-
ما انسان های سرسری...
شنبه 14 دی 1392 08:12
سلام چند روز پیش داشتم یک کتاب می خوندم که به اختصار درباره فلسفه ابن سینا نوشته بود. هر چه قدر بیشتر می خوندم بیشتر شگفت زده می شدم. از اون جایی که ابن سینا تسلط کامل بر پزشکی و علوم زیستی داشته فلسفه اش بسیار آمیخته با مسائل پزشکی و فیزیولوژی است. چنان به زیبایی و مهارت درباره آناتومی بدن و مسائل فیزیولوژی پرداخته...
-
چرا این گونه مردان برای من جذابند؟!
دوشنبه 9 دی 1392 08:00
سلام دیشب داشتم یک فیلم می دیدم. فیلم دو قهرمان مرد داشت. یکیشون خیلی صاف و ساده، شجاع و بی ریا. رو بازی می کرد و هیچ چیز پنهانی و زوایای تاریک برای بیننده نداشت. و دیگری؟! برعکس شخصیت مرموزی داشت. قابل حدس نبود. نقشی با زوایای پنهانی شخصیت با چاشنی از عشق و خرده شیشه. بعد کمی که دقت کردم دیدم من از شخصیت مرد دومی...
-
با من گفتگو کن!
شنبه 7 دی 1392 08:12
سلام من به تجربه یافته ام افراد مختلف از انجام کارهای مشابه اهداف متفاوتی دارند. مثلا یکی غذا می خورد برای این که فقط انرژی کسب کند برای فعالیت های روزانه، یکی برای فراموش کردن غم و غصه می خورد و دیگری از خوردن لذت می برد. این موضوع برای خیلی چیزهای دیگه هم در زندگی صدق می کنه. یکیش همین وبلاگ نویسی. یک عده برای این...
-
رازداری
سهشنبه 3 دی 1392 08:07
سلام زمان: هفته پیش مکان: منزل خودمان ساعت: 7 عصر پسرک رو به پدرش با افتخار: می دونی بابا؟! من خیلی رازدار خوبی هستم. آقای اردیبهشتی: آفرین! حالا چه کردی که رازدار خوبی شدی؟ پسرک: به خاطر این که دوست هام رازهاشون را به من میگند و من رازهاشون را به کسی نمیگم. آقای اردیبهشتی: آفرین! چه قدر خوب کاری می کنی! حالا رازهای...
-
مهمان داری
شنبه 30 آذر 1392 10:00
سلام مهمون دارم. مامان و برادرم. علاوه بر اون مشغله زیادی هم در این هفته دارم. اینه که عذر من را برای سر نزدن به دوستان و نگذاشتن پست جدید پذیرا باشید. چرا این موضوع را گفتم؟! شاید چون خودم از بی خبری، احساس تعلیق و ... زیاد خوشم نمیاد. حس می کنم این خبر دادن، هرچند هم که مهم نباشه، یک جور احترام به کسانی باشه که...
-
فانتزی های ذهنی
دوشنبه 25 آذر 1392 08:14
سلام چند وقت پیش پسرک تولد یکی از دوست هاش دعوت بود. این اولین باری بود که به صورت مستقل و به تنهایی خونه دوستی می رفت. من حسابی ذوق زده شده بودم و برای این دو ساعت تنهایی با آقای اردیبهشتی کلی نقشه کشیده بودم. می شد گفت بعد از 8 سال این اولین باری بود که یک روز عصر من و آقای اردیبهشتی فرصت با هم بودن داشتیم. بیشتر از...
-
جنسی در مرتبه دوم!!!!
چهارشنبه 20 آذر 1392 08:15
سلام چند روز پیش اتفاقی گذرم به یک وبلاگ افتاد. نویسنده این وبلاگ یک خانم بود و اگرچه موضوعات مختلفی را در پست هاشون پوشش داده بودند، محور اصلی نوشته هاشون این بود که وظیفه اصلی یک زن همسری و مادری است. این که یک زن وظیفه داره محیط خونه را آروم کنه و در خدمت خانه و خانواده باشه و نقش اصلیش تربیت بچه و حفظ زندگی...
-
استادان تخریب شخصیت!!!!
دوشنبه 18 آذر 1392 11:56
سلام یک عده هستند که برخلاف ظاهر معتمد به نفسشون عزت نفس پایینی دارند. این افراد برخلاف ادعای روشنفکری، بزرگمنشی، سخاوتمندی و یا دیدگاه باز داشتن، تحمل کوچکترین مخالفتی را ندارند. این افراد معمولا در زیر نقاب فرد موفق و معتمد به نفسشون یک کودک کوچک تحقیر شده دارند که کوچکترین مخالفتی را تاب نمی آورند. در این مواقع...
-
موهبت هفته ای پر از فکر و استرس!
شنبه 16 آذر 1392 10:16
سلام دقت کردید بعد از یک دوره روتین و معمولی، یک زمان هایی توی زندگی میشه که یک سری اتفاقات پشت سر هم میوفته؟! این قدر که وقت سرخاروندن نداشته باشید؟! لزوما هم همه اتفاقات ناراحت کننده نیست ولی احتمالا انرژی و وقت و فکر زیادی از شما را معطوف به خودش می کنه! من هم الان دارم چنین زمانی را می گذرونم! یک هفته ای شدید...
-
هدیه غافلگیرکننده از آن که خواهد بود؟!
چهارشنبه 13 آذر 1392 07:52
سلام فرض کنید شما رفتید به یک سوپرمارکت تا برای خودتون و خانواده بستنی بخرید. اون هم بستنی پریما دبل چاکلت!!!! (هرچی اسم چاکلت توش داشته باشه عشق منه!!!!) بعد که برگشتید خونه متوجه میشید یک بستنی اضافه گرفتید و تصمیم می گیرید این بستنی را به یکی از دوستانتون بدهید! (حالا گیر ندهید که چه کاریه؟! می گذاریم تو فریزر فردا...
-
چه در دیدار اشتو.ن و ظر.یف گذشت؟!
دوشنبه 11 آذر 1392 09:51
سلام من و دخترخاله ها و خان داداش و یک تعدادی از دوست هام معمولا روزانه چندین اس ام اس با هم رد و بدل می کنیم. بیشترش جوکه! همه هم می دونند جوک برای این که خنده دار باشه باید یک دست آویز پررنگ شده و آشنا برای همه داشته باشه. گاهی رنگ قومیتی می گیره (جبهه نگیرید ما بیشتر برای هم جوک اصفهانی می فرستیم چون خودمون از لهجه...
-
و بر این باورم که زن بودن...
شنبه 9 آذر 1392 08:44
سلام و بر این باورم که زن بودن... این جمله را چند روز پیش بالای یک صفحه سفید نوشته بودم و برای چند ثانیه بهش خیره شدم. انگار مفهومش را دقیق متوجه نمی شدم. چند روز پیش بحث روان شناسی زن بود. استاد از زنان حاضر خواست یک کاغذ بردارند و این جمله را بالای صفحه بنویسند و نظرشون را در رابطه با این جمله تشریح کنند. ازمون...
-
چگونه کودکانی نابغه داشته باشیم!!!!!!!
دوشنبه 4 آذر 1392 08:55
سلام من کانال پر.شین تون را دوست دارم. بعضی از کارتون هاش خیلی بامزه و جالبه و دوبله خوبی هم داره ولی از تبلیغات بین برنامه هاش به شدت بیزارم. اغلب تبلیغاتش که درباره بچه ها هم هست با کلماتی چون پدر و مادرها فرصت خلاقیت را به بچه های خود بدهید یا کودکان نابغه ایرانی یا چه طور هوش بچه های خودتون را بیشتر کنید و ......
-
آیا جایگزینی برای عشق است؟!
جمعه 1 آذر 1392 22:49
سلام میگه: برای من دیگه عشق زمینی پوچ و بچه گانه شده. به نظرم به جای گشتن دنبال عشق های زمینی باید دنبال عشق الهی رفت. وقتی به عشق الهی برسی دیگه از عشق های زمینی بی نیاز میشی... بهش میگم فکر می کنی عشق الهی انسان را از عشق زمینی بی نیاز می کنه؟! میگه: این جور فکر می کنم. عشق الهی این قدر بزرگ هست که چنین عشق های...
-
زندگی را دوست دارم
چهارشنبه 29 آبان 1392 09:38
سلام از اون جایی که حس می کنم یک کم حال و هوای وبلاگم سوت و کور شده، گفتم یک تنوعی بدهم بهش: این آهنگ زیبا و شاد را تقدیم می کنم به همه دوستان عزیزم به خصوص دوست عزیزی که هم پری صورته و هم پری سیرت. حیف که ازم دوره! آهنگ روز خوب و شادی را داشته باشید. نه اصلا هفته! نه اصلا سال و نه اصلا همه لحظاتتون شاد و سرشار از حس...
-
آخ! احساسم کو؟!
یکشنبه 26 آبان 1392 09:17
سلام یادمه اون اوایلی که عضو فیس بو.ک شده بودم، هر وقت دوستی قدیمی از دوران راهنمایی و یا دبیرستان پیدا می کردم جزو اولین سئوال هاش این بود: بازم داستان می نویسی؟! کتاب هم چاپ کردی؟! خوب من اول یک کم جا می خوردم. اون ها چیزی را به یاد داشتند که من مدت ها بود فراموش کرده بودم. خیلی ساده جواب می دادم: نه! رفتم توی یک...
-
مرخصی استعلاجی!
شنبه 18 آبان 1392 09:18
سلام می خواهم برم مرخصی استعلاجی! البته از روند زندگی که نمیشه مرخصی گرفت! مخصوصا اون قسمت مامان بودن و خانم خونه بودن و کار خانه کردن. اون که کلا مرخصی ساعتی هم بهت نمی دهند چه برسه استعلاجی! از درس و دانشگاه و تحقیق و ... هم عمرا بشه مرخصی گرفت! یعنی اصلا اگه مشکل داری بیجا کردی داری درس می خونی! اینه زورم به وبلاگم...
-
ترکیب جدیدی به اسم ازدواج!
یکشنبه 12 آبان 1392 10:24
سلام نمی دونم چه قدر از شیمی دبیرستان و شکل اربیتال های اتمی به خاطر دارید. اربیتال های اتمی s,p,d ؟ ( کلیک ) اکثر ما می دونیم که الکترون ها در اتم دیگه فقط به شکل یک کره حول هسته اتم حرکت نمی کنند. ولی آیا می دونید وقتی دو اتم با هم تشکیل یک ملکول را می دهند شکل این اربیتال های اتمی تغییر می کنه و تبدیل میشه به...
-
چگونه در انتخا.بات رای بیاوریم!!!
پنجشنبه 9 آبان 1392 10:32
سلام دیروز عصر دیدم پسرک پشت میزش نشسته و برخلاف همیشه که با کلی حرف و غرغر مشقش را می نویسه خیلی آروم و بی سر و صدا و با دقت داره یک متنی را می نویسه و در خلالش هی هم از من سئوال می پرسید. مامان؟! طبقه را با کدوم ت می نویسند؟!؟!؟! بعد از حدود 10 دقیقه سراسر کنجکاوی (که البته جلوی خودم را گرفتم و سراغش نرفتم) آمد و...
-
باز یک آغاز...
دوشنبه 6 آبان 1392 08:32
سلام همه ما توی زندگی هامون به شرایطی که داریم، وسایل، دارایی ها، خاطرات، افراد و ... احساس تعلق، دلبستگی و یا وابستگی داریم. گاهی هم به شرایطمون عادت کردیم. این تعلق خاطر و یا عادت گاهی خوبه ولی نه همیشه. وقتی وسایل، دارایی ها، افراد و کلا شرایطی که توش هستیم باعث آزارمون میشه ولی ما چون عادت کردیم و بیشتر به خاطر...