به مناسبت روز ولنتاین...

سلام

گفت: می دونی؟! معشوقه بودن خیلی بهتر از همسر بودنه! بعد تو چشم هام نگاه کرد و پرسید می دونی چرا؟!

ولی منتظر جواب من نموند و خودش ادامه داد: چون معشوقه ها محدودیت ها و وظایف همسران را ندارند. یک مرد نمی تونه زندگی معشوقه اش را کاملا تحت تسلط و اختیار خودش در بیاره. نمی تونه مجبورش کنه بر خلاف نظر خودش و موافق با سلایق مرد لباس بپوشه یا رفتار کنه. درگیر روابط پیچیده فامیلی نمیشه. مدام نگران نیست حالا مامانش چی گفت و باباش چی جواب داد. مرده هم نمی تونه اخم و تخم کنه که چرا به مامانم اینو گفتی یا چرا به خان دایی فلان احترام را نگذاشتی. نمی تونه بهش بگه کجا رفتی؟! با کی بودی و یا من دوست ندارم با فلانی حرف بزنی. زن زندگی خودش را داره. اختیار خودش را داره و استقلال خودش را داره.

بعد آهی کشید و گفت: از همه مهم تر رابطه زناشویی وظیفه اش نیست که تحت هر شرایطی باید بهش تن بده! خیلی از مردها وقتی زن گرفتند انگار پول دادند و یک قرارداد مادام العمر بستند که زن تحت هر شرایطی باید با مرد رابطه برقرار کنه. مهم نیست اون لحظه حسش را داره. مهم نیست لذت می بره. مهم نیست از لحاظ عاطفی یا فیزیکی ار.ضا میشه. اصلا مهم نیست به اون هم خوش می گذره یا نه؟! نظرش ابدا مهم نیست. چون مرد خواسته، وظیفه اشه و اگه بگه نه! باید کلی اخم و تخم و غر و قهر و تهمت و ... را تحمل کنه!

ولی برای معشوقه این طور نیست. مرد برای رسیدن به همون رابطه باید کلی ناز طرف را بخره. باید اون را تامین کنه، چه از لحاظ جسمی و عاطفی و چه از لحاظ مادی! مرد برای جلب نظر معشوقه اش کلی حرف های قشنگ و عاشقانه می زنه. ازش تعریف می کنه. تحسینش می کنه. به حرف هاش گوش می کنه و تاییدش می کنه. براش مرتب کادو می خره و خرجش می کنه. حواسش هست کاری نکنه که طرف ازش برنجه. برای جلب توجه معشوقه اش مدام به خودش می رسه و اون جوری رفتار می کنه که اون دوست داره. سعی می کنه توی رابطه جذاب به نظر برسه و به طرف مقابل هم خوش بگذره. این رابطه را وظیفه زن نمی دونه و براش لطفیه از طرف زن و یا هدفی که بعد کلی تلاش بهش رسیده.

خلاصه که معشوقه بودن خیلی بهتر از همسر بودنه!

حداقلش توی روز ولنتاین معشوقه ها تبریک می شنوند. کادو می گیرند و یا سوپرایز می شند ولی همسران فراموش شدگان این روزند. چون دوست داشتنِ شوهرانشون براشون یک اجباره و نه یک لطف!

بعد آهی کشید و ساکت شد.

خواستم بهش بگم این طور نیست. همسران امنیت و حمایتی دارند که معشوقه ها ندارند. خواستم بگم زندگی اون ها ثبات داره. خواستم بگم محبت به همسران عمیق تره حتی اگه نشونش ندهند و ...

بعد یک نگاهی به زندگی خیلی از زنان دور و برم انداختم. زنانی که مدت هاست مورد تعریف قرار نگرفته اند، تحسین نشده اند، ازشون برای انجام لطفی خواهش نشده، هیجان نداشته اند، کسی مدت هاست حوصله گوش کردن به حرف هاشون را نداره، به مناسبت های مختلف کادو نگرفته اند، مدت هاست برای کسی تک و بی نظیر و بی همتا نبوده اند، مدت هاست برای کارهایی که انجام می دهند مورد قدردانی قرار نگرفته اند انگار از روز ازلی وظیفه شان بوده است...

زنانی که مدت هاست عشق را فراموش کرده اند...

برای همین چیزی نگفتم و سکوت کردم...

 

روز عشاق به تمام کسانی که مدت هاست عشق را تجربه نکرده اند و از خاطر برده اند معشوقه بودن چه مزه ای داره، مبارک

 

پیوست 1: وبلاگستان عزیز لینک وبلاگ بنده را قورت داده است! بی خود نبود حس خوشایندی نسبت بهش ندارم! فکر کنم اونم متوجه این موضوع شده!

پیوست 2: در راستای همین پست می خواهم یک پست بگذارم ولی خصوصی. یک پست برای زنان. اگرچه خواندنش برای مردان هم بسیار مفید است ولی چون دنیای مجازی نشون داده همون بی جنبگی های دنیای حقیقی را داره، ترجیح می دهم خوانندگان این پست خانم باشند. رمز همان رمز پست های زنانه قبلی است. دوستان خانم وبلاگ دار یا آشنایی که رمز را ندارند یا فراموش کرده اند بگند تا رمز را بهشون بدهم.

پیوست 3: خاتون عزیز من را به یک بازی دعوت کرده، به زودی انجامش می دهم.

نظرات 113 + ارسال نظر
نوا شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 09:11 http://siberangi.blogfa.com

سلام. ممنون می شوم من هم رمز داشته باشم.

آزاده شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 09:54

سلام خانمی منم ولنتاین رو بهت تبریک میگم هرچند من معتقدم ولنتاین ما روز 29 بهمن هست راستی من بلاگ ندارم ولی میشه خواهش کنم رمزت رو هم به من بدی

من به تاریخ زیاد اهمیت نمی دهم بیشتر حس ها برام مهمه!

مرضیه شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 10:39 http://ghadaghan1.mihanblog.com/

سلام.
ممنون.منم به شما تبریک میگم.
روزولنتاین ازهمه پیام تبریک گرفتم غیراز اونی که باید . روز ولنتاین رو دوست ندارم چون با خودم میگم من که معشوفه کسی نیستم.من فقط همسرم .جس میکنم این روز برای همسران نیست.فقط برای عاشقانیه ک هنوز به هم نرسیدن.
حتی وقتی خواهرم وشوهرش این روز رو برای خودشون جشن میگیرن همسرم بهشون میخنده.
منم بیشتر دوست داشتم معشوقه باشم تا همسر.اشتباه میکنم؟؟؟

شوهر من هم میگه این روز مال این جوون سوسول هاست مال زن و شوهرها نیست! بهش میگم این روز عشاقه یعنی زن و شوهرها دیگه به هم عشق ندارند؟!

نازنین شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 10:50 http://mah-mehr.blogfa.com

رمز فراموش شده است .

حس معشوقه بودن حس همسر بودن حس بی نظیر بودن و تک بودن رو باید آدم در خودش داشته باشه تا دیگران هم ببیننش . کسی که فراموش می شه اول از همه خودش رو فراموش کرده .

درست میگی...

آتی شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 10:52

منم همیشه میگم دفعه دیگه که به دنیا اومدم ازدواج نمیکنم!! با همین همسر فعلی دوست میمونم ازدواج هر جقدر هم تلاش کنی بعد از مدتی یکنواخت میشه و چون میدونی همسرت رو همیشه داری تلاشی هم اصلا نمیکنی.
اگه شد به من هم رمز بدید لطفا

همون فکر که همیشه داریش همین یکنواختی را ایجاد می کنه...

صبور شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 10:54 http://saboraneh.blogfa.com/

درست گفته ,اما فکرشو بکن اگر زنان ما بیاموزند که در زندگی زناشویی همچون معشوقه باقی بمانند و مردان ما نیز بیاموزند که به همسرشان همچون معشوقه نگاه کنند چه زندگیهای زیبایی خواهیم داشت

مشکل از وقتی پیش میاد که وقتی به خیال خودمان کسی مال ما شد انگار تا ابد مال ماست و برای نگه داریش دیگر نباید تلاشی کرد!

سحر شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 11:15

به نظرم مردها بعد از یک مدت از معشوقه هم انتظار برآورده کردن بعضی نیازها رو دارند

شاید! احتمالا برای همینه بعضی هاشون زود به زود معشوقه عوض می کنند!

ریتر شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 11:21

راستش هرجوری به موضوع نگاه کردم به نظرم رسید حق با گوینده است . بله رو که دادی دنیا یه شکل دیگه میشه و تلاش ها کم رنگ میشه

اوهوم! شاید راست میگه...

مارال شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 11:32

خانم اردیبهشتی موافقم روزهای دوستی من و همسرم هرروزش رمانتیک نبود اما صمیمی بود ولی الان عشق ما پرده نشین روابط خانوادگی شده و مثل یه بچه گم شده سرگردونه.
راستی من وبلاگ ندارم اما همیشه پستها رو دنبال می کنم و تا حالا با خیلی هاشون تونستم حرف دلم رو به همسرم بزنم و تو بحث شریکش کنم. ممنون میشم اگه به من هم اجازه خوندن پست رمزی رو بدید

توی خیلی از زندگی های مشترک حواشی اصل را از بین می برند...

بااین حساب من دارم مثل یکم عشوقه ز ندگی میکنم چون درهیچ کدوم ازمواردی که ذکر کردید اجباری ندارم...زنهایی که ندید گرفته میشن غالبا خودشون هم مقصرن...رمز لطفا....

چه عالی
قسمتیش تقصیر خودشونه و قسمتیش هم برمی گرده به این موضوع که بعضی از مردان ذاتا عاطفه و احساس پایینی دارند. عاشقی بلد نیستند. رجوع کن به پست سوپرمن ها و نانازها! سوپرمن ها توانایی محبت دادن و عشق ورزیدن ندارند...

ema شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 12:04

نمی خوام شعار بدم ولی میشه هم همسر بود هم معشوقه ولی به یه شکل دیگه. همسر من هم این تاریخ ها براش تعریف شده نیست و من اوایل حساس بودم ولی خب در عوض همسرا نسبت به هم احساس مسؤلیت و حمایت دارن که فکر نمیکنم تو معشوقه ها بواقع پیدا بشه. بستگی داره چی برای آدم مهمتر باشه و کدومش با آرامش همراه باشه. درست یا غلط من همسر بودن و ترجیح میدم .

مسلمه معشوقه ها ثبات و امنیت همسران را ندارند ولی این دلیل نمیشه که نسبت به محبت و توجه دیدن، نسبت به تحسین و ابراز عشق بی نیاز بشند.
درسته در زندگی زناشویی دیگه مثل روزهای اول عشق ها سوزان نیست ولی نباید فدای روزمرگی و حواشی زندگی بشه. باید یک حداقل هایی برآورده بشه.
راستی اما جان در مورد اون خصوصیت من هر چی سرچ کردن پیدا نکردم یعنی پیدا می شد ولی مشخصاتی که تو گفتی را نداشتند!

آنا آریان شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 12:08 http://anaarian.blogfa.com


بیا خودم کادو ولنتاین بهت بدهم

ناردونه شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 12:24

وقتی معشوقه هستی باید انتظار دروغ و کلک و ریا و... رو هم داشته باشی . ایشون فقط جنبه های مثبتش رو در نظر گرفته .

ناردونه جان زنان متاهل زیادی هم از همسرشون دروغ می شنوند، کلک می بینند. خیلی از مردان قسمت هایی از زندگیشون را از همسرانشون پنهان می کنند و صادق و روراست نیستند.
در ضمن این که این دوستمان خیلی دل شکسته و ناراحت بود و حقم داشت. راستش می خواستم مثل همیشه زوایای مثبت زندگی متاهلی را نشانش بدهم که دیدم در این شرایط قبول نمی کنه و مقاومت می کنه.

ماهی سیاه کوچولو شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 12:26 http://1nicegirl8.blogsky.com

میگم خانوم اردیبهشتی معشوقه پارتنرِ درسته؟
الان فهمیدم چه موجودیه...خیلی خوش بحالشه کلن...
یه چالش دارم الان
همسر شما میگه ولنتاین برای جوون سوسول هاست خب
بعدش بابای من میگه برای زن و شوهراست و برای مامانم نیم سکه میخره...
پسرعموی کچلم که سربازه میگه برای اوناییکه بهم نرسیدن یا نمیرسن(آخه اونجایی که سرباز شده عاشق یه دختره هم شده که عمرن بهش برسه)
دوستم میگه برای دوست دختر پسرایی هستش که چند ساله دوستن
بچه کوچیک فامیلمون میگه برای بچه هاست ...بعدش تو خیابون واسش هم خرس خریدن هم ببعی
اینجور که بوش میاد ولنتاین فقط برای من نیست
به سلامتی خودم که نه ولنتاین شدم نه امسال واسم تولد گرفتن و نه جایزه قبولی و هنوزم زنده م و نفس میکشم تازه روز ولنتاین صبحونه کامل خوردم...
همه اینارو گفتم تا آگاه باشین نعمت های خدا بی شمارن ...کوچیک کوچیکش ولنتاینه
خدا اون کادو درشتا رو برای ما کنار گذاشته مثلن خوندن یه پست رمزی
لازم نیست شما زحمت بکشین رمز رو بیارین دم در وبلاگم
همینجا بریزین تو یه کیسه فریزر فقط سوراخ نباشه

اصولا مناسبت ها مال همه هست الا تو! حالا چه همسر باشی چه بچه باشی چه دوست دختر!

ماهی سیاه کوچولو شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 12:33 http://1nicegirl8.blogsky.com

آنا آریان غصه نخور
اصن الان دیدمت یه فکری به ذهنم زد
بیا رستوران ماکارانی رو بزنیم بعدش سس ها قلبی باشه
از این عشقای قلابی کلی پولدار میشیم...
گیتارو ویلون و اینا هم میاریم ...هر چی هم کتابات فروخته نشده ...روش برند رستوران رو بزنیم با عکس یه قلب زشت گنده قرمز ...یعنی یه دونه ش هم باقی نمی مونه...
تا میتونی کتاب بنویس وقت واسه عشق و اینا زیاده
وقتی پولدار شدیم... زیادا ...بعدش میریم عشق میخریم از عشق فروشی
وای اصن چه فکری کردم به هیشکی نگیا ...زودی فکرم دزدیده میشه...

اون وقت تو وب من برا آنا کامنت می گذاری نمیگی من تایید کنم دیگه این افکار نبوغ آمیز خصوصی و سکرت نیست؟!

مانا شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 12:46 http://manaonline.blogfa.com

سلام ببخشید من هم رمز میخوام ...

باران پاییزی شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 13:38 http://baranpaiezi.blogsky.com

چقدر حرفهاش واقعی بود متاسفانه و چقدر از نزدیک این زنان رو دیدم و در دل براشون غصه خوردم. امیدوارم هر نفسی که میکشیم یادمون نره ما شاهکار زندگی خودمون هستیم و زندگی کردن رو به بهانه همسر بودن متوقف نکنیم و یادمون نره که باید یک جایی در زندگی به همه نشون داد که چه توانایی ها و لیاقتهایی داریم اگر چه اول باید خودمون باورمون بشه. روز عشق و محبت و ولنتاین و سپندارمزگان و هر روزی که به آدمها یادآوری میکنه که باید مهر بورزیم بر مردم سرزمینم خجسته و مبارک باشه.
وبلاگستان داره لینک دوستان منو یکی یکی میخوره
اگر جز دوستان هستم خوشحال میشم رمز رو داشته باشم . سپاسگذارم

بله! درست میگی. کامنتت را خیلی دوست داشتم عزیزم

آزی شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 13:53 http://silent-sun.blogfa.com

معشوقه ها خیلی چیزهای دیگه هم دارن که ما هیچ وقت نداریم
دیگه هیچی نمونده که به بهانه اش به زندگی زناشویی ام دل خوش باشم

سپندار مزگان مبارک


هیچ توجه کردید که مردان توی داشتن یه رابطه یا یک مغشوقه واسه چه چسزهاسس این همه هزینه می کنن؟؟
همه اون چیزهایی که در فرهنگ ما بد و زشت ه و با اسلام شدیدا منافات داره

ممنون.
فرهنگ، عرف یا شرع همیشه راه هایی برای توجیه داره که البته من با دین قاطیش نمی کنم. این عده هم از همون راه در روها استفاده می کنند.

صنم شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 13:58 http://daftaresanam.persianblog.ir/

سلام. ولله ما در دوران دانشجویی دوستی داشتیم که بوی فرند داشت و اعصاب ما هم تیلیت بود از تماس های این بشر که دائم داشت دوست ما رو کنترل میکرد و توقعات داشت و .....

خوب اون احتمالا ذاتا شکاک و پارانویید بوده.

گلی مامان غزل شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 14:01 http://my-ghazal.blogfa.com

ما که ولنتاین نداشتیم. زیاد هم در قید و بندش نیستیم. ولی دلم به حال مامانم سوخت که تک تک اون حرفهایی که زدی درموردش صدق میکنه. اصلا دوست ندارم اونجوری زندگی کنم
راستی پستی که درمورد یک روز گشت و گذار با آنا نوشته بودی رو خوندم و به شددددددددددتتتتتتت بهت حسودی کردم. ایکاش منم همچین دوستی داشتم و همچین لحظاتی رو باهاش سپری میکردم.
درضمن منو از رمز خودت محروم نکن!

دوستی با آنا واقعا موهبتی است بی نظیر...

صنم شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 14:01 http://daftaresanam.persianblog.ir/

کامنت خصوصی من رسید؟ درست بود؟

آره رسید! ولی درست نبود! اونی که مال زنان بود را مد نظرم بود!

بی ربط شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 14:08 http://idleuser.blogfa.com/

درود

چهار تا پست اخیر رو یه جا خوندم و هیچ نظر ویژه ای ندارم، جز این که تکدی گری کار زشتیه، لحظات یگانه زنونه تون به خوشی، مصونیت سیخی چنده؟ مردسالاری که شاخ و دم نداره و روز عشاق شما هم خجسته باد.

به به! جناب بی ربط! رسیدن به خیر آقا! خوش گذشت؟!؟!

چه نظر مختصر و مفیدی! ممنون

یاس کبود شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 14:26 http://yaseekaboood.persianblog.ir

چقدر حرفهاش واقعی بود متاسفانه .....ولنتاین برهمه مبارک ...میتونم منم رمز داشته باشم؟؟؟؟

ممنون

صدف شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 15:40 http://sadafmkh.blogfa.com

خیلی حرف داشتم برای این پست بزنم ولی تا اومدم بنویسم دیدم فقط گفتنیه نوشتنی نیست .
منم رمز میخوام اگه میشه . ممنون .

درست میگی! بعضی از حرف ها را نمیشه نوشت...

ریتر شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 15:44

ولی جدا از منظورت و کامنتهای دیگرون این پست منو یاد چند سال قبل انداخت که هنوز اکثریت نمی دونستن این چه مناسبتیه و یکی از دوستا می گفت ولنتیام !!
چه زود تهاجم فرهنگی ای شدیم !!

به نظرم به خاطر خصلت جوگیری ما مردم فهیم و شریف ایران است و همین طور افراط و تفریط! تو یک کارهایی این قدر افراط می کنیم که کشورهایی که مرکز و مهد این فرهنگ هستند هم این قدر خودشون را خفه نمی کنند. مثلا تا قبل از پیدایش ولنتاین اصلا حرفی از سپندارمزگان و ... بود؟! نه! کلا ملت جوگیری هستیم ما!
به هر حال برای من تاریخ ها مهم نیستند. احساس ها مهم هستند. مثلا به شخصه من عید نوروز را بسیار دوست دارم. هم به علت پیشینه اش و هم حس مثبت و گرمی که داره. از اون طرف کریسمس را هم دوست دارم. چون حس شادی و هیجان داره! مهم تبریک گفتن و محبت کردن و محبت دیدنه حالا بهونه اش مهم نیست.

مامان مینو شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 17:18

به نظر من زن و مرد نداره، خاصیت ازدواج اینه و میشه با تفکر و برنامه ریزی و عملکرد درست بهبودش بخشید، ولی ازدواج بعد از مدتی به خاطر دوامی که داره نمی تونه اون حال و هوای عاشق و معشوقی روابط موقتی رو داشته باشه. مردهای مزدوج هم تو همین حالت اسیرند و من هم فکر نمی کنم ازدواجی بتونه صد در صد (نود درصد و هشتاد درصد رو نمیگمها..صد در صد!) مصون باشه از این آفت.

مسلمه که قرار نیست بعد ازدواج این شور و هیجان عشق های آتشین و روزهای اول آشنایی را داشت ولی حقیقت اینه نباید نیاز به محبت و تحسین و دیده شدن را هم نادیده گرفت. باید یک هیجان ها و محبت ها و تحسین هایی هم بعد ازدواج باشه ولی چون بعد ازدواج این حس پیش میاد که طرف دیگه مال تو شده برای نگه داشتنش کمتر تلاشی صورت می گیره!

کیمیا شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 19:13

مثل همیشه حرفاتون صاف وسط هدفه...
به نظر من ازدواج می تونه عادی و یکنواخت نشه، به شرطی که هم زن و هم مرد تدبیرشو داشته باشن.
این نوع مردی که گفتین هم حاصل تربیت سنتی فرهنگ ماست... هرچه بیشتر به سمت جامعه ای بریم که توش زن استقلال مالی داشته باشه و در نتیجه مرد خیالش راحت نباشه که زن نمی تونه ترکش کنه و بره پی یه مرد بهتر، تعداد این مرد ها هم کمتر می شه.
اگر صلاح دونستید دوست دارم پست رمز دارتونو بخونم.

بله! درست میگی! ولی راستش مرد سنتی که بلد نیست زن را با محبت در کنار خودش نگه دارد، به غلط به پایش زنجیر می زند و خیال می کند این زن تا ابد مال اوست. حتی اگه جسم چنین زنی مال این مرد باشه روحش هیچ وقت مال اون نمیشه

تسنیم شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 19:23 http://maskoob.blogfa.com

سلام
متاسفانه وقت ندارم نظرات خوب دوستان رو بخونم. اما فقط بگم از همسر بودن بیشتر راضی ام
رمز رو به من هم میدید لطفا؟

چه خوب!

الهام شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 19:37 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام
ولنتاینتون مبارک، عشق اردیبهشتیتون مستدام
شاید از بس با ولنتاین لوس و گاهی عقده ای مآب(!) رفتار شده که کسایی که در یک رابطه جدی حضور دارن، اونو بچه بازی میدونن. در هرحال موافقم باید عشقها هر دم نو بشه، نه اینکه هر ساعتی عشقی دیگه جایگزین بشه!

راستش به نظرم بیان محبت مناسبت نمی خواهد حالا اگه یک مناسبتی هم بود چرا باید دچار حواشی و تعصب و غرور کاذب بشیم برای محبت کردن؟!
خیلی از مردانی که این کارها را لوس می دانند در واقع چون خودشون نمی تونند یا نمی خواهند چنین کارهایی را برای همسرانشون انجام بدهند کلا فلسفه این کارها را زیر سئوال می برند

nayyere شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 21:09 http://salimi.blogfa.com/

کاملا موافقم
ولی مشکل بزرگ اینه که معشوقه بودن زمان داره
طبق قوانین جامعه مردسالار، زن کالایی است که نو (باکره) و جوانش خوب است و کافی است زن پا به سن بگذارد...دیگر قابلیت معشوقه بودن را نخواهد داشت...در حالی که ازدواج برای زنها امنیت روانی میاره...معشوقه بودن متزلزله...
تا جایی که میدونم بیشتر دخترها به قصد ازدواج وارد روابط عاشقانه میشن...

زمان ما که به این هدف وارد رابطه می شدند ولی الان را زیاد مطمئن نیستم!

گشتا شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 22:04 http://mazemaze.blogfa.com/

معشوقه بودن رو به تنهایی دوست ندارم. از بی ثباتی وبلاتکلیفی وسوز وگدازهای عاشقانه ووصل وهجران های پی در پی خوشم نمیاد!! یه محبت عمیق ومستقل از نیاز رو که گاه به گاه ابراز میشه به همه این ها ترجیح میدم... شاید دلیلش این باشه که هیچ وقت تو موضع همسری که شما شرح حالش رو توضیح دادین نبودم.
راستی! خانم اردیبهشتی شما جز معدود کسایی هستین که وقتی واستون کامنت میذارم ، حتما بر میگردم که جوابش رو ببینم!!!

چه قدر عالی که هیچ وقت این چیزها را تجربه نکردی لطف داری عزیزم

گشتا شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 22:06 http://mazemaze.blogfa.com/

یادم رفت بگم من رمز ندارم. ممنون میشم اگر قابل بدونید وبه منم رمز بدید

آفرین شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 22:08 http://mylivesky.blogsky.com

به به!چه قالب قشنگی!
راستش ما به این مناسبت برای بچه ها هم کادو خریدیم. برای محبت کردن نباید هیچ وقتی رو از دست داد. معلوم نیست تا فردا زنده باشیم.
راستش بلاگ اسکای هم دیگه بروز شدن شما رو اطلاع نمیده.

چه کار قشنگی! خاله ام می گفت یکی از فامیل علاوه بر این که برای همسرش کادو می خره برای دو دخترش هم کادو می گیره. میگه اگه من نگیرم براشون میرند از مردهای غریبه کادو و محبت می گیرند!
کلا همه دنیا علیه من دست به یکی کردند؟!

مریم شنبه 26 بهمن 1392 ساعت 23:49

هرچند با بخشی از این حرفها موافقم، همچنان همسربودن رو ترجیح میدم!
همسر من هم اهل این جور مناسبتها نیست، ولی وقتی خوب فکر می کنم می بینم من هم دچار روتین زندگی شده ام و ان حال و هوای دوستی و نامزدی رو ندارم، به نظرم نباید یکطرفه به قاضی بریم، مگر ما زنها همیشه مثل یک معشوقه رفتار می کنیم که انتظار داشته باشیم انها مثل یک همیشه عاشق رفتار کنند؟
با این همه، با خواندن این پست دلم برای خودم تنگ شد!
دلم برای مادرم کباب!

درضمن، میشه لطف کنید به من هم رمز بدید؟ پلیییییز

مسلمه دیگه هر دو طرف بعد از ازدواج مثل دوران عاشقی رفتار نمی کنند ولی گاهی حاشیه های زندگی زیاد از حد اصل زندگی را تحت شعاع قرار می دهد.

رها یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 01:09

متاسفانه حرفاش راسته.شایدم مردای ایرانی یه جورایی زیادی مطمئن شدن که بعد ازدواج بدون هیچ تلاشی اوضاع همون طوری که هست باقی میمونه. یعنی به اصطلاح خرشون از پل گذشته. شاید خود ما چنین حسی بهشون دادیم (یه ویژگی خانوداه دوستی زنانه که به هر قیمتی زندگیشو حذف میکنه و نگه میداره و باعث شده خیال مردا راحت باشه و تلاشی نکنن) نمیدونم چارش چیه اما میگم شاید این دلیلشه. اما برای معشوقه باید تلاش کنی. من رمز چگونه یه نکه چوب نباشیم رو دارم. رمز همونه؟ من وبلاگ ندارم اما اسم اصلیم از رو ایمیلم معلومه. اگه دوست داشتی خوشحال میشم بخونم.

بله! یک دلیلش همین می تونه باشه که گفتی.
رها جان تو را می شناسم و رمز هم همونه

سها یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 07:53

سلام

ممنون خانم اردیبهشتی عزیز میشه به من هم رمز رو بدین. خیلی نوشته هاتو نو دوست دارم و همیشه میخونمتون. شاد باشی

نرگس یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 08:55 http://bargizard.blogfa.com

منم لطفا رمز می خوام.

شیرین یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 09:07

خوندن متن شما من رو به فکر برد که واقعا مدتهاست مورد عشق کسی نبودم و از اون بدتر اینکه حتی این مسئله رو بخاطر روزمرگی و دغدغه های زندگی فراموش کردم. انگار شدم یک آدم یخی.

پس ولنتاین تو هم مبارک عزیزم

. یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 11:11

؟!؟!

غزی یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 11:58 http://oranoos24.blogfa.com/

من با شما موافقم . باید از زندگی هم مراقبت کرد و بهش رسید. شما یه گلدون داشته باشی هر چند سرسخت ولی بهش توجه نشون ندی خشک میشه .......
خوشحال میشم رمز داشته باشم قبلا ممنون

حرف قشنگی زدی

مینو یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 12:01 http://milad321.blogfa.com

سلام
خیلی عالی این حس و حال بعضی زنان را منتقل کردی.یک بنده خدایی در هر موردی به زنش میگفت:معلومه که باید فلان کار را انجام بدی.سر عقد زحمت کشیدم چند جا امضا زدم!!!
اگه یکبار دیگه بدنیا بیام ،میرم یک کشور دیگه که بشه پارتنر داشت.بدون ازدواج.یا اصلا بشه تنها زندگی کرد.

واقعا زحمت کشیده بوده!

عطیه یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 12:30 http://zendegi-va-porharfi.persianblog.ir/

به نظر منم این مناسبتها بهونه است برای یادآوری اینکه چه خوب که کسی رو داریم که بهش عشق بورزیم و ازش عشق بگیریم. البته همسری ما هم کلا در قید و بند مناسبتها نیست اما این یکی رو تحویل میگرفت. منتها امسال خورد به جمعه و زبونی این مناسبت برگزار شد!
همه ی ما به هر حال اوایل آشنایی با همسرامون این حس معشوقه بودن رو به نوعی تجربه کردیم. همه چی تو اون دوران هات و پر هیجان و وسوسه انگیز بود. خوب اون مال اون وقت بود و الان هم دوران همسری. به نظرم باید از هر کدوم در وقت خودش لذت برد و لبریز شد. اوایلش از معشوقه بودن و حالا هم از سایه حمایت و ثبات و عمقش...
من از دو تاش بهره بردم . هر کدوم رو در وقت خودش!
خانومی تکلیف من فراموشکار چیه که رمز یادم رفته!

چه خوب که از هر دوش لذت می بری

سهیلا یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 12:32 http://nanehadi.blogsky.com

هر کدوم مشکلات خودش رو داره . منم رمز.لطفا

مسلمه! کلا زندگی بدون مشکل وجود نداره

اعظم یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 13:38

سلام همیشه خاموش می خونمتون . اگه صلاح دونستین خوشحال می شم پستای رمزیتون را بخونم



اعظم جان یک بار دیگه ایمیلت را بگذار. ایمیلی که برات دادم برگشت خورد!

ساناز یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 16:48

سلام
خیلی خیلی ممنون بابت دادن رمز

maryam یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 17:02

نمیشه عاشقانه همسر هم باشیم؟!؟!؟ اصلا به نظر من اگر قانونی وجود داشته باشه که هر ازدواجی مثل انتخابات ریاست جمهوری چهارسال یکبار دوباره به رای گذاشته میشد دیگه اینهمه مشکل نداشتیم. زن و مرد هم نداره، به نظر من زنها هم در به نابودی کشاندن زندگی عاشقانه نقش کمی ندارند. اصولا هر قرارداد مادام العمری محکوم به فناست حتی اگر به ظاهر تا آخر عمر ادامه پیدا کنه . فقط میمونه قضیه بچه ها که اون هم باید دولتها و حکومتها قوانینی داشته باشن که بچه ها کمترین آسیب رو ببینند. (تازه میشه سالانه اش هم کرد به جای چهارسالانه!)

عجب طرحی! حالا تو خودت به عنوان پیشنهاد دهنده می تونی بهش عمل کنی؟!

گلابتون بانو یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 17:54

پستت رو دوست داشتم خصوصا اون تبریک آخرش رو!

سهیلا یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 18:33 http://nanehadi.blogsky.com

ممنون

طنین یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 21:21 http://sabooraneh.persianblog.ir

ولنتاین تو هم مبارک عزیزم
با عرض شرمندگی رمز فراموش کردم

ممنون

طنین یکشنبه 27 بهمن 1392 ساعت 21:28

به همسرم گفتم امشب ولنتاینه گفت :نخود و بستنی برات خریدم کلی هم با ماشین چرخ خوردیم دیگه چیزی ندارم بهت بدم
یه مرغ مینا داریم حرف میزنه یهو گفت بوس بده .بوس بده من از خنده اشکام دراومده بود

خیلی باحال بود

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد