیت گرا! رسیدن به پادشاهی به هر قیمتی

Amir سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 16:15

چقد خوبه این! فقط حیف که برا خانمای متاهل ایناس

الان چیزای جدید اومده که نه تنها مجرد متاهل نداره بلکه سنم نمیشناسه!جنسیت هم نداره این اختلالات جدید!

چی چه قدر خوبه؟ متوجه منظورتون نشدم!

سیما سه‌شنبه 19 آبان 1394 ساعت 17:24 http://udo.blogfa.com

در کل زندگی کردن با مردها از جنس تربیت شده در فرهنگ ایرانی صبر زیاد میخواد حالا چه اون زن از نوعی که شما گفتید باشه چه عکس اون

َAmir چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 12:23

همین وابستگی خوبه دیگه!

هر چیزی در فرهنگ و نگاه های مختلف قابل نقده .

=========================
لطفا" یه پست هم در خصوص این برنامه فیتیله بذارین که اینقدر بولد شد دیگه مردم آذربایجان اومد جلوی سفارت ایران اعتراض و با این رویه رسانه ملی باید شاهد باشیم که آذری های روسیه و ترکیه و اروپایی و آمریکایی بیان اعتراض کنن!

اون برنامه رو مگه چقدر دیده بودن؟ ولی الان همه رفتن ببینن که چی بوده!

یا ماجرای صدف طاهری. کی می دونست؟ اینقد بولد شد که ملت رفتن ببینن مگه چیکار کرده یا اون خانم نامداری و همسر سابق شوهر جدید خانم نامداری.

یا حتی به اعتراف خود آقای ضرغامی رئیس سابق صدا و سیما اعتراض آقای مطهری به پخش چهره خانم شکیرا که خودش گفت دفعه اول که فیلمو دید اصن نفهمید!مطهری چجور فهمیده!دفعه بعد فیلم رو صحنه آهسته دید تازه فهمید چی شد.

این تعصب های اینور و اونور بومی که نه سن میشناسه و نه نژاد . یه پست هم راجع به این بذارین.

خوبه مردم خطه طبرستان فردا که پایتخت 5 رو ساختن برن اعتراض جهانی راه بندازن که توهین کرده؟ نه خدائیش. این چه سوزه ای شده که بعضیا دارن از آب گل آلود ماهی میگیرن؟

من این همه حرف زدم که بگم وابستگی خوب نیست! اگه شما هنوز این را خوب می دونید فکر کنم باید یک بازنگری در اولویت هاتون داشته باشید.
وابستگی و دلبستگی فرق داره!
-----
در مورد این اتفاق هم به نظر من کسی که واقعا غیوره توهین های بزرگ تر از این را نادیده نمی گیره و به این موضوع بچسبه! کسی که از یک برنامه کودک خشمگین میشه باید از دزدی های بزرگتری هم که ازش میشه خشمگین بشه!
البته این موضوع جای پرداختن بیشتر بهش داره که من تمایلی ندارم در این جا بهش بپردازم.

مینو چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 14:43 http://milad321.blogfa.com

این زنها از یک بعد دیگه هم تشویق میشن.همه هواشون رو دارن و بقول معروف نمیذارن آب تو دلشون تکون بخوره.البته عده ای از اونها حاضر نیستن هر کاری هم برای خوشحالی همسر انجام بدن.
من که با خودم در گیرم.بهتر نبود همینطوری تربیت شده بودم و همه کارها را میانداختم گردن شوهرم؟!!!

بله! متاسفانه فرهنگ ما به این زنان پاداش میده و تقویتشون می کنه! فکر کنم بهترین راه تعادله! نه همه وظایف را به عهده بگیریم و نه از زیرش در بریم!

ماهی سیاه کوچولو چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 14:47 http://1nicegirl8.blogsky.com/

من گاهی بدجنسانه دچار همچین اختلالی میشم وقتی حوصله ندارم و دلم میخاد یکی همه کارامو انجام بده اینقدر حال میده

گاهی طوری نیست

مامان آمیتیس پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 21:46 http://mamaneami.niniweblog.com/

سلام
متاسفانه یا خانم های ما وابسته اند یا شوهرانشون وابسته اند یعنی نقش زن و مرد عوض شده و اینقدر مردانه شده تو اداره باید بیش از همه مردا کار کنه بعد بیاد خونه و به اندازه یه کوه کارو سر و سامون بده از بچه گرفته تا کار خونه و خرید بیرون و از همه چندش تر اینه که آقا پاشو بندازه رو هم و بگه چای بیار غذا بیار و این آقا یه خانومی شده واسه خودش
ما تا حالا یه زن نرمال که در حد وسط باشه نه وابسته و نه همه کارا رو بکن ندیدیم
ایشالا نسل جدید این زنا رو به ما هم نشون بده

متاسفانه من در دختران نسل جدید هم آدم متعادل کم دیده ام.

یاسمین جمعه 22 آبان 1394 ساعت 10:11

سلام خانم اردیبهشتی.من چندروز پیش درباره نظریه فروید (نیروهای ناخودآگاه) یه مطالبی خوندم.خیلی جالب بود.میشه یه کتاب ساده و روون در این زمینه معرفی کنید که بخونم؟

راستش من تا حالا هر چی کتاب در مورد فروید و روانکاوی خوندم پیچیده بوده!

جواهربازار جمعه 22 آبان 1394 ساعت 14:24 http://bazarjavaher.rozblog.com/

سلام
لطفا به ما سر بزنید
مایل بودین تبادل لینک کنیم

شما این جا لینکی می بینید؟

Amir شنبه 23 آبان 1394 ساعت 01:54

99.99 درصد مواقع شما ، از غروب پنج شنبه تا خود شنبه اصن کامنت تایید نمیکنید!دقت کردید ؟

این مدت سرم شلوغ بود ولی بله! آخر هفته ها ترجیح می دهم در کنار خانواده باشم.

نیره یکشنبه 24 آبان 1394 ساعت 11:35

من از این مدل زندگی متنفرم و اصلا نمیتونم زندگی انگلی رو تحمل کنم.
مادرم هم همین طوره.
متاسفم بابت مردهایی که زنهای آویزون و منفعل رو می پسندن!

منم متاسفم

ساده باجی یکشنبه 24 آبان 1394 ساعت 12:06

به نظرم در کنار اینجور زن ها...که البته تعدادشون هم کم نیست
یک سری دیگه از زن ها تمام قد در مقابل گروه اول ایستادن و به قول معروف از اون وَر ِ پل افتادن
من بارها شاهد بودم خانمی به خاطر اینکه نشون بده خیلی مستقله...چه کارهایی که نمی کنه و چه آسیب ها و فشارهایی هم به خودش و هم به خانوادش می رسونه
اردیبهشتی جان...آره افراط و تفریط توو هیچ کاری خووب نیس
اما مرز بینش خیییلی باریکه

بله! افراط و تفریط خوب نیست! و بین این دو حیطه بزرگ، فقط یک مرز باریک هست.

یاسمین سه‌شنبه 26 آبان 1394 ساعت 07:07

روون منظورم متن نگارشش بود.نه مبحثش ☺

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد