نسخه پیچی ممنوع!

سلام

ساندرز و همکارش یک پژوهش چند عاملی در راستای مشخص کردن میزان تاثیر آشنا بودن دانش آموز با مسائل نسبت در میزان پاسخ دهی درست، انجام دادند. سئوالات  را به سه دسته سئوال آسان، متوسط و سخت تقسیم بندی کردند و تاثیر آشنا بودن و آشنا نبودن و بعد جنسیت و ... را در میزان پاسخ دهی صحیح سنجیدند. خوب نتایج تا اندازه ای قابل پیش بینی بود ولی در ضمن نشان دهنده این بود که پسرها در حل کردن سئوال های متوسط وقتی ناآشنا باشند بهتر عمل می کنند تا وقتی آشنا باشند!!!!

همین یک تحقیق کوچک در یکی از زمینه های بسیار ریز زندگی نشون میده تفاوت های ریزی بین همه انسان ها وجود داره! این نشون میده نمیشه یک نسخه کلی حتی برای طریقه صحیح حل کردن سئوال های نسبت ارائه داد چه برسه به کل زندگی!!

به اندازه انسان های روی زمین شخصیت های متفاوت و شرایط گوناگون وجود داره. تا به امروز افراد زیادی اومدند و دسته بندی های شخصیتی متنوعی ارائه کردند که از قضا خیلی هم با هم همپوشانی داره ولی باز افرادی هم که به ظاهر در یک گروه قرار می گیرند به میزان زیادی با هم فرق دارند تا شباهت.

چرا دارم این ها را میگم؟!

برای این که بگم یک نسخه پیچی برای همه افراد کار بسی احمقانه و نادرستیه!

این که بیاییم و بگیم آی همه زنان دنیا شما باید چنین رفتاری داشته باشید چون تعریف رفتار زنانه یعنی این!

این که بیاییم برای بهتر شدن زندگی زناشویی حتما باید مرد فلان باشد و زن بهمان!

این که بیاییم بگوییم برای تربیت صحیح فرزند باید چنین و چنان باهاش رفتار کرد!

این که بیاییم بگوییم دین برای همه باید این گونه باشد و همه باید به همین طریق اعمال دینی شان را انجام بدهند وگرنه صاف به قعر جهنم سقوط می کنند!

این که بیاییم بگوییم آن چه من در زندگی انجام دادم و خوب نتیجه داده پس برای همه خوب است و صحیح و بعد هی هم تبلیغ کنم و دیگران را تشویق کنم به طریقی زندگی کنند که من فکر می کنم صحیح است!

این که بیاییم بگوییم برای رسیدن به آرامش باید حتما فلان کار را بکنید!

این که بیاییم بگوییم اگر می خواهید همسرتان به شما وفادار باشند باید چنان بپوشید و چنان رفتار کنید و چنین باشید!

این که بیاییم بگوییم تنها راه رسیدن به سعادت راهی است که من نشان می دهم!

این که بیاییم و بگوییم روش صحیح فقط همین است و بس و بعد با نخوت خداگونه مان دیگران را خط کشی کنیم و بگوییم تو به این دلایل اشتباه کردی و مثلا جنس مخالف را از خودت روندی!!!!

این که بیاییم و بگوییم غرب چنین است و شرق چنان است!

این که بیاییم بگوییم تعریف زن و زنانگی این است و تعریف مرد و مردانگی آن و کسی که در این تعریف نگنجد خاک بر سرش است و باید به هر طریقی شده خودش را در این قالب بگنجاند!

این که بگوییم....

همه این ها تا سر حد بلاهت، احمقانه است!

 

جوگیر شدن، بدون تفکر در جریانی غرق شدن، تابع بدون چون و چرای کسی شدن و ... باعث میشه جریان خلاقیت، تعالی و زندگی خشک بشه!

نمیشه به زنی که همیشه مستقل و جسور و فعال و مدیر بوده بگیم سکان زندگی باید دست مرد باشه پس تو باید هرچی شوهرت گفت گوش کنی!

نمیشه به پسری که روح لطیف و طبع شاعرمسلکی داره بگیم مرد باید محکم و قوی باشه، نباید گریه کنه، نباید احساساتی بشه!

نمیشه به هر زنی گفت زنانگی یعنی این که لطیف و ظریف باشی و در لفافه کاری کنی که همسرت احساس قدرت کنه و تو ازش تقاضا کنی و ... تا به خواسته ات برسی.

نمیشه به هر کودکی گفت باید این گونه رفتار کنی، این گونه درس بخونی و این گونه ارتباط برقرار کنی و... چون همه بچه ها همین طور هستند.

و...

به طور مثال الان مد شده همه میگند برای رهایی از اضطراب و تنش، یوگا و مدیتیشن انجام بدید ولی آخه هرکسی که نمی تونه! بعضی ها اصلا تلقین پذیر نیستند. اصلا نمی تونند مدیتیشن کنند.

سعی کنید خودتون برای خودتون بهترین راه را انتخاب کنید. چشم هاتون را باز کنید و خوب ببینید. گوش هاتون را تیز کنید و خوب گوش کنید. خوب روش فکر کنید و تعقل کنید و در انتها بهترین روشی که با ذات و شخصیت و محیط شما بیشترین هماهنگی را داره، انتخاب کنید.

هیچ وقت، هیچ وقت پیرو بی چون و چرای راه هیچ کسی نشید حتی اگه یک کامیون عنوان و لقب و مدرک دنبالش باشه و خیلی خوب حرف بزنه.

دو روز بی نظیر

سلام

این تعطیلات آخر هفته یک سفر دو روزه به روستایی نزدیک رودبار داشتیم.

در یک کلام بسیار بسیار عالی و تجربه بسیار بسیار به یاد ماندنی.

طبیعت تازه، سرسبز، بکر و بی نظیر.

در این دو روز از سکوت و هوای عالی و پاک لذت بردیم. هوا بی مانند بود. نه این قدر سرد که بخواهی لباسی اضافه بپوشی و نه این قدر گرم که اذیت بشی.

هر جا که رفتیم این قدر خلوت و بکر بود که خودمون بودیم و طبیعت.

سکوت و صدای پرندگان و گه گاه صدای خروسی و ماع ماع گاوی...

غذای بسییییار عالی و اشتهایی که به خاطر آب و هوای خوب بسیار هم باز شده بود.

مهمان نوازی عالی و صمیمت و صفای مردم گیلان که بیشتر اوقات ما را واقعا شرمنده می کردند.

این دو روز از تک تک لحظات نهایت لذت بردیم...

 

عکس ها در ادامه مطلب 

ادامه مطلب ...

دو پیشنهاد آهنگین

سلام

راستش من اهل این نیستم که برای مدت زیادی پستی که حال و هوای منفی داره بالای صفحه وبلاگم بمونه. از اون جایی که فعلا هم حرفی برای گفتن ندارم گفتم شما را با دو تا از آهنگ هایی که خوراک این روز های منه و خیلی گوشش می دهم، آشنا کنم. اولی به حس و حال پست قبلی بی ارتباط هم نیست!


زنده موندن - فرزاد میلانی



حس دل بستن - نیما مسیحا


اگه امکانش باشه کلیپ تصویری آهنگ زنده بودن را ببینید لذت بیشتری داره. چون ترانه را گروه آوای نگاه به زبان اشاره اجرا می کنند. 

بهت زده، خشمگین و ناامید...

سلام

نمی دونم اسمش را چی میشه گذاشت؟! اتفاق؟! قسمت؟! حکمت؟!

که درست بعد از نوشتن پست قبلی و امیدهای قشنگی که توی ذهنم اگرچه آرمانی به نظر می رسید ولی در عین حال شدنی و ممکن بود، باید چنین حرفی را می شنیدم.

حتما گیج شدید؟! می پرسید قضیه چیه؟! بگذارید از اول بگم!

خانواده مادری من خانواده تحصیل کرده و دانشگاهی هستند. وقتی توی فامیلت استاد دانشگاه داشته باشی که باسابقه باشه و در دانشگاه بزرگی هم تدریس کنه ناخودآگاه با زندگی واقعی و خصوصی اساتید دیگه هم آشنا و خبردار میشی.

یکی از این اساتیدی که به همین واسطه باهاش آشنا شدم، یکی از اساتید به نامه که توی زمینه ادبیات، عرفان و متون اسلامی تالیفات زیادی داره. چند تا از کتاب هاش را خونده بودم. برام ثقیل و سنگین بود ولی به گونه ای جذب نوشته ها و سبک تفکرش شده بودم و به نظرم انسان محترم، خوش فکر و متعالی میومد.

بعد همین دیروز به واسطه ای حرف هایی نقل قول از این استاد در مورد زنان شنیدم که تا مدتی تو شوک بودم. نه! نگید که ممکنه شایعه باشه منبعم خیلی موثق بود!

راستش اگه یک فرد از طبقه اجتماعی پایین چنین حرفی بزنه باعث ناراحتیم می شد.

اگه یک فرد کم سواد که هیچ مطالعه ای نداره چه برسه به تالیف چنین دیدگاهی نسبت زن داشته باشه می تونم تحمل کنم و هضمش کنم.

اگه این حرف ها از دهان یک مرد لات خارج می شد، اگرچه آزاردهنده بود بیشتر می شد درکش کرد.

اما وقتی یک استاد، یک فرد تحصیل کرده، کسی که این همه تالیف و اثر داره، کسی که چنین قلمی داره و از چنین موضوعات متعالی می نویسه، این گونه درباره زن و وجودش و هویتش حرف می زنه آدم دچار شوک و بهت میشه.

گیجم... چه طور کسی که چنین درباره هستی و فلسفه وجود می نویسه و به ظاهر چنین تفکری داره، چنین درباره زنان حرف می زنه؟! این که مهم نیست که فکر و هوش و توانایی و استعداد زن چی باشه، همه زنان در نظر ایشون فقط یک فرصتند برای ارضای غرایزشون!

درست مثل خروسی حریص که به دنبال جمع کردن مرغ های بیشتر و بیشتر برای وسعت بخشیدن به قلمروش و رفع نیازهاش باشه...

حالم بده...

بهت زده، خشمگین و ... و ناامیدم...

ناامید از تغییر...