جادوی هری پاتر

سلام

فکر کنم چند روز بعد از امتحانات کنکور بود که با هری پاتر آشنا شدم. با دوستم رفته بودیم کتاب بگیریم. دیدم هی سراغ این کتاب را می گیره. ازش که پرسیدم چه کتابیه کلی تعریفش را کرد. این قدر که وسوسه شدم و من هم یک کتاب مثل اون خریدم. اولین کتابی که از هری پاتر خریدم و خوندم هری پاتر و حفره اسرار بود و همون دم جادوی هری پاتر من را تسخیر کرد...

سالیان ساله که کتاب های تخیلی با چاشنی سحر و جادو و امور اسرارآمیز طرفداران خودش را داشته ولی میشه به جرات گفت در سال های اخیر هیچ کتاب تخیلی به اندازه هری پاتر طرفدار اون هم در مقیاسی چنین  وسیع نداشته... این همه کلوپ و هوادار و سایت... از لوازم و اسباب های مربوط به این داستان بگیر تا حتی تست روانشناسی و گروه بندی و ...

چرا؟! چرا جادوی هری پاتر این قدر سریع همه را طلسم خودش کرد؟!

جوابش اینه که با وجود این که دنیای خیالی و سحرآمیزی که جی. کی. رولینگ ساخته این همه با دنیای ما آدم های عادی یا به قولی مشنگ ها فرق داره ولی در واقع داستان هری پاتر داستان زندگیه... قهرمان هاش از جنس مردمند... با همون عواطف و احساسات و دل نگرانی ها... با همون اشتباهات و خطاها... خشم ها و ترس ها و شخصیت ها...

هیچ بزرگنمایی اغراق آمیزی در شخصیت های داستان نیست. هیچ فاصله ای بین زندگی قهرمان ها با مردم عادی نیست. هیچ صفر و صدی نیست! آدم های خوب داستان الهه خوبی و پاکی و بی عیبی نیستند و آدم های بد داستان نماد مسلم و مسجل شیطان. زبان داستان ساده و روانه، مثل زبان زندگی مردم عادی. شعار دادنی در کار نیست. همه چیز رنگ زندگی داره. مثل زندگیه. جایی که شخصیت های داستان باید بمیرند، می میرند. بی رحمانه، مثل زندگی. انتهای داستان یک پایان خوش کلیشه ای نیست! شخصیت های محبوب داستان با بی رحمی می میرند. سیریوس، دامبلدور، لوپین، تانکس و فرد! این عین زندگیه... هیچ تصنعی در کار نیست.

شخصیت ها هم از جنس خودمون هستند. با احساساتی شبیه خودمون. جایی که هری می ترسه واقعا ترسش را نشون میده، جایی که متنفره کینه و عداوتش را نشون میده، جایی که خشمگینه فریاد می زنه و جایی که قلبش می لرزه، مثل یک نوجوان گیج و سردرگم میشه! شخصیت های خوب داستان نقاط ضعف و تیره خودشون را دارند. هری یک پسر خیلی خوب و بدون عیب نیست. قانون شکنی می کنه، از دستورات سرپیچی می کنه و از حد و مرزها رد میشه! گاهی گستاخی می کنه، تنبیه میشه و باز همون کارهای سابق را با شدت و پافشاری بیشتر انجام میده! دامبلدور شخصیت محبوب و خردمند و دانای داستان گذشته تاریک و سرزنش باری داره... از اول چنین عاقل و جا افتاده نبوده و هنوز هم تا آخر عمرش با وجود هوش و داناییش نقاط ضعفی داشته...

توی داستان هری پاتر یاد می گیریم که افرادی که با ما فرق دارند لزوما بی احساس و سنگدل و خبیث نیستند! فقط با ما متفاوتند! اون ها هم احساساتی شبیه ما را تجربه می کنند. مثل ترس و عشق... دراکو مالفوی با وجود دشمنی مداوم و منش متفاوتش جایی که می تونست هری را لو نداد... واقعا بد نبود... کیچر با وجود بدجنسی و سرپیچی آشکارش  در نهایت احساسات رقیقی نسبت به کسانی داشت که اون را می دیدند و باهاش مثل آشغال برخورد نمی کردند... ریگولوس بلک با وجود اعتقادش به اصیل زادگی و تفاوتش با برادرش جونش را داد تا اشتباهش را جبران کنه... در حالی که برعکسش برادرش با همه خوبیش جونش را به خاطر یک اشتباهش از دست داد... و در انتها اسنیپ که این همه مورد نفرت هری بود و باهاش تنش و برخورد داشت بیشترین کمک و فداکاری را براش کرد... این نشون میده انسان هایی لزوما متفاوت با ما به معنای بد بودن صددرصد نیستند. اون ها هم احساساتی شبیه ما را تجربه می کنند...

یاد می گیریم افراد برای عزیزانشون دست به هر کاری می زنند. پدر لونا برخلاف عقایدش برای نجات دخترش مستاصلانه هری را تسلیم مرگخوارها می کنه و از طرف دیگه مادر دراکو برای رسیدن به فرزندش به اربابش خیانت می کنه و براش مهم نیست که چنین دروغ خطرناکی بگه... اون فقط پسر عزیزش را می بینه و برای سالم نگه داشتنش هرکاری می کنه... همون طور که مادر هری برای پسرش جونش را میده...

اما ولدمورت چی؟! اون که دیگه نقطه مثبت نداره! اتفاقا اون هم از جنس مردمانی از دل جامعه است. تام ریدل نماد افرادی از جامعه است که دچار اختلال شخصیت ضداجتماعی یا بهتره بگم جامعه ستیزی هستند.

کسانی که هیچ وجدان یا اصول اخلاقی ندارند. همدلی و پشیمانی و رافت براشون تعریف شده نیست. احساسات و عواطف کمرنگی دارند یا اصلا ندارند. بی نهایت سنگدل و بی وجدان هستند.  در کمال خونسردی آدم می کشند و جنایت می کنند. ولی در ظاهر بسیار خوش برخورد، فریبنده، چرب زبان و  زیرک هستند. تمام داستان تام ریدل عین حقیقته! سنگدلی و شرارت کودکیش، چرب زبانی و محتاطی دوران مدرسه، فریبندگی و دلرباییش و بی رحمی و شقاوتش در کشتن پدرش و ... همه ریشه در واقعیت داره...

داستان هری پاتر  با وجود این همه نماد آشکار از جادو و دنیای متفاوتش در حقیقت برخاسته از وجود و ذات ماست. چون از ماست بر دلمون می نشینه و ما را به دنبال خودش می کشونه و مثل  زندگی خیلی جاها ما را غافلگیر می کنه...

داستان هری پاتر داستان انتخاب هاست...

مهم نیست که چه گذشته تاریکی داشتی یا ذره ای از روح شیطان در وجود توست، مهم نیست که در گذشته مرگخوار بودی یا مهم نیست جلوی یک پیرمردِ ناتوانِ بدون چوب دستی ایستادی، مهم نیست که ترسیدی و جا زدی و رفتی ... مهم انتخاب نهایی توست که معلوم می کنه تو چه ذاتی داری... این انتخاب هاست که از پیتر پتی گرو یک خائن می سازه و از ریگولوس بلک یک قهرمان...

داستان اشتباهاته...

داستان اشتباه ولدمورت که پیشگویی را کامل نشنید و عجولانه به دنبالش رفت. داستان اشتباه اسنیپ که سریع مضمون پیشگویی را به اربابش گفت و عمری پشیمون شد. داستان اشتباه والدین هری که به دوستی ضعیف النفس اعتماد کردند. داستان اشتباه هری که به یک رویا اعتماد کرد و  ناخواسته باعث مرگ سیریوس شد. داستان اشتباهات بی انتهای ولدمورت...

 داستان زندگیه...

زندگی هایی که خیلی شبیه زندگی ماست... عده ای از ما شبیه رون شوخ طبع و ساده و بی آلایش ولی کمی ترسو و دمدمی مزاج هستیم... یک عده مثل هرمیون (یا هرمایونی) قانون مدار، عقل گرا و در عین حال شجاع و قاطع و یک عده مثل هری شجاع، قانون شکن، بی آلایش با قلبی پاک و بی پروا و با حسی از الهام و شهود...

داستان زندگی خیلی از ماهاست، داستان انتخاب های اشتباه و درستمون، تاوان هایی که براش می دهیم و در نهایت جهت و خطی مشیی که انتخاب می کنیم... تصمیم های سرنوشت سازی که می گیریم و مسیرهایی که برمی گزینیم و درش قدم می گذاریم...

 

جی. کی رولینگ داستان زندگی خیلی از ماها را نوشته برای همینه که جادوش این همه موندگار شده...

 

پیوست: بگم من از فیلم های هری پاتر اصلا خوشم نمیاد! یک جورایی به روند داستان و مخصوصا شخصیت هری پاتر خیانت شده تو فیلم هاش!

نظرات 28 + ارسال نظر
گلدونه شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 08:45

میبینم تند تند آپ میکنی وبلاگستان حذفت نکنه :)))
آیکوناتون هم که کار نمیکنه

آخه من برخلاف تو امتحاناتم تموم شده! دارم تلافی نبودن هام را در میارم! وگرنه به اون وبلاگستان شما که خیلی وقته هیچ امیدی ندارم!

پرنده گولو شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 08:54 http://thegooloobird.blogsky.com/

من هنوزم شبها کتاب صوتی هری پاتر گوش می دم و واقعا زبان انگلیسی رو مدیون خانم رولینگ هستم.
تازه هر وقت بخوام مثلا کار انقلابی بکنم با خودم میگم "به نام ارباب ریگولوس به پیش!!!!"
تاثیر هری پاتر روی زندگی من خیلی خیلی عمیقه. هنوزم توی مشکلات با خودم میگم "اکسپکتوپاترونوم"...

هری پاتر رو من هم خیلی تاثیر داشت ولی راستش من همون موقع هم که می خوندمش این اکسپکتوپاترونوم را درست نمی تونستم تلفظ کنم!

مهی جان شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 08:58

سلام
یه جاهایی از پستی که نوشتین خیلی قشنگ بود
خیلی قشنگا خیلی
نتیجه اینکه
همه ما روح های واحد هستیم که توسط جسمها جدا شدیم تا رفتارهای متفاوت نشون بدیم...
من فقط فیلمش رو دیدم ولی بخاطر این چیزایی که گفتین حتما کتابش رو میخونم...قول دخترونه پشت این تصمیم هست:))

صنم شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 09:24 http://daftaresanam.persianblog.ir/

سلام. هری پاتر برام کااااملا ناشناخته س اما اینکه یه کتاب یا فیلم نزدیک باشه به لحظه های زندگی رو میفهمم چقد میتونه جذاب باشه

پس برو بشناسش! ببین به نظر من این کتابی نیست که فقط برای بچه ها نوشته باشند با این که قهرمانش یک کودکیه که به مرحله مرد شدن می رسه!

آنا آریان شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 09:26 http://anaarian.blogfa.com

من هری پاتر خیلی دوست دارم

من هم!

باران پاییزی شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 09:36 http://baranpaiezi.blogsky.com

من متاسفانه این کتاب رو نخوندم اما همیشه این فکر ذهنم رو مشغول میکنه انگاری نویسندگان این گونه کتابها یه پا روانشناسن. خوب آدمها رو از روی شخصیتهاشون رصد می کنند. شخصت شناسی شون عالیه و شناخت زبان بدنشون. اگر هر کدوم از شخصیتها دچار خوبی یا بدی بشن از روی طبیعتشونه و جالب اینجاست در دل هر رفتاری درسی نهفته ست که که هر کدوم از شخصیتها یاد میگرند ادامه راه رو باهاش زندگی کنند. خدا برای خودشون از کسی نمی سازن بلکه یاد میگرن از هر چیز تجربه ساز برای خودشون راه بسازن و الگو بگیرند

نویسندگانی که موفق میشند قهرمانانشون را از بین مردم عادی انتخاب می کنند که مشغله ها و احساسات مردم عادی را دارند و نه این که قهرمانشون فقط فانتزی ذهنیشون باشه!
علم روانشناسی علم انسانه... انسان های عادی پس برای همینه که نویسندگان واقع بین و مردم نویس حتی اگه از روانشناسی اطلاعی نداشته باشند، نوشته هاشون با علم روانشناسی توافق کامل داره...

صنم شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 09:36 http://daftaresanam.persianblog.ir/

خب پس امروز که میرم کتابخونه دنبالش میگردم

گل آبی شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 09:46

هم با نظرت در مورد هری پاتر موافقم هم با فیلم هاش. اصلاً حیفه این کتاب که فیلم شده.

واقعا حیف! به تمام صحنه های احساسی و کلیدی داستان تو فیلمش خیانت های اساسی کردند...
در ضمن این که به نظر من شخصیت هری توی فیلم خیلی با داستانش متفاوته...

کیمیا شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 12:00

از این پس هرکس که اسم هری پاتر رو توی جمله ای همراه کلماتی از قبیل "تهاجم فرهنگی" و "غرب زدگی" و "شستشوی مغزی نوجوونا" استفاده کنه یک نسخه پرینت شده از این پست شما رو مچاله می کنم و تو حلقش فرو می کنم.


چند روز پیش تو 20:30 یک گزارش نشون می داد درباره کتاب های زبان! که این ها دارند تهاجم فرهنگی می کنند! در قالب زبان دارند فرهنگ ما را تخریب می کنند! موسیقی و فرهنگ خودشون را خوب نشون می دهند و ...
خوب یکی بگه اون ها این همه هزینه کردند بیاند بگند ما اروپایی ها بدیم؟! بیاند از بدی هاشون تو کتاب های زبان صحبت کنند؟! یا بیاند درباره موسیقی سنتی ایرانی به جای موسیقی خودشون بنویسند؟! اصلا مگه کتاب زبان را اون ها فقط برای ما ایرانی ها نوشتند که به این هدف باشه! به فرض هم که باشه! عرضه دارید خودتون کتاب زبان بنویسید و کتاب زبان از آکسفورد و کمبریج و ... وارد نکنید! والا!

بیتا شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 12:22 http://www.ifutouchme.persianblog.ir

من هم به شخصه خیلی کتابهارو دیدم که وقتی فیلم شدن اون زیبایی رونداشتن
مثلا کوری یا گلی در صحرا ومهمترینش پرنده خارزار که الحق کتابش خدا بود وفیلم تبدیلش کرد به یک بنده

من هم تا به حال فیلمی ندیدم که بهتر یا در حد و اندازه خود کتابش باشه!

خاتون شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 12:48 http://www.shahrefarange.blogfa.com

سلام.گفتی هری پاتــــــــــــر.من همیشه شخصیت هری رو خیلی ستایش می کنم.بخاطر قدرتش و جسارتش و توانی که برای تحمل سختی ها داشت..و البته کسان دیگه ای هم بودن که دوستشون داشتم.یادمه وقتی سیریوس کشته شد چقدر با خواهری گریه کردیم و هنوز مهم هر بار که توی فیلم نگاهش رو موقع مرگ می بینم گریه می گیره.
چیزاهای زیادی می تونیم یاد بگیریم.عین زندگیه...

من سر داستان شاهزاده کلی گریه کردم! وقتی از عشق اسنیپ به مادر هری پرده برداشته شد!

گلابتون بانو شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 13:35 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

من هیچ وقت داستان ها و فیلم های تخیلی رو دوست نداشتم و دلیل این همه اقبال به هری پاتر برام قابل درک نبود تا این که اتفاقی جلد اول هری پاتر رو که برادرشوهرم می خوند گرفتم و ورق زدم و یه کمشو خوندم و بعد جذبش شدم و تا جلد آخر رفتم!
دلیلش هم دقیقا همینیه که میگی. نزدیک به واقعیت بودن شخصیت ها و روند حوادث. به علاوه جذابیت های داستانی. آدم حس نمی کنه داره یه کتاب تخیلی صرف می خونه و برای همین لذت بخشه.

پس جادوی هری پاتر تو را هم طلسم کرد؟!

الهام شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 13:41 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام
موافقم، فیلم چون قدرت تخیل آدم رو محدود میکنه معمولا به خوبی کتاب نیست

هر فیلمی به خاطر محدودیت زمان و امکانات مجبور به سانسور و عوض کردن قسمتی از داستانه و این ضربه می زنه به متن اصلی، دیگه داستان های تخیلی بیشتر

پریزاد شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 14:47 http://zehneziba16.blogfa.com/

با پیوستت شدیدا موافقم.موقع خوندن هری پاتر یه دختر دبیرستانی بودم.من از هرمیون ورون خیلی خوشم می اومد.و از اسنیپ بدم می اومد. حتی اخرش که فهمیدم بد نبوده بازم ازش خوشم نیومد.


من معتقدم باید گاهی زندگی را از زاویه دید کسانی دید که با ما متفاوتند! اسنیپ برای هری بیشترین فداکاری را کرد ولی نمی تونست دوستش داشته باشه چون پسر دشمنش بود! شاید هر کسی هم جای اون بود همین حس را داشت!

بانوی ماه شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 15:03 http://mid-day-moon.blogsky.com

من عاشق هری پاتر بودم و هستم. من اولین فیلمی که دیدم ازش فیلم دو بود یا فیلم همون کتابی که شما خوندید
بعد شروع کردم کتاب ها رو به خوندن.
دقیقا حرف شما درسته هری پاتر کتابی بود که توی دنیا بعد از کتاب مقدس ( انجیل) رکورد چاپ رو در دنیا زد و بچه ها رو به کتاب خوندن دعوت کرد. مادر بزرگ ۷۰ ساله منم هری پاتر رو خوند. هری پاتر سن و سال نمیشناسه و دقیقا بخاطر تمام دقت های شما به شخصیت ها و تشابه اونا با ما و غیر واقعی نبودنشون همه رو به خودش جذب میکنه.
یادمه زمانی که کتاب شاهزاده ی دو رگه تمام شد و دامبلدور مرد من با تمام وجود اطمینان داشتم که کار اسنیپ نبوده. شبی که کتاب ۷ رو قرار بود شروع به فروش کنن من ۳ ساعت توی صف ایستادم تا کتاب رو خریدم. هنوز تیکه ای از کارتون ( جعبه) کتاب ها رو هم دارم :)))
ولی در مورد فیلم ها موافقم بخصوص فیلم سوم (زندانی آزکابان) که خیلی میتونست جذاب تر باشه.

به یک عاشق هری پاتر دیگه مثل خودم پیدا کردم! فکر کن من شاهزاده دو رگه را وقتی باردار بودم خوندم!!!! جان تو اخرش شوکه شدم! باورم نمی شد! شاید به خاطر علاقه ای بود که به اسنیپ داشتم!
من هنوز هم کتاب هاش را مرور می کنم و باز برام جالبه!

گل آبی شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 18:31

کسی پیدا میشه سری کاملش رو بده من یک بار دیگه بخونم؟ اگر با ترجمه ویدا اسلامیه باشه بیشتر سپاسگزارم

حالا چه جوری به دستت برسونند؟! من جلد هفتمش را از اینترنت گرفتم. با همون ترجمه ویدا اسلامیه! ولی بقیه اش را دارم!

masi شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 21:04 http://khalejanmasi.blogfa.com

سلام عزیزم..
انقده روون و خوب نوشتی و انقده قشنگ داستانها و شخصیتهارو به نقد گرفتی که آدم دلش میخواد بخونه کتابهاشو...
خواهر کوچیکم وقتی تازه کلاس اولشو تموم کرد و با سواد شد تو یه تابستون کل 12 جلد اونو خوند...شاید هر کتاب رو 10 بار خونده باشه و هر فیلمشو 10 بار دیده باشه..اما الانم که توو سال تحصیلیه هرلحظه بیکار میبینمش کتابای هری توو دستشه و تقریبا هفته ای 3 یا 4 بار بهم گیر میده که آبجی چرا کتابای هری رو نمیخونی؟؟؟

عجب مقاومتی! هری پاتر خونی به این قهاری کنار دستت هست و هنوز نخوندی؟!

مهربانو شنبه 5 بهمن 1392 ساعت 23:26 http://baranbahari52.blogfa.com/

من هری پار رو دوست دارم ولی نمیدونم چرا مهردخت نداره ، دلیلی هم نمیاره ها ...

سلیقه ها متفاوته خوب

برای تو یکشنبه 6 بهمن 1392 ساعت 01:38 http://www.dearlover.blogfa.com

شما خیلی خوب در موردشون حرف زدیدد
می دونید همیشه میگم دیگه دوران نوشتن داستان فیلم نامه یا ... با شخصیت های ساه و سفید گذشته که شما در نوشتتون چقدر خوب باز کردید این مطلب رو


بله! باید با دیدی متفاوت به افراد مختلف نگاه کرد!

شیرین یکشنبه 6 بهمن 1392 ساعت 10:10

چه تحلیل و نقد دلچسبی بود. واقعا لذت بردم.

ممنون

آبی دریا قدغن یکشنبه 6 بهمن 1392 ساعت 11:03 httphttp://ghadaghan1.mihanblog.com/

سلام.
من نه کتابهاش رو خوندم ونه فیلماش رو دیدم.
با اینکه اینقدردر تمام دنیار فراگیر شد ومعروف شد وهمه تحسینش کردن ولی من هیچ وقت رغبتی نداشتم حتی یه پارتشو ببینم.
فکر کنم بخاطر اینه که از چیزای تخیلی خوشم نمیاد والبته از کاراکتر خود هری پاتر که بنظرم با اون عینک بزرگ واون چهره خیلی مزخرف اصلن جذبم نکرد.
شرمنده ام بخاطر همین پستتون رو تا انتها نخوندم چون هیچ دهنیتی از هیچ کدومشون ندارم

دشمنت شرمنده! همه که قرار نیست از یک سبک بخصوص خوششون بیاد!

عطیه یکشنبه 6 بهمن 1392 ساعت 12:02 http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir/

خوب آخه من چه جوری اعتراف کنم که نه تا حالا کتابی ازش خوندم و فیلمی در موردش دیدم!

به سادگی!

نیکا یکشنبه 6 بهمن 1392 ساعت 17:52

واای خیلی خوب بود :))) منو پرت کرد وسط دوران نوجوونیم... من هری پاترو از اول تا سوم دبیرستان خووندم و حالا که 24 سالمه می بینم هیچ کتابیو این قدر پیگیر با شوق و ذوق و در حد یه اعتیاد دنبالش نکردم... با شخصیت هاش زندگی کردم حتی خوابشونو می دیدم!!! با نوشته هات تک تکشون اومدن جلوی چشمام... لذت برم... مرسی... عالی نوشته بودی

منم گاهی خوابش را می بینم!

ماهی سیاه کوچولو یکشنبه 6 بهمن 1392 ساعت 19:01 http://1nicegirl8.blogsky.com/

من فکر کردم اگه بگم از نت دانلود کردم شاید همه بگن چه بی ادب
پس کپی رایت چی میشه؟
منم صبح از نت گرفتم
نمیدونم ترجمه کیه آخه یه نفر خودجوش تایپش کرده
ولی ترجمه ش یه جوریه
مثلن شما گفتین شاهزاده دورگه ولی اون نوشته شاهزاده غیراصیل
قکر نمیکنم جادوی هری پاتر باشه فکر کنم حرفای شما جادو داشته باشه چونکه من عمرا بیشتر از 10 صفحه پشت هم چیزی بخونم

خوب راستش اگه بخری که بهتره!
ولی اگه خواستی اینترنتی دانلود کنی حتما ترجمه ویدا اسلامیه باشه! بقیه ترجمه هاش خیانت به متن اصلی و روند زیبای داستانه به تمام معنا

admin دوشنبه 7 بهمن 1392 ساعت 00:45 http://aaddminn.blogfa.com

خب من کتابش رو نخوندم

ولی دوقسمت اول هری پاتر رو با اشتیاق دیدم ولی قسمتهای بعدی رو نه

مستر دامبل دور رو دوست داشتم ولی حسی به بقیه نداشتم یعنی هیچ وقت نتونستم درک کنم موضوعات رو

ولی به نظرم دنیای جالبی ساخته بود جی کی رولینگ

ما دوست داران هری پاتر هم از فیلمش خوشمون نمیاد و با کاراکترهای فیلمش ارتباط برقرار نکردیم! برای قضاوت باید کتابش را خوند ولی با این حال همه که قرار نیست از یک ژانر خوششون بیاد!

pari.sa سه‌شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 09:58

ba arze khejalat man in ketab ro ta hala nakhoondam faghat hey shenidam hame esmesh ro goftan. hala chand jeld hast? tarjomeye farsi dare? zaban aslish ghabele khoondane ?

خانم از شما بعیده که در بلاد کفر باشید و تازه بگید زبان اصلیش قابل خوندنه یا نه؟! نویسنده اش انگلیسی است دیگه نمی دونم براتون روون حساب میشه یا نه! من یک کم از جلد پنجم کتاب اصلیش (هری پاتر و محفل ققنوسش) را که مال پسرعموم بود را خوندم! به نظرم خوب بود برای تو که دیگه سهله حتما!
ولی می تونی از اینترنت ترجمه ویدا اسلامیه را دانلود کنی!
کتاب های اصلیش 7 جلده!

پری.سا سه‌شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 16:05

هفت جلد ؟؟؟؟؟ بشینم هفت جلد پی دی اف بخونم پای مونیتور؟؟؟ من درسام که از توشون نون و آب درمیاد رو پی دی اف نمی خونم همینجوری روزی ده ساعت پای مونیتور هستم بعد بشینم پی دی اف هم بخونم که کور می شم :)))) من فکر کردم یه کتابه گفتم برم بخرم بخونم. یعنی واقعا تو نشستی هفت جلد خوندی؟؟؟؟؟ خیلی تو آدم با حوصله ای هستی قدر خودت رو بدون. اگه اینقدر حوصله داشتم که درسمو می خوندم امتحانمو خراب نمی کردم.
گولو گفته کتاب صوتی ، اون چیه؟ مجانی می شه دانلود کرد ؟

دختر فکر کردی هفت جلد را که هر کدوم مخصوصا اون آخری ها حدود 600-700 تا 800 صفحه بوده را یک دفعه ای خوندیم؟! هر جلد هری پاتر یک سال به یک سال منتشر می شد که نماد هر سالی بود که توی مدرسه می گذروند!
آره! آزار دهنده است! باید به صورت فان و سرگرمی بخونی! البته اگه طرفدارش باشی یک دفعه می بینی کلی خوندی و متوجه نشدی!
نمی دونم از خود گولو بپرس!

بی ربط سه‌شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 21:12 http://idleuser.blogfa.com/

درود

راستش من کتابی از سری کتابای هری پاتر نخوندم و فیلمی هم ندیدم؛ولی پست شما رو تا آخر خوندم.
احتمالن همین جوریاست که شما می گی.

ممنون.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد