واگن های ویژه بانوان!!!!!

سلام

یکی از اساتیدمون اصرار داره گه گاه بریم بیمارستانی که محل به کارشه و هم موردها را ببینیم و هم از امکانات اون جا استفاده کنیم.

دیروز برای اولین بار می خواستم برم اون بیمارستان مورد نظر. از اون جایی که من تا به حال پام به اون قسمت تهران باز نشده بود و هر وقت جایی می خواهم برم که نمی شناسم، از مترو استفاده می کنم، در اولین اقدام گشتم و نزدیک ترین ایستگاه مترو را به بیمارستان مورد نظر پیدا کردم.

خوب صبح زود بود و از ایستگاهی که من می خواستم به راه بیوفتم واگن های مترو بسیار خلوت بود. من واگن زنان را انتخاب کردم و تعجب کردم که با این که واگن های عمومی خلوته باز تعداد قابل ملاحظه ای مرد در واگن زنان هست.

ایستگاه امام خمینی که می خواستم خط عوض کنم، وقتی در واگن زنان باز شد با تعجب دیدم از هر ده مردی که پیاده میشه دوتا زن پیاده میشند!!! عملا این قدر تعجب کرده بودم که چند باری نگاه کردم تا مطمئن بشم این واگن مطمئنا مال زنان است یا نه؟!

وقتی سوار شدم یک خانم میانسالی رو کرد به ما جوون تر ها و گفت خانم ها شما مشکلی با این موضوع ندارید که آقایون وارد واگن زنان میشند؟!

من گفتم: خوب وقتی ازدحام باشه، خانم هایی که واگن زنان را انتخاب می کنند مسلمه دوست ندارند باز توی این واگن هم شش تا مرد از شش جهت اطرافشون باشند.

یکی گفت: خوب این وظیفه انتظامات متروست که نگذاره مردان وارد واگن زنان بشند.

دیگری گفت: ای بابا! من یک بار به یکیشون گفتم، پوزخند زد و گفت خوب که چی؟! حق دارند بیاند! این ها خودشون بدترند!

خانم میانسال گفت: من به انتظاماته که گفتم، گفت شما خودتون باید به مردان اعتراض کنید!

اولی گفت: خانم دلتون خوشه ها! ما یک بار اعتراض کردیم مردک خندید که دوست دارم بیام اینجا به شما چه؟!

دختری که کنار من نشسته بود و تا الان ساکت بود گفت: من به چشم خودم دیدم که یک پسری به دوستش گفت بیا اینجا جا گرفتم، دوستش گفت می خوام برم واگن زنان اون جا باحال تره!!!!!!

خانم میانسال گفت: خانم ها ما اگه منتظر باشیم کسی برامون کاری کنه هیچ وقت اوضاعمون بهتر نمیشه! هر کسی  باید از دور و برخودش شروع کنه و حقش را بگیره. وگرنه هیچ امیدی نیست به این که قانون گذاران و مجریان قانون برای ما کاری کنند و...

بعد از کشور دانمارک و حقوقی که دولت برای زنان قائله مثالی برامون زد.

بعد که حرف هاش تموم شد همه در سکوت به واگن کناری نگاه کردیم که مال زنان بود ولی هیچ زنی روی صندلی هاش ننشسته بود و به تمامی توسط مردان اشغال شده بود، در حالی که پست اون درهای شیشه ای کوچک وسط واگن کلی صندلی خالی وجود داشت...

 

نظر شما چیه؟! آیا مردان حق دارند وارد واگن زنان بشند؟! آیا وجود این واگن ها ضروریه؟! آیا باید از ورود مردان به واگن زنان جلوگیری کرد؟! و اگه بله! چه طور و بهترین راه برخورد با این موضوع چیه؟!

 

پیوست: دوستانی که تمایل دارند انگ غربی و فمینیست بودن را به اون خانم میانسال بزنند باید از همین تریبون اعلام کنم ایشون بسیار محجبه و با شخصیت بودند و این اصلا منافاتی احقاق حقوق زنان و صحبت هایی که کردند، نداره.

نظرات 42 + ارسال نظر
بانو جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 11:56 http://banuuu2.blogfa.com

به نظر من خانوم ها باید اعتراض کنند و اجازه ندن آقایونن تشریف ببرن قسمت خانوما. من که اینطور راحت ترم. مگر اینکه واقعا اون قسمت شلوغ بشه بیان سمت واگن خانوما.
البته خانوما با هم متحد نیستن اگه فقط یه نفر تذکر بده معلومه که کسی گوشش بدهکار نیست اگه بقیه هم حمایتش کنن مطمینا هیچ مردی این سمت نمیاد

بله! یک تذکر تنها توسط یک فرد کافی نیست.

الهام جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 14:38 http://mehrparvar.blogfa.com

سلام
راستش من از این پست تعجب کردم. من همیشه با مترو میرم دانشگاه و هیچ وقت پیش نیومده اینجوری باشه. حتی وقتی مثلا یک نفر اونم واقعا از رو اشتباه اومده قسمت خانوما با اعتراض روبرو شده. شایدشما اون واگن دومی بودید که نصفیش برای خانوماس نصفی برای آقایون.

ولی موافقم با این واگن ویژه و حرف خانومه که باید خودمون پشت هم باشیم. کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من

الهام جون من توی انتهایی ترین واگن بودم! ولی وقتی سوار خط یک هم بودم تعداد مردان زیاد نبود ولی بود!
برای خود من هم عجیب بود واقعا! برای همین تعجب کردم

ماهی سیاه کوچولو جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 19:06 http://1nicegirl8.blogsky.com

پوشیدن یا نپوشیدن
مسئله این است...
ساپورت هم بپوشن اشکالی نداره بیان واگن زنان ک
یه ذره این ربط داره... میشه بگم؟
یه دونه زنه بود بعدش مترو خیلی شلوغ بود بعدش رفته بود نشسته بود رو زمین و 2 کیلومتر روزنامه باز کرده بود و صفحه حوادث میخوند در حالیکه هندزفری هم در گوشش
بعدش میگفت وای هل ندین در حالیکه ما داشتیم له میشدیم...بعدش مامانی من هرچی میگفت خانوم لطفن بیاستین هیچی نمیشنید بعدش من گفتم بی شعور ...اون شنید و بهم اینطوری نگاه کردو منم به افق نگاه کردم ...تا ایستگاه مورد نظر دیگه روزنامه نخوند و ایستاد و فقط به من نگریست...به نظر شما چرا؟آشنا میزدم یعنی؟

نمی دونم والا!

صنم جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 22:49 http://daftaresanam.persianblog.ir/

سلام. به نظرم رفتار اون آقایون اصلا محترمانه نیس و به نوعی ضایع کردن حق خانمهاییه که دلشون یه جای راحت تر متناسب با روحیه شون میخواسته....
خوبه که واگن متمایز وجود داره اما ظاهراً کسی اهمیتی به این تمایز نمیده!!!!!!!

درست میگی! این حق انتخاب را می گیرند و به گونه ای تحمیل خواسته هاشون با زوره!

تسنیم جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 22:53 http://maskoob.blogfa.com

سلام
من خیلی مخالف حضور مردها در واگن خانمها هستم و به نظرم هیچ راهی نداره جز اتحاد خانمها در این موضوع و برخورد دسته جمعی با مردهایی که وارد این بخش میشوند (گفتم مرد و نگفتم آقا چون یک "آقا" چنین کاری نمیکنه!)

غزال جمعه 9 اسفند 1392 ساعت 23:40 http://erfan-zendegi-erfan.blogfa.com

من میرم تو واگنه زنا تا راحت باشم! اونجا جای مردا نیست.
ولی من یه بار مترو سوار شدم رفتم تو واگنه زنا. یه مرد اومد داخل همه انداختنش بیرون با جیغو داد
البته من ساکنه تهران نیستمو کم اینجور صحنه ها رو دیدم

راستش من هم اولین بارم چنین چیزی می دیدم که مردان به این حجم وارد واگن زنان شده باشند

650616585یک راه مطمئن و درآمدزا برای کسانیکه مایلند از صفر شروع نموده و از هیچ به همه چیز برسند درآمد بسیار زیاد , آسان , مطمئن و قانونی برای صاحبان سایتها , وبلاگها و بازاریابها با هر بازدید و سابقه فعالیتی که دارید به گروه ما بپیوندید.
http://earn-money.11r.biz

قضیه یک شبه راه صدساله رفتنه دیگه نه؟!

مژگان شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 02:07 http://istgahesarab.blogfa.com/

اردیبهشتی جان .من از ریشه با این جدا سازیها مخالفم اما چون یه جایی زندگی می کنم که فقط دستشوییها ش زنونه مردونه داره بخودم حق نمیدم خیلی وارد این مقوله بشم .
راستی یه مدتیه اینجا را میخونم و بعد از این کامنتهامو بیشتر خواهی دید .

خوش آمدی مژگان عزیز و ممنون.
راستش همون طور که دوستان از اعتقادات من کم کم متوجه شدند من هم علاقه ای به مرزبندی ندارم ولی تو کشور ما و با توجه به واقعیت های موجود وقتی از این همه واگن مترو حدود سه تا واگن به زنان اختصاص دادند یعنی حق انتخاب دادند. زنی که مشکل نداره و این مرزبندی را دوست نداره می تونه از واگن عمومی استفاده کنه ولی الان با توجه به شرایط وقتی زنی واگن زنان را انتخاب می کنه ترجیح میده در ازدحام کنار مردان نباشه و این حق انتخاب ازش گرفته میشه! این درست نیست! مردی که میگه دوست دارم پس حق دارم یحتمل دوست هم خواهد داشت در سرویس بهداشتی زنان بره فقط اون جا هم قانون بیشتر جلوش را می گیره و هم زنان بیشتر واکنش نشون می دهند!
حرف من این حق انتخابه!

بانوی ماه شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 06:14 http://mid-day-moon.blogsky.com

من اصلا آدم معتقد و مذهبی نیستم.
اما قبلا هم گفتم از این جدا کردن واگن مترو و اتوبوس خیلی استقبال کردم و میکنم.
اما باید اگر قراره این واگن ها برای راحتی خانم ها باشه یک مامور هم باشه که جلوی مزاحمین رو بگیره.
اگر این واگن ها رو جدا کردن بیشتر بخاطر بی جنبه بازی خیلی از مسافرین مترو و ایجاد مزاحمت های بعضی ها برای خانم ها بوده.
من باشم با کتک پرتشون میکنم بیرون :)))) ( کلا خشنم :))) )

چه خشن!

عاصی شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 08:55 http://asysepid.blogsky.com

من معتقدم به جد باید این مرزبندی ها برداشته بشه... چه توی اتوبوس چه توی تاکسی... مردها باید یاد بگیرن حتی اگه درکتپنار یه زن غریبه توی اتوبوس یا مترو میشینن حریم رو رعات کنن و احترام بزارن. به قول گولو اینجوری این حس القا میشه که ایرانیا تنها موجوداتی ن که به جای انسان فقط آلتهای تناسلی سرگردانی ن که در صورت کوچکترین برخوردی در هم فرو میرن و باید همیشه بینشون مرز باشه... تمام دنیا فقط دستشویی های زنانه و مردانه از هم جدا هستند و به نظر میاد ایران یه دستشویی به وسعت یه کشوره!

عاصی جان من هم معتقد به مرزبندی نیستم ولی توی کشور ما با این اوصاف و مخصوصا با تبلیغات گسترده ای که داره زیر پوستی به همه القا می کنه مردان خیلی سریع تحریک میشند و نمی تونند جلوی ارضای نیاز خودشون را بگیرند و... نمیشه اول عمل کرد و مرزبندی ها را برداشت و بعد گفت حالا یاد بگیرید که چه طور انسان وار زندگی کنید. باید اول زمینه سازی فرهنگی بشه و در کنارش کم کم به طور عملی هم این مرزبندی ها از بین بره!
در ضمن این که من ایران را این قدر سیاه نمی بینم. حداقلش عربستان بسیار بدتر از اینی هست که در ایران هست.

omid1977 شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 09:32

سلام
من هم با نظر اون خانم موافقم
لااقل همگی کفشاتون رو درمیوردید میکوبید تو ملاج همچین مردنماهایی!!!
چند وقت پیش تو اتوبوس بودم وسط شهر
قسمت مردونه و زنونه نیم شلوغ بود بعضی مردنماها رفته بودن نشسته بودن رو صندلی خانمها و خانمها ایستاده بودند
خیلی خودم رو کنترل کردم چیزی نگفتم دوست داشتم بگم مردی رو از اون خانم میانسالی یاد بگیرند که ایستاده تا یه سری مردنما سر جای ایشون بشینند اما حیف که اینجور وقتها به قول شما به ادم انگ میزنند و حتیهمون خانمها هم اعتراض نمیکنند!!

احتمالا اگه آقایون هم اعتراض کنند اثرش بیشتره!

عاصی شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 11:06

متاسفانه جاهایی مثل عربستان یا افغانستان اصلا از جامعه ی آماری من حذف شده... ببین فرهنگ سازی که نمیشه خودتم خوب میدونی... یعنی روز بروزم بیشتر دارن این فرهنگ تفکیک جنسیتی رو القا میکنن.... قرار بود دانشگاه ها هم تفکیک بشه... شد راستی؟؟! همون مثال ماهی هایی که یه جدار شیشه ای بود و وقتی جدار رو برداشتن اونها شرطی شده بودن که دیگه به ماهی های دیگه حمله نمیکردن! اینهمه سال یعنی مردها یاد نگرفتن حمله نکنن؟! از ماهی کمترن مردهای سرزمین من؟

عاصی عزیزم من دوست ندارم همه مردان را به یک چوب بزنم! هستند مردانی که محترم هستند و به حقوق زنان احترام می گذارند و خودشون مواردی که احتمالا باعث معذب شدن زنان میشه را رعایت می کنند! ولی حقیقت اینه افکار احساسات را می سازه و احساسات باعث رفتار میشه! تا افکار کسی درست نشه انتظار عمل درست ازش نمیره!
برای همینه که همه مایی که اعتقاد داریم زن انسانیست برابر با حقوقی برابر، که اعتقاد داریم مرد یک ماشین جنسی بدون اراده نیست، که اعتقاد به اصول اخلاقی ورای مسائل دینی و ادیان مختلف داریم و... باید محکم بایستیم و حرف بزنیم و عقایدمون را بیان کنیم تا جلوی این شستشوی مغزی را بتونیم تا اندازه ای بگیریم!

سایه شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 11:13

سلام
راستش این یه پستی بود که تقریبا عجیب بود . من مسیر هر روزم برای رفتن به اداره و دانشگاه از طریق متروست و تا به حال ندیدم که مردی به این شکلی که شما نوشتی وارد کوچه خانمها بشه . موردی بوده ولی کم بوده .
ترجیحا من هم مایلم که وقتی مترو خیلی شلوغه جایی بایستم که نکران برخورد مردها به خودم نباشم ولی جداسازی های جنسیتی که سالهاست توی این کشور به شدت داره پیگری می شه رو هم اصلا نمی پسندم .
از قضا به نظرم ساست مترو سیاست معقول و محترمانه ایه که این امکان رو برای ما خانمها در نظر گرفته که دو واگن اختصاصی ، یک واگن مشترک داشته باشیم و همین طور هر وقت بخواهیم وارد واگنهای دیگر هم بشیم .

بله! برای من هم جای تعجب داشت! من هم موردی دیده بودم ولی تا به اون روز این ازدحام آقایون را تو واگن زنان ندیده بودم!
من هم با این که با تفکیک و جداسازی موافق نیستم ولی این سیاست را می پسندم چون این جداسازی اجباری و زوری نیست و حق انتخاب میده به زنان که بنا به عقاید و سلیقه شون واگن عمومی یا اختصاصی را انتخاب کنند.
چیزی که آزاردهنده است اینه که در این مورد هم باز مثل خیلی جاهای کشورمون با زور و خودخواهی این حق انتخاب گرفته میشه!
از مظاهر جهان سوم همینه! کسی که زور و قدرت بیشتری داره حق انتخاب را ضعیف ترها می گیره و ضعیف تر ها هم اعتراض نمی کنند!

admin شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 12:21 http://aaddminn.blogfa.com

به نظرم کار صحیحی نیست
هرچند تفکیک جنسیتی خیلی کار خوبی نیست ولی به نظرم تو ازدحام جمعیت اونم متروی تهران
خانمهایی هستند که ارامش داشتن تو واگن واسشون خیلی مهمه و نیاز دارن در محیطی زنانه به دور از استرس های مردانه باشن
به نظرم مردانی که عمدا به اون واگنها میان خیلی پررو تشریف دارن
و البته خانمهایی که اعتراض نمیکنن هم شاید حقشون باشه که این حقی که قائل شدن واسشون تضییع بشه

بله من هم با تفکیک جنسیتی موافق نیستم ولی در جایی مثل مترو که حق انتخاب هست برای کسانی که موافق هستند یا نیستند باید به حق کسانی که انتخابشون واگن مخصوص زنان هست احترام گذاشته بشه!

سایه شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 12:59

و یه چیز دیگه ای من باید این جا به پستت اضافه کنم اینه که ما زنهای این سرزمین عادت داریم به این که کس دیگه ای برای ما تصمیم گیری کنه و در جامعه برامون جا مشخص کنه و این جوری خیلی هم خوشحال میشیم که بقیه حواسشون به ما هست در حالی که این ضعف ما رو نشون میده . چیزی که به نظر من درسته این هست که زن سرزمین من اگه فهمیده و به خود متکیه خودش باید حق خودش رو بگیره نه این که همیشه تاریخ نقش ضعیفه رو بازی کنیم .
این جداسازی های جنسیتی همیشه مانع رشد شخصیتی مردها و زنهای ما شده و باعث بسیاری از رفتارهای غلط اجتماعی

بله! باهات هم عقیده ام! همون طور که اون خانم میانسال گفت و همون طور که من بهش معتقدم همه ما باید ابتدا از زندگی خودمون شروع کنیم. وقتی تک تک ما سعی کنیم در زندگی خودمون این موارد را رعایت کنیم از حالت شعار خارج میشه و به عرصه عمل میاد و وقتی مسئولان امور (حتی با داشتن تفکری متفاوت) جریانی را ببینند که داره شکل می گیره و کم کم به صورت غالب جامعه تبدیل میشه مجبور میشند قوانین و مصوبه هایی را تصویب کنند که با این جریان هماهنگی داشته باشه!

سایه عزیز با وجود چنین تفکری من در تعجبم شما چرا در زندگی شخصی خودت این جور عمل نمی کنی! البته نمی خواهم قضاوت کنم ولی با توجه به کامنت هات برای اون پست خصوصی برام سئوال شد یک دفعه ای!!!

باران پاییزی شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 13:02 http://baranpaiezi.blogsky.com

قراره تو رشت مترو راه اندازی بشه اما در مورد وسایل نقلیه ی عمومی اگر مردی فقط به اشتباه نه از روی عمد بره طرف خانومها در حد یک جانی بالفطره باهاش برخورد می کندد اما در مواردی دیه شده همین خانومها تا مرز نشستن در پشت صندلی راننده پیشروی کردند
وقتی جداسازی تو هر موضوعی باشه خب برای یک عده ای همیشه جذابیت داره موارد ممنوع

بله! هر چیز ممنوعی جذابیت داره و هیجان انگیز و چالش برانگیزه!

سایه شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 14:15

خب هر کسی نقاط ضعفی داره اردی جان !!!

خوب دیگه! اگه می خواهی حرف هات روی دیگران اثر کنه باید از خودت شروع کنی که از حالت شعار خارج بشه!

بولوت شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 17:17 http://maryamak.blogfa.com

این که خود خانوما ها نباید بذارن اقایون وارد واگنای مخصوص بشن درسته. ولی متاسفانه ماها عادت کردیم به این که سر به زیر باشیم و حرکتی نکنیم. متاسفانه تر این که وقتی کسی اعتراض میکنه بقیه ای که همون اعتراض رو ممکنه داشته باشن پشتش در نمیان. و اغلب معترضه که آدم بده میشه و مواجه با حرفای معلوم نیست چشه یه دیقه تحمل نداره حالا مگه چی میشه و...
من ساکن تهران نیستم. ولی وقتی تهران باشم زیاد از مترو استفاده میکنم.
این مدلی که شما میگید رو ندیدم تا حالا. ولی بوده این که یه زوج بیان داخل قسمت خانوما. که کار درستی نیست اگه دوست دارن با هم باشن باید برن واگنای مشترک نه این که طرف نخواد خودش تو واگنای مشترک معذب بشه ولی با آوردن مرد تو واگن خانوما بقیه رو معذب کنه. یه بار دیدم که یه خانواده همگی سوار قسمت زنونه شدنکه مامورای ایستگاه دیدن و پیاده شون کردن که اینجا واگنای خانوماس. تهرانی نبودن و آقای همراهشون عنوان کرد جدا بشیم گم میکنیم هم رو و همچین چیزی که مامورا گفتن خب برید قسمت مشترک. جالبه که اینجا خانومای تو واگن اعتراض میکردن که چیکارشون دارن. حتی مامور که برای حرکت زودترشون دستش رو گذاشت رو شونه ی خانومه رو کمی هل داد زودتر برین بیرون قطار حرکت کنه(حرکت خشی نبود ولی درستم نبود این کار) باز خانوما غر میزدن که اینجا بودن مرد اینجا اشکال داره ولی این دست بزنه به خانومه اشکال نداره. انگار مثلن ماموره عداوت داشته باشه اون خانواده خانوما ناراحت شده بودن. در حالی که بلاخره داره از حریم همین خانوما محافظت میکنه اون مامور.
اما این که گفته شده مامورا کاری ندارن چیزی که من دیدم اتفاقن کاری هم دارن. چند بار دیدم حتی توی ایستگاه به آقایونی که بعد از اون علامت قسمت بانوان ایستادن تذکر دادن که بیاید این ور اونجا واگنای زنونه می ایسته. دیدم که اگه آقایی وارد قسمت خانوما شده و اونا دیدن آوردنش بیرون یا تذکر دادن باید برید اون یکی واگنا.
حتی یه بار خودم و آقای همراهم اون واگنی که نصفش برای خانوماس نصفش مشترکه رو اشتباهی فکر کردیم واگن مشترکه و از در قسمت خانوما سوار شدیم مامور قطار بهمون تذکر داد و آقای همراهم رفت قسمت مشترک واگن ایستاد.
به هر صورت فکر نمیکنم حتی اگه قسمت آقایون شلوغ باشه اونا میتونن بیان تو واگن خانوما.

راستش من به شخصه زیاد برخورد انتظامات را ندیدم ولی از اون طرف این جور هجوم مردها را هم به واگن زنان چنان که دو روز پیش دیدم را هم ندیده بودم!
این که ما زنان پشت هم نیستیم یکی از عیوب بزرگ ماست که باعث شده وسعت ناحقی و ظلم در حقمون زیاد بشه

بولوت شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 17:21 http://maryamak.blogfa.com

کامنت قبلی رو یه شیش هفت باری زدم ثبت بشه ولی هی ارور میداد دیگه نمیدونم چند بارش رو ثبت شد!

یه مورد جالبیم تو چند باری که سوار واگنای مشترک شدم دیدم! آقایون معمولن غر غر میکردن که خانوما چرا نمیرن تو واگنای خانوما میان اینجا!
مردا کلن توی اعتراض حتی جایی که اعتراضشون به جا نیست هم جلو تر از ما خانوما هستن. ما متاسفانه به خاطر همین تربیت مرد سالار یاد گرفتیم سرمون پایین باشه و صدامون در نیاد گوسفند وار رفتار کنیم. چون خانوم بودن یعنی این.

همه اش رسید! اضافی ها را پاک کردم!
درسته! در فرهنگ ما زنی خوبه که حتی اگه بهش ظلم بشه باید ساکت باشه! اصلا مظلوم و بی صدا بودن نمادی از زن خوب ایرانی شده در ذهن عموم

طنین شنبه 10 اسفند 1392 ساعت 20:02

سلام بانو بنظر من هم کار درستی نیست وقتی واگن مخصوص
خانمهاست حتما اون آقایون .....
تو شهر ما مترو نیست شکر خدا بخاطر مسافتهای کوتاه واحد هم نداریم
اتوبوس واحد فقط برای روستاهاست .تاکسی استفاده میشه اونم اگه یوقت بدون همسری بخام جابی برم اگه مردی تو تاکسی باشه سوار نمیشم .اگه هم مردی بخاد کنارم بشینه به راننده میگم کرایه دو نفر و حساب کن ولی آقا کنارم سوار نکن...چیکار کنم میترسم

راستش من جو حاکم بر شهر شما را نمی دونم و نمی دونم ترست موجهه یا نه؟!

بی ربط یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 08:22 http://idleuser.blogfa.com/

به نظرم بودن واگن مخصوص خانوما کار منطقی هست.
و به نظرم بدیهیه که اگه کسی کار اشتباهی انجام بده هر کسی به هر طریقی می تونه باید اون رو متوجه اشتباهش کنه.

توی جامعه ما گاهی وقتی زنان می خواهند از حقوقشون دفاع کنند و اعتراض کنند دیگران به گونه ای برخورد می کنند گویا اوست که خطاکار بوده است. برای همین کمتر کسی جرات می کنه اعتراض کنه! این سکوت خیلی بده!

سحر یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 09:47

منم چند وقت پیش حدود 20 روز پیش همین اتفاق واسم افتاد..یه آن که در باز شد 20 -30 تا مرد اومدن تو واگن زنونه..اونم وقتی که واگن خانمها پر بود..طور بود که همه به هم چسبیده بودن..فکر کنم چون کسی اعتراضی نکرده این رویه رو بعضی از آقایون در پیش گرفتن که توی واگن خانومها هم میشه رفت..به نظر من توی جامعه ای که یک مرد نمیتونه 5 دقیقه درست واسته و دستش میجنبه و بدنش به این و اون میچسبونه باید تفکیک جنسینی (حداقل توی اتوبوس و مترو) باشه..چون بلد نیستن یک سری چیزها رو..اونایی که اعتقاد دارن نباید مرزی باشه حتما اذیتی هم از سمت آقایون توی جاهای عمومی ندیدن!!!!

خوب راستش من هم اعتقادی به مرز ندارم ولی نه الان و نه با وضعیت تاسف بار کشور ما!
اگرچه من همه مردها را با چوب نمی زنم ولی متاسفانه میزان آزار زنان بالا رفته که نشونه از بیشتر شدن وقاحت عده ای از مردان و نبود کنترل و جلوگیری از این رفتار چه قانونی و چه فرهنگی در این زمینه بوده

ترمه یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 10:03

من واقعا تعجب می کنم که این مورد رو دوستان ندیدند. کافیه هر روز ساعت 7 صبح ایستگاه مترو صادقیه به سمت فرهنگسرا باشید. نیم واگن کاملا در اشغال مردهاست. به اون واگن آخر هم تجاوز می کنن. من خودم چند بار اعتراض کردم. بهم اهانت شد. یه بار هم جلوی مامور انتظامات با دست جلوی حمله و هل یکی شون رو گرفتم، مامور مترو به من اعتراض کرد که چرا به آقا دست زدی!!!

جالبه! چون دقیقا من هم سوار همین خط شدم! از صادقیه به سمت فرهنگسرا! گویا تو این خط این معضل شدیدتره چون تو خط تجریش این موضوع به ندرت دیده بودم!

[ بدون نام ] یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 10:33

یه زمانی ،مثلا سر صبح که تعداد خانومها کمتره، اجتناب ناپذیره که اقایون اونطرف نیاین، اما بعد اگه بیایین و نه خودشون حاضر باشن که واگن بانوان رو ترک کنن، یا مامور روی سکو نخواهد همکاری کنه، میشه با 1888 تماس گرفت
اما معمولا ما ترجیح میدیم یه غری بزنیم و بگذریم، تقریبا کمتر پیگیری میکنیم
شادمانه

راستش ساعت 7:30 صبح بود ولی تعداد زنان هم کم نبود! متناسب با جمعیت مردان در واگن های دیگه بود!

[ بدون نام ] یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 14:56

شادمانه:
خب بی توجهی به هنجار یا حقوق متقابل دیگه رویه شده، از اون ور ادمها فک میکنن در چند جبهه میتونند اعتراض کنند، یه جورایی درماندگی آموخته شده ست

درست میگید! خیلی هامون دچار درماندگی اموخته شده هستیم

گلدونه یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 16:14

وقتی میبینم مردها تو واگن زنونه خستن لجم درمیاد، در حالی که مخالف جدا سازی جنسیتی هستم!!

لجمون می گیره چون در اینجا هم زور و قدرت و مردسالاری به میون میاد

آزی یکشنبه 11 اسفند 1392 ساعت 21:18

من از اتوبوس خیلی استفاده میکنم و ٩٩ درصد موارد دیدم وقتی صندلیهای قسمت خانمها پر میشه. قابل توجه فقط صنذلیها یعنی جا برای ایستادن در قسمت زنونه هست اما خانمها خیلی راحت میرن سمت آقایون و صندلیهای اونها رو اشغال میکنن و تا حالا ندیدم یکی از اقایون اعتراضی بکنه. نگین آقایون از خداشونه چون معمولا دیدم اگر خانمی رو صندلی دونفره بشینه اقایی کنارش نمیشینه که خانم معذب نشه. اما اگر عکس این قضیه مثل همونی که شما میگی اتفاق بیفته فورا خانمها به خودشون حق اعتراض میدن. اصل این قضیه جداسازی مشکل داره. که باعث تقسیم حق و حقداری میشه. متاسفانه تو جامعه ما خانمها گاهی خیلی تند میرن و حق به جانبن و این از فرهنگ مردسالاری میاد و خانمها مدام در حال گرفتن حقشون از جامعه هستن. بهتره یاد بگیریم آروم باشیم و با مسایل کنار بیاییم تا خودمون اذیت نشیم. این که اقایی بیاد تو قسمت مردونه وسایل عمومی یا برعکس هیچ خطری به وجود نمیاره که بخواد مشکل جامعه ما بشه.
پست خوبی بود. ممنون.

خوب کسی که حقش را می خواهد حق دیگران را هم رعایت می کنه

شمیم دوشنبه 12 اسفند 1392 ساعت 20:13

منم تعجب کردم راستش .... تا حالا نشده سوار بشم و آقایون تو واگن خانوما باشن. یه بار یادمه یه دختره با یه پسره اومدن کلی رو اعصاب همه بودن ... کلا هم حال آدمو به هم میزدن ...
ما که پیاده شدیم رفتیم به انتظامات گفتیم . گفت همین قطاری که الان رفت ؟ گفتیم آره . بیسیم زد به ایستگاه بعدی گفت قطاری که داره میاد یه آقا رفته واگن خانوما ، پیادش کنین !‌

بله! برای من هم عجیب بود! ولی گویا دوستان دیگری هم شاهدش بودند!

من 4 سالی که دانشجو بودم، خیلی با مترو رفت و آمد داشتم، تا آخرای فارغ التحصیلیم، واگن زنانه، همچنان زنانه حفظ شده بود و هیچ مردی حق نداشت بیاد داخل، چون مردا به حد کافی جا بود براشون. این خانم ها بودن که همیشه جا کم داشتن.
اما ترم آخر می دیدم که به مرور پای مردا به واگن خانما باز شده و هر بار هم تعداد بیشتری مرد میومد.
مثلا بار اول یه پسر رو میدیدی با دوست دخترش. دفه ی دوم دوتا پسر و یه دختر. دفه ی سوم چند تا پسر، دفه ی چهارم یه اکیپ سرباز و ......
یعنی یه جورایی این وارد شدن به حریم ممنوع، تابوش شکسته شد. از همون تعداد کم، انتظامات خیلی مانع نشد و ساکت بود تا الان که حالا دیگه مردا اینجارو حق خودشون می دونن.
همون طوری که به مرور این اتفاق افتاد، باید به مرور هم رفع بشه. و به قول اون خانم هر کسی از دور و بر خودش شروع کنه.

بله! همه چیزهایی که عرف میشه کم کم رخ میده، برعکسش هم برای تغییر باید کم کم جلو رفت

سید مجتبی سه‌شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 08:39 http://seyed-mojtaba.blogfa.com

گاهی هم اتفاق میافته که در اتوبوس . بانوان به دلیل کمبود جا در قسمت خودشان میایند در قسمت آقایان که خلوت تره . ما که نبیاد کمپین حمایت از حقوق آقایان راه بندازیم ؟

دوست محترم من تنها یک اتفاق که شاهدش بودم را بیان کردم و سئوال پرسیدم. آیا سئوال پرسیدن یعنی کمپین به راه انداختن؟!
در ضمن این که در جواب آزی عزیز هم گفتم کسی که حقش را می خواهد حق دیگران را رعایت می کند. کسی که ورود آقایون را به واگن خانم ها نادرست می داند برعکسش را هم درست نمی داند.
ولی همه این ها به کنار، من یک سئوال از شما به عنوان یک مرد دارم. اگه فردی (چه زن و چه مرد) توسط چندین نفر از جنس مخالف خودش احاطه بشه آیا احتمال این که از سمت جنس مخالفش به طور عمد و از روی قصد دستمالی بشه، برای زنان بیشتره یا مردان؟! کدامیک معذب تر می شوند؟!

سیب کال سه‌شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 11:29 http://akharinsib.blogfa.com

به نظرم خیلی بدیهیه که اگر قرار بود آقایون اجازه ی ورود داشته باشن اصلا واگن ویژه بانوان ایجاد نمی شد.مثل چند سال پیش که همچین چیزی نداشتیم.و وقتی یه خانم میره توی این واگن ها یعنی داره با صدای بلند اعلام می کنه نمی خوام کنارم آقا باشه.پس دیگه چه معنی میده این کار مردا؟!

واقعا نمی دونم

لینک‌زن سه‌شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 14:50 http://linkzan.ir

سلام
این پست وبلاگ شما در "لینک زن" بازنشر داده شد
باتشکر
لینک زن
http://linkzan.ir/archives/22343

ممنون بابت خبر

هرکول پوارو چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت 01:17 http://englishfilm.blogfa.com

به نظرم این جور مردا اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند و نباید بهشون خرده گرفت!

چه قدر علاقه دارید به اختلال های شخصیت!

snake چهارشنبه 14 اسفند 1392 ساعت 18:51

به نظرم حق مرداست که هر جا دوست دارن بشینن.به قول دوستان وقتی زنها اونقدر جسارت دارن که تو اتوبوس وارد قسمت مردانه میشن مردان هم همین حقو دارن.به هر حال شما که مدعی برابری هستید نباید زیاد براتون فرق داشته باشه که کی کجا بشینه.همه انسانیم دیگه.البته بعضی زنها زیاده خواه هم میشن گاهی وقتا.بعد ازتون خواهش میکنم با اون شور حسینی که این مقاله رو نوشتید در مورد اتوبوس ها هم بنویسید که ثابت کنید نگاه جنسیتی ندارید.نه اینکه مردا رو با تمام قوا محکوم کنید ولی کار زنها رو خیلی کج دار و مریض باهاش برخورد کنید

دوست محترم من یک تجربه واقعی از دیده هایم را به قلم در آوردم و در انتها از دوستان سئوالی کردم از اعتقادات خودم هم چیزی ننوشتم! این که شور حسینی نیست محکومیت باتمام قوا نیست! یک عده گفتند بده! شما میگی خوبه! دیگه مشکلش چیه؟!
در ضمن اون کژدار و مریز است!

هرکول پوارو پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 11:18

نه جدی! شما فکر نمیکنید بعضی هاشون عمدا میخوان خلاف عمل کنند؟ اشتباه گفتم؟؟؟

من این قدر راحت به کسی انگ اختلال شخصیت نمی بندم! رفتارهای مشابه می تونه دلایل مختلف داشته باشه

snake پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 11:37

من فقط در یه صورت راضی میشم که شما زیر همین نظر من بنویسی که "اگه کار مردا اشتباهه کار اون زنهام اشتباهه."و گر نه فکر می کنم یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست

من دلیلی نمی بینم بخواهم تک تک خواننده هایم را راضی نگه دارم!

هرکول پوارو پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 13:58

خب من یک عده ای ازون مرد ها رو براتون تشریح کردم ! احتمال داره این مردا که رفتن بقیه هم فکر کردن این مکان واسه مرداست چون ممکنه عده ای سواد نداشته باشند یا توجهی نکرده باشند و از رفتارهای بقیه فقط تقلید کرده باشند. ولی جرقه توسط ضد اجتماعی ها زده شده !

من که نمیگم هرکس این کار رو میکنه ضد اجتماعی است!

توجه داشته باشید !

اصلا شما قبول دارید ضد اجتماعی ها میرن تو واگن خانم ها یا نه ؟
عده ای هم به پیروی از اون ها میرن تو واگن خانم هاااا

عده ای هم وقتی میبینند که مردا اونجا هستند میخوان در کنار همسرشون باشند !
نظر اولیه اشتباه برداشت کردید چون همشون نیستند و منم راحت به کسی انگ نمیزنم .خیالتون راحت باشه

میشه یک تعریفی از ضداجتماعی برام بگید؟!

هرکول پوارو پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 14:50

بله به افراد +18 که نمیتوانند سازشی با هنجارهای اجتماعی داشته باشند. و نسبت به امنیت دیگران بی ملاحظه هستند و نه تنها از کارشون پشیمون نمیشن بلکه ادامه میدن

که البته مسئولیت ناپذیری و کلاه برداری و... دارند که اینجا مورد بحث نیست!!!

تا اندازه ای درست گفتی

هرکول پوارو پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 14:58

خب حالا که تعریف کردم نظرتون چیه! من درست گفتم یا نه؟

گفتم که تا اندازه ای درست گفتی! بین اون افراد هم ممکنه شخصیت های ضداجتماعی وجود داشته باشند ولی نمیشه قاطعانه گفت عامل ایجادشون این افراد بودند

هرکول پوارو پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 15:16

اگه نظر منو قبول کردید حداقلش اینه که اگه کسی گفت من باشم با کتک پرتشون میکنم پایین شما سکوت نمیکنید!

چه خشن!

نیره پنج‌شنبه 15 اسفند 1392 ساعت 21:36

به ین نتیجه رسیدم که کلا توی ایران اعتراض کردن چیزی رو عوض نمیکنه
با این حال همیشه این کارو میکنم. برای آرامش دل خودم.

اوهوم

107... سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 22:53 http://www.bigane22.blogfa.com

و باز هم، نوشته های بی مخاطب من ...!!!!!
.
.
باز هم، قلم به دست گرفته ام، تا بنویسم...
از شب...
از روز ...
از گذشته های دور و نزدیک ...

دیروز از پی گناهی سنگین، گذشته ام را مرور کردم
از پی تقلبی بزرگ، دفاتر دبستان را ورق زدم
انقدر بی خیال از بازگشتنت گفتی(M) که گمان کردم سر به سر این دل
ساده می گذاری..!!!!
به خودم گفتم: این هم یکی از شوخی های شاد کننده ی توست
ولی اغاز اواز بغض گرفته ی من، در کوچه های بی دارو درخت خاطره بود..!!

هاشور اشک بر نقاش چهرام و عذاب شاعر شدن، در اوار هر چه واژه ی
بی چراغ ...!!!!!


باید می فهمیدم، که چرا مجازاتم کرده ای...؟!؟!؟؟!!!؟؟؟!؟!
شاید، قتل مورچه هایی که در خیابان به کف کفش من می چسبیدند
این تبعید را معنا کند ...
یا شیشه ای که با توپ سه رنگ من، در بعد از ظهر تابستان 10 سالگی شکست، یا سنگی که با دست من، کلاغ حیاط مادر بزرگ را فراری داد
و یا نفرین ناگفته ی گدایی....
که من با سکه ی نصیب نشده ی او، برای خودم بستنی خریدم.......!!!!!!!!


و گر نه، من که به هلال ابروی تو، در بالای ان چشم های جادویی
جسارتی نکردم .....!!!!!!!!


امروز هم، به جای خونبهای ان مورچه ها
10 حبه قند در مسیر مورچه های حیاطمان گذاشتم
برای ان پنجره ی قدیمی، شیشه ی رنگی خریدم
و یک سیر پنیر به کلاغ خانه ی مادربزرگ
و یک اسکناس سبز به گدای در به در خیابان دادم....!!!!


پس تو را به جان این همه ترانه، دیگر نگو بر نمی گردی(M)






ادامه دارد........[گل]

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد