همه چیز در درون و بیرون ما

سلام

پسرک فکر کنم بیست باری این انیمیشن را دید.

 

 

 

انیمیشن در ابتدا به نظر ساده، سرگرم کننده و دلنشینه ولی در پس ظاهر رنگارنگ و پر از نقش و نور، این فیلم کلی پیام جالب و مهم داشت.

داستان درباره اتفاقات ذهنی یک دختر بچه بود که از مینه سوتا به سانفرانسیسکو اسباب کشی کرده بودند. تا قبل از این جابه جایی بزرگ این Joy یا همون شادی و لذت بود که فرماندهی احساسات و خاطرات و عملکرد دختر داستان ما، رایلی را به عهده گرفته بود. پنج خاطره مهم داشت که همه شاد بودند و شخصیت رایلی را ساخته بودند. شادی تا جایی که می تونست سعی می کرد امور همه چیز را به عهده بگیره و غم را در حاشیه قرار بده. فکر می کرد با شادی میشه همه چیز را درست کرد. همه چیز به ظاهر خوب بود تا این که  بر اساس این جابه جایی اتفاقاتی افتاد. هم در بیرون و هم در درون رایلی و به خاطر این اتفاقات شادی و غم از مرکز فرماندهی دور شدند و چالش جدیدشون این بود که به کمک هم به مرکز فرماندهی برگردند.

از طرف دیگه وقتی شادی از مرکز فرماندهی رفت احساسات دیگه که تا به اون روز امکان فرماندهی و خودنمایی نداشتند گیج شده بودند و نمی دونستند چه جوری باید زندگی رایلی را مدیریت کنند. رایلی هم به خاطر نبود شادی احساس گیجی می کرد و نمی دونست با موقعیت جدید چی کار کنه؟ وقتی فرماندهی که قبلا در انحصار یکی بود حالا دست احساسات سرکوب شده افتاده بود اوضاع خراب شد. رایلی پشت سر هم تصمیمات اشتباه گرفت و با هر تصمیمی یکی از قسمت های اساسی شخصیتش تخریب شد.

داستان این تخریب تا جایی پیش رفت که شادی متوجه اشتباهش شد. فهمید بزرگترین اشتباهش این بوده که فکر کرده تنها احساس سالم و درست شادیه و بقیه احساسات را، بخصوص غم را به رسمیت نمی شناخت. در حالی که بدون غم، شادی معنا نمی داد و باید گاهی می گذاشت فرماندهی احساسات دست غم باشه تا همه چیز به روال درست خودش پیش بره.

بعد از این کشف، خاطرات جدید رایلی که شخصیتش را ساخت مخلوطی از همه احساسات بود که حالا مجال بروز و فرماندهی پیدا کرده بودند. حالا کنترل همه چیز دست فقط شادی نبود و همه هیجانات با هم احساسات و وقایع زندگی و عکس العملش را کنترل می کردند.

این داستان زندگی خیلی از ماهاست. ماهایی که یاد گرفتیم تنها احساس پذیرفته شده و خوب و درست شادیه! به همین خاطر غم، خشم، نفرت و ترسمون را مخفی و سرکوب می کنیم و وقتی، روزی، جایی وقتی با اتفاقی مواجه شدیم که دیگه شادی نتونست اون را مدیریت کنه، همه اون احساسات سرکوب شده عنان اختیار ما را در دست می گیرند و طوفانی به راه می اندازند که باعث تخریب خیلی چیزها در درون ما میشه.

به احساسات خودتون، به تک تک هیجاناتتون بها بدهید. همه اون ها سالم و ضروری و حیاتی هستند. وقتی این احساسات حالت ناسالم و تخریب کننده پیدا می کنند که به وقت درستش بروز داده نشند و سرکوب بشند. وقتی این هیجانات در زمان خودشون بروز داده بشند اون شدت زیاد را ندارند. تخریب کننده نیستند چون شدتشون زیاد نیست. مواظب آتش فشان هیجانات سرکوب شده تون باشید، قبل از این که فوران کنه.

پیوست: دیدن این لینک هم خالی از لطف نیست.


بعدا نوشت: پست قبلی را از صفحه اصلی برداشتم. بعد از حدود دو روز که برای چک کردن کامنت ها اومدم، کامنت هایی دیدم که واقعا تعجب کردم. برای همین تصمیم گرفتم که پست را بردارم. امید است از این به بعد طرفداران یک مکتب به نحوی شایسته تر طرفداری خودشون را اعلام کنند.

نظرات 25 + ارسال نظر
Amir چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 10:48

سلام.صبح قشنگ امروز بخیر و شادی

انیمیشن قشنگیه ولی بیشتر روانشناسانه هست و نسبت به انیمیشنی مثل نیمچه نوچه ها با دوبله گلوری ، حوصله سر بر.

اما قشنگه واقعا" مخصوصا" وقتی دوبله فارسیشو دیدم اخه قبلش رو پرده سینما بود که دیدم داشت خوابم میبرد از دیدنشولی به جرئت میگم اولین انیمیشنی بود که این سبکی بود.

به نظر من همه ویژگی های یک انیمیشن جذاب را داشت. الکی داستان روایت نمی کرد و به فکر فرو می برد فرد را

آنا چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 10:55 http://aamiin.blogsky.com

خدا را شکر چون شخصیت اصلیش دختره پسر من فقط یکی دو بار دید. وگرنه کارتون بسیار پر سر و صدایی هست. خدا صبرتون بده.

پسر من راستش زیاد توجهی به جنسیت نکرد! ولی من چون خودم دوستش دارم اعتراضی نکردم

آیدین چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 11:42 http://fakhtehf60.blog.ir/

منم یک ماه قبل دیدم..
البته بچه ها اولش رو دیدن و بعد رفتن دنبال بازی
واقعا انسانی به کمال میرسه که به تمام حواس درونی اش توجه کنه...شادی مطلق...و یا غم مطلق...باعث آنرمال بودن یک آدم میشه

عجیبه! انگار پسرک ما خیلی خوشش اومده برخلاف بقیه بچه ها
بله هیچ چیزی مطلقش خوب نیست.

مهرنگار چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 12:02 http://mehr-negar.blogsky.com

سلام
این بنده خدا چقدر مثل منه!
یه بار اومدم به صورت تمرین با احساسات سرکوب شدم حرف بزنم، از همون اول همش کوتاه میومد طفلک!

کی؟ رایلی؟ یا شادی؟

شیرین چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 12:46 http://www.ladolcevia.blogsky.com

سلام خانم اردیبهشتی
این همان چیزی ست که پیوسته دکتر مورلّی (Raffaele Morelli) رویش تاکید می کند و منهم می خوانم و گوش می دهم و لذت می برم و در ضمن تنبلی می کنم و ترجمه کتابش (یکی از کتابهایش که نصفه ترجمه کرده ام) را تمام نمی کنم!!

باید خوندنی باشه. ترجمه کن خوب زودتر شیرین جان

عاصی چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 12:46

4 بار دیدمش
بار اول گریه کردم
خودم نمیدونستم چرا گریه میکنم ولی خیلی حس خاصی داشتم
ولی باور کن اردیبهشتی جان حالا خودم را بهتر میشناسم
تا عصبانی یا غمگین یا بدبین میشم شکل شخصیت های بامزه میاد جلوی چشمم و حس خوبی بهم دست میده
میگم : همه چیز داره درست کار میکنه
باید این احساسات هم باشه تا شادی واقعی هم داشته باشم
این خارجی ها کارتونهایشان هم روی حساب و کتاب است
امضا ( یک غرب زده!!)

دفعه اول که من و پسرک دیدیم سر اون قسمتی که دوست خیالی رایلی در دره فراموشی فداکاری کرد هر دومون به حد عر زدن گریه کردیم! یعنی مگه می تونستیم اشک نریزیم؟! لامذهب با روح و روان انسان بازی می کنه این فیلم!

به تازگی روند کارتون ها از حالت افسانه های پرنسس و شاهزاده اسب سوار که بدآموزی داشت خداراشکر خارج شده و زندگی قابل لمس و واقعی را منعکس می کنه و به نظر من جذاب تره

عاصی چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 15:26

آخ آخ بونگ بونگ که شده قهرمان زندگی من اصلا!!
من اولین بار داشتم توی لبتاب میدیدم هدفون روی سرم بود یهو گفتم الهی من بمیرم که تو مردی
مامانم اینا به چشم یک دیوانه نگاهم میکردن!!!
کلا سه تا کارتون رو بیش از همه دوست داشتم
اول از همه Wall.E که بیشتر از 100 بار تا حالا دیدمش
بعدشم کارتون اوسموسیس جونز بود که همه ش حسرت میخوردم بچگیام که اونقدر به آناتومی و پزشکی علاقه داشتم همچین چیزی نبود و ما یک برنامه ی عروسکی درون و برون داشتیم توی برنامه کودک که خیلی کیفیتش پایین بود!
و این سومین کارتونی بود که عاشقش شدم.
باقی فقط سرگرم کننده بودن

آخه خیلی خیلی مظلومانه مرد. معنی فداکاری محض بود انتخاب این مرگ

7meti3@gmail.com چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 17:19

ببخشید ش گفتید اسلام رو باید با رفتار مسلمونا سنجید و در پست قبل در مورد دختری که عکس پروفایلش مو های بلند با رژ لب قرمزه فرمودید راستش رژ لب قرمز تنها مشخصه اش نیست. من باور دارم به کسی میشه گفت مقید به دین که اصول اون دین را رعایت کنه. نمیشه انتخابی باشه. مثلا بگه با نماز حال می کنم با روزه نه! یا رومی روم یا زنگیه زنگ! ولی میشه گفت اصول اخلاقی یا اصول مذهبی خب طبق اعتقاد خودته اشخاصی که دنبال راه در رو از اسلام هستن پس مقید به این نیستن چطور با رفتار مسلمونا بسنجیم:ناراحت

ماداکتو چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 17:31

ببخشید ش گفتید اسلام رو باید با رفتار مسلمونا سنجید و در پست قبل در مورد دختری که عکس پروفایلش مو های بلند با رژ لب قرمزه فرمودید راستش رژ لب قرمز تنها مشخصه اش نیست. من باور دارم به کسی میشه گفت مقید به دین که اصول اون دین را رعایت کنه. نمیشه انتخابی باشه. مثلا بگه با نماز حال می کنم با روزه نه! یا رومی روم یا زنگیه زنگ! ولی میشه گفت اصول اخلاقی یا اصول مذهبی خب طبق اعتقاد خودته اشخاصی که دنبال راه در رو از اسلام هستن پس مقید به این نیستن چطور با رفتار مسلمونا بسنجیم

عذر می خواهم من متوجه نشدم شما دقیقا چی می خواستید بگید؟! خودتون شدید؟
من اسلام را به موی بور و رژ لب قرمز اون دختر نمی سنجم! با داعیه دارانش می سنجم. با عملکرد پیشوایان مذهبیش.

ماداکتو چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 21:05

نمیدونم چرا پیاماگ دو تیکه و قاطی میاد میگم شما قبلا گفتید که اگر کسی اسلام رو مثلا قبول داره باید همه اونو قبول داشته باشه و نه مقداریش رو یا رومی روم یا زنگی زنگ حرف خودتون هست پس طبق تعریف خودتون اگه کسی احکام اسلام رو دوست نداشته باشه نمیشه بگه من نصفشو قبول دارم نصفشو ندارم خب حالا اسلام رو چطور مثلا با اون مسلمانی بسنجیم که فقط زبانن ادعای اسلام داره احساس تضاد دست میده اگه بخوام مسلمان ها را اینطوری سنجید با اعمالشون و از طرفی گفت نمیشه کسانی که قسمتی از اون دین رو نمیپذیرن پس پیرو اون دین نیستن خب بالاخره اونا که تو سوریه ان ؟ داعشی ها؟ یا اون زن های بی حجاب از نظر شما نماینده اسلام هستن یا نه چون قسمتی از دین رو قبول ندارن و از طرفی ادعای سردمداری دین رو دارن

من برای کامنت قبلی شما نوشتم این افراد معیار من برای قضاوت نیستند. کسانی که ادعای رومی روم دارند معیار قضاوتند.
ممنون میشم کامنت هر پست برای پست مربوط به خودش بگذارید

ماداکتو برادری برابری حکومت کارگری چهارشنبه 25 آذر 1394 ساعت 21:10

ببخشید بابت پیاما از همه دوست معذرت نمیدونم چرا جا ب جا میشن دو تیکه یا با فاصله میان

admin پنج‌شنبه 26 آذر 1394 ساعت 07:51 http://aaddminn.blogfa.com

در مورد شخص من فکر کنم برعکس بوده
یعنی فرماندهی همیشه دست غم بوده و شادی کمتر فرصت بروز پیدا کرده
اونقدر کم که اگه فرصتی هم به شادی داده بشه بلد نیست کاری انجام بده و بیشتر فرصت سوزی میشه

که البته قسمتیش به جامعه و قسمتیش هم به مسائل دینی برمیگرده که ما ها رو غمناک بزرگ کردن

ای بابا! چرا؟

Amir جمعه 27 آذر 1394 ساعت 11:11

چرا پست قبل رو برداشتین ؟ مطالب خوبی داشت رد و بدل میشد . چیزهایی گفته شد منم مطالبی رو گفتم.

من با داعشی هم رفتم صحبت کردم در رد حرفاش استناد کردم به ایات قران کلا" پیجش رو کلا" بست!

اینکه نمیشه خانم اردیبهشتی عزیز . چرا نمیذارین خواننده ها قضاوت کنن ؟؟؟

دیگه فوقش این بود که کامنت ها جواب داده نمیشد دیگه . با پاک کردن فقط صورت مسئله پاک شد و حالا نه تنها به نقطه ی قبل اختلافات برگشتیم بلکه از اون هم عقب تر اومدیم.

بله! شما خیلی مستدل، منظم و منسجم استدلال می کنید و احتمالا طرف برای همین پیچش را بسته

Amir جمعه 27 آذر 1394 ساعت 11:22

البته من هم امیدوارم طرفدارای مکاتبی مثل طرفداری از حق و حقوق خانمها ، به نحو شایسته تری برخورد داشته باشن و به جای پاک کردن صورت مسئله و زیر سوال بردن همه چیز ، منطقی تر بوده و به نحوی شایسته و با ادله درست طرفداری و برتری و درست بودن خط و مشی فکری خودشون رو اعلام کنند.

آقای امیر من به هیچ عنوان مجبور نیستم به شما پاسخگو باشم. صلاح دیدم اون پست پاک بشه از روی صفحه اصلی و دلایلم برای خودم منطقی است. لطفا شما هم دیگه در مورد پست حذف شده در پست جدید کامنت نگذارید.

ماداکتو کمونیست جمعه 27 آذر 1394 ساعت 12:56

وقتی پست رو می بندید یا جواب نمی دید چطور اونجا نظر بزاریم شما گفتید اگه اسلام رو با مسلمونا ایران سوریه نسنجیم پس با کجا بسنجیم و وقتی اون مسلمونا میان میگن اسلام رو با مسلمونا نسنج یعنی با کسای که فقط اسمن ادعای اسلام دارند نسنج و در جواب بگید پس با مسیحیا بسنجم خب بی ربطه یا وقتی میاید میگید فلان دختر افغان رو به زور شوهر دادن به ی پیر مرد خب تو همون اسلام دختر به زور شوهر دادنم حرامه پس چطور اون اسلامو با اون پیرمردی می سنجید که به زور اون دختر بدبختو صاحب شده بعدشم به نظرم درست نیست یه بحثی رو باز کنید بعد جواب نظرات رو ندید کلا بحث تو فضای مجازی به خودی خودش بی کیفیت و مسخره هست صرفا سنجیدا با ادعا هم کاملا اشتباس هزار نفر هم ادعای دفاع از حقوق زنان رو دارند و در عین حال با همین شعارها کلی خودشون رو بزرگ کردن و یا خیانت کردن به همسرانشون و پشت این شعارها پنهان شدن و کاملا هم ادعا دارند که مدافع حقوق زنان عالم هستند و رومی روم هستند حالا من بیام بگم مدافعان حقوق زنان فلان هستن یا چطوری هستن من هیچ جا ادعای دفاع از اسلام رو ندارم شاید منم از مخالفانش باشم ولی نه همه طوره بکوبمش

زمانی که شما کامنت گذاشتید اون پست هنوز روی صفحه بود. ولی شما برای این پستم کامنت گذاشتید.
ممنون میشم به نظرم احترام گذاشته و دیگه برای این پست نظری درباره پست حذف شده نگذارید.
من اسلام را به طور کامل زیر سوال نبردم و معتقدم برای زمان خودش موفقیت بزرگی بوده ولی ادعای جهانشمول بودنش را قبول ندارم چون برای این زمان کارآمد نیست و امکان تفاسیر متفاوت به اسم شرع و حکم خدا و حلال و واجب هست! حتی ریختن خون دیگران

نیره جمعه 27 آذر 1394 ساعت 19:42

چه نکات جالبی.

سروش شنبه 28 آذر 1394 ساعت 12:01 http://azadkish.mihanblog.com

این چیزهایی که شما از این بازی دریافتین، عیان و آشکار بود یا به درایت چون شمایی نیاز بود؟
من اهل بازیهای کامپیوتری نیستم اما از بازیهای جدید چیزهایی میشنوم که میفهمم چقدر پشتش فکر و اندیشه هست.

آقای سروش این بازی نیست. انیمیشنه. یک کارتون جالب و مفهومی

برنا شنبه 28 آذر 1394 ساعت 13:06 http://Www.newday2014.blogsky.com

منم دوست دارم ببینمش....

حتما ببینید

Amir یکشنبه 29 آذر 1394 ساعت 19:33

من همش دارم این سوال رو از خودم میپرسم. من از اون فمنیست ها انتظار ندارم چون اونا یه سری چیزها رو واقعا" نمی دونن اما شخصا" خود خانم اردیبهشتی که میدونه اسلام قرار بود بعد از پیامبر بوسیله 12 منصوب الهی برای قرون مخلف ادامه پیدا کنه چرا حاضر به قبولش نیستن ؟

یعنی اون 12 تا رو قبول نمیکنه و چسبیده به خود زمان پیامبر در حالی که میدونه در زمان عصر پس از ظهور امام 12 ، زن هم میتونه قضاوت کنه ( اونم نه با شرایط امروز که یه نفر رو پیدا کنه طرف از سر چهار راه بیاره شهادت بده و همه هم قبولش کنن ) و هم داره محدودیت های امروزی برداشته میشه ؟ اینجا جاش نیست و گرنه میگفتم.

اون فمنیست هه دنبال یه همچین چیزی میگرده که نمی دونه کجاست اما خانم اردیبهشتی که میدونه چرا قبول نمیکنه ( حداقل بحث امامت رو ) و چسبیده به خود دین اسلام و پیامبر ؟

اگه قبول نمی کنید حداقل میشه همون اختلاف شیعه و سنی چون من تو کتب عهد عتیق هم که سرک میکشم این بحث مطرح شده ولی خب.

اگر بحث ادامه پیدا میکرد من با سند صحیح ادله مو میگفتم و این حدیث پیامبر در باب مولا علی که فرمودن لایفعلون ، ولو فعلو ، دخلو جنه اجمعین یا جای دیگه در همین مورد که پیامبر فرمود والذی نفس بیده لئن اطاعوه ، لیدخلن الجنه اجمعین اکتعین . کسی که 1400 سال پیش از راه های آسمان خبر میده امروز ما باید تو شونصد تا کهکشان اونورتر باشیم نه اینکه یه مشتری بریم برگردیم دچار هزار تا مرض بشیم تازه اونم اونهایی بتونن برن که پولداترین پولدارها باشن و 30-40 سال هم طول بکشه این سفر فضایی.



بحث رو ادامه نمیدم چون بحث با کسی که فکر میکنه اسلام 1400 سال پیش تموم شد و کتابش هم با تموم علوم داخلش که عرب نفهم جاهل اونموقع چیزی ازش حالیش نمیشه ( آخه عرب جاهل رو چه حالیشه سیاه چاله که تو قران اومده - جه حالیه پزشکی و جنین شناسی و جرم شناسی و ... ) و علوم مختلف داخلش بسته به پیشرفت قرون بشر در قرن های متفاوت و تطبیقش با 1400 سال پیشه در حالی که فکر میکنن پیشرفت کردن و فقط کشف خودشونه ، فایده نداره.

قبول نمی کنید ایراد نداره ، مسئول نیستین به من جواب بدید اما مسئولین اگه بدونید و اگه کسی دراین باره ازتون پرسید بگید نه یا اطلاع ندارین ( یادمه جائی در همون پست قبل به تنه گفتین قران رو گذاشتن وسط و قوانین رو از اون برداشتن ، میخواین ادرس بهتون بدم ؟ اسم ببرم از چندتا دکتر غربی غیر مسلمان قرن 20 که درباره قران چی گفتن ؟ )
چون طبق همون استدلال خودتون که گفتین و منم گفتم راسخون در علم فقط میتونن تبیین کنن و الان ایه ی وضو که قشنگ اومده گفته چجور وضو بگیرین رو چون هر کسی سلیقه شخصی تبیین و توضیح داد ، شونصد جور تفسیر کنن نتیجه اونجور تفاسیر شخصی ، امروز میشه داعش که قرانو با عقل ناقص خودش میفهمه و همه رو میکشه در حالی که باید قران رو راسخون در علم تفسیر و تبیین کنن.

اگه این فهم انسانی کامل بود برای تبیین قران همونموقع نباید برمیگشتن به جاهلیت ( و نه اینکه 25 سال بعد از پیامبر مولا علی ع بره تو موقع عبور از یه شهری ، نماز بخونه بعد مردم اونجا بگن نماز خوندن این شخص مارو یاد نماز پیامبر انداخت ، چرا ؟ چون همه چیز رو عوض کرده بودن ومونده بود نمازش )

بعد از 25 سال ملت نماز خوندن پیامبر رو یادشون رفت انتظارتون بجاست و حالا انتظارتون بجست بعد از 14 قرن ، همه چی سرجاش و قرانی و اسلامی باشه ؟

پیامبر گفت قران و اهل بیت ، قران صامت و قران زنده رو گذاشتنش رو نیزه.تعارف نداریم که.

شما این رو بسط بده تمام مسائل اختلافی از ارثیه گرفتیه تا الی ماشالله . وضو هم گفتم که. ببین چیکارش کردن.اونجا هم گفته بودم که حاکم منصوب الهی چطور میتونه قوانین موجود رو طبق قانون اصلی و الهی تبیین کنه و ارجاع میدم به همون کامنتی که با حذف پست فرستادینش سطل آشغال وبلاگ.


همونطور که تو بحث های قبلی که من هنوز جلوی چشممه برای اثبات حرف هاتون ادله منطقی از کتب ارائه می دادین من هم گفتم ولی خب ، قبول نمی کنید و به قول خودتون هم اینجا جاش نیستین چون اومدین یه بحثی رو مطرح کردید بعد چون برداشتین فک کردین همه چی چی تموم در حالی که اصلا" اینطور نیست.

حداقل پرونده این بحث برداشته شده باز می مونه تا در پستی که کوچک اشاره ای بهش کنید که اونموقع اون بحث مثل کبریت رو بنزینه.کاش میذاشتین این بحث به یه جائی میرسید تا همینجا همه چی تموم بشه.

(تا کی همش حذف پست ؟ بالاخره یه جا باید تکلیف روشن بشه . شما مخاطب نباشین قبول ، شاید واقعا" کسی براش سوال باشه . حداقل بذارین اون به جواب برسه و تو همین کامنتها یه سری مسائل روشن بشه ، تو اون کامنتی که من بهتون گفته بودم خودتونو دسته کم گرفتین و شما بهتون برخورد بخاطر همین مسائل بود.مخاطبین وبلاگی مثل شما اگر از عوام هم باشند اهل علم و مطالعه هستن . چه قبول کنید چه نکنید.

شما باشید خواننده هاتون نباشن ؟ بالاخره همه چیز رو همگان دانند.نمیشه که یکی یه چیز بگه بقیه هم بیان تایید کنن؟ اونوقت به چی میرسن؟ پیشرفت و رسیدن به حق تو این اختلافاتی ه هست و بحث منطقی هست . شما خودتونو وبلاگتونو ارزشش رو اگه اونقدر نمی دونید الحمد الله من مخالف درجه 1 شما درباره نطرتون راجع به ارزش وبلاگتون هستم و به نظر من احترام بالایی داره چون داخلش تو همین اختلاف نظرها مسائلی رد و بدل میشه که ادم بره دنبالش و حق روشن بشه. )

ضمنا" این قسمت آخر نظرم راجع به همه موضوعات هست و نه این مورد پست حذف شده.تعارف نداریم که.بماند که بعصی از پست های وبلاگتونو کلا" کپی کردم تو صفحات وبلاگم با منبع.

و من الله توفیق

اقای امیر اولین و ابتدایی ترین شرط مباحثه درست و اصولی برابری شرایط هر دو طرفه. من و شما شرایط یکسانی نداریم. شما می تونید به راحتی ادله تون را بگید و من نه!

Amir دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 22:25

سلام
یلداتون مبارک

ایشالله همیشه دلتون شاد باشه و لبتون خندون ": )

ممنون از شما هم مبارک

مینو دوشنبه 30 آذر 1394 ساعت 23:49 http://milad321.blogfa.com

احتمالا حاکم زندگی من هم غم بو ده.

پس به شادی مجال بروز بدید

خلیل سه‌شنبه 1 دی 1394 ساعت 21:14 http://tarikhroze4.blogsky.com

سلام

زندگی یک چنس درهم است نه دست چین. خوش بحال پسرک که همچین مامانی داره.

درست میگید

یاسمین چهارشنبه 9 دی 1394 ساعت 15:08

خوبید خانم اردیبهشتی؟کم پیدایید؟

ممنون عزیزم. بالاخره یکی سراغ من را هم گرفت

مارال شنبه 12 دی 1394 ساعت 10:31 http://mypersonalnotes.persianblog.ir

سلام . تشویق شدم این انیمیشن رو ببینم .

بانو. پنج‌شنبه 17 دی 1394 ساعت 20:44 http://mylifeinwords.blogfa.com

سلام. ندیده بودم و برای همین نظر نذاشتم. امروز تصادفی دیدمش و ده دقیقه آخر فقط گریه میکردم...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد